ریپورتر

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۷۱ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

۱۵
آبان

چند روزی است که در سایت ها و شبکه های اجتماعی، اخباری در مورد بازگشت تعدادی از بازیگران و عوامل فنی، که در ماه های گذشته به شبکه تلویزیونی جم پیوسته بودند، به چشم می خورد.

در این مورد حسن نوش آبادی، سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد ضمن تایید این خبر اظهار داشت که بازیگرانی که «در پی حضور در فیلم های ماهواره ای رفته بودند» چون در آنجا «هیچ منفعتی» نتوانستند بدست آورند، عزم بازگشت دارند، « البته اگر بتوانند به این راحتی برگردند.»

زمزمه این سیل بازگشت از هنرمندان به ایران زمانی شروع شد که نامه ای با امضای مدیر شبکه جم تی وی، از قطع همکاری با تعدادی از بازیگران و عوامل فنی به دلیل محدودیت منابع مالی خبر می داد؛ در فضای مجازی منتشر شد.

بازگشت این تعداد از بازیگران و عوامل فنی به داخل کشور در حالی روی می دهد که بخش گسترده از جامعه هنری کشور، نسبت به خروج همین افراد موضع گرفتند. خروج صد نفر از اهالی هنر فیلمسازی، اگر چه از جایگاه هنریِ بالایی برخوردار نبودند؛ اما سوژه مناسبی برای تبلیغات شبکه هایی مانند جم و البته رسانه های فارسی زبان معاند جمهوری اسلامی شد.

هنرمندانی که از کنار همین مردم به شهرت می رسند و جایگاهی پیدا می کنند و به بهانه های واهی پشت به باورها و اعتقادات همین مردم می کنند.

حتی اگر مساله بی حجابی این بازیگران را با قاعده «محترم بودن عقیده هرکس برای خود» رفع و رجوع کنیم، اما باز حضور این افراد در تلویزیون های سیاسی معاند نظام و هجمه های مکرر به آنچه که «محدودیت های حجاب برای زنان» تلقی کردند، با هیچ توجیهی قابل حل نیست.

مصاحبه یکی از بازیگران زن با فعال «ضدحجاب» در صدای آمریکا و تاکید او بر «آزادی فکر، رهایی فکر و حق انتخابی» که پس از خروج از ایران و کشف حجاب دارد و باعث ترقی او در جایگاهش شده؛ یکی از نمونه های مصاحبه این دست از بازیگران با شبکه های ضد انقلاب است.

البته نباید فراموش کنیم که همزمان با اصرار بر کشف حجاب این بازیگران دست چندمی، بودند بازیگران زنی که با حضور محجبه خود در فیلم های خارجی، هم بر عقاید خود استوار مانند و اگر هم عقیده ای به آن نداشتند، برای احترام به مردمی که دوست دارند همیشه هنرمندان خود را در قالب حجاب ببینند، به صورت محجبه در فیلم های خارجی حاضر شدند تا نشان دهند که با احترام به عقاید یک کشور هم می توان سینمای ایران را ارتقا بخشید.

همانطور که در نامه مدیر شبکه جم تی وی، محدودیت منابع مالی شبکه ذکر شده بود، دلیل بازگشت بازیگران، چیزی غیر از «آزادی حجاب» و «حق انتخاب» است. مگر اینکه در زمان خروج ایشان از ایران، نظام سیاسی و قوانین مرتبط با آن عوض شده باشد.

با این حال به همه بازیگرانی که به بهانه های «ارتقا سینمای ایران»، «آزادی و رهایی و داشتن حق انتخاب» تصمیم به خروج از ایران و حضور در شبکه جم تی وی را گرفتند یادآور می شود که ایران همچنان همان کشوری است که به گفته شما «حجاب اجباری بر سر می کند» و آزادی هایی را مورد نظرتان را سلب می کند.

چه بهتر است همانطور که سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد در مورد بازگشت این هنرمندان از تلویزیون جم اعلام کرده "صحنه برای نادمان باز است"، این بازیگران نیز نسبت به عمل خود اظهار پشیمانی و ندامت کنند تا اینکه بخواهند صدا و سیما و یا سازمان های دیگر را مقصر خروج خود معرفی کنند.

۱۴
آبان

منصور پورحیدری بزرگ مرد فوتبال ایران در سن ۷۱ سالگی درگذشت. نگاهی به کارنامه پر افتخار این مرد بزرگ و متواضع نشان دهنده میزان دِین فوتبال ایران به اوست.
 

به گزارش ایسنا، منصور پورحیدری پیشکسوت بزرگ فوتبال دار فانی را در هفتاد و یک‌سالگی وداع گفت. مردی که به قول متنی که اخیرا آرش برهانی نوشته بود، کسی که هیچگاه نگفت من استقلال را قهرمان کردم. در این مطلب به مرور زندگی آن مرحوم پرداخته‌ایم. بی شک منصور پورحیدری در زندگی خود بی اشکال نبوده و به برخی مسائل او می توان انتقاداتی داشت اما این انتقادات ذره‌ای از اهمیت و ارزش او در تاریخ فوتبال ایران کم نخواهد کرد و فقدان او دردی خواهد بود که سالیان سال التیام نمی‌یابد.
منصور پورحیدری به جرات یکی از سه نفری بود که در این فوتبال حق و صلاحیت داشت راجع به همه چیز صحبت کند با اینحال هیچوقت از دایره ادب خارج نشد و هرگاه انتقادی هم نسبت به مسئله ای داشت، آن را به صورت دلسوزانه مطرح می کرد.
 

مرحوم حجازی در کنار منصور پورحیدری و آرش برهانی
از تولد تا آغاز فوتبال
مرحوم پورحیدری در ۶ بهمن ۱۳۲۴ در خانواده‌ای ۷ نفره حوالی میدان خراسان تهران به دنیا آمد. خانواده او در ابتدای نوجوانی‌اش به محله قلهک تهران نقل مکان کردند و همان زمان‌ها بود که پورحیدری فوتبال در زمین‌های خاکی را سرگرمی‌ اصلی خود کرده بود. مرحوم پورامیر ظاهرا اولین کسی بود که استعداد پورحیدری را کشف کرد. او معلم منصور پورحیدری بود. اولین تیم رسمی پورحیدری تیم دخانیات بود که به نوعی وابسته به باشگاه دارایی محسوب می‌شد. مرحوم پورامیر منصور پورحیدری را به غلامحسین نوریان در باشگاه دارایی معرفی کرد و در سال ۴۱ پورحیدری در تیم دخانیات بازی کردن را آغاز کرد.

منصور پورحیدری در کنار مسعود مژدهی
دوران بازیگری
منصور پورحیدری در ابتدای دوران بازیگری‌اش در پست مدافع میانی بازی می‌کرد اما بعدا مربیانش تشخیص دادند که بهتر است از او در پست دفاع راست استفاده کند. پورحیدری زمانی که در تیم دخانیات بازی کرد، ۱۷ سال داشت و در سال ۴۵ از تیم دارایی با وجود قهرمانی در لیگ باشگاه‌های تهران، جدا شد و به تیم تاج پیوست. پورحیدری تا آخر دوران بازیگری‌اش در تاج بازی کرد و در همین تیم هم از فوتبال خداحافظی کرد. 

این احتمالا قدیمی‌ترین عکس منصور پورحیدری در تیم تاج است (احتمالا عکس متعلق به اواخر دهه ۴۰ است). در این عکس کسانی مثل اکبر کارگر جم، نصرالله عبداللهی، کارو حق‌وردیان، عباس مژدهی،‌مرحوم عزت الله جانملکی، حسین فرزامی، جواد قراب و فرامرز ظلی دیده می‌شوند.

منصور پورحیدری در مقام بازیگری به چند قهرمانی دست یافت از جمله آن‌ها می‌توان به قهرمانی در باشگاه‌های تهران، قهرمانی در باشگاه‌های ایران، جام دوستی، سه دوره قهرمانی جام میلز هندوستان، سومی در جام باشگاه‌های آسیا و در نهایت قهرمانی در جام باشگاه‌های آسیا در سال ۴۹ اشاره کرد.

پورحیدری در کنار اکبر کارگرجم
مطمئنا بزرگ‌ترین افتخار منصور پورحیدری در دوران بازیگری کسب عنوان قهرمانی جام باشگاه‌های آسیا در سال ۱۳۴۹ بود جایی که در کنار افرادی مثل مرحوم ناصر حجازی، مرحوم غلامحسین مظلومی، جواد قراب، اکبر کارگر جم، کارو حق‌وردیان، مرحوم عزت جان ملکی، مسعود معینی، علی جباری و... توانست این عنوان را به دست بیاورد.

اولین قهرمانی استقلال در آسیا در سال ۱۹۷۰ میلادی
در این عکس منصور پورحیدری، علی جباری، مرحوم غلامحسین مظلومی و .... را می‌توان مشاهده کرد.

 
منصور پورحیدری در سال ۵۴ و در سن ۳۰ سالگی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. وی در همان سال با خانم دکتر فریده شجاعی که آن روزها عضو تیم بسکتبال تاج بود، ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک دختر و یک پسر به نام‌های عسل و علی است.

پورحیدری و بازیکن داربی‌ها
منصور پورحیدری ۱۱ بار به عنوان بازیکن تجربه بازی در داربی پایتخت را دارد. او ۵ بار با پیراهن استقلال برابر پرسپولیس به پیروزی رسید، سه بار طعم شکست را تجربه کرد و سه بار هم تجربه تساوی برابر پرسپولیس را دارد.

منصور پورحیدری در کنار ناصر حجازی، منصور رشیدی و رضا عادلخانی
 

در این عکس هم منصور پورحیدری را می‌توان در کنار کارو حق‌وردیان، رضا عادلخانی، پرویز مظلومی و ناصر حجازی دید.

آغاز دوران مربی‌گری
پورحیدری بعد از کنار گذاشتن فوتبال در سن ۳۰ سالگی مدت کوتاهی دستیار رایکوف سرمربی وقت تاج شد. رایکوف تا سال ۵۳ سرمربی استقلال بود و بعد از آن علی دانایی فرد هدایت آبی‌ها را بر عهده گرفت و در همان زمان هم پورحیدری دستیار دانایی فرد بود. در سال ۵۴ جکیچ سرمربی استقلال شد و او هم پورحیدری را به عنوان دستیار خود انتخاب کرد.

اما اولین تجربه سرمربی‌گری پورحیدری در تیم امید استقلال بود. وی اولین سرمربی تیم امید استقلال هم محسوب می‌شود.

مرحوم ناصر حجازی و مرحوم منصور پورحیدری
تغییر نام تاج به استقلال
بعد از انقلاب اسلامی و شرایط انقلاب تیم تاج دچار مشکلاتی شد. منصور پورحیدری به همراه افرادی همچون عنایت‌الله آتشی، عباس کرد نوری و... نام این تیم را به استقلال تغییر داد. مرحوم پورحیدری در اظهاراتی که چندین سال پیش در این رابطه داشت اشاره کرده بود که از بین سه نام تختی، استقلال و آزادی در نهایت نام استقلال انتخاب شده بود. اولین جامی که استقلال با نام جدیدش در آن به میدان رفت، جام شهید اسفندیاری بود. شهید اسفندیاری خودش مدتی شاگرد پورحیدری بود و سابقه بازی در تیم تهران جوان را هم داشت.
 

منصور پورحیدری در کنار حسن روشن
 
مربی‌گری در دهه ۶۰ و ۷۰
در اکثر سال‌های دهه ۶۰ سرمربی‌گری استقلال را به طور متناوب  منصور پورحیدری و عباس رضوی در اختیار داشتند. در سال ۵۹ و بعد از جدایی پورحیدری از استقلال وی به کشور امارات رفت و در کنار جکیچ در باشگاه الاهلی امارات مشغول به کار شد. او در سال ۶۲ بار دیگر به استقلال برگشت و با این تیم به قهرمانی رسید. بدون شک بزرگ‌ترین افتخار منصور پورحیدری در دوران مربی‌گری در رده باشگاهی، قهرمانی با استقلال در جام باشگاه‌های آسیا و در سال ۱۹۹۰ میلادی بود. تیمی که در آن ستاره‌های زیادی از جمله احمدرضا عابدزاده، برادران بیانی، امیر قلعه‌نویی، مهدی فنونی‌زاده، مجید نامجو مطلق، عبدالعلی چنگیز، مرحوم رضا احدی، صمد مرفاوی، رضا حسن‌زاده، صادق ورمزیار، عباس سرخاب و... حضور داشتند و پایه‌گذار این نسل طلایی استقلال هم خود مرحوم پورحیدری بود.
البته پورحیدری کمی هم بدشانس بود. او می‌توانست در سال ۱۹۹۱ یک بار دیگر با استقلال قهرمانی آسیا را تجربه کند اما این تیم در فینال از الهلال عربستان شکست خورد تا رکورد تاریخی دو قهرمانی پیاپی در جام باشگاه‌های آسیا برای او رقم نخورد.
 

این تیم با هدایت منصور پورحیدری دومین ستاره آسیایی را برای استقلال رقم زد.

در این تصویر بازیکنان بزرگی مثل قلعه‌نویی، عابدزاده، برادران بیانی، رضا حسن‌زاده، مجید نامجور مطلق، صادق ورمزیار، مرحوم رضا احدی، مرفاوی، سرخاب، فنونی‌زاده، ایمان عالمی، حمید بابازاده، میرشاد ماجدی، عبدالعلی چنگیز، فرشاد فلاحت‌زاده و ... حضور دارند.
 

پرویز مظلومی، منصور پورحیدری و بونژاک مربی مجارستانی استقلال در کنار جام قهرمانی باشگاه‌های آسیا
 
حسرت آسیایی و تیم ملی
پورحیدری یک بار هم با استقلال به مقام سومی آسیا رسید. این اتفاق در فروردین سال ۸۱ شمسی رخ داد و بازی معروف استقلال و آنیانگ و باتلاق ورزشگاه آزادی برای هواداران فوتبال یادآور آن دوره است اتفاقی که هرچند استقلال را از یک قهرمانی دیگر در آسیا دور نگه داشت و این تیم به عنوان سومی قناعت کرد، اما حداقل سبب این شد که چمن ورزشگاه آزادی یک بار به صورت اساسی ترمیم شود.

قهرمانی تیم ملی فوتبال ایران در بازی‌های بانکوک با هدایت پورحیدری
در این تیم بازیکنانی مثل علی موسوی، نیما نکیسا، وحید هاشمیان، بهزاد غلامپور،
علی کریمی، داریوش یزدانی، محمد خاکپور، جواد زرینچه و ... حضور داشتند.
 
یکی از نقاط عطف دوران مربی‌گری منصور پورحیدری زمانی بود که او با توصیه دوست قدیمی‌اش جلال طالبی هدایت تیم ملی فوتبال ایران را بر عهده گرفت. او این تیم را در سال ۱۹۹۸ میلادی قهرمان بازی‌های آسیایی بانکوک تایلند کرد. پورحیدری دوران خوبی را در تیم ملی فوتبال ایران پشت سر گذاشت و از به یادماندنی‌ترین نمایش‌های تیم او می‌توان به تساوی مقابل دانمارک در خاک این کشور اشاره کرد. بازی‌ای که سکوی موفقیت بزرگی برای هادی طباطبایی دروازه‌بان آن روزهای تیم ملی ایران بود.

وقتی که پورحیدری از تیم ملی به خاطر استقلال گذشت
 
بازگشت به استقلال و بازی با ملوان
اما دوران پورحیدری در تیم ملی چندان ادامه دار نبود و او در یک اقدام غافلگیر کننده برای کمک به استقلال از تیم ملی کناره‌گیری کرد. در آن دوره سوکوموروخوف سرمربی روس‌تبار استقلال نتایج بدی را با این تیم می‌گرفت و بعد از دعوت علی فتح‌الله‌زاده از پورحیدری، او عطای تیم ملی را به لقایش بخشید و به استقلال برگشت. شاید اگر او در تیم ملی می‌ماند، این تیم می‌توانست در جام ملت‌های ۲۰۰۰ لبنان به قهرمانی دست پیدا کند و این حسرت تاریخی برای فوتبال ایران باقی ماند. کناره‌گیری پورحیدری از تیم ملی اوج علاقه او به استقلال را نشان می‌دهد. اما اتفاق تلخ دیگری برای او در راه بود.


در خرداد سال ۸۱ استقلال با هدایت پورحیدری در یک قدمی قهرمانی در اولین دوره از رقابت‌های لیگ برتر فوتبال ایران بود. آن‌ها تنها با یک تساوی برابر ملوان می‌توانستند قهرمان شوند اما استقلال در عین ناباوری با یک گل از حریفش شکست خورد و پرسپولیس با شکست فجر سپاسی قهرمان لیگ برتر شد. منصور پورحیدری چند بار از خیانت‌هایی که به او در آن بازی شد، سخن به میان آورد اما هیچ گاه به صورت شفاف در این باره صحبت نکرد.  او در اظهار نظری در آن رابطه گفت که یک روز اتفاقات بازی با ملوان را افشا می‌کنم. روزی که بخواهم برای همیشه از ایران بروم.  متاسفانه هیچ گاه پورحیدری درباره اتفاقات آن بازی صحبت نکرد تا ابهام بزرگی در تاریخ لیگ برتر فوتبال ایران باقی بماند.

تصویر احتمالا مربوط به اواخر دهه ۷۰ مربوط است که عبداللهی سرپرست
استقلال بود و مظلومی دستیار پورحیدری.
آخرین تجربه سرمربی‌گری استقلال
پورحیدری بعد از اتفاقات دیدار استقلال و ملوان از این تیم کناره‌گیری کرد و امیر قلعه‌نویی در ادامه راه موفق شد آن تیم را به قهرمانی جام حذفی برساند. پورحیدری سال بعد به صنعت نفت آبادان رفت اما بعد از نتایج ضعیف کخ سرمربی آلمانی وقت استقلال، بار دیگر به این تیم برگشت تا به استقلال کمک کند. این آخرین تجربه پورحیدری و استقلال به صورت سرمربی بود و بعد از این پورحیدری تنها چند سال در صنایع اراک به عنوان مربی کار خود را دنبال کرد.
این سال‌ها
در چند سال گذشته منصور پورحیدری با عناوینی مثل مدیر فنی، عضو هیات مدیره و یا سرپرست در کنار استقلال بود و در این میان هواداران استقلال بیشتر او را با نام پدر استقلال می‌شناختند. بدون شک منصور پورحیدری حق بزرگی بر گردن فوتبال ایران دارد. بسیاری از نسل فعلی مربیان ایرانی شاگرد پورحیدری بوده‌اند.

حضور پورحیدری به عنوان مدیرفنی استقلال در کنار پرویز مظلومی

حضور پورحیدری به عنوان مدیرفنی در کنار قلعه‌نویی
مربیان ایرانی و دِین به پورحیدری
پورحیدری همواره بر علم فوتبال تاکید داشته و از دستیاران خارجی مثل بونژاک و یا یورگن گده استفاده کرد. سیستم معروف ۲-۵-۳ ابتدا توسط پورحیدری و با پیشنهاد بونژاک در فوتبال ارائه شد. کسانی مثل پرویز مظلومی، حسین فرکی، جواد زرینچه، مجید نامجو مطلق، مهدی پاشازاده، صمد مرفاوی و بسیاری دیگر از مربیان فوتبال ایران، کار خود را به عنوان مربی در کنار پورحیدری آغاز کردند.
منصور پورحیدری ۳۰۹ بار به عنوان سرمربی روی نیمکت استقلال نشست و با این تیم به افتخارات قابل توجهی رسید.
منصور پورحیدری ۱۸ بار به عنوان سرمربی هدایت استقلال را در داربی‌های پایتخت بر عهده داشت که حاصل آن ۶ پیروزی، ۸ مساوی و ۴ باخت بود.

پورحیدری در کنار حمید ملک احمدی
پایان
او سرانجام پس از چیزی حدود یک سال مبارزه با بیماری سرطان، جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. ضایعه درگذشت او تا همیشه در فوتبال ایران باقی خواهد ماند. بخش بزرگی از تاریخ باشگاه استقلال که این روزها محبوب میلیون‌ها هوادار فوتبال در ایران است، مدیون زحمات منصور پورحیدری است. اهالی فوتبال بر این مطلب صحه می‌گذارند که پورحیدری زمانی که در استقلال حضور نداشت هم دلش با این تیم بود و هیچ گاه برای این تیم حاشیه‌سازی نکرد. هیچ گاه شایعات مربوط به فساد در زمینه‌های مختلف پیرامون پورحیدری مطرح نشد و مطمئنا نام او به نیکی در تاریخ فوتبال ایران باقی می‌ماند.
روحش شاد

مرحوم حجازی و مرحوم پورحیدری

آخرین تصویر مرحوم پورحیدری روی نیمکت استقلال.
دیدار تیم‌های استقلال و پیکان در شهر قدس
بازی با تساوی یک بر یک به پایان رسید.
۱۴
آبان

شیشه‌های محدب پنجره که فاقد هر گونه نقطه کانونی هستند، قادرند فشار وارده را توزیع کرده و احتمال ترک خوردگی و یا شکستگی شیشه را به حداقل برسانند.
 

پس از گذشت سالیان دراز و ایجاد پیشرفت‌های چشمگیر در رشته مهندسی هوا فضا، از زمان تجربهء اولین پرواز انسان با گلایدرهای بدون قدرت، تا تجربه مسافرت‌ با هواپیماهای غول پیکری که توانایی جابه جایی هم زمان صدها مسافر و بارهایشان را نیز دارند، بشر به طور مداوم برای افزایش کارایی و بهبود آیرودینامیک هواپیماها تلاش کرده و همین امر معجزه‌ی پروازی ایمن را به ما هدیه داده است. در ادامه این مطلب را به نقل از سفرمی بخوانید.
 
چرا پنجره‌های هواپیما دایره‌‌ای شکل هستند؟


در طراحی اولیه هواپیماها از پنجره‌های مربعی شکل استفاده می‌شد و این نوع پنجره‌ها در آن زمان رواج بسیاری داشت. اما با این وجود، چرا انسان مجبور شد تا این مدل پنجره که نسل‌های پی در پی در ساخت و ساز منازل و خودروها کارایی داشته است را تغییر دهد؟ زمانی که هواپیمای تجاری در دهه ۱۹۵۰ روی کار آمد، قابلیت‌های فراوانی در آن گنجانده شد. این هواپیما نسبت به مدل‌های پیشین خود، قادر بود تا در سرعت بیشتر و ارتفاعات بالاتری پرواز کند. اما دو هواپیما از این نوع به طور غیر منتظره‌ای در حین پرواز در هوا از هم پاشیده شدند و به معنای واقعی کلمه اجزای آن متلاشی شد. به راستی دلیل این حادثه چه می‌توانست باشد؟ بله، دلیل آن استفاده از همان پنجره‌های چهار گوش بود. گوشه‌های تیز این نوع پنجره، نقاطی هستند که به طور طبیعی تمرکز فشار را در خود گنجانده و اعمال چنین فشاری موجب تضعیف بیشتر آن‌ها می شود. وقتی که چنین پنجره‌هایی مکرراً در معرض فشار قرار می‌گیرند، چهار گوشه‌ی تیز موجود در آن، موجب بروز چنین فاجعه‌ای می‌شود.

از سوی دیگر، شیشه‌های محدب پنجره که فاقد هر گونه نقطه کانونی هستند، قادرند فشار وارده را توزیع کرده و احتمال ترک خوردگی و یا شکستگی شیشه را به حداقل برسانند. علاوه بر این، به طور کلی اشکال مدور قوی‌تر بوده و در برابر تغییر شکل مقاومت بیشتری از خود نشان می‌دهند، و بدین ترتیب به خوبی تغییرات شدید فشار درون و بیرون هواپیما را متحمل می‌شوند. به همین دلیل نصب پنجره‌های دایره‌ای شکل موجب شد تا مسافران هواپیما به راحتی بتوانند در ارتفاع تقریبی ۳۵۰۰۰ فوتی از پنجره هواپیما به بیرون نگاه کنند و یک چشم‌انداز کاملاً جدید را تجربه کنند، این طور نیست؟

۱۴
آبان

در سفر به تیس می‌توانید «پیل بند» و «غارهای بان مسیتی» و نقاشی‌های عجیب و غریب آن را ببینید. چاه باستانی «تیس کوپان» و گورهای مرموز «تپه نهادی» و قلعه پرتغالی‌ها هم از جاذبه‌های گردشگری این روستا به شمار می‌آیند که دیدن آنها خالی از لطف نیست.

به گزارش فردا، تیس روستایی باستانی بازمانده از دوره هخامنشیان است که در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد، در ناحیه‌ای کوهپایه‌ای در شمال غربی چابهار که در آن مقبره‎های جنانی گچ که به باور محلی‌ها محل سکونت جن‌ها بوده است به چشم می‌خورد. بندر قدیمى تیس سابقه‏‌اى چندین هزارساله دارد. قدمت این روستا را ۲۵۰۰ سال برآورد می‌کنند و نام آن در کتاب‌های مربوط به فتوحات اسکندر مقدونی به عنوان «تیز» مشهور بوده که به مرور زمان به تیس تبدیل شده است. در آثار مورخین و جغرافی‌دانان دوره اسلامی از جمله «مقدسی» (مورخ سده چهارم ه.ق) از آن به عنوان «بندر تزیا» یا «تسی»، یاد شده، که در مسیر راه دریایی کرانه‌های جنوبی ایران قرار داشته است و مرکز تجارت شکر ایالات مکران و گندم سیستان بوده است. در ادامه این مطلب را به نقل از بیتوته بخوانید.
 
سفری به سکونت‌گاه جن‌ها در چابهار

 تیس، امروز روستایی است که در محدوده منطقه آزاد چابهار قرارگرفته و در مسیر ارتباطی جابهار- کنارک به عنوان یک مقصد گردشگری شناخته می‌شود. با قلعه ها، قبور و چاه‌های باستانی که از وجود تمدنی بسیار قدیمی حکایت می کنند. رودخانه‌ «لاوری» از میان‌ روستا می‌گذرد و «خلیج‌ چابهار» در غرب‌ آن‌ قرار دارد. با تمام این‌ها، تیس یک روستای کوهپایه‌ای به شمار می آید.

کجا برویم؟
در سفر به تیس می‌توانید «پیل بند» و «غارهای بان مسیتی» و نقاشی‌های عجیب و غریب آن را ببینید. چاه باستانی «تیس کوپان» و گورهای مرموز «تپه نهادی» و قلعه پرتغالی‌ها هم از جاذبه‌های گردشگری این روستا به شمار می‌آیند که دیدن آنها خالی از لطف نیست. بله! قلعه پرتغالی‌ها! این قلعه البته هیچ ارتباطی به قلعه پرتغالی‌های هرمزگان ندارد. در جنوب ایران قلعه‌های زیادی وجود دارد که بانیان آنها پرتغالی‌ها بوده‌اند. این کشور نخستین کشور استعمارگرى بود که در سال ۹۱۲ ه.ق (۱۵۰۶م) به دریاى مکران حمله کردند و به فرماندهى آلبوکرک بر چابهار و تیس تسلط یافتند و تا سال ۱۰۳۱ ه.ق چیرگى خود را حفظ کردند. انگلیسی‌ها بعد از پرتغالى‏ها در قرن ۱۷ میلادى و در سال ۱۶۱۶م. (۱۰۲۶ه.ق) به این منطقه وارد شدند.
 
سفری به سکونت‌گاه جن‌ها در چابهار

معماری بنا به ویژه اتاق‌ها و ایوان‌ها به کاروانسرای شاه عباسی بیستون شباهت دارد. در سه طرف حیاط، حره‌ها و اتاق‌هایی قرار دارند. آثار دو برج بزرگ در طرفین ساحلی بنا دیده می‌شود. برج سمت راست شامل یک اتاق، ایوان و شاه‌نشین است که بر روی هرمی مکعب مستطیل، پی‌سازی شده و یک برج با منار بر روی آن قرار گرفته است. مصالح به کار رفته در ساخت قلعه شامل آجر، سنگ و گچ است. آثار و تزییناتی از آجر و سنگ نیز، در اطراف گلدسته‌ها باقی مانده است. مناره مذکور با ارتفاع ۵/۶ متر کاربرد دیدبانی داشته و برد دهانه خلیج تیس اشراف دارد. سبک معماری و نوع مصالح به کار رفته در مناره به سبک سلجوقی است. تعمیرات بعدی آن به سبک صفوی و قاجاری صورت گرفته است. آثاری از بقایای آب‌انبارهایی از سنگ و ساروج و گچ نیز قابل مشاهده است.

در بیرون دیوار بلند قلعه، آثار چاهی به جا مانده که در سنگ و صخره کنده شده و لبه آن با استفاده از سنگ و ساروج محکم شده است. در سقف قلعه از چوب‌هایی استفاده شده که از نقاط دیگر آورده شده‌اند. تزیینات دور منار و آجرچینی به سبک تزیینات مناره‌های دوره سلجوقی است.

قلعه بلوچ گت: قلعه بلوچ گت هم یکی دیگر از قلعه هایی است که می توانید آثار آن را بر بالای کوهی مرتفع ببینید. در داخل قلعه، بقایای دو مقبره هرمی برجسته از سنگ و ساروج و مشابه مقابر اسلامی دیده می‌شود. آثاری از حصار و باروی قلعه نیز، در پیرامون محوطه اصلی و اطراف دژ فوقانی به جا مانده است. چندین چاه به منظور تأمین آب مورد نیاز، در صخره حفر شده‌اند. در روی قلعه آب انبارهایی از سنگ و ساروج و گچ، در درون صخره تعبیه شده که آب مورد نیاز را از پای قلعه به داخل این آب انبارها هدایت می‌کرده‌اند. این قلعه دارای موقعیتی ممتاز با دید کافی به دریا و دور از دسترسی مهاجمان بوده است.
 
سفری به سکونت‌گاه جن‌ها در چابهار

غارهای بان مسیتی: در دامنه کوه شهباز بند، یک غار طبیعی و دو غار مصنوعی در کنار هم واقع شده‌اند. مجموعه این غارها، در زبان محلی به نام «بان مسیتی» نامیده می‌شوند. غار اول، طبیعی و به صورت نیم دایره است که با تراشیدن دیواره کوه، داخل غار و دهانه آن توسعه پیدا کرده است. درون غار مقبره کوچکی با دیواره‌های گچی و سفید رنگ وجود دارد که گنبدی کوچک بر فراز آن احداث شده است. در ورودی مقبره رو به دره تیس و به موازات دهانه ورودی غار واقع شده است. بر روی دیواره‌های مقبره با جوهر قرمز و بنفش خطوط و علاماتی نقش گردیده که به خط گجراتی و هندی شبیه است.
 
سفری به سکونت‌گاه جن‌ها در چابهار

یک غار مصنوعی در سمت راست غار طبیعی به فاصله هفت قدم قرار دارد که آثار تراش به خوبی در آن آشکار است. دهانه مخروبه آن، هشتاد سانتی‌متر ارتفاع دارد و سقف آن کوتاه است. به فاصله ۵۰ متر در سمت چپ غار اصلی، غار سوم قرار دارد که طول دهانه قوسی آن حدود ۲۰ متر است. ظاهراً این غارها جزو یک واحد تأسیساتی ساختمان بوده و به منزله حجره‌ها و توقفگاه‌هایی برای معبد یا پرستشگاه بوده است. از سطح زمین تا دهانه غار، پله‌کانی وجود داشته که آثار آن باقی مانده است.

کوه و دریا: دور تا دور تیس را ارتفاعات‌ شهباز و لاوری‌، احاطه‌ کرده‌‌اند‌ و کوه های مینیاتوری این روستا یکی از دیدنی ترین و منحصر به فردترین جاذبه های گردشگری آسیا به شمار می‌رود.

ساحل تیس به دلیل آنکه عمق آب تا فاصله صدها متر تقریباً یکسان و کمتر از قد طبیعی انسان است، ‌موقعیت منحصر به فردی دارد. سدهای تیس در دو طرف دماغه قراردارند که قلعه تیس بر روی آن واقع است. آثار این سدها به ارتفاع ۲۰ سانتیمتر باقی است و در ساخت آنها از سنگ‌های تراشیده شده و سنگ های دریایی تیز و بلند ملات ساروج استفاده شده است. تقریباُ این سدها هشت متر ارتفاع داشته‌اند که ۶/۴ متر آن به مرور زمان در زیر ماسه های ساحلی مدفون شده است. انتهای یکی از آنها به کوه پیل بند و دیگری به کوه شهباز بند منتهی می شده که به عنوان مانعی از هدر رفتن آب شیرین ناشی از باران جلوگیری می‌کرده‌اند.
 
سفری به سکونت‌گاه جن‌ها در چابهار

بد نیست بدانید که در مسیر جاده کنارک و چابهار و در ۹ کیلومتری شهر و در داخل محدوده سازمان، ‌ساحل تیس با آلاچیق و ‌سینمای روباز و رستوران محوطه اقامتی دلپذیری را فراهم آورده است.

چه بخریم؟
اگر گذارتان به تیس افتاد فراموش نکنید که از صنایع دستی این روستا سوغات ببرید. صنایع دستی این روستا سوزن دوزی است و علاوه بر آن، آبزیان تاکسیدرمی شده، ادویه محلی، گل رس گل‌افشان، حصیرهای بافته شده، انواع و اقسام زیورآلات زنانه (که از گوش ماهی یا صدف‌های ریز تولید می‌شوند) و خوراکی‌های محلی هم از دیگر سوغات این شهر هستند.

چه بخوریم؟
برای خورد و خوراکتان هم در تیس می‌توانید سراغ غذاهای محلی این روستا بروید و قلیه ماهی، پکوره، شیلانچ، مربای خرما، حلوای خرما، میگو پلو و سبزی پلو با ماهی را امتحان کنید.
۱۴
آبان

روزنامه امریکایی "نیویورک تایمز" در گزارش جدید خود به انتقاد از اوضاع آزادی در عربستان و سرکوب مخالفان، و محرومیت زنان از ابتدایی ترین حقوق خود زیر سایه نظام وهابی پرداخت.

به گزارش العالم، این روزنامه آمریکایی خاطرنشان کرد، سلطه قلدرمآبانه مردان بر همسران خود در عربستان سعودی، زندگی زنان را در این کشور به جهنم تبدیل می کند.
نیویورک تایمز در این گزارش تأکید می کند، که در عربستان سعودی نظام مردسالارانه به طرز باور نکردنی بر جامعه این کشور حاکم است، و شمار زیادی از زنان هستند که از بیم واکنش های خشونت بار مردان خانواده که به اسم سرپرستی، بر تمام ابعاد زندگی آنها سلطه دارند؛ می ترسند که از واقعیت های زندگی خود پرده بردارند.
این روزنامه امریکایی از زبان یک دختر سعودی می نویسد: "ما بدون اجازه یا همراه، نمی توانیم حتی تا سوپرمارکت برویم؛ این مشکل، پیش پا افتاده ترین مشکل از فهرست بلندبالایی از مجموعه قوانینی است که ما مجبوریم آنها را رعایت کنیم."
این دختر به نیویورک تایمز می گوید: "این نوع سرپرستی و در واقع سطه مرد، زندگی مرا به جهنم تبدیل کرده است؛ من دوست دارم با دوستانم بیرون بروم یا خارج از منزل غذا بخورم؛ اما مجبورم این احساس را در خود سرکوب کنم. من مشکلی با اجازه گرفتن از پدر برای انجام چنین کارهایی ندارم و حتی معتقدم این کار باید انجام بشود، اما سلطه گری و رفتارهای غلط حاکم بر جامعه، این پیوندهای اجتماعی قدرتمند را نابود می کند."
"نیویورک تایمز" در این گزارش می نویسد این، یک نمونه ساده از انبوه شکایت هایی است که این هفته از 6000 زن سعودی به دفتر این روزنامه رسیده است و مضمون مشترک همه آنها، این است که "ما در دروغی به نام عربستان سعودی زندگی می کنیم."
این روزنامه تصریح کرده است که درد دل این زنان را در سایت اینترنتی روزنامه و "تویتر" منتشر کرده است.
این روزنامه به شرط حفظ هویت این زنان، اقدام به انتشار بخش هایی از نامه آنها کرده است. همچنین با ارسال پیامی، خواستار ادامه همکاری و تماس آنها شده است. پاسخ زنان سعودی به این پیام، ارائه شرح مختصری از مصائب و مشکلات خود برای این روزنامه بوده است.

رولا 19 ساله نوشت: "من مسافر یک تاکسی بودم که تصادف کردم، با اینکه خونریزی شدیدی داشتم، آمبولانس حاضر نبود در غیاب سرپرستم، من را به بیمارستان برساند."
زن دیگری به نام ساره که یک پزشک 42 ساله در ریاض است نوشت: "هر بار که قصد مسافرت داشته باشم باید از پسر نوجوانم اجازه بگیرم."
زن دیگری نوشت: "خواهرم بدون اجازه همسرش به کتاب فروشی رفت وقتی برگشت کتک مفصلی از همسرش خورد."

یک دختر 23 ساله نیز می گوید: من خانه را ترک کردم به سازمان حقوق بشر پناه بردم و از مشکلاتی که با پدرم داشتم برایشان گفتم. اما این سازمان هیچ کاری نکرد فقط توصیه کرد که برای گرفتن حمایت در برابر پدر، به پلیس مراجعه کنم. وقتی به پلیس مراجعه کردم دیدم پدرم از قبل به آنها گزارش داده که من از خانه فرار کرده ام. من همه چیز را به پلیس گفتم اما آنها مرا متهم کردند و گفتند اشتباه بزرگی کردی که از خانه فرار کردی پس من را به زندان انداختند. سه روز اول را در سلول انفرادی گذراندم سپس مرا به بند عمومی منتقل کردند. در آنجا زنانی که مرتکب قتل و دزدی شده بودند نگهداری می شدند.
زن دیگری به نام دینا 21 ساله ساکن ریاض هم به این روزنامه گفت: من اجازه ندارم سر کار بروم. من به پول احتیاج دارم. پدرم نیازمندی های مرا تأمین نمی کند. او چهارتا زن دارد و تمام وقت خود را با آنها می گذراند اما به من اجازه نمی دهد با مادرم به مسافرت بروم. او همیشه حتی در زندگی اجتماعی ام به من سخت می گیرد اما زندگی مرا از تمام ابعاد زیر سلطه خود گرفته و اجازه نمی دهد با دوستانمان رفت و آمد کنیم. او مرا مجبور می کند طبق اعتقاداتش زندگی کنم.

۱۳
آبان

شاید بعد از گذشت بیش از سه دهه نگاهی به ترکیب گروه دانشجویان پیرو خط امام و آن چه نهایتا بعد از ماجرای اشغال سفارت آمریکا بر آنها گذشت و نیز این موضوع که حاضران در آن رویداد، امروز چه فعالیتی دارند، خالی از لطف نباشد.

ایلنا نوشت: «دانشجویانی که عصر روز سیزدهم آبان‌ماه سال ۱۳۵۸ به عنوان تسخیرکنندگان سفارت آمریکا در مقابل خبرنگاران قرار گرفتند و ضمن ارائه تعدادی از سلاح‌های آمریکایی‌ها، دو بیانیه درباره چرایی و چگونگی این اقدام قرائت کردند، برای معرفی خود عبارت «دانشجویان پیرو خط امام» را به کار بردند. از همان زمان در تمامی کنفرانس‌‌های خبری و برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی و جراید نام این دانشجویان برده نمی‌شد و اغلب رسانه‌ها به همان عبارت «دانشجویان پیرو خط امام» اکتفا کردند.

بعد از گذشت بیش از سه دهه از این اتفاق نگاهی به ترکیب این گروه دانشجویی و آن چه نهایتا بعد از ماجرای اشغال سفارت آمریکا بر آنها گذشته و این که این افراد اکنون به چه فعالیتی مشغول هستند، خالی از لطف نیست؛ آن‌ هم در شرایطی که در بهترین حالت هنوز بیش از ۵۰ اسم از این ۳۰۰ دانشجو را نمی‌دانیم.

ابراهیم اصغرزاده، محسن میردامادی، حبیب‌الله بیطرف، رضا سیف‌اللهی، رحیم باطنی و احمدرضا اسلامی اعضای کمیتهٔ مرکزی تسخیر سفارت آمریکا در تهران بودند. چند سال پیش مشحص شد که طراح اصلی تسخیر سفارت آمریکا ابراهیم اصغرزاده بوده است.

علی‌اصغر زحمتکش، عباس عبدی، سیدمحمد هاشمی اصفهانی، اکبر رفان، محمدرضا خاتمی، محسن امین‌زاده، رحمان دادمان، شمس‌الدین وهابی، وفا تابش، محمد نعیمی‌پور، حسین شیخ‌الاسلام و فروز رجایی‌فر نیز اعضای شورایی به نام شورای بازو بودند که در کنار شورای مرکزی و اصلی قرار داشت.

همچنین محمدرضا خاتمی، محسن امین‌زاده، محمد نعیمی‌پور و معصومه ابتکار وظایف مرتبط با روابط‌ عمومی را بر عهده داشتند و احمد حسینی بر کمیته روابط عمومی نظارت می‌کرد. حسین کمالی نیز مسئول تبلیغات بود. بررسی اسناد به دست آمده از سفارت اشغال شده آمریکا در تهران که خیلی زود به لانه جاسوسی معروف شد را وفا تابش، حسین شیخ‌الاسلام و فروز رجایی‌فر انجام می‌دادند. البته شیخ‌الاسلام و رجایی‌فر به دلیل تسلط به زبان عربی و انگلیسی در کنار معصومه ابتکار که مترجم و سخنگوی انگلیسی‌زبان دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا بود؛،گاهی نقش مترجم را هم ایفا می‌کردند.

این دانشجویان شش ماه اول بعد از تسخیر سفارت در آن باقی ماندند اما کم‌کم گروگان‌ها را تحویل دادند و همزمان با آغاز جنگ تحمیلی از آنجا که پیش‌تر دوره‌های آموزش نظامی دیده بودند، راهی جبهه‌ها شدند.

در همین راستا اکبر رفان به عنوان اولین فرمانده نیروی هوایی سپاه معرفی شد. حسین دهقان مدتی به لبنان رفت و در دهه ۸۰ ریاست بنیاد شهید انقلاب اسلامی را به عهده گرفت. رضا سیف‌اللهی هم کمی بعد مسئول اطلاعات سپاه و اولین فرمانده نیروی انتظامی شد. علیرضا افشار نیز به عنوان رئیس ستاد مشترک سپاه پاسداران، فرمانده کل بسیج و معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح مشغول به کار شد. احمدرضا کاظمی، علی زحمتکش، محمدرضا خاتمی و محمد نعیمی‌پور نیز از دیگر دانشجویان پیرو خط امام بودند که در دهه ۶۰ لباس پاسداری پوشیدند.

حسین علم‌الهدی، محمد فاضل، سیف فاتح لانه، علی حاتمی، محسن وزوایی، عباس ورامینی، علی صبوری، علی‌رضا هادی‌پور، حسین شوریده، غلامحسین بسطامی، عبدالرحمن یا علی مدد، حسین بهادری، فضل‌الله عابدینی، حمید صفایی و جلال شرفی نیز دیگر افرادی بودند که مستقیم یا غیرمستقیم در جریان سفارت آمریکا حضور داشتند و با شروع جنگ تحمیلی در جبهه‌های جنگ حاضر شده و به شهادت رسیدند.

نهایتا با پایان یافتن جنگ بسیاری از دانشجویان پیرو خط امام به استخدام دستگاه‌ها و سازمان‌های دولتی درآمدند. به عنوان مثال حسین شیخ‌الاسلام که در جریان اشغال سفارت آمریکا به عنوان یکی از سخنگویان دانشجویان پیرو خط امام نقش ایفا کرده بود، معاون سیاسی وزارت امور خارجه شد و ۱۶ سال نیز در معاونت مذکور  به عنوان کارشناس مسائل منطقه از جمله فلسطین، لبنان و سوریه فعالیت می‌کرد. او همچنین حضور در سوریه به عنوان سفیر ایران برای سه سال، نماینده مردم در هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی، معاونت خاورمیانه و همین‌طور قائم‌مقامی وزیر امور خارجه را در کارنامه سیاسی خود دارد.

البته شیخ‌الاسلام تنها عضوی از دانشجویان پیرو خط امام نبود که بعد از اتمام ماجرای لانه جاسوسی دیپلمات شد. به غیر از او محسن امین‌زاده هم در دوران اصلاحات معاون آسیایی وزارت امور خارجه شد و حتی می‌گفتند در زمان وزارت کمال خرازی به عنوان یک راهنما و مشاور در حد وزیر در سایه در امور دیپلماسی فعالیت می‌کرد.

هر چند تجربه دانشجویان پیرو خط امام فقط از حضور در مناسب دولتی تنها محدود به عرصه دیپلماسی نشد و نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی یکی دیگر از عرصه‌هایی بود که چندین و چند نفر از این دانشجویان بعدها به آن راه پیدا کردند. ابراهیم اصغرزاده در مجلس سوم، طاهره رضا‌زاده، همسر اصغرزاده و شمس‌الدین وهابی، محمد نعیمی‌پور و محمدرضا خاتمی در مجلس ششم دیگر افرادی بودند که مردم آنها را به عنوان نماینده شهر خود در مجلس شورای اسلامی انتخاب کردند و محمدرضا خاتمی نایب‌رئیس مجلس ششم نیز شد.

ابراهیم اصغرزاده که حضورش به عنوان نماینده مجلس به دلیل برخی اقداماتش با حواشی همراه بود و درست ۲۴ ساعت بعد از اتمام کارش به عنوان نمانده مجلس سوم بازداشت و محاکمه شد، تجربیات دیگری نیز در عرصه فعالیت سیاسی دارد و در دهه ۷۰ به عنوان سخنران ثابت مراسم‌ دفتر تحکیم وحدت شناخته می‌شد. او در سال ۸۰ برای انتخابات ریاست‌جمهوری ثبت‌نام کرد که رد صلاحیت شد.

سعید حجاریان نیز هم عضویت در شورای شهر را تجربه کرد و هم مدتی به عنوان کارمند وزارت اطلاعات و نهاد ریاست جمهوری مشغول بود تا نهایتا در سال ۷۸ بعد از ترور نافرجام مدتی از صحنه‌های سیاسی دور بود و این روزها بیشتر در جامه یک تئوریسین جریان اصلاحات فعالیت می‌کند.

مهاجر و محمدمهدی رحمتی نیز مسئولیت‌هایی مثل معاونت نظارت راهبردی «معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی» ریاست‌جمهوری در دوران دولت نهم را در کارنامه خود دارند.

درست است که حسین دهقان و معصومه ابتکار حضور در سمت معاونان رئیس‌جمهور را در کارنامه خود دارند اما شاید یکی از مهمترین مسئولیت‌های دولتی که برخی اعضای دانشجویان پیرو خط امام در آن ایفای نقش کردند، مقام وزارت بود. حبیب‌الله بیطرف به مدت ۸ سال وزیر نیرو بود. رحمان دادمان هم برای مدتی کوتاه سکان وزارت راه و ترابری را در دست داشت که نهایتا در یک حادثه هوایی شهید شد. حسین شریف‌زادگان نیز برای یک سال وزیر رفاه دولت هشتم بود.

البته رضا سیف‌اللهی و محمدرضا بهزادیان‌نژاد در دوره اول و دوم وزارت عبدالله نوری به عنوان معاون امنیتی و معاون اقتصادی وزارت کشور مشغول به کار شدند. با ادغام شهربانی، کمیته و ژاندارمری که به تشکیل نیروی انتظامی منجر شد، سیف‌اللهی اولین فرمانده این نهاد لقب گرفت. اما بهزادیان‌نژاد تنها نزدیک به یک سال در سمت معاونت اقتصادی وزارت کشور باقی ماند و بعد از برکناری به سمت فعالیت‌های اقتصادی کشیده شد و تا ریاست بر اتاق بازرگانی تهران نیز پیش رفت. علیرضا افشار نیز در اولین دوره ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد و زمان وزارت پورمحمدی و محصولی در معاونت‌های سیاسی و اجتماعی وزارت کشور را بر عهده داشت.

می‌توان بدون هیچ اغماضی گفت که معروف‌ترین چهره در بین تسخیرکنندگان لانه جاسوسی محمود احمدی‌نژاد است که در سال‌های ۸۴ تا ۹۲ برای دو دوره رئیس‌جمهور شد. او نماینده دانشگاه علم و صنعت در جریان تسخیر سفارت آمریکا بود. البته عکسی که سال ۸۴ و همزمان با ریاست‌جمهوری به نام او منتشر و موجب شد بسیاری از رسانه‌های غربی احمدی‌نژاد را یکی از دانشجویان حاضر در جریان تسخیر سفارت آمریکا معرفی کنند، تصویر شهید حسین سیف بود.

در کنار این مناصب دولتی، تعدادی از دانشجویان پیرو خط امام در پست‌های حساس و مهم سیاسی و امنیتی مشغول شدند. به عنوان مثال عزت‌الله ضرغامی با آن که در دوران تسخیر چندان در جلوی صحنه دیده نمی‌شد و به اصطلاح در پشت صحنه فعالیت می‌کرد، با پایان کار ماجرای لانه جاسوسی ابتدا به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ملحق شد اما به دلیل علاقه‌ای که به حوزه فرهنگ داشت بعد از جنگ ابتدا پایش به وزارت ارشاد باز شد و در معاونت سینمایی این وزارتخانه مشغول به کار شد و سپس در زمان ریاست علی لاریجانی بر سازمان صدا و سیما، به معاونت امور مجلس و استان‌های صدا و سیما رفت و نهایتا در سال ۸۳ به ریاست این سازمان رسید و نزدیک به ۱۰ سال در این سمت مهم باقی ماند.

محمدعلی جعفری (عزیز جعفری) نیز همچون دیگر دانشجویانی که با آنها در اشغال لانه جاسوسی همراه شده بود، ابتدا به سپاه پیوست و خیلی زود در حوزه علوم نظامی جایگاه مشخصی پیدا کرد. تشکیل اولین گردان زرهی سپاه، فرماندهی تیپ عاشورا، قرارگاه قدس و قرارگاه نجف در دوران جنگ و فرماندهی نیروی زمینی سپاه به مدت ۱۳ سال و فرماندهی قرارگاه ثارالله تهران برای ۵ سال برخی از مسئولیت‌های او در حوزه نظامی بود. جعفری در زمستان ۸۶ با حکم فرمانده کل قوا، به عنوان فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی معرفی شد.

در این میان برخی از دانشجویان همچون دکتر فیروزآبادی، همسر شهید شوریده، دکتر محمدحسین صادقی، دکتر عبدالحسین روح‌الامینی و محمدهاشم پوریزدان‌‌پرست بعد از پایان ماجرای سفارت تصمیم گرفتند در دانشگاه‌ باقی بمانند و تنها به عنوان یک استاد دانشگاه و عضو هیات علمی فعالیت کنند.

کمال تبریزی هم وارد عرصه هنر شد و از عرصه سیاست فاصله گرفت تا با ساخت فیلم‌هایی مثل لیلی با من است، مارمولک و ... نامش به عنوان یک فیلم‌ساز در عرصه سینمای ایران ثبت شود. عباس عبدی هم بعد از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی، کسوت روزنامه‌نگاری پوشید و به کارهای پژوهشی روی آورد.

با این حال تمام دانشجویانی که در جریان تسخیر لانه جاسوسی مشارکت داشتند، عاقبت به خیر نشدند. بحث برائت از این اقدام که درست چند ساعت بعد از ورود دانشجویان پیرو خط امام بین برخی از دانشجویان حاضر در سفارت آغاز شد، برای تعدادی از آنها سرنوشت‌های تلخی را رغم زد. حاتم قادری، جواد مظفر، مجتبی بدیعی، دکتر سامی و دکتر داوودی و یکی، دو دانشجو به دلیل وابستگی به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از سفارت اخراج شدند.

تقی محمدی هم بعد از تجربه فعالیت در اطلاعات نخست‌وزیری و سفارت ایران در کابل به دلیل احتمال دست‌ داشتن در جریان انفجار دفتر نخست‌وزیری که منجر به شهادت شهیدان رجایی و باهنر شد، بازداشت و در بازداشتگاه زندگی‌اش خاتمه یافت.

عباس زری‌باف که گویا از سال ۵۸ به عضویت سازمان مجاهدین خلق (منافقین) درآمده بود هم از سال ۶۰ تا ۶۱ و پیش از این که از ایران خارج شود، به‌ طور مخفیانه زندگی می‌کرد و نهایتا در جریان عملیات مرصاد کشته شد.»

۱۳
آبان

رئیس انجمن مددکاری ایران گفت: ایران در میان 185 کشور در رتبه 105 قرار گرفته و در جدول غمگین‌ها از پایین جدول، رتبه دوم را دارد.

به گزارش ایسنا، سیدحسن موسوی چلک با بیان اینکه بر اساس میانگین آمارهای نشاط اجتماعی که از سوی سازمان‌های معتبر بین‌المللی ارائه شده، ایران جزو کشورهای شاد نیست، اظهار کرد: ایران در میان 185 کشور در رتبه 105 قرار گرفته و در جدول غمگین‌ها از پایین جدول،  رتبه دوم را دارد؛ بعد از عراق دومین کشور غمگین جهان محسوب می‌شویم.

وی با اشاره به بالا بودن میزان اختلالات روانی در کشور، گفت: در حالی که برخی تحقیقات آماری از وجود 35 درصدی اختلالات روانی در تهران خبر می‌دهد، در مورد بعضی مناطق تهران وضعیت بسیار تکان‌دهنده است زیرا این میزان به حدود 80 می‌رسد که بسیار بحرانی توصیف می‌شود و نیاز به نشاط اجتماعی را خیلی جدی‌تر از گذشته مطرح می‌کند.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه مسئولیت اجتماعی نیز در میان مردم کاهش یافته است، تصریح کرد: مردم نسبت به سرنوشت و وقایعی که برای دیگران پیش می‌آید بی‌تفاوت شده‌اند و این یک نشانه از کاهش انسجام اجتماعی محسوب می‌شود.

وی ادامه داد: در حالی که نگاه عمده و متمرکز شبکه‌های ماهواره‌ای به عنوان یک ابزار تخریب اجتماعی، بر خانواده‌ ایرانی نهاده شده، متاسفانه برنامه ششم توسعه در خصوص آسیب‌های اجتماعی، هیچ هدف و رویکردی ندارد.

موسوی چلک از کاهش سن روسپی‌گری به زیر 10 سال خبر داد و گفت: به طور قطع، امنیت امروز و آینده کشور، به مسائل اجتماعی گره خورده زیرا بحران‌های اصلی جامعه‌ امروز، اجتماعی است.

رئیس انجمن مددکاری ایران با اشاره به اینکه وضعیت آسیب‌های اجتماعی در حال حاضر در کشور نگران کننده است، اظهار کرد: بر اساس برخی ارزیابی‌ها اعتیاد به مواد مخدر، زنانه شده است.

وی افزود: بر اساس اعلام قوه قضائیه، در کشور 80 میلیونی ما، در حال حاضر 15 میلیون پرونده‌ قضایی جاری در دست رسیدگی قرار دارد که از منظر مدیریت اجتماعی، تاسف‌برانگیز است.

موسوی چلک خاطرنشان کرد: بعضی از آمارهایی که به طور رسمی اعلام می‌شود، واقعی نیست و خود این آمار غیر واقعی، نشان‌ از نگاه غیر صحیح به این حوزه است؛ به طور مثال آمار معتادان در آمارهای رسمی 2.3 میلیون نفر اعلام می‌شود در حالی که آمار واقعی، خیلی بیشتر از این است.

رئیس انجمن مددکاری ایران با بیان اینکه حتی با قبول همین آمارهای نادرست هم وضعیت خوبی نداریم، ادامه داد: در زمینه‌ی اعتیاد، تعداد معتادان کشور ما برابر با معتادان هند است این در حالی است که هند تقریبا 15 برابر ما جمعیت دارد.

وی ورود مقام معظم رهبری به موضوع آسیب‌های اجتماعی را نشانه‌ بحران‌زا بودن این موضوع دانست و گفت: با وجود اینکه ایشان با جدیت، موضوع را پیگیری و خواستار ارائه گزارش‌های مستند و جامع از سوی مقامات اجرایی شده‌اند، اما متاسفانه تا کنون هیچ اقدام اجرایی موثری در زمینه مدیریت و ساماندهی آسیب‌های اجتماعی انجام نشده است.

وی به کاهش ازدواج و افزایش طلاق در سطح کشور اشاره کرد و گفت: میانگین طلاق کشور، یک طلاق به ازای 4.5 ازدواج است، اما در برخی نقاط شمال تهران این میزان به یک طلاق در مقابل دو ازدواج رسیده است.

رئیس انجمن مددکاری ایران ادامه داد: وجود 11 میلیون جوان آماده ازدواج، افزایش هم‌باشی سیاه، تغییر منحنی ابتلا به ایدز با گرایش ارتباطات جنسی، زنانه شدن اعتیاد و کودکانه شدن جرائم، از نشانه‌های بحران اجتماعی است که باید جدی‌تر و با برنامه‌ی عملیاتی دقیق‌تر و قوی‌تر به سوی مدیریت آن حرکت کرد.

رئیس انجمن مددکاری ایران عنوان کرد: آمار زنان خودسرپرست در طول پنج سال گذشته 100 درصد رشد داشته و هیچ برنامه‌ای برای ساماندهی آن‌ها نداریم.

وی با بیان اینکه به دلیل زنانه شدن اعتیاد، در زمینه‌ ایدز با بحران جدی رو به رو هستیم، اضافه کرد: زیرا میزان ابتلا به ایدز از طریق ارتباط جنسی نسبت به سال 65، سه برابر شده است.

موسوی چلک خاطرنشان کرد: با وجود این همه مشکلات در حوزه‌ی زنان، به دلیل موانع فرهنگی، نمی‌توانیم برنامه‌های کاهش آسیب فراگیر و مؤثر را برای آنان اجرا کنیم.

وی از وجود بیش از 200 هزار معتاد به الکل در کشور خبر داد و گفت: در گذشته فکر می‌کردیم با برخوردهای شدید و مجازات‌های سنگین، می‌توانیم جلو بروز این پدیده‌ها را بگیریم، اما امروز به نتیجه‌ دیگری رسیده‌ایم.

به گزارش ایسنا و به نقل از پایگاه خبری اداره‌کل بهزیستی خراسان رضوی، موسوی چلک از نبود برنامه منسجم و فراگیر برای پیشگیری از آسیب‌های فضای مجازی برای کودکان خبر داد و گفت: جرم در فضای مجازی به گروه سنی کودکان کشیده شده است، اما هنوز برنامه‌ای برای مدیریت این وضعیت نداریم.

۱۲
آبان
در این گزارش اعمال ماه صفر که در کتاب مفاتیح الجنان ذکر شده است را می خوانیم.
 
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ ماه صفر دومین ماه قمری است که برای نامگذاری آن دو دلیل ذکر می شود:
 
نخست این که از صُفْرَة به معنای زردی گرفته شده، زیرا زمان انتخاب نام با فصل پاییز و زرد شدن برگ درختان مقارن بوده است.
 
دلیل دوم این که از صِفْر به معنای خالی گرفته شده است، چرا که با پایان یافتن ماه های حرام(رجب، ذی القعده، ذی الحجه و محرم) قبایل بار دیگر وارد جنگ می شدند و شهرها خالی می شد.
 
معروف است که صفر ماهی منحوس است. در چرایی منحوس بودن ماه صفر دلایلی از جمله رحلت پیامبر اکرم(ص)، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع) در این ماه را ذکر می کنند. همچنین ابتدای ماه صفر با ورود کاروان اسرا به شهر شام مصادف است، و نیز آغاز جنگ صفین در نخستین روز صفر بوده است.
 
در برخی از روایات اسلامی آمده است که مسلمانان از انجام کارهای مهم در ماه صفر، پرهیز و برای دفع آفات و بلایای این ماه بسیار صدقه دهند. به همین دلیل مسلمانان از این ماه به عنوان ماهی نحس و بد یمن یاد می کنند، چرا که در این ماه وحی قطع می شود. حضرت علی(ع) در این مورد فرموده است: با رحلت پیامبر(ص) چیزی قطع شد که با فوت هیچ احدی قطع نشد.
 
اول ماه صفر
 
اعمال مشترک اول هر ماه در ابتدای ماه صفر نیز قابل توجه است از جمله:
 
دعا
 
در زمان دیدن هلال خواندن دعای هلال وارد شده است. حداقل آن است که سه مرتبه بگوید: اللّهُ اَکْبَر و سه مرتبه لا إلهَ الَّا الْلّه و سپس بگوید: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی أذْهَبَ شَهْرَ کَذا وَ جاءَ بِشَهْرِ کَذا.
 
بهترین دعای زمان رؤیت هلال، دعای چهل و سوم صحیفه سجادیه است.
 
قرآن
 
خواندن هفت مرتبه سوره «حمد».
 
روزه
 
از أموری که بر آن تأکید شده، سه روز روزه گرفتن در هر ماه است. مرحوم علامه مجلسی در زادالمعاد می گوید: مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اول ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اول از دهه وسط ماه است.
 
نماز
 
شب اول ماه: دو رکعت نماز بجا آورد، به این نحو که: در هر رکعت پس از سوره حمد سوره انعام را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر ترسی و هر دردی ایمن گرداند.
 
روز اول ماه: خواندن نماز اول ماه که آن دو رکعت است، در رکعت اول بعد از حمد سی مرتبه سوره توحید و در رکعت دوم بعد از حمد سی مرتبه سوره قدر بخواند و بعد از نماز صدقه ای در راه خدا بدهد،هر کس چنین کند، سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است.
 
اعمال مستحبی ماه صفر
 
درباره اعمال مستحبی که در ماه صفر ذکر شده، اهم آن ها خواندن دعا، تلاوت قرآن، اقامه نماز و روزه داری است.
 
دعای ویژه ماه صفر نیز از محدث بزرگ مرحوم «فیض کاشانی» نقل شده که مستحب است هر روز 10 مرتبه قرائت شود:
 
یا شَدیدَ الْقُوی وَیا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ.
 
ای سخت نیرو و ای سخت عقوبت! ای عزیز، ای عزیز، ای عزیز! در برابر عظمت تو همه آفریدگانت خوار شدند، پس کفایت کن از من شر خلقت را. ای نیکو ده، ای زیبایی بخش، ای نعمت بخش، ای فزون بخش، ای که معبودی جز تو نیست! منزهی تو و من از ستمکاران هستم. پس دعای او (یونس) را اجابت کردیم و از اندوه نجاتش دادیم و این چنین نجات دهیم مؤمنان را و درود خدا بر محمد و آل پاک و پاکیزه اش
 
سید بن طاووس در کتاب اقبال الاعمال نیز اعمالی را برای ماه صفر ذکر کرده که به شرح ذیل است:
 
روز سوم
 
در روز سوم ماه صفر، دو رکعت نماز بخوان که در رکعت اوّل سوره حمد و سوره فتح و در رکعت دوم سوره حمد و سوره توحید قرائت شود و پس از سلام نماز، صد بار صلوات بفرست و صد بار آل ابی سفیان را لعنت کن و صد مرتبه استغفار نما و آنگاه حاجت خویش را از خداوند بخواه.
 
روزبیستم
 
در روز اربعین زیارت امام حسین(ع) مستحب است و مورد تأکید قرار گرفته. در روایتی که شیخ طوسی از امام حسن عسکری(ع) نقل کرده، چنین آمده است: نشانه های مؤمن پنج چیز است: به جای آوردن 51 رکعت نماز(17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله)؛ خواندن زیارت اربعین امام حسین علیه السلام؛ انگشتر را بر دستِ راست نهادن؛ پیشانی را به هنگام سجده بر خاک گذاردن و "بسم الله الرّحمن الرّحیم" را در نماز بلند گفتن.
 
زیارت اربعین که در این روز مستحب است، در کتاب های دعا آمده است و چنین است:
السَّلامُ عَلَی وَلِیِّ اللَّهِ وَ حَبِیبِهِ السَّلامُ عَلَی خَلِیلِ اللَّهِ وَ نَجِیبِهِ السَّلامُ عَلَی صَفِیِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیِّهِ السَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلامُ عَلَی أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیُّکَ وَ ابْنُ وَلِیِّکَ وَ صَفِیُّکَ وَ ابْنُ صَفِیِّکَ الْفَائِزُ بِکَرَامَتِکَ أَکْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَیْتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَیِّدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِدا مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَی خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیَاءِ فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَی وَ شَرَی آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّی فِی هَوَاهُ وَ أَسْخَطَکَ وَ أَسْخَطَ نَبِیَّکَ ،
 
سلام بر ولیّ خدا و حبیبش،سلام بر دوست خدا و نجیبش،سلام بر بنده‏ برگزیده خدا و فرزند برگزیده‏اش،سلام بر حسین مظلوم شهید،سلام بر آن دچار گرفتاریها و کشته اشکها،خدایا من گواهی می‏دهم که حسین ولیّ تو و فرزند ولیّ تو،و فرزند برگزیده توست‏ حسینی که به کرامتت رسیده،او را به شهادت گرامی داشتی،و به خوشبختی اختصاصش دادی،و به پاکی ولادت‏ برگزیدی،و او را آقایی از آقایان،و پیشروی از پیشرویان،و مدافعی از مدافعان حق قرار دادی،و میراثهای پیامبران را به او عطا فرمودی،و او را از میان جانشینان حجّت بر بندگانت قرار دادی،و در دعوتش جای‏ عذری باقی نگذاشت،و از خیرخواهی دریغ نورزید،و جانش را در راه تو بذل کرد،تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی گمراهی برهاند،درحالی‏که بر علیه او به کمک هم برخاستند،کسانی‏که دنیا مغرورشان کرد،و بهره واقعی خود را به فرومایه‏تر و پست‏تر چیز فروختند،و و آخرتشان را به کمترین بها به گردونه فروش گذاشتند،تکبّر کردند و خود را در دامن هوای نفس انداختند،تو را و پیامبرت را به خشم‏ آوردند،
 
وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ [لِلنَّارِ] فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ صَابِرا مُحْتَسِبا حَتَّی سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْنا وَبِیلا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَابا أَلِیما السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْأَوْصِیَاءِ أَشْهَدُ أَنَّکَ أَمِینُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ سَعِیدا وَ مَضَیْتَ حَمِیدا وَ مُتَّ فَقِیدا مَظْلُوما شَهِیدا وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَکَ وَ مُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ،
 
و اطاعت کردند از میان بندگانت،اهل شکاف‏افکنی و نفاق و بارکشان گناهان سنگین،و سزواران آتش را پس با آنان درباره تو صابرانه و به حساب تو جهاد کرد،تا در طاعت تو خونش ریخته شد و حریمش مباح گشت‏ خدایا آنان را لعنت کن لعنتی سنگین،و عذابشان کن عذابی دردناک،سلام بر تو ای فرزند رسول خدا،سلام‏ بر تو ای فرزند سرور جانشینان،شهادت می‏دهم که تو امین خدا و فرزند امین اویی،خوشبخت زیستی،و ستوده درگذشتی،و از دنیا رفتی گم‏گشته،و مظلوم و شهید،گواهی می‏دهم که خدا وفاکننده است آنچه را به تو وعده داده،و نابودکننده کسانی را که از یاری‏ات دریغ ورزیدند،و عذاب کننده کسانی را که تو را کشتند،و گواهی می‏دهم که تو به عهد خدا وفا کردید و در راهش به‏ به جهاد برخاستی تا مرگ فرا رسید،پس خدا لعنت کند کسانی را که تو را کشتند،و به تو ستم کردند،و این جریان را شنیدند و به آن خشنود شدند،
 
اللَّهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُورا فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ [الطَّاهِرَةِ] لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِیَابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْکَانِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ الْهَادِی الْمَهْدِیُّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوَی وَ أَعْلامُ الْهُدَی وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی وَ الْحُجَّةُ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیَا وَ أَشْهَدُ أَنّ
 
ِی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیَابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لا مَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِکُمْ وَ أَجْسَادِکُمْ [أَجْسَامِکُمْ‏] وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.
 
خدای من تو را شاهد می‏گیرم که من دوستم با آنان‏که او را دوست دارند،و دشمن با آنان‏ که با او دشمنند،پدر و مادرم فدایت ای فرزند رسول خدا،گواهی می‏دهم که تو در صلبهای بلندمرتبه‏ و رحمهای پاک نوری بودی،جاهلیت با ناپاکیهایش تو را آلوده نکرد،و از جامه‏های تیره و تارش‏ به تو نپوشاند،و گواهی می‏دهم که تو از ستونهای دین،و پایه‏های مسلمانان،و پناهگاه مردم مؤمنی،و گواهی می‏دهم که پیشوای نیکوکار،با تقوا،راضی به مقدرات حق،پاکیزه،هدایت کننده،و هدایت شده‏ای،و گواهی می‏دهم که امامان‏ از فرزندانت،اصل تقوا،و نشانه‏های هدایت،و دستگیره محکم،و حجّت بر اهل دنیا هستند و گواهی می‏دهم که من به یقین مؤمن به شمایم،و به بازگشتتان یقین دارم،براساس قوانین دینم،و عواقب عملم،و قبلم با قلبتان در در صلح،و کارم پیرو کارتان،و یاری‏ام برای شما آماده است،تا خدا به شما اجازه دهد،پس با شمایم نه با دشمنانتان،درودهای خدا بر شما،و بر ارواح و پیکرهایتان،و بر حاضر و غایبتان،و بر ظاهر و باطنتان،آمین ای پروردگار جهانیان.
 
پس دو رکعت نماز می‏خوانی،و به آنچه می‏خواهی دعا می‏کنی و برمی‏ گردی.
۱۲
آبان

فرمانده نیروی زمینی، با تاکید بر اینکه نیروهای مسلح هرگز در مقابل تهدیدات غافلگیر نخواهند شد، اظهار کرد: نیروهای مسلح هر کشور تهدیدکننده به‌همراه حامیانش را پشیمان خواهند کرد.

به گزارش ایسنا، امیرسرتیپ پوردستان فرمانده نیروی زمینی در مراسم یادواره 75شهید سرافراز شهراصغرآباد خمینی شهر با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای گرانقدر خاطر نشان کرد: امروز با وجود اینکه با شیوه‌های جدید تهدیدات روبه‌رو هستیم، اما ‌نیروهای مسلح هرگز غافلگیر  نخواهند شد و ‌هر کشور تهدیدکننده به‌همراه حامیانش را پشیمان خواهند کرد.

پوردستان اظهار کرد: ملت ایران از زمانی که اسلام را شناختند، همواره در خدمت اسلام و قرآن بوده و این ملت، ملتی متدین، وفادار و بی‌نظیر است.

وی با اشاره به تفاوت جهاد کبیر، جهاد اصغر و اکبر تصریح کرد: جهاد اکبر همان جهاد با نفس و جهاد اصغر مقاتله با دشمنان است، اما جهاد کبیر عدم تبعیت از دشمن را معنا می‌دهد.

فرمانده نیروی زمینی ارتش با بیان اینکه «پهلوی دوم از آمریکا تبعیت محض داشت»،خاطر نشان کرد: شاه با وجود همه خوش‌خدمتی‌ها، پس از فرار از کشور، چند ساعت از رئیس‌جمهور آمریکا خواهش می‌کرد که هواپیمای خود را در آمریکا بر زمین بنشاند، اما آمریکایی‌ها قبول نکردند؛ این نتیجه تبعیت از دشمن است.

پوردستان بیان کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی عربستان نقش ایران قبل از انقلاب را ایفا کرد و هر صنعتی که در آمریکا به بحران برخورد می‌کرد عربستان بخشی از سهام آن را خریداری می‌کرد.

وی افزود: اما امروز پس از انتشار اسنادی مبنی بر دست داشتن عربستان در حادثه 11 سپتامبر و با تصویب قانونی مبنی بر گرفتن خسارت از عربستان، عربستانی‌ها مجبور هستند هزینه 2 تا 3 تریلیون دلار به آمریکایی‌ها خسارت دهند که این موضوع نیز نتیجه تبعیت از دشمنان خداست.

فرمانده نیروی زمینی ارتش با اشاره به جنگ‌های ترکیبی گفت: پس از جنگ جهانی دوم، آمریکایی‌ها راهبرد جنگ‌های ترکیبی را برای دسترسی آسان و سریع به اهداف خود تعریف کردند و در این مسیر از همه ابزارهای جنگ سخت، جنگ نرم، دیپلماسی و فشارهای اقتصادی استفاده می‌کنند.

پوردستان ادامه داد: آمریکایی‌ها این راهبرد را از ابتدای انقلاب علیه ایران اسلامی پیاده‌سازی کردند که منزوی‌سازی ایران، تحریم، راه‌اندازی موج وسیعی از ترورها، ایجاد ناامنی در استان‌های مرزی و تحمیل جنگ بر کشور از جمله اقدامات آنان‌ علیه ملت ایران است.

وی با تاکید بر اینکه امروز با شیوه‌های جدید تهدیدات روبه‌رو هستیم، خاطرنشان کرد: یکی از حوزه‌های جنگ‌های ترکیبی جنگ‌های نیابتی در منطقه است که توسط گروه‌های تکفیری اجرا می‌شود.

وی بیان کرد: مطمئن باشید فرزندان شما در نیروهای مسلح هرگز غافلگیر نمی‌شوند و ما هر کشور تهدیدکننده به‌همراه حامیانش را مورد هدف قرار می‌دهیم و ملت ایران و نیروهای مسلح با فرمانبری از رهبر معظم انقلاب جرأت حمله را از دشمن گرفته‌اند.

فرمانده نیروی زمینی ارتش با اشاره به سرمایه‌گذاری دشمن در جنگ نرم اظهار کرد: آمریکایی‌ها در جنگ نرم علیه ملت ایران به‌دنبال تسخیر دل‌ها و افکار جوانان ایران هستند و مطرح می‌کنند که "ما کشوری هستیم که می‌گوییم آینده چگونه باید باشد".

پوردستان گفت: دشمن با اعمال تحریم ‌علیه ملت ایران تلاش کرد تا به اقتصاد ایران آسیب بزند، اما ملت ایران با پیروی از تدابیر رهبر معظم انقلاب در مقابل این تهدیدات ایستادگی کردند.

وی با تاکید بر اینکه تبعیت محض از تدابیر رهبر معظم انقلاب باید مورد توجه همه باشد، خاطر نشان کرد: شهدا با اهدای خون خود پرچم را به دست ما داده‌اند و ما باید تلاش کنیم تا پرچمدار خوبی باشیم و در مسیر تدابیر رهبر معظم انقلاب حرکت کنیم.

۱۲
آبان

داماد غلامعلی حدادعادل به دلیل دو تابعیتی بودن از فعالیت در وزارت ارتباطات استعفا داد.

 
روح الله رحمانی مدیر برنامه‌های سابق مایکروسافت و آمازون بعد از دو ماه فعالیت در وزارت ارتباطات به دلیل قانون مدیریت خدمات کشوری، از مدیرکلی دفتر امور نوآوری و حمایت از سرمایه‌گذاری این وزارتخانه استعفا کرد.

این استعفا به دلیل دوتابعیتی بودن رحمانی انجام شد.

روح الله رحمانی، داماد  غلامعلی حدادعادل است.