ریپورتر

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۹۴ مطلب با موضوع «سینمایی» ثبت شده است

۰۳
بهمن

دبیر جشنواره فیلم فجر از مشکلات ایجاد شده برای پیش فروش بلیت عذرخواهی و اعلام کرد که خرید بلیت‏ های جشنواره برای ثبت‌نام کنندگان در سامانه پیش فروش، به صورت حضوری در پردیس سینمایی ملت انجام خواهد شد.

محمد حیدری در این‌باره نوشت: «متأسفانه علی‌رغم پیش‌بینی‌های قبلی برای ایجاد سـامانه‌ جدیدِ خرید اینترنتی بلیـت، این سامانه به دلیل ازدحام بیش از انتظار مخاطبان از اوایل ساعتِ مقرر دچار مشکل فنی و کندی روند خرید شد.

به عنوان دبیر جشـنواره، مسئولیت این اتفاق را برعهده می‌گیرم و مراتب عذرخواهی خود را از سینمادوستان گرامی بابت اتلاف وقت و همچنین ناراحتی‌های ایجاد شده در پی این موضوع اعلام می‌دارم.

بدینوسیله اعلام می‏ شود طی دو روز، پیش فروش بلیت ‏های جشنواره در سامانه سینوگرام بیش از ۱۵ هزار نفر موفق به ثبت نام شدند و با تمهیدات درنظر گرفته شده بر اساس اولویت زمان ثبت‏ نام، به صورت گروهی از طریـق پیامک به این افراد اطلاع ‏رسانی خواهد شد تا طی روزهای ۵ تا ۷ بهمن ‏ماه باحضور در پردیس سینمایی ملت بلیت‏ های مورد نظر خود را تهیه نمایند.

با توجه به شرایط پیش آمده، ظرفیت فروش بلیت‌های مردمی افزایش یافته و در اختیار مخاطبان قرار خواهد گرفت.

بدیهی است افرادی هم که طی این دو روز از طریق سامانه پیش‏ فروش موفق به تهیه بلیت شده ‏اند، بلیت‌های خریداری شده به آدرس آن‌ها ارسال خواهد شد.»

۰۱
بهمن

بلیت‌فروشی اینترنتی سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر از صبح امروز آغاز شده ولی سایت آن تا این ساعت به درستی کار نمی‌کند.
به گزارش خبرنگار مهر، برای خرید بلیت سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر دستور العملی برای مخاطبان جشنواره در نظر گرفته شده است، که در ذیل می توانید آن را مطالعه کنید:

*هر کاربر مجاز به تهیه حداکثر ۴ سری و در سری حداکثر ۲ صندلی است.

*سینما گالری ملت امسال کاخ مردمی جشنواره بوده و قیمت صندلی در هر سانس هر بلیت ۲۵ هزار تومان است که با خرید سری، قیمت هر بلیت ۲۲ هزار تومان محاسبه می شود.

*قیمت بلیت در هر سانس سینماهای تهران هر بلیت ۱۲ هزار تومان است که با خرید سری، قیمت هر بلیت ۱۰ هزار تومان محاسبه می شود.

۲۸
دی

محمدرضا فرجی مدیر امور سینماهای سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر اعلام کرد: پیش‌فروش اینترنتی بلیت‌های جشنواره فیلم فجر، از ۸ صبح جمعه اول بهمن ماه برای شهر تهران و ۸ صبح دوشنبه چهار بهمن ماه برای شهرستان‌ها آغاز خواهد شد.

وی ادامه داد: علاقمندان می‌توانند با مراجعه به سایت ویژه پیش‌فروش اینترنتی سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به آدرس: cinogram.com بلیت خود را خریداری کنند. بلیت‌های خریداری شده به آدرس افراد در حساب کاربری خریداران با پیک ارسال خواهد شد.


بازه زمانی پیش‌فروش بلیت‌ها در تهران
بر اساس اعلام مدیر امور سینماهای سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر، پیش‌فروش بلیت‌ها در تهران از ساعت ۸ صبح جمعه اول بهمن ماه آغاز می‌شود و ساعت ۱۲ شب دوشنبه ۴ بهمن ماه به پایان خواهد رسید.


بازه زمانی پیش‌فروش بلیت‌ها در شهرستان‌ها
بر همین اساس، پیش‌فروش بلیت‌ها در شهرستان‌ها از ساعت ۸ صبح دوشنبه چهارم بهمن ماه آغاز می‌شود و ساعت ۱۲ شب پنج‌شنبه ۷ بهمن ماه به پایان خواهد رسید.
فرجی ادامه داد: همچنین علاقمندان امسال می‌توانند بلیت‌های خریداری شده خود را در نرم‌افزار تلفن همراه خود مشاهده نمایند، اما برای دیدن فیلم‌ها همراه داشتن بلیت کاغذی الزامی خواهد بود.
وی افزود: علاقمندان خرید بلیت پس از ورود به سایت و ثبت نام با کدملی و مشخصات خود می‌توانند اقدام به خرید بلیت کنند و هر کاربر با کد ملی مشخص، امکان انتخاب حداکثر چهار سانس از سینماها و در هر سانس حداکثر ۲ بلیت را خواهد داشت.

۱۷
دی

محمد حیدری دبیر سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر عصر امروز در حضور رسانه ها اسامی آثار راه یافته به بخش مسابقه ملی سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر را اعلام کرد.

وی از سیدضیاءهاشمی، محمدعلی حسین‌نژاد، نرگس آبیار، عماد افروغ، حسین کرمی و حجت‌الاسلام مرقاتی به عنوان اعضای هیات انتخاب نام برد.

دبیر جشنواره سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر اسامی 28 فیلم منتخب بخش سودای سیمرغ (بخش رقابتی) را به این شرح معرفی کرد:

فیلم های «کارگر ساده نیازمندیم» به کارگردانی منوچهر هادی، «مادری» به کارگردانی رقیه توکلی، «ایتالیا ایتالیا » به کارگردانی کاوه صباغ‌زاده، «انزوا» به کارگردانی مرتضی علی‌عباس میرزایی و «نگار» به کارگردانی رامبد جوان از جمله این آثار هستند.

«سدمعبر» به کارگردانی محسن قرائی، «چراغ‌های ناتمام» به کارگردانی مصطفی سلطانی، «ماه‌گرفتگی» به کارگردانی سیدمسعود اطیابی، «یک روز به‌خصوص» به کارگردانی همایون اسعدیان، «کمدی انسانی» به کارگردانی محمد هادی کریمی و «ویلایی‌ها» به کارگردانی منیره قیدی دیگر آثاری است که امروز معرفی شدند.

از دیگر آثار راه یافته به بخش سودای سیمرغ می توان به «گشت2» به کارگردانی سعید سهیلی، «سوفی و دیوانه» مهدی کرم‌پور، «رگ خواب» حمید نعمت‌الله، «پشت دروازه بهشت» علی نوری اسکویی، «اسرافیل» آیدا پناهنده، «فراری» علیرضا داودنژاد و «ماجرای نیمروز» محمد حسین مهدویان اشاره کرد.

«بدون تاریخ، بدون امضا» به کارگردانی وحید جلیلوند، «سارا و آیدا» مازیار میری، «زیر سقف دودی» پوران درخشنده، «خفگی» فریدون جیرانی، «پشت دیوار سکوت» مسعود جعفری جوزانی، «آذر» به کارگردانی محمد حمزه‌ای، «قاتل اهلی» به کارگردانی مسعود کیمیایی، «تابستان داغ ابراهیم» ابراهیم ایرج‌زاده، «21 روز بعد» سید محمدرضا خردمندان و «شماره 17 سهیلا» محمود غفاری دیگر فیلم های بخش سودای سیمرغ سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر است.

قرار است 44 اثر به بخش سودای سیمرغ راه یابد که تا روزهای آتی؛ اسامی فیلم های دیگر راه یافته نیز اعلام خواهد شد.

۱۲
دی

آن طور که پیداست کارگردان سلام بمبئی تیمی را گرد هم آورده و عزمش را جزم کرده تا نه فقط برای مخاطب  ایرانی؛ که به مخاطب هند هم نشان دهد که می‌تواند از فیلم هندی هم فیلمی هندی تر بسازد!
 
ساخت فیلمی در جغرافیای کشور هند، بر اساس قصه‌ای به ظاهر عاشقانه و به شدت ضعیف، با بازی بازیگرانی که  مبنای حضورشان صرفاً چهره و تیپ و لباس آنهاست، استفاده از موسیقی پاپ وطنی و هندی... این خلاصه‌ای 2 خطی از یک فیلم 105 دقیقه‌ای است؛ فیلمی که قصه و خط روایی داستانش حتی در همان دو خط هم مفهوم و معنا ندارد.

سلام بمبئی تنها در یک مورد از انسجام و ضرباهنگ برخوردار است و آن هماهنگی اجزا در شل و وارفته بودن قصه و بازی بازیگران است. اگر قصه‌ی فیلم شل و وارفته عنوان می‌شود به این دلیل است که حتی تعلیق مدنظر کارگردان هم منطقی، باورپذیر و اثرگذار در نمی‌آید. علاوه بر این، بازی گلزار و بنیامین هم آن‌قدر سرد و بی‌روح است که کمکی به قصه‌ی این فیلم بی قصه نمی‌کند.

در فیلم سلام بمبئی کارگردان علاقه‌ی زیادی به استفاده از تصاویر هوایی باکیفیت بالا از مناظر بمبئی دارد و عموماً دوربین در روایت قصه؛ میان زمین آسمان سرگردان است. حتی در لحظاتی احساس می‌شود که فیلم تازه آغازشده و بعد همانند سریال های 90 شبی برای اتفاقات آتی آن، تصمیم گرفته شده است. این برداشت به این خاطر است که پس از گذشت حدوداً یک ساعت از فیلم هیچ موضوعی جز مخ زدن بنیامین و شوخی و گفت و گو های زشت در باره‌ی چندوچون ارتباط بنیامین با دختر هندی ندارد و نمایش زندگی روزمره( و البته خسته‌کننده) گلزار و معشوقش با موسیقی متن عمدتاً هندی؛ بیشتر یک کلیپ ضعیف عشقی را تداعی می‌کند تا روایتی برای بیان فرآیند شکل‌گیری عشق بین آن دو.

همان طور که گفته شد موسیقی در فیلم سلام بمبئی کاملاً  بر تصویر مسلط است و گویی ما شاهد یک فیلم کپی‌برداری شده از فیلم های ضعیف و موزیکال سینمای هند هستیم. البته نمی خواهم که محصولات سینمایی بالیوود، با همان اصطلاحاً فیلم هندی را بکوبم و مطلقاً این سبک فیلم‌سازی را محکوم کنم؛ اما نکته‌ای که بر آن تاکید داردم این است که این فیلم آن‌قدر سطحی، پیش‌پاافتاده و دم دستی است که حتی با فیلم های ضعیف بالیوود هم قابل‌مقایسه نیست.

بر پایه‌ی آنچه نوشته شد، باید از تهیه‌کننده و کارگردان این فیلم پرسید که آیا ظرفیت بالای اشتراکات دو کشور ایران و هند؛ تنها در حد ساخت چنین فیلمی است؟ آیا واقعاً این فیلم اثری درخور با مضمون عشق است؟

ایرادات متعددی که در پرداختن به موضوع عشق در فیلم سلام بمبئی وجود دارد تنها محدود به مفاهیم نمی‌شود و در اجرا هم نبود قصه موجب می‌گردد تا حس تعلیق مدنظر کارگردان در فرجام این عشق، منطقی و باورپذیر از کار در نیاید. در واقع پس از گذشت یک ساعت از فیلم، به مدت 30 دقیقه شاهد زنگ زدن، ایستادن مقابل خانه، نگاه‌های رو به افق و مغموم و ... هستیم که ابتدا معشوق به آن مبادرت می‌ورزد و پس از آن عاشق به همان کارها مبادرت می‌ورزد.
 
 نمونه‌ی دیگری که می‌شود در مورد روایت بی‌منطق قصه بیان کرد؛ علت گم شدن محمدرضا گلزار است. کارگردان برای ایجاد حس تعلیق و گره در قصه (که به نگارش خود اوست) موضوع و مسائلی را به‌کار می‌گیرد که بیشتر حس آب بستن به داستان را می‌دهد.
 
علت چنین برداشتی بی‌منطقی محض در پرداختن به موضوع آدم‌ربایی  در داستان فیلم است. کارگردان برای باورپذیر کردنِ میزانِ بد طینتی و خباثت رقیب عشقی گلزار تنها از عناصری مانند حرافی و اعتراضات تکراری و همچنین نمایش دادن یک کلت در دستان او بهره می‌گیرد؛ آن هم کلتی که پس از مسلح شدن به‌دست رقیب عشقی دوباره داخل داشبورد ماشین گذاشته می‌شود! نکات بی‌منطق فیلم فراوان‌اند. به طور کلی در قصه‌ی برهوت مانند این فیلم؛ حتی اگر بوته خاری هم رویت می‌شود پلاستیکی است!
 
با تمام آنچه بیان شد، تا به امروزشاهد فروش نزدیک به 8  میلیاردی این فیلم هستیم. برای فروش بالای یک فیلم عوامل متعددی دخیل هستند؛ حضور چهره‌های مشهور یا همان سلبریتی ها، جاذبه‌ی ظاهری تبلیغات و ایجاد تصور مثبت نسبت به فیلم با ارائه تصویری متفاوت از دیگر آثار ساخته‌شده در سینما (چنانکه در این فیلم محل ساخت فیلم و بازی بازیگران غیر ایرانی موجب این مسئله شده‌اند) و نکته‌ی دیگر موزیکال بودن فیلم است. فقدان تنوع ژانر و از جمله کمبود جدی فیلم های موزیکال و نیز وضعیت روحی مخاطب ایرانی می‌تواند از دیگر عوامل فروش بالای فیلم باشد.
 
با در نظر گرفتن مواردی نظیر: محل فیلمبرداری فیلم، هندی بودن عمده ی بازیگران فیلم، استفاده از عناصری نظیر موسیقی و قصه ای که می خواهد با محوریت عشق باشد؛ ناخودآگاه نوعی مقایسه در ذهن شکل می گیرد و سلام بمبئی با آثار سینمای هند و فیلمفارسی های سینمای خودمان قیاس می شود. وقتی فیلم سلام بمبئی را با آثار سینمای هند و فیلمفارسی های ساخته شده قبل و بعد از انقلاب مقایسه می کنم؛ به حال و روز و اعتبار فیلم هندی و حتی برخی فیلمفارسی ها تاسف می خورم؛ چرا که ضعیف ترین فیلم های هندی از  قابلیت تحریک احساسات مخاطب بهره مند بودند و فیلمفارسی ها نیز لااقل می توانستند بینندگان خود را سرگرم کنند!

سلام بمبئی فیلمی ضعیف و سردستی است؛ اما فروش بالای آن نشان می‌دهد که سینمای ایران در کدام حوزه‌ها و گونه‌های سینمایی از کمبود جدی رنج می‌برد و این کمبود آن قدر جدی و محسوس است که فیلم‌هایی از جنس سلام بمبئی می‌توانند از شرایط به نفع خود بهره ببرند.

۰۷
دی

 

رابرت دنیرو بازیگر سینمای جهان

ایران آنلاین: رابرت دنیرو اسطوره بازیگری آمریکاست. وی یکی از بهترین هنرپیشه های تاریخ به شمار می رود و تاکنون نقش های ماندگار زیادی بازی کرده است.او در نقش پدر خوانده در بخش دومش توانست تمام نظر ها را به خود جلب کند و جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کرد.

از زمانی که صنعت سینما به وجود آمده و شکل گرفته، بازیگران سرشناس زیادی جلوی دوربین رفته اند. از جمله آن ها می توان به مارلون براندو و کلینت ایستوود اشاره نمود. زندگی هنرپیشه ها معمولا پر حاشیه و پر سر و صداست و کوچک ترین نکات نیز خبر ساز شده و برای رسانه ها سوژه ایجاد می کند.


شاید امروزه بازیگران جوان و با استعدادی مانند لئوناردو دی کاپریو در کانون توجه قرار داشته باشند، اما برخی چهره ها بسیار قدیمی تر هستند و سابقه زیادی در سینما دارند.

یکی از بهترین مثال ها در این زمینه، رابرت دنیرو اسطوره بازیگری آمریکاست. وی یکی از بهترین هنرپیشه های تاریخ به شمار می رود و تاکنون نقش های ماندگار زیادی بازی کرده است.

کسب جوایز متعدد و نامزدی در بسیاری از جشنواره ها، تنها بخشی از افتخارات آقای دنیرو به شمار می روند. شاید بتوان بهترین کار او را بازی در فیلم «پدرخوانده: بخش دوم» دانست که برایش جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به ارمغان آورد.

با وجود آن که زندگی رابرت دنیرو بارها مورد توجه رسانه ها قرار گرفته، اما نکاتی درباره او وجود دارد که کمتر کسی آن ها را شنیده است. ما در این مقاله قصد داریم آن ها را برای شما بیان کنیم.

۱- اوایل زندگی و خانواده

رابرت دنیرو در ۱۷ آگوست سال ۱۹۴۳ در منهتن نیویورک به دنیا آمد. والدین او ویرجینیا ادمیرال و رابرت دنیروی بزرگ نام داشتند و که هردو در زمینه نقاشی و هنر فعالیت می کردند.

۲- تربیت به شیوه ای عجیب

پدر و مادر وی زمانی که آقای دنیرو تنها سه سال داشت، از یکدیگر طلاق گرفتند. او در کنار مادرش بزرگ شد، اما بیشتر وقت خود را با پدر خود می گذراند و به دیدن فیلم با او علاقه زیادی داشت. هنگامی که آن ها در کنار هم بودند، وقتشان را به این کار اختصاص می دادند.

۳- سوابق تحصیلی

رابرت دنیرو به مدرسه خصوصی مک بِرنی رفت و بعدها به مدرسه رودز مراجعه نمود. به هر حال او هیچ گاه نتوانست تحصیلاتش را به پایان برساند.

۴- بابی میلک
دوستان آقای دنیرو به خاطر ظاهر رنگ پریده ای که داشت، به او لقب «بابی میلک» داده بودند و وی اغلب با این نام شناخته می شد.

۵- کسب موفقیت در ۲۰ سالگی

او در سال ۱۹۶۳ در نخستین فیلم خود به نام «جشن عروسی» بازی کرد، اما فیلم شش سال بعد به نمایش درآمد. در سال ۱۹۷۳، دنیرو توانست با بازی در نقش یک بازیکن بیس بال در حال مرگ در فیلم «طبل را آهسته بزن» نظرات را به سمت خود جلب کند.

۶- نقطه عطف
رابرت دنیرو در سال ۱۹۷۴ با بازیِ نقش ویتو کورلئونه در فیلم «پدرخوانده: بخش دوم»، خود را به عنوان بازیگری سرشناس و با استعداد مطرح کرد و توانست جایزه اسکار را به دست آورد. چند سال بعد او در فیلم «راننده تاکسی» به ایفای نقش پرداخت و ماندگارترین عملکرد خود در دوران کاری اش را رقم زد.

۷- زندگی شخصی

دنیرو در سال ۱۹۷۶ با دیان ابوت ازدواج کرد که حاصل آن یک پسر بود. آن ها در سال ۱۹۸۸ از یکدیگر جدا شدند. در سال ۱۹۹۷، او با گریس هایتاور ازدواج نمود. این زوج یک پسر داشتند اما دو سال بعد کارشان به جدایی کشید؛ هرچند که طلاق آن ها هیچ گاه نهایی نشد و سال ۲۰۰۴ بار دیگر به هم پیوستند.

۸- کمال گرایی

او این خصیصه را از پدرش به ارث برده است. دنیروی بزرگ نقاشی کمال گرا بود که به کوچکترین جزئیات نیز توجه می کرد و چندین بار کارهایش را مورد بررسی قرار می داد.

۹- دندان های به هم ریخته

رابرت دنیرو برای بازی در فیلم «تنگه وحشت» ۲۰ هزار دلار به یک دندان پزشک پرداخت کرد تا دندان هایش را به هم بریزد. وی بعدها مجبور شد پول بیشتری برای برگرداندن آن ها به حالت عادی خرج کند.

۱۰- جنجال در فرانسه

در سال ۱۹۹۸ هنگام فیلم برداری در کشور فرانسه، او به خاطر فساد مورد بازخواست پلیس قرار گرفت. رابرت دنیرو اتهامات را انکار کرد و گفت که دیگر به فرانسه باز نمی گردد.

۱۱- علایق سیاسی
وی همواره از حزب دموکرات حمایت کرده است. دنیرو در سال های ۲۰۰۰، ۲۰۰۴ و ۲۰۰۸ از افرادی مانند جان کری و باراک اوباما حمایت کرده است. او حتی برای انتخاب مجدد اوباما کمک هایی نیز جمع آوری نمود.

۱۲- او آخرین کسی بود که جان بلوشی را زنده ملاقات کرد

رابرت دنیرو در ساعت ۳ صبح روز ۵ مارس ۱۹۸۲، این کمدین سرشناس را در یک هتل ملاقات کرد و او را در حال مصرف هروئین و کوکائین دید. عصر همان روز جسد جان بلوشی پیدا شد. وی بر اثر اُوِردوز جانش را از دست داده بود.

۱۳- دنیرو به عنوان صاحب رستوران

۱۸ حقیقت جالب که تاکنون درباره رابرت دنیرو نمی دانستید

او دو رستوران به نام های «ago» و «nobu» دارد. وی همچنین همراه با فرانسیس فورد کاپولا و رابین ویلیامز، رستوران رابیکون را اداره می کند.

۱۴- افزایش وزن برای فیلم گاو خشمگین

دنیرو برای فیلم گاو خشمگین تقریبا ۲۷ کیلوگرم اضافه کرد تا بتواند نقش شخصیت «جیک لا موتا» را بازی کند. او برای این کار به خوردن اسپاگتی و بستنی روی آورد.

۱۵- همکاری با مارلون براندو
مارلون براندو و رابرت دنیرو همکاری های متعددی با یکدیگر داشته و توانسته اند جوایز متعددی را از آن خود کنند. اولین آن ها به بازی دنیرو در نقش دوران جوانی ویتو کورلئونه باز می گردد.

۱۶- مشکلات سلامتی

دنیرو در سال ۲۰۰۳ دریافت که به سرطان پروستات مبتلا شده است. جراحی که وی در دسامبر همان سال انجام داد، موفقیت آمیز بود.

۱۷- بازیگری متعهد
رابرت دنیرو به خاطر آن که به برناردو برتولوچی برای بازی در فیلمش تعهد داشت، نتوانست نخستین اسکار خود را در سال ۱۹۷۵ دریافت کند.

۱۸- الگوها

مونتگومری کلیفت، رابرت میچام و مارلون براندو، از اصلی ترین الگوهای رابرت دنیرو بودند. این مسئله در انتخاب نقش های او نیز کاملا نمایان بود.

۰۲
دی

پیش از آنکه «سلام بمبئی» به کارگردانی قربان محمدپور را به عنوان یک فیلم بشناسیم از آن یک سری حواشی و سروصداهایی که خود عوامل فیلم برای آن ساختند به یاد می آوریم، البته نمی توان منکر این شد که بعد از دیدن فیلم هم این رویکرد تغییر نمی کند چراکه فیلم در کلیت بر قواعد فیلمفارسی باقی مانده است و برای جذاب مخاطب از سطحی ترین داستان و نوع روایت استفاده می کند.

اولین مسئله در تولید مشترک، ضرورت فیلمنامه است که در «سلام بمبئی» گرچه این نیاز وجود دارد اما برای یک قصه نخ نما شده و الکن که در روایت دچار سردرگمی است، فیلم داستان «پسری به نام علی است که در هند در حال تحصیل دکتری است و همزمان در یک رستوران گارسونی می کند که در ادامه با همکلاسی اش به نام کاریشما که از خانواده ثروتمندی است آشنا می شود اما غافل از اینکه دختر خواستگار پولداری دارد...»، قطعا اگر بخواهیم روایتی به دور از حرف تازه برای بهانه تولید فیلم در هر کشوری داشته باشیم می توانیم به این خط داستانی بسنده کنیم. چرا که نه خلاقیتی در پشت ایده است و نه زحمتی!

فیلم با سکانسی از مطب علی(محمدرضا گلزار) در تهران آغاز می شود که بعد از مدتها احمد با بازی کودکانه بنیامین بهادری که به دیدن وی می آید و با یک دیالوگ فیلم را به بمبئی می برد، فیلم به ده سال قبل فلاش بک می شود در عین حال که فیلمساز در منطق فلاش بک هم دچار آشفتگی می شود چراکه اگر از ابتدا با بمبئی هم شروع می کرد تفاوتی نداشت و از ایرادات بسیاری که به فیلمش وارد است کاسته هم می شد. ضمن اینکه دلیل تصویر هلی شاتی از برج میلاد در ابتدای فیلم هم در نوع خودش عجیب بود!

فیلمساز خیلی ذوق زده رابطه علی و کاریشما را آغاز می کند تا با ذهنیت اشتباه مخاطب ایرانی از فیلم هندی همسو شود و در مدار نمایش درخت، موسیقی، رقص در کاباره قرار گیرد و در این میان بارها از یک لوکیشن چندین برداشت با دیالوگ دوست دارم بگیرد و یا تصویر سیلوئت که در ساحل می گیرد.

فیلم در نمایش شخصیت های فرعی هم به حداقل ها بسنده کرده است، احمد که در نقش همخانه و همکلاسی اش دائما در خانه دختر همسایه است و از جایی به لحاظ اینکه حضورش می تواند به لحاظ منطقی «کنش مند» باشد کنار می رود. پدرومادری که منطق رفتاری و ثباتشان دچار مخاطره جدی است، مادر و خواهری که در تهران به یک صدای کوتاه از پشت تلفن و نمایش نگران بودن محدود می شوند، اساتیدی که در تدریس علمی قلب به یک جستجوی موضوعی در گوگل راضی می شوند! در حالی که ساختمان و پی ریزی شخصیت های اصلی را شخصیت های فرعی می سازند.

پیش از «سلام بمبئی» در مجموعه «مسافری از هند» هم داستان علاقه مند شدن یک پسر ایرانی با دختر هندی را داشتیم اما در آن مجموعه داستان وارد چالش مسلمان شدن دختر هندی افتاد که این مجموعه را در این بخش روایتی اش روی پا نگه داشت اما قربان محمدپور در این فیلم عامل بازنگه دارنده شخصیت هایش یک خواستگار قدرتمند است که نمی گذارد این دو بهم برسند و فیلم در روند داستانی اش هیچ گره افکنی و گره گشایی ندارد و به نمایش توریستی از هند بسنده می کند.

فیلمبرداری به شدت ضعیف حسن پویا هم در ادامه مسیری است که خود فیلم پیش می رود چراکه در به تصویر کشیدن چند کارکتر در یک قاب به قدری بالاتر از  پرسوناژها قرار گرفته است که بازیگرها قدشان کوچک شده است و یا در سکانس بیمارستان که دوربین پایین قرار گرفته است، بیشتر قاب به سقف بیمارستان سهم رسیده است تا تصویر استاندارد از پرسوناژها.

آنچه که فیلم را در باتلاق می اندازد نگرش فیلمساز به مخاطبش است که سلیقه آنها را خیلی سهل قلمداد کرده است و خود عوامل سازنده از سینمای هند تصویر اپیدمی و اشتباه دارند که آنرا به مخاطب سال 95 سینمای ایران هم تسری دادند.

۲۷
آذر

آکادمی اسکار در حالی اسامی ۹ فیلم را به عنوان آثار منتخب بخش اسکار خارجی زبان در دور نخست بررسی خود معرفی کرد که «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی نماینده ایران نیز در آن جا گرفته است.

به گزارش مهر به نقل از ورایتی، آکادمی اسکار ساعتی پیش اسامی ۹ فیلم را در فهرست اولیه نامزدهای بخش فیلم خارجی‌زبان هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار معرفی کرد که از میان ۸۵ فیلم پدیرفته شده امسال انتخاب شدند.

به جز «فروشنده» به کارگردانی اصغر فرهادی از ایران که در جشنواره فیلم کن برنده جایزه بهترین فیلمنامه و جایزه بهترین بازیگر مرد برای شهاب حسینی شد، «تونی اردمن» به کارگردانی مارن آده از آلمان که یک کمدی سیاه درباره یک پدر و دختر با دو شخصیت متفاوت شوخ و جدی است از دیگر نامزدهای امسال مطرح است.

اما «او» (Elle) ساخته پل ورهوفن کارگردان هلندی با بازی ایزابل هوپر از مهمترین فیلم‌های امسال است که در فهرست اسکار نادیده گرفته شد. این در حالی است که «خولیتا» ساخته پدرو آلمودوار نیز نادیده گرفته شد.

فهرست فیلم های منتخب اسکار در مرحله نخست داوری عبارت است از:

«تانا» از استرالیا ساخته بنتلی دین و مارتین باتلر

«این فقط پایان دنیاست» از کانادا ساخته  زاویه دولان

«سرزمین من» از دانمارک ساخته مارتین ساندپیت

«تونی اردمن» از آلمان ساخته  مارن آده

«فروشنده» از ایران ساخته اصغر فرهادی

«انتخاب پادشاه» از نروژ ساخته  اریک پوپه

«بهشت» از روسیه ساخته  آندری کونچالوفسکی

«مردی به نام اووه» از سوئد ساخته هانس هولم

«زندگی من به عنوان یک کدوسب» انییمشن سوییسی ساخته کلود باراس

اسامی نامزدهای هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار ۲۴ ژانویه ۲۰۱۷ (۵ بهمن) اعلام می‌شود.

اسکار ۲۰۱۷ در تاریخ ۲۶ فوریه (۹ اسفند) برندگان خود را خواهد شناخت.

۲۶
آذر

مهران احمدی، بازیگر سینما و تلویزیون با حضور در برنامه «۳۵» فریدون جیرانی از شروع کار بازیگری‌اش گفت و از اختلافی که با عبدالرضا کاهانی دارد، پرده برداشت.

به گزارش «خبرآنلاین»، آخرین ساعات شامگاه چهارشنبه، برنامه اینترنتی و گفت‌وگو محور «۳۵» با اجرای فریدون جیرانی و حضور مهران احمدی، در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

در ابتدای این گفت‌وگو، مهران احمدی درباره نقش بهبود در «پایتخت» توضیح داد: «ابتدا باید این نقش را برای خودم پیش تولید می‌کردم تا به آن برسم. من از خروس برای بازی این نقش بهره‌گرفتم که همیشه حواسش به اطرافش است. این شخصیت یکی از دوست داشتنی‌ترین نقش‌های من بود.»

او درباره عدم حضور خود در «پایتخت ۵» گفت: «هرکسی برای خود برنامه‌هایی دارد. من مهران احمدی هستم و کمدین نیستم که نقش ثابتی را بازی کنم، عکس آن‌چه آقای شریفی‎نیا گفتند که بازیگر خوب باید بتواند یک نقش را خوب بازی کند. من بازیگر هستم و سعی می‌کنم نقش‌های متفاوتی را بازی کنم و اگر بهبود ادامه پیدا کند، تبدیل می‌شود به عین الله باقرزاده.»

احمدی درخصوص اولین فعالیت‌های هنری خود ادامه داد: «در دوران دبیرستان و سالن اصلی تئاتر نیشابور کارهایی را ساختم که آقای کاهانی هم در آن بازی می‌کرد. قبل از آن هم در کانون نیشابور با حامد بهداد هم کلاس بودیم.»

این بازیگر دربار اولین فیلمی که بازی کرده است توضیح داد: «من پس از بازی در چند سریال، بازیگری را کنار گذاشتم و به سراغ دستیاری رفتم و کاهانی برای فیلم اول خود «آدم» به من پیشنهاد داد تا نقش اول را بازی کنم و این اولین کار سینمایی من بود که هیچ وقت هم اکران نشد.»

او درخصوص ادامه همکاری‌اش با کاهانی گفت: «کارهای بسیاری را باهم انجام داده‌ایم، از جمله «هیچ»، «اسب حیوان نجیبی است»، «بیست»، «آنجا» که در «بی‌خود و بی‌جهت» خواستم به سراغ تولید بروم و دیگر بازی کردن برای کاهانی را کنار گذاشتم.»

احمدی درباره این قطع همکاری ادامه داد: «این سخنان را اولین بار است که به زبان می‌آورم، بعضی‌ها می‌گفتند احمدی را کاهانی مطرح کرد در صورتی که من سال‌ها پیش در تئاتر با کاهانی کار را شروع کردم. ایده‌های اصلی فیلم «هیچ» و «اسب حیوان نجیبی است» را من به کاهانی دادم و «بی‌خود و بی‌جهت» زندگی من است، من اعتقاد داشتم که سینما یک کار گروهی است و هرکس باید آورده‌های خودش را بیاورد تا کار جلو برود و به همین دلیل هم برایم مهم نبود که نام من وجود داشته باشد.»

او همچین گفت: «از یک جایی متوجه شدم که او فکر می‌کند همه کارها را او انجام می‌دهد و من تصمیم گرفتم جدا شوم. در «بی‌خود و بی‌جهت» رضا عطاران خود من هستم. وقتی که فیلمنامه را نوشت، نقشی را که باید من بازی کنم به من نداد و من به جای بازی مدیر تولید کار شدم و بعد از آن هم که کاهانی به فرانسه رفت و من هم تصمیم گرفتم دیگر کنار بکشم. همچنان به عنوان یک رفیق او را دوست دارم ولی دیگر حاضر نیستم که در سینما با او همکاری داشته باشم.»

احمدی درباره کاری که امسال در جشنواره دارد نیز گفت: «امسال کاری با آقای منوچهر هادی به نام «به یک کارگر ساده نیازمندیم» را دارم که نقش یک فلافل فروش آبادانی را بازی می‌کنم. امسال دچار یک وسواس شدیدی شدم و کار نکردم.»

او درباره بهترین بازیگران ایرانی از نگاه خود گفت: «پرویز پرستویی، مهدی هاشمی، شهاب حسینی، نوید محمدزاده، حامد بهداد بازیگران خوبی هستند.»

احمدی درباره بهرام رادان و بازیگر بودن او گفت: «بازیگر با سوپر استار تفاوت دارد و بهرام رادان سوپر استار بود و قابلیت های فیزیکال استارها باعث موفقیت‌شان در سینما می شود. در ایران این افراد بیشتر شبیه سوپر استارهای سینمای هندوستان هستند.»

در ادامه برنامه، جیرانی نظر احمدی را درباره چند بازیگر زن پرسید که او به این ترتیب پاسخ داد: «پانته‌آ بهرام: بسیار بازیگر درجه یکی است، باران کوثری: جزو سه نفر اول بازیگر زن است، هدیه تهرانی: جزو سوپر استارهایی است که بازیگری هم بلد هستند، مهتاب کرامتی: بازیگری که تلاش می‌کند نقش‌های متفاوت را بازی کند که اکثر آن ها هم خوب درآمده است، پانته‌آ پناهی‌ها: خیلی قابل احترام.»

احمدی در پایان درباره آخرین فیلمی که دیده است گفت: «من «فروشنده» را دیدم که بسیار فیلم خوبی بود و شهاب حسینی هم خیلی خوب بازی کرده است، من بیشتر حرف فیلم را دوست دارم که به تجاوز می‌پردازد و این به معنای تجاوز به افکار و عقاید آدم‌ها است و این حرف خیلی حرف خوبی است. به نظرم شانس اسکار دارد.»

۲۲
آذر

فهرست نامزدهای جوایز گلدن گلوب ۲۰۱۷ درحالی اعلام شد که فیلم «فروشنده» ساخته جدید اصغر فرهادی در بخش بهترین فیلم غیرانگلیسی نامزد دریافت جایزه شده است.

به گزارش ایسنا به نقل از ورایتی، انجمن مطبوعات خارجی هالیوود که مسئولیت برگزاری جوایز سینمایی گلدن گلوب را بر عهده دارد، نامزدهای هفتادوچهارمین دوره این رویداد سینمایی معتبر را در هتل «بیورلی هیلتون» اعلام کرد.

فهرست کامل نامزدهای جوایز سینمایی و تلویزیونی گلدن گلوب ۲۰۱۷ به شرح ذیل است:

* نامزدهای بهترین فیلم درام
«حصارها»
«منچستر کنار دریا»
«مهتاب»
«شیر»

*نامزدهای بهترین فیلم کمدی یا موزیکال  
«لالا لند»
«فلورنس جنکینز فاستر»
«زن قرن بیستمی»
«خیابان سانگ»
«خرچنگ»

*نامزدهای بهترین بازیگر نقش اصلی مرد درام

دنزل واشنگتن برای «حصارها»
کیسی افلک برای «منچستر کنار دریا»
تام هنکس برای «سالی»
جوئل ادگارتون برای «دوست داشتن»
اندرو گارفیلد برای «کسوت»

*نامزدهای بهترین بازیگر نقش اصلی زن درام
ناتالی پورتمن برای «جکی»
روث نگا برای «دوست داشتن»
امی آدامز برای «ورود»
تاراجی پی.هنسن برای «چهره‌های پنهان»

*نامزدهای بهترین بازیگر نقش اصلی مرد ( کمدی یا موزیکال)
رایان گاسلینگ برای «لالا لند»
کالین فارل برای «خرچنگ»
رابرت دنیرو برای «کمدین»
وارن بیتی برای «قوانین اعمال نمی‌شوند»
ویگو مورتنسن برای «کاپیتان فنتستیک»

*نامزدهای بهترین بازیگر نقش اصلی زن (کمدی یا موزیکال)
اما استون برای «لالا لند»
آنت بنینگ برای «زن قرن بیستمی»
مریل استریپ برای «فلورنس فاستر جنکینز»
کیت بکینسیل برای «عشق و دوستی»
سالی فیلد برای «سلام، نام من دوریس هست»

* نامزدهای بهترین فیلم خارجی
«او»
«نرودا»
«فروشنده»
«تونی اردمن»
«خدایان»

* نامزدهای بهترین انیمیشن
«کوبو و دوتار»
«مائونا»
«زندگی من به عنوان یک کدو»
«آواز خواندن»
«زوتوپیا»

* نامزدهای بهترین بازیگر نقش مکمل زن
ویولا دیویس برای «حصارها»
نائومی هریس برای «مهتاب»
نیکول کیدمن برای «شیر»
اوکتاویا اسپنسر برای «چهره‌های پنهان»
میشله ویلیامز برای «منچستر کنار دریا»

مراسم اعطای جوایز هفتادوچهامین دوره جوایز سینمایی گلدن گلوب روز ۸ ژانویه ۲۰۱۷ (یکشنبه ۱۹ دی) با اجرای «ریکی جرویس» برگزار می‌شود.