ریپورتر

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۵۳ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

۱۳
مهر

رجوع به کتب تاریخی، زندگینامه‌ها و حتی دانشنامه‌ها و اشعار قدیمی آیینی نشان می‎دهد که تا پیش از تخریب خانه‌های میان حرمین، نام بین‌الحرمین مرسوم نبوده است.

به گزارش کرب و بلا، بین‌الحرمین، به صحن یا میدان میان حرم امام حسین و حضرت ابوالفضل (ع) گفته می‌شود. در چند دهۀ اخیر، این اصطلاح در ادبیات عاشورایی بسیار گفته می‌شود. سوای حرمین، خود بین‌الحرمین هم تقدس و جایگاهی در میان دوستداران اهل‌بیت (ع) یافته است. در اشعار و نوحه‌خوانی مداحان، واژۀ بین‌الحرمین به‌وفور دیده و شنیده می‌شود؛ اما این اصطلاح، اصطلاحی نو است و تا چند دهۀ پیش گفته نمی‌شد.

تصحیح یک اشتباه پژوهشی

رجوع به کتب تاریخی، زندگینامه‌ها و حتی دانشنامه‌ها و اشعار قدیمی آیینی نشان می‎دهد که تا پیش از تخریب خانه‌های میان حرمین، نام بین‌الحرمین مرسوم نبوده است. تنها نامی که از بین‌الحرمین دیده می‌شود، بازار بین‌الحرمین تهران است که در زمان قاجار ساخته شده و میان دو مسجد شاه و جامع تهران است.

پیش از ساخت بین‌الحرمین، آنجا محله‌ای مثل دیگر محلات کربلا بوده و بافتی قدیمی داشته است؛ کوچه پس کوچه‌های باریک و پیچ در پیچ و خانه‌ها و مغازه‌های مردم. آیت‌ﷲ سید محسن حکیم در این اندیشه بود که دو حرم را توسعه دهد و به یکدیگر متصل کند؛ اما تملک خانه‌ها و مغازه‌ها، هم هزینۀ هنگفتی داشت و هم رضایت مالکان سخت و دور از دسترس بود. در این میان، وجود برخی مدارس و مساجد نیز مسئله را دشوارتر می‌کرد.


مراحل ساخت بین‌الحرمین

در ۱۳۹۳ ق ادارۀ عتبات عالیات در عراق را وزارت اوقاف عراق به دست می‌گیرد و در سال ۱۴۰۰ ق کارگروهی برای بازسازی و توسعۀ حرمین تشکیل می‌شود.

صدام در محرم ۱۴۰۵ ق/۱۹۸۴ م با حضور در کربلا اعلام می‌کند که ده‌ها میلیون دینار برای توسعۀ حرمین و نیز اتصالشان به میدان واحدی اختصاص خواهد داد. در این طرح اراضی و محلات اطراف حرم خریداری شد. مبلغ یک میلیون دینار عراقی – معادل ۱۰ میلیون دلار­ برای توسعۀ حرمین و احداث بین‌الحرمین به استاندار کربلا داده شد.[۱]

پس از دو سال، در سوم جمادی الثانی ۱۴۰۷ ق/۱۹۸۷ م بین‌الحرمین به همراه دیگر طرح‌های توسعه حرمین – مانند تجدید طلاکاری گنبد حرم امام حسین (ع) – افتتاح شد.[۲]

در طرح توسعۀ حرمین، خانه‌ها، بازار و مغازه‌ها به عرض ۴۰ متر از بین رفت. در این میان برخی آثار تاریخی، مدارس علمیه و مساجد قدیمی و نیز برخی مقبره‌های بزرگان تخریب شد.[۳]

در دو طرف بین‌الحرمین، ساختمان‌های تجاری ساخته شد. این ساختمان‌ها تا سال ۱۹۹۱ م بودند. پس از انتفاضه با تخریب این ساختمان‌ها، بین‌الحرمین گسترده‌تر شد.


اهمیت سیاسی و دیپلماتیک کربلا

بازسازی و توسعۀ عتبات عالیات، برای حکومت صدام نه فقط از جهت به دست آوردن حمایت شیعیان و قبایل شیعه اهمیت داشت، بلکه بسیاری از رؤسا و مسئولان کشورهای اسلامی در سفر به عراق به کربلا و دیگر عتبات می‌رفتند. بازدید مسئولان دیگر کشورها، نوعی انگیزۀ سیاسی بود تا حکومت صدام به عمران و بازسازی عتبات توجه کند. در دورۀ احمد حسن البکر و بعد در دورۀ صدام، بسیاری از رؤسای جمهور و مقامات دیگر کشورهای اسلامی به کربلا آمدند. جعفر النمیری و مشیر سید سوار رؤسای جمهور سودان، علی سالم الربیعی رئیس جمهور یمن، مأمون عبدالقیوم رئیس جمهور مالزی، محمد داوود خان رئیس جمهور افغانستان و بعدها حسن کونجی رئیس جمهور نیجریه و جودت صونای رئیس جمهور ترکیه در سفرشان به عراق، به زیارت امام حسین (ع) در کربلا نیز رفتند. در رژیم گذشته خاندان پهلوی مانند رضاشاه و محمدرضا شاه، غلامرضا، اشرف و فرح دیبا بارها به کربلا سفر کردند. صدام خود بارها در مناسبت‌های گوناگون به کربلا سفر کرده است. این مسئله نشانگر آن است که کربلا نه‌تنها از جهت مذهبی، بلکه از جهت سیاسی نیز اهمیت دارد. اهمیت مذهبی و سیاسی – چه سیاست داخلی و چه خارجی – حکومت را به بازسازی ترغیب می‌کرد.


انتفاضه ۱۹۹۱

بعد از دو جنگ صدام با ایران و کویت و انزوای بین‌المللی عراق، صدام زیارت‌های دیپلماتیک از کربلا را تعطیل کرد و این بُعد از اهمیت سیاسی کربلا برای حکومت صدام از بین رفت. قیام شیعیان در انتفاضۀ ۱۹۹۱ م و حمله به کربلا، صدمات بسیاری به حرمین کربلا وارد ساخت. اگرچه سال‌های بعد، حکومت صدام در پی بازسازی برآمد، اما تا زمان پس از صدام آثار حمله به حرمین کربلا دیده می‌شد. پس از انتفاضه و صدمات فراوان به حرم، بین‌الحرمین توسعه یافت. در ۱۴۱۵ ق/۱۹۹۴ م به همت شیعیان بغداد درختکاری بین‌الحرمین انجام شد.

در هر صورت بنای بین‌الحرمین به زمان دولت صدام باز می‌گردد که با تملک ساختمان‌های میان دو حرم انجام گرفت و پس از آن اصطلاح «بین‌الحرمین» وارد ادبیات عاشورایی و آیینی شد.


نقد تاریخ بین‌الحرمین در دانش نامۀ امام حسین (ع)

در برخی منابع، ساخت بین‌الحرمین به پس از انتفاضه ۱۹۹۱ م و خرابی‌های حرم ربط داده شده است؛ چنان که در دانشنامۀ امام حسین (ع) این گونه آمده است:

آخرین هجوم و تخریب و ایجاد تغییرات در حرم امام حسین (ع) و ابوالفضل العباس (ع)، در حکومت بعثی‌ها، در شعبان ۱۴۱۲ ق (مارس ۱۹۹۱ م)، در انتفاضه و قیام مردم علیه حکومت بعثی اتفاق افتاد. چندین روز متوالی در شهرهای شیعه در جنوب عراق، به ویژه شهرهای مقدس کربلا و نجف، میان نیروهای بعثی و مردم، درگیری وجود داشت. در کربلا، بسیاری از مردم در خانه‌های میان حرم امام حسین (ع) و حرم حضرت عباس (ع)، پنهان شده بودند. زمانی که بعثی‌ها غلبه کردند، تمام این محله و بازار میان آن (موسوم به بازار بین‌الحرمین) را تخریب و فضای میان دو حرم را کاملاً مسطح کردند؛ جایی که اکنون آن را «بین‌الحرمین» می‌نامند.[۴]

با توجه به آنچه گفته شد، آنچه در دانشنامه آمده – و هیچ منبعی نیز ندارد – صحیح نیست و بین‌الحرمین پیش از انتفاضه ساخته شده بود.


پی نوشت:

[۱] دائره المعارف الحسینیه٬ تاریخ المراقد الحسین و اهل بیته و انصاره٬ الجزء الثالث٬صص ۱۲۵­۱۲۶.

[۲] همان٬ ص ۱۵۵.

[۳] همان٬ ص ۱۳۵ (پانوشت).

[۴] دانشنامۀ امام حسین (ع)٬ ج٬۱۲ ص ۳۷۶.

۱۳
مهر

دو ماهی است که ۴۰۰میلیون دلار وجه نقد از سوی آمریکا به ایران داده شده، اما دولت هنوز هیچ اطلاعاتی درباره آن منتشر نکرده و مشخص نیست که این درآمد جدید ارزی را در چه راهی هزینه خواهد کرد.

مهر: حدود دو ماه از زمان تحویل ۴۰۰ میلیون دلار وجه نقد از سوی دولت آمریکا به ایران گذشته است. همه چیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و مشخص هم نیست که چه سرنوشتی را می‌توان برای آنها متصور بود. هیچ دستگاهی هم از دولت یازدهم حاضر نیست در این‌باره اطلاع‌رسانی کرده و توضیحی ارایه دهد. گویا دلارهای آزاده شده که می‌تواند یک فرصت طلایی برای بازگرداندن رونق و شکوفایی به اقتصاد باشد، در یک فضای خاکستری، سرنوشت نامعلومی پیدا کرده است.

تا این لحظه هیچکس اطلاعی از اینکه این دلارها بعد از تحویل در قالب جعبه‌های چوبی، چه مسیری را طی کرده و به کجا رفته‌اند، آیا به خزانه واریز می‌شوند یا خیر، محل هزینه‌کردشان کجا است و آیا نظارتی بر چگونگی هزینه‌کرد آنها قرار است صورت بگیرد یا خیر، ندارد و همین امر فضای گمانه‌زنی را داغ کرده است.

داستان هر چه که باشد، اکنون ۴۰۰ میلیون دلار پتانسیل برای سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف اقتصاد ایران وجود دارد که باید به صراحت گفت که ورود این حجم از سرمایه به اقتصاد ایران، می‌تواند رونق و تحرک قابل توجهی را ایجاد کند. اگر حتی دلار را ۳۱۰۰ تومان یعنی همان نرخ مبادله‌ای در نظر بگیریم، این ۴۰۰ میلیون دلار قدرت نقدینگی بالایی برای اقتصاد ایران خواهد داشت و در صورت هزینه‌کرد درست، می‌تواند گره‌های بسیاری را در حوزه تولید کشور باز کند.

البته داستان به همین ۴۰۰ میلیون دلار ختم نمی‌شود؛ آسوشیتدپرس، اوایل شهریورماه و درست به فاصله چند هفته بعد از تحویل ۴۰۰ میلیون دلار پول نقد به ایران، اعلام کرد که دولت اوباما گفته که در ماه ژانویه، یعنی ۲ روز بعد از اینکه اجازه تحویل ۴۰۰ میلیون دلار پول نقد به ایران را داده است، ۱.۳ میلیارد دلار دیگر نیز بابت حل و فصل دعوای حقوقی در خصوص تجهیزات نظامی تحویل داده نشده، به تهران پرداخت کرده است.

الیزابت ترودو، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا همان روزها اعلام کرد که واشنگتن نمی‌تواند به خاطر حساسیت‌های دیپلماتیک، چیز بیشتری درباره پرداخت پول در ۱۹ ژانویه اعلام نماید. ظاهرا این ۱.۳ میلیارد دلار طی ۱۳ قسط جداگانه ۹۹۹۹۹۹۹۹.۹۹ دلاری و یک قسط نهایی ۱۰ میلیون دلاری به ایران پرداخت شده است.

این موضوع در شرایطی مطرح می‌شود که آنگونه که بانک جهانی مردادماه امسال گزارش داده است، ۳۰ میلیارد دلار از دارایی‌های ایران پس از برجام آزاد شده است؛ اما همه این اعداد و ارقام کوچک و بزرگ، بدون هیچ شفاف‌سازی و ارایه گزارشی از سوی دولت، به دست ایران رسیده است.

البته اعداد و ارقام مربوط به پول‌های بلوکه شده ایران در خارج از کشور، خود داستانی طول و دراز دارد. تابستان سال قبل بود که حجم دلارهای بلوکه شده ایران در خارج از کشور که قرار بود بعد از برجام آزاد شوند، در ابعاد کوچک و بزرگی مطرح می‌شد و کار قضاوت در مورد عدد اصلی آن را سخت می‌کرد؛ مسئولان دولتی هر یک، ارقام متعددی عنوان می‌کردند و در مقابل، رسانه‌های خارجی هم اعدادی دیگر؛ به نحوی که گمانه‌ها در مورد حجم پول‌های بلوکه شده ایران در خارج از کشور از ۲۹ میلیارد دلار تا ۱۸۰ میلیارد دلار متغیر بود. اما همه چیز دست به دست هم داده بود تا عدم شفافیت بر میزان منابع ارزی بلوکه شده ایران سایه بیفکند و تا این لحظه هم، کمتر شفاف‌سازی در مورد آنها صورت گرفته است.

پویا جبل‌عاملی، اقتصاددان در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص وضعیت ۴۰۰ میلیون دلار پول نقدی که از سوی آمریکا دو ماه پیش به ایران داده شده است، می‌گوید: بخشی از پول‌های بلوکه شده ایران که آزاد می‌شود، در حقیقت ذخایر بانک مرکزی است و بنابراین، دولت در گذشته ریال آنها را تحویل گرفته است، بنابراین این پول‌ها قابل هزینه‌کرد از طریق بودجه عمومی دولت نیستند.

وی می‌افزاید: چنانچه ۴۰۰ میلیون دلار آزاد شده، بخشی از ذخایر بانک مرکزی باشد که از گذشته بلوکه شده و بعدا آزاد شده است، این پول جزو ذخایر بانک مرکزی است و باید به حساب این بانک واریز شود، اما اگر ریال آنچه که آزاد می‌شود، به نحوی از سوی دولت تحویل گرفته نشده باشد که به نظر می‌رسد ارقام این بخش بسیار اندک است، آنجا است که دولت می‌تواند از آن پول استفاده کند.

جبل عاملی سناریوی دیگر برای هزینه‌کرد ۴۰۰ میلیون دلار پول بلوکه شده ایران را واریز بخشی از پول‌های مذکور، به حساب صندوق توسعه ملی دانست و خاطرنشان کرد: صندوق توسعه ملی صندوقی است که سهم ۲۰ درصدی از درآمدهای نفتی دولت را دارد و بنابراین در حال حاضر حساب صندوق توسعه ملی و بانک مرکزی هم یکسان است و در این صورت هم، باز دولت رقم بسیار پایینی در اختیار خواهد داشت که بتواند هزینه کند.

وی تاکید کرد: هنوز مشخص نیست که پول‌هایی که به صورت نقدی به ایران داده شده است، از چه محلی بوده است. پس باید ابتدا منشا آن مشخص شود و دولت و بانک مرکزی تعیین کنند که به چه شکلی این پول‌ها را در اختیار گرفته و به چه شیوه‌ای آن را هزینه خواهند کرد.

به اعتقاد جبل عاملی، این رقم ممکن است بدهی دولت امریکا به ایران بوده باشد که به این شکل باشد، این پول متعلق به دولت است و باید به بانک مرکزی تحویل داده شده و ریال آن به خزانه واریز شود. اما به هرحال هنوز هیچ چیز شفاف‌سازی نشده و باید هر چه سریعتر از سوی دولت تعیین‌تکلیف و گزارش مبسوطی از آن ارایه شود.

بی‌شک لازم است که دولت در مورد این ۴۰۰ میلیون دلاری که آمریکا به صورت نقدی و بدون ثبت در هیچ حساب و کتاب دفتری و رسمی، به ایران تحویل داده است، اطلاع رسانی شفافی انجام دهد و مشخص کند که این پول به کجا رفته، آیا خزانه دولت محلی برای واریز این دلارها و هزینه‌کرد آن بوده یا اینکه این پول هم همچون دلارهای بلوکه شده ایران، از قبل پیش‌خور شده و بانک مرکزی ریال آن را به دولت تحویل داده است؟ اگر نه، دولت چه برنامه‌ای برای هزینه‌کرد آن در اقتصاد ایران دارد؟ همه چیز منتظر یک شفاف‌سازی جامع از سوی دولت است و شاید بد نباشد دستگاههای نظارتی نیز در این مساله ورود کنند.

۱۳
مهر

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در نامه‌ای خطاب به رئیس سابق مجلس خبرگان رهبری رویکرد وی درباره مسابقه فوتبال ایران و کره جنوبی را غیرقابل هضم دانست و گفت که چنین اظهاراتی عده‌ای را از دین گریزان می‌کند.

در نامه علی مطهری خطاب به آیت‌الله یزدی که در اختیار ایسنا قرار گرفته آمده است:

«آیت الله یزدی دامت برکاته
با اهدای سلام و تحیت، در خصوص بازی فوتبال ایران و کره جنوبی در عصر تاسوعا، روشن است بهتر بود این بازی به زمان دیگری موکول می‌شد. اما اکنون که امکان این امر وجود ندارد و لغو این بازی هم خسارت‌های جبران‌ناپذیر برای کشور دارد، به نظر می‌رسد که ابراز حساسیت بیش از حد نسبت به این موضوع، امری ضد تبلیغ دین به شمار می‌رود. فرضا مردم برای گلی که ایران به کره جنوبی بزند خوشحال شوند و عده‌ای ابراز شادی کنند آیا این امر به معنی خوشحالی و شادی برای شهادت امام حسین علیه السلام و هتک حرمت و اهانت به ساحت سیدالشهداست؟ علاوه بر این که مردم در چنین موقعیت‌هایی به خوبی می‌دانند که چگونه رفتار کنند و چندین سال پیش شبیه این اتفاق برای مسابقه تیم استقلال تهران و دالیان چین افتاد و تماشاگران رفتار قابل ستایشی داشتند.

مثالی می‌زنم. اگر کسی بعد از سال‌ها پدر یا مادر یا فرزندش را در شب عاشورا ملاقات کند آیا نباید خوشحال شود و بخندد چون حرمت آن امام عزیز را شکسته است؟! همین نگاه است که باعث شده است در دو ماه محرم و صفر مردم ایران مراسم ازدواج برگزار نکنند حتی به قیمت صدها و هزاران گناهی که به علت تاخیر در ازدواج جوانان رخ می‌دهد و از طرف دیگر تالارهای برگزاری مراسم ازدواج، قبل و بعد از این دو ماه با تراکم مشتری و مشکلات برای مردم مواجه می‌شوند. چه مانعی دارد غیر از چند روز قبل و بعد از عاشورا و اربعین و سه روز آخر صفر مردم عرفا مجاز به برگزاری مراسم ازدواج باشند همان طور که شرعا مجاز هستند. قطعا امام حسین هم به این وضع راضی‌تر است.
وظیفه روحانیت و مصلحان جامعه است که با نقاط ضعف جامعه و آداب و رسوم خرافی که مانند زنجیر به دست و پای مردم بسته شده است مبارزه کنند نه این که سوار بر این موج‌ها شوند. به تعبیر شهید آیت الله مطهری که جناب عالی نیز محضر درس ایشان را درک کرده‌اید مصلح واقعی کسی است که با نقاط ضعف مردم مبارزه کند هر چند از محبوبیت اجتماعی او کاسته شود.

اینجانب جناب عالی را در مجموع یک روحانی عالم و روشنفکر می‌دانم ولی رویکردی مانند آنچه درباره مسابقه فوتبال ایران و کره جنوبی ابراز کردید برایم قابل هضم نیست و معتقدم عده‌ای را از دین گریزان می‌کند و انسان را به یاد اقدامات کلیسای کاتولیک در قرون وسطی می‌اندازد که منجر به گریز مردم اروپا از دین شد.

برای حضرت عالی آرزوی توفیق الهی بیشتر دارم.

با تقدیم احترام

علی مطهری»

۱۲
مهر

کمال تبریزی پس از گذشت ۱۰ سال از آغاز ساخت سریال «سرزمین کهن»، به گفته خودش رنجیده‌ خاطر است و این سریال دیگر آخرین کارش برای تلویزیون خواهد بود؛ اما در عین حال «سرزمین کهن» را جزو سریال‌هایی می‌داند که بینندگان زیادی به آن اقبال پیدا می‌کنند و قصه آن را دنبال خواهند کرد.

این کارگردان که این روزها بر سر ساخت سریال «سرزمین کهن» است، در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، اظهارات خود را پس از گذشت ۱۰ سال از آغاز پروژه «سرزمین کهن» و فراز و نشیب‌های آن مطرح کرد.

علت اینکه آدم احساس خستگی می‌کند، به تلویزیون برمی‌گردد

او در پاسخ به این پرسش که آیا در این سال‌ها بخاطر ساخت سریال «سرزمین کهن» احساس خستگی کرده و چگونه ساخت آن را ادامه می‌دهد؟ گفت: حقیقتا علت اینکه آدم احساس خستگی می‌کند به تلویزیون برمی‌گردد و رفتار و برخوردی که تلویزیون با ما داشته، علت این خستگی است؛ وگرنه زمانی که آدم کار می‌کند انرژی می‌گیرد، بویژه نوع کاری که ما می‌کنیم خستگی‌ناپذیر است. حداقل نوع کار ما به گونه‌ای است که می‌توانیم شرایطی را به وجود بیاوریم که در آن خستگی نباشد. اما نحوه برخورد سازمان در این ۱۰ سال و رفتن و آمدن مدیران مختلف، باعث این مصائب برای ما شد و تمام مشکلاتش گریبان سریال «سرزمین کهن» را گرفت، به همین دلیل هم این سریال یک دهه به طول انجامید.

نمی‌دانیم تلویزیون بالاخره این سریال را می‌خواهد یا نه؟!

این کارگردان در ادامه اظهار کرد: مدیریتِ غلط و نابلدی در مدیریت برای ادامه چند پروژه سنگین باعث می‌شود هم پروژه لطمه بخورد و هم گروه سازنده خسته شوند. می‌خواهم بگویم که شاکله تلویزیون آنقدر به هم ریخته است که وضعیت «ملوک الطوایفی» برایش بوجود آمده است. عده‌ای می‌خواهند سر به تن ما نباشد و عده‌ای هم با ما همکاری می‌کنند. ما هم در این میان گیج شده‌ایم و نمی‌دانیم تلویزیون بالاخره این سریال را می‌خواهد یا نه؟!
کارگردان سریال «سرزمین کهن» با اشاره به حاشیه‌هایی که در برنامه «هفت» پیش آمد و انتقاد به این برنامه موجب توقف موقتی سریال سرزمین کهن شد، به خبرنگار ایسنا گفت: زمانی که در کوران کار و سختی بودیم، درست زمانی که صحنه‌های دشوار را می‌گرفتیم، اتفاق بسیار بدی در برنامه «هفت» افتاد. می‌خواهم بگویم متاسفانه هیچ اتاق فکری در تلویزیون وجود ندارد که از پروژه‌هایش حمایت کند و همینطور باری به هر جهت اتفاقات رخ می‌دهند. یک عده سراغ پروژه‌هایی که فکر می‌کنند خوب است می‌روند، قرارداداش را می‌بندند در عین اینکه متاسفانه هیچ نظم و برنامه‌ای در سازمان وجود ندارد و همین باعث دلسردی می‌شود.

کمال تبریزی پس از توضیحات بالا و ابراز تاسف از این بابت، ادامه داد: فکر می‌کنم من هم مانند بسیاری دیگر که رفته‌اند، «سرزمین کهن» آخرین کاری باشد که با تلویزیون خواهم داشت. چراکه خیلی از عمر مفید زندگی‌مان باقی نمانده و بهتر است مابقی آن را به جاهایی که بهتر می‌توانیم با یکدیگر تعامل داشته باشیم اختصاص دهیم. واقعا کار کردن با این تلویزیون سخت است. بسیاری از همکاران من زودتر متوجه شدند و رفتند، اما من کمی دیر متوجه شدم؛ البته به خاطر پروژه طولانی «سرزمین کهن» بود.


«سرزمین کهن» و شرایط خوبش در زمان دکتر میرباقری

این کارگردان در بخش دیگری از گفت‌وگویش با ایسنا درباره ساخت مجموعه «سرزمین کهن» که سه دوره از ریاست سازمان صداوسیما را پشت سر گذاشت، و اینکه ساخت این مجموعه در کدام دوران از فضای بازتری بهره برد، گفت: دوران اول، آقای میرباقری در صداوسیما بودند که «سرزمین کهن» تصویب شد، اما پس از آن افراد دیگری آمدند که تقریبا همه‌چیز را در سازمان منهدم کردند تا اینکه دوباره آقای میرباقری بازگشت و وضعیت بار دیگر بهتر شد. تصورم این است تیمی که بعد از آقای میرباقری به سازمان آمد، به خوبی سازمان را بمب‌گذاری و نقاط مختلف آن را منفجر کرد. بنابراین فکر می‌کنم در دوران قبلی آقای میرباقری شرایط خیلی بهتر بود. یعنی هم شورای طرح‌وبرنامه‌ای وجود داشت که فیلمنامه‌ها در آنجا بررسی می‌شدند و هم برخوردشان خوب بود. البته از زمانی که ایشان برگشته‌اند، دل و دماغ آدم برای اینکه کار کند بیشتر است، اما در مجموع تلویزیون شرایطی ندارد که دیگر مثل گذشته تمایلی برای همکاری وجود داشته باشد. حتی حالا که دکتر میرباقری حضور دارد؛ با این حال آشکار است که با دست بسته مدیریت می‌کند و مشکلات زیادی برای کار کردن دارد.

این کارگردان سپس با اعتقاد بر اینکه تلویزیون فاصله زیادی با جامعه دارد، توضیح می‌دهد: تلویزیون با اتفاقات روزی که در جامعه ما رخ می‌دهد فاصله زیادی دارد و به همین دلیل شاهد عقب‌ماندگی آن هستیم. همین مساله باعث می‌شود که نتوانیم خیلی کار کنیم؛ چراکه اتفاقاتی که در تلویزیون روی می‌دهد، فاصله نجومی با روش‌هایی که در زندگی مردم بوجود آمده و سبک و سلیقه زندگی آنها دارد.

او با اعتقاد بر اینکه تلویزیون در گذشته منجمد شده است، می‌گوید: تلویزیون در موقعیتی است که هم به گذشته پرافتخاری که داشته نمی‌تواند دست پیدا کند و هم نمی‌تواند شرایط حال حاضرش را درست کند؛ بنابراین فکر می‌کنم من هم مانند خیلی‌های دیگر، ترجیح خواهم داد آخرین کار تلویزیونی‌ام «سرزمین کهن» باشد.

عملکرد ضرغامی در واکنش به حاشیه‌های سریال کمال تبریزی

تبریزی سپس درباره اتفاق و حاشیه‌هایی که در سال‌های گذشته برای «سرزمین کهن» در حین پخش پیش آمد و عملکرد ضرغامی در آن روزها اظهار کرد: به نظر من آقای ضرغامی ضعیف‌ترین عملکرد ممکن را از خود نشان دادند. چراکه با یک مدیریت درست مشکل به راحتی حل می‌شد و واقعا مشکل جدی وجود نداشت و در حدی هم نبود که متوجه سریال باشد. بلکه مسائل سیاسی در جامعه در جریان بود که خود من دقیقا در جریان آن هستم. حتی با من از طریق غیرمستقیم تماس گرفته شد که «آقا با تو کاری نداریم و دلیل این رفتار آقای ضرغامی و مدیران تلویزیون است»؛ بنابراین طبیعی بود آقای ضرغامی برود و از شگردهای سیاسی استفاده کند. اساسا ما ویژگی‌های رفتار سیاسی را نمی‌توانیم درک کنیم و فقط کار هنری می‌کنیم.

کارگردان «سرزمین کهن» با اشاره به اینکه از طرف سازمان صدا و سیما سپری وجود نداشت که از پروژه‌اش حمایت کند، مطرح کرد: خودِ سازمان هم با توان بیشتری سعی‌ کرد این اتفاق رخ دهد. ما با این فیلمنامه در تقابل مستقیم با سازمان بودیم، یعنی سریالی کار کردیم که با وجود افراد جدیدی که به سازمان آمده بودند، خیلی آن را دوست نداشتند و با آن همراهی نمی‌کردند. بنابراین وقتی اتفاقی خارج از پروژه سرزمین کهن می‌افتد، طبیعی است که تمایلی برای دفاع از ما ندارند؛ اصلا برخوردشان غیرعقلانی و توأم با ترس بود و نشان از ضعف مدیریت آنها داشت. درحالیکه در گذشته اتفاقات دشوارتر از این در تلویزیون افتاده بود و به راحتی توانسته بودند بحران را حل کنند که مشکل سریال «سرزمین کهن» در مقایسه با آنها بسیار ساده بود،

نسخه‌ی اولیه سرزمین کهن را بدون هیچ حذفیاتی پخش می‌کنیم

کارگردان «سرزمین کهن» درباره حساسیت‌ها و اصلاحاتی که در فیلمنامه سریال «سرزمین کهن» صورت گرفت، اظهار کرد: حساسیت‌هایی که برای این سریال پیش آمد بهانه‌جویانه بود و بخش عمده‌ای از آن به حذفیاتی برمی‌گردد که در فیلمنامه صورت گرفت و باعث شد که این سوءتفاهم‌ها در فیلمنامه بوجود بیاید و حکایت این ضرب‌المثل است که "می‌خواستند ابرویش را درست کنند، چشمش را هم کور کردند." دقیقا این اتفاق برای سریال «سرزمین کهن» افتاد. یعنی آنقدر فیلمنامه را دستکاری کردند و فشارهای بی‌منطق به سریال وارد شد که دستکاری‌های اعمال شده و حذف صحنه‌هایی که تعیین‌کننده و کلیدی بودند، باعث شد چنین سوءتفاهمی بوجود آید.

او در ادامه تاکید کرد: اکنون می‌خواهند همان نسخه اولیه را بدون هیچگونه حذفیاتی نمایش دهند، یعنی تمام حذفیات به جای خود باز می‌گردد؛ بنابراین پخش این سریال بدون حذفیاتی که در دوره‌های قبل داشتیم شروع می‌شود.

تلویزیون، علت اصلی گریزان شدن بازیگران سریال ما در فاز ۳

کمال تبریزی سپس درباره‌ی تغییراتی که درباره بازیگران در فازهای مختلف سریال پیش آمد، گفت: به نظر من بازیگران باید عوض می‌شدند، برای اینکه در فاز اول تمام بازیگران ما تغییر کردند. زمانی که به فاز ۲ آمدیم، تمام بازیگران عوض شدند. پس طبیعی است زمانی که از فاز ۲ به فاز ۳ می‌رویم، دوباره این تغییرات را انجام دهیم. اساسا تغییر در بازیگران نمایانگر گذشت زمان است؛ بنابراین خوب است که ما این تغییرات را انجام دهیم. با این حال به دلیل طولانی شدن کار هم طبیعی است بازیگران پراکنده شوند. اگرچه وقتی فاز ۳ را با فازهای ۱ و ۲ مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم چیزی از دو فاز قبلی کم ندارد. افرادی که اکنون در فاز ۳ جمع شده و کار می‌کنند، جزو بهترین‌ها هستند و کارشان را خوب بلدند؛ بنابراین نتیجه را که نگاه می‌کنم می‌بینم فاز ۳ با فاز ۱ و ۲ برابری می‌کند.

تبریزی در عین حال گفت: اگرچه بازیگرانی که خیلی خوب بودند را از دست دست دادیم، اما طبیعی بود و آنها را نباید سرزنش کرد. به عقیده من، حق طبیعی آنها بود که بعد از برخوردی که تلویزیون با این پروژه کرد، از سریال خداحافظی کنند. در واقع علت اصلی گریزان شدن بازیگران سریال ما در فاز ۳، تلویزیون بوده و شاید اگر این سریال جای دیگری ساخته می‌شد، قطعا این رفتار را نمی کردند. حداقل سیاست درستی برای آن اتخاذ و مشکل حل می‌شد. منتها چون میان کسانی که برای تلویزیون کار می‌کردند حالت انزجار بوجود آمده، بطور طبیعی حق را به آنها باید داد. اما خوشبختانه اکنون که بیش از ۵۰ درصد فاز ۳ را گرفته‌ایم، صحنه‌های مونتاژ شده، سر و شکل و جذابیت خودش را دارد.

کارگردان «سرزمین کهن» این سریال را در عین حال با وجود حاشیه‌هایی که برایش پیش آمده جزو سریال‌هایی دانست که بینندگان زیادی به آن اقبال پیدا می‌کنند و قصه را دنبال خواهند کرد.

این کارگردان که در زمان ساخت سریال «سرزمین کهن» دبیر جشن خانه سینما بود، در پاسخ به اینکه در زمانی که دبیر این جشنواره بوده، آیا وقفه‌ای در ساخت سریال ایجاد شد گفت: خیر، چراکه در دبیری جشن، بیشتر کارهای سنگین برعهده مدیرعامل و مدیر اجرایی جشن بود و من در واقع نظارت و مشورت هایی با دوستان داشتم که بتوانیم با هم مشکلات اجرایی جشن را بطور کامل اداره کنیم؛ بنابراین ارتباطی با سرعت و روند کار در «سرزمین کهن» پیدا نکرد. با توجه به اینکه در طول ماه چهار پنج روز تعطیلی برای عوامل در نظر داشتیم، از تعطیلی‌ها هم به این منظور استفاده می‌شد. در واقع هیچ تداخلی با هم نداشته و ما توانستیم با همکاران‌مان در خانه سینما به خوبی از این مسیر عبور کنیم.

تبریزی در بخش پایانیِ صحبت‌هایش با خبرنگار ایسنا درباره‌ی پایان ساخت این مجموعه و اینکه تا چه زمان به طول خواهد انجامید؟ گفت: امیدوارم تا زمستان امسال حدود بهمن ماه بتوانیم کار را تمام کنیم و احتمالا پخش آن هم از همان زمان آغاز خواهد شد.

فیلمم به جشنوار امسال نمی‌رسد

او در پاسخ به اینکه در فواصل ساخت مجموعه «سرزمین کهن» و در آستانه جشنواره فیلم فجر فیلمی برای ساخت تدارک دیده؟ اظهار کرد: اگر کار «سرزمین کهن» تمام شود، امیدوارم بتوانم فیلمی سینمایی بسازم، که قطعا به جشنواره امسال نخواهد ‌رسید.

ناکامی ابله و توضیحات کمال تبریزی

«ابله» تنها مجموعه‌ای است که کمال تبریزی آن را در شبکه نمایش خانگی تجربه کرده است، این کارگردان درباره ناکامی این مجموعه کفت: «ابله» برای من تجربه خوبی بود، اما برای تهیه‌کنندگان نه، و این قابل پیش‌بینی بود. من حدس‌هایی داشتم که سرمایه‌گذار ممکن است تمایلی برای ادامه کار نداشته باشد، گرچه من خودم نسبت به این سریال احساس خوبی داشتم، ولی به تدریج که جلو رفتیم، دچار مشکلات و اختلاف شدیم و ادامه کار میسر نشد.

تبریزی در پاسخ به اینکه آیا تمایلی برای ساخت مجموعه جدیدی برای شبکه نمایش خانگی دارد؟ گفت: از این پس بیشتر روی سینما متمرکز می‌شوم. اگر بخواهم سریال خوبی بسازم، حتما آن را در شبکه نمایش خانگی اجرا می‌کنم، البته با یک فیلمنامه درست و خوب و جذاب. بنابراین اگر ساخت سریالی اتفاق بیفتد، جایش شبکه نمایش خانگی خواهد بود. گرچه فکر می‌کنم تمرکز اصلی روی سینما و فیلم‌های سینمایی خواهد بود.

۱۲
مهر

حرم امام حسین (ع) که هستی، خوب گوش بده! آنجا یکی هست که به امام حسین (ع) سلام می‌کند؛ سلامش خیلی قشنگ است، آن را بشنوید. همینطور که زوّار سلام می‌کنند، صدای او هم می‌آید که سلام‌تان را پاسخ می‌گوید.

به گزارش مشرق، مرحوم اسماعیل دولابی از عارفان و سالکان طریق الهی توصیه‌هایی را درباره حضرت اباعبدالله الحسین(ع) دارد که مشروح آن در ادامه می‌آید:

چرا امام حسین(ع) روز عاشورا صدا می‌زند العطش، آب، آب ....؟ فرمود: قطره‌های سرگردان در چشمه‌ها و نهرها را صدا می‌زند، می‌گوید: بیایید مرا یاری کنید، دوستان، شیعیان، بستگان بیایید، مرا نصرت دهید. شاهزاده علی اکبر را دیدی وقتی لب پدر بزرگوارش را چشید، ساکت شد، چرا آرام شد؟ وقتی زبان در دهان پدر گذارد، دید اوه! عطش اینجا خوابیده است، دریای حیات و عزت، تشنه‌ حیات و علم است باز علم می‌خواهد، باز معرفت می‌خواهد، باز با مبدأ خودش کار دارد وقتی پدر را دید اینگونه تشنه است، پسر راحت شد. هرکدام از مؤمنین هم قوی‌تر باشند رفیقش را آرام می‌کند، هرکدام تشنگی بیشتری دارد، پایینی را آرام می‌کند، قوّه می‌دهد، قدرت می‌دهد.

رابطه ۷۲ یار سیدالشهدا(ع) با وجود صفات حمیده در انسان

یاران مولایمان ابا عبدالله (ع) ۷۲ نفر بودند که این خیلی معنا دارد، ۷۲ نفر یعنی ۷۲ صفت ممدوح که در انسان هست، در انسان ۷۲ صفت بد هم هست، البته هست به آن‌ها نمی‌خورد، آنها در کناب صفات حمیده هستند، هفتاد صفت حمیده مال خداست، غفاریت، ستر، عفو و امثال آن، این‌ها را آخرش به مؤمن می‌دهند.

حضرت اباعبدالله (ع) هفتاد صحابی داشت، هفت و هفتاد خیلی استعمال شده است، طواف کعبه، سعی صفا و مروه، سنگ به شیطان زدن همه هفت است، اگر ۶ سنگ بزنی ناقص است، یعنی یک صفت کم داده‌ای، چقدر از ذکرها هفت بار وارد شده است، ذکر رکوع، ذکر سجده اگر بتوانی مستحب است این‌ها هفت مرتبه تکرار شوند.

هفتاد صفت ممدوح در انسان داریم، که اینها صفات خداوند است، این‌ها درجات بهشت و مقامات قُرب خداست، که انسان به وسیله‌ آن‌ها نزدیک می‌شود، مرتباً عده‌ای می‌رفتند و عده‌ای می‌آمدند و باز ۷۲ نفر کامل می‌شدند، از اول معلوم بود ۷۲ است. انگار هر روز کربلاست و ۷۲ صفت هم دور امام حسین (ع) است، هر روز کربلا و همه روزها عاشورا و امام حسین (ع) در همه زمینه‌ها هست، صفات هم دور اوست، خودت را در این میانه بگرد و پیدا کن.

«کل یوم عاشورا کل ارض کربلا»؛ کربلا و عاشورا با هم قاطی شدند، همه وقت کربلا هستیم و همه وقت عاشورا است، عبادت عاشورائیان تمام شد، عبادت گریه‌های که می‌کردم هم خلاص شد، یعنی مغز مطلب درآمد یعنی دائماً در بلا هستی و هر روز هم عاشوراست، کعبه هم آنجایی است که با خدای خودت مشغول می‌شوی و ملاقات حج توست، تمام عبادات همین است، نشنیده‌ای که گفت خوشا آنان که دائم در نمازند یعنی هرکاری که می‌کند در نماز است.

ماه محرم یکی از ماه‌های تکامل است و محبت و عزاداری برای امام حسین (ع) انسان را زود به مقصد می‌رساند. «کلنا سفن النجاه و سفینه الحسین اسرع»؛ همه ما اهل بیت (ع) کشتی نجات هستیم ولی کشتی نجات امام حسین (ع) سریع‌تر است.

امام حسین (ع) تجلی خداست، در حدیث هست کسی که آن حضرت را با معرفت زیارت کند (و یا در روز عرفه زیارت کند) «یُخالطُهُ الله بنفسه»؛ خداوند بنفسه با آن زائر مخلوط می‌شود، این عبارت را هیچ یک از علماء جرأت نکرده‌اند باز کنند و تشریح نمایند.

تأثیر گریه بر ابا عبدالله الحسین(ع) بر انسان

کسی که در عزای امام حسین (ع) بگرید یا بگریاند یا محزون شود، دیگر آتش دنیا و آخرت او را داغ نخواهد کرد، دوستان اهل بیت در مجلس ذکر امام حسین (ع) مثل حضرت ابراهیم (ع) هستند که خداوند آتش را بر او سرد کرد.

قلب و دلی که مغموم و محزون باشد، با گریه باز می‌شود، آن‌قدر گریه می‌کند که در دلش گل می‌روید، حزن، غم شدید است و گریه ندارد، وقتی که غم بیاید دل می‌شکند و گریه آغاز می‌شود و دل آرام می‌گیرد، گریه اسلحه مؤمن است، کربلا اسلحه مؤمن است، امام حسین (ع) برای گریه خلق شده است و «قتیل العبرات» یعنی کشته اشک‌ها است. اشک گریه برای دنیا شور است و اشک گریه آخرت شیرین است، اولی چشم را کم‌سو و زخم می‌کند، دومی چشم را پرنور و زیبا می‌کند.

اگر شده در همه عمر لااقل یک بار زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام بخوان و از آن محروم نمان. متن زیارت عاشورا الهام خدایی است که به قلب ائمه الهام شده است و چیزی شبیه قرآن است اگر یک ماه محرم هر روز در خانه‌ات زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلامش بخوانی خدا را می‌بینی، امام حسین(ظهور) محبت است، ائمه یک ماه محرم را خیمه عزا می‌زدند و گریه می‌کردند.

سینه زدن خیلی قشنگ است و نافع، مواظب باش در طول سال چند دفعه سینه زدن را ترک نکنی، شخص وقتی سینه می‌زند، یا امام درون جا آن سینه می‌رود یا سینه زن به درون امام می‌رود، در همه عمر یک نوبت هم که شده برای حضرت زهرا و امام حسین (ع) سینه بزن، سینه زدن برای امام حسین (ع) بدن را سبک می‌کند زیبا و تمیز می‌کند، تا جایی که عکس خوبان خدا را در آن پیدا می‌شود.

می‌گویند امام حسین (ع) شهید شد، تا گنه‌کاران امت بخشیده شوند، آیا هیچ شخص عاقلی مثلاً بچه چهارده ساله‌اش را به کشتن می‌دهد که گاوش را نجات دهد؟ خیر. امام حسین (ع) خودش دوست داشت که در راه محبوبش جانفشانی کند و به ملاقاتش برود.

امام حسین (ع) یک امر علی حدّه است، در دستگاه خلقت، شما اهل عبادت و نماز و قرآن و ...هستید ولی یک هفته ده روز یک بار نمی‌توانید نام امام حسین (ع) را نشنوید، اگر هم نشنوید خودتان گریه می‌افتید، هر موقع گریه افتادی برای امام حسین (ع) گریه کرده است، مؤمن نمی‌شود گریه نکند هرچند فقط چشمش کمی خیس و قرمز شود.

بر تربت امام حسین(ع) زیاد سجده کردن اخلاق را عوض می‌کند. بنای نظام آفرینش بر قربانی شدن مادون برای مافوق است، همه موجودات طبیعت خود را قربان مؤمن می‌کنند، او خود را قربان اهل بیت (ع) و آن‌ها خود را قربان خدا می‌کند.

گریه‌ای که صاحب آن اشک ندارد

هرکس هر مصیبتی داشته باشد، از شیعیان مسلمین، مومنین حتی اشقیاء، اگر مصیبت امام حسین (ع) خوانده شود همه بخشیده می‌شوند. دیدی هر وقت کسی مرحوم می‌شود، یک آقایی را خبر می‌کنند تا منبر برود، آن منبری هم، اگر مرحوم جوان باشد، از مصیبت جوان می‌خواند، اگر پیر باشد از پیر می‌خواند، حق هم همین است که حزن و اندوه صاحب مجلس را انتقال بدهد به کربلا. تا صاحب مجلس با این روضه گریه می‌کند، دیگر مصیبت خودش یادش می‌رود، راحت می‌شود. انسان اگر یاد خوبان کند، غصه‌های خودش از یاد می‌رود، البته غصه‌های ما خیلی کوچک است و چیزی نیستند، دیگر غصه‌های خودمان را ذکر نمی‌کنیم، به خاطر اینکه کوچکند.

گریه سکلی گریه‌ای است که صاحب آن اشک ندارد (اشکش تمام شده) روز عاشورا یکی حضرت زینب (ع) بود که گریه سکلی کرد و یکی هم خود اباعبدالله الحسین (ع) یک نظر کرد، اصحابش را نگاه کرد، «نظرا الی یمینه و شماله»؛ گریه سکلی اشک ندارد. ناله است و صدا «و بکی بکا سکلی» روز عاشورا، یک گریه امام حسین (ع) و یک گریه زینب (ع) تمام گناه امت باطل شد، تمام گناه اولین و آخرین.

اشک نبود که صدا زد، صدای خشک، خون نبود که گریه کند، آب نبود که گریه کند. گریه وقتی برای بدن نافع است که اشک داشته باشد، ولی آن گریه سکلی بود نفعش مال اولین و آخرین است.

شاید در میان شیعیان وجود داشته باشد، وقتی مضطر می‌شوند (در مجلس امام حسین (ع) همه گریه می‌کنند و ضجه می‌زنند، یک مرتبه یک نفر از آن‌ها صدا می‌کند و ناله‌اش بالا می‌رود و گریه همه را ساکت می‌کند. در حالی که خودش هم مشغول کار است (دارد چای می‌ریزد) ده هزار نفر داشتند ضجه می‌زدند، یک دفعه این صدا بالا رفت همه جا را گرفت و همه ساکت شدند. این گریه سکلی است. در عرب می‌گویند دو جا فقط گریه سکلی است یک جا برای امام حسین (ع) و یکی هم برای زینب (س).

عزیزان من! خداوند از برکت امام حسین (ع) مملکت ما را روی زمین خیلی عزیز شمرده است. ببین که ذکر امام حسین (ع) چقدر برای بنی آدم استراحتگاه است، هر کدام خسته می‌شوند می‌گویند به روضه برویم، زن‌ها عجیب‌ترند، هرجا بیرقی می‌بینند وارد می‌شوند، کمی برای بچه‌ها پیغمبر (ص) گریه می‌کنند و حالشان جا می‌آید، گریه که می‌کند قلبش آب بیرون می‌دهد، گریه غصه و چرک را آب می‌کند و از سینه‌هایشان می‌برد. بعضی از زن‌ها و مردها گریه می‌کنند، گریه سکلی، به گریه بی اشک می‌گویند، روز عاشورا یک بار صدای حضرت زینب (ع) به آسمان رفت، گریه سکلی آن است. یک بار هم امام حسین (ع) صدایش بالا رفت ه گریه‌ای که اشک نداشت. اما از گریه بی اشک، آدم فکر می‌کند کسی را صدا زده است، نمی‌فهمد گریه‌اش اینطور است.

در دوران طفولیت، خانمی را دیدم که در روضه چای می‌داد، او هر یک ماه، چهل روز یک دفعه گریه‌اش راه افتاد و یک صدا می‌زد مابقی اوقات سرش پایین بود و چای می‌داد. دیگران همه گریه می‌کردند، ضجه می‌زدند، قصه می‌گفتند، می‌خندیدند، من بچه‌ بودم و در مجلس ول بودم گاهی صدای آن خانم بالا می‌رفت، تا صدایش به آسمان می‌رفت، سکوت این همه مدت آرام می‌شد، اینک که نگاه می‌کنم، می‌بینم که اول همه مردم در مجلس گریه می‌افتادند، آن وقت گریه سراغ او می‌رفت، یعنی تو چرا گریه نمی‌کنی؟ او هم که گریه نداشت ناله می‌کرد.

بعضی اوقات این ناله سراغ بزرگان ما می‌رود، آن‌ها گریه ندارند، آن‌ها سرپرست گریه کنندگان هستند، آب می‌دهند غذا می‌دهند، پذیرائی می‌کنند، عذرخواهی می‌کنند، بعضی وقت‌ها خودشان را هم می‌گیرد. آن‌هایند {literal}{{/literal}هستند{literal}}{/literal} که صدایشان به آسمان می‌رود و چون صدایشان بلند می‌شود برای تمام خلقت فرج است، من می‌دیدم آن خانم همین که صدایش به آسمان می‌رفت گریه تمام می‌شد و همه زنان شروع به صحبت می‌کردند، یک اتاق ضجّه، همین که ناله به آسمان می‌رفت تمام می‌شد، این چه صدایی است وقتی به آسمان می‌رود جاده‌ها را اینگونه صاف می‌کند. این را گریه سکلی می‌گویند. گریه‌ای که اشک و حزن و اندوه ندارد، ان شاءالله خداوند از برکت محبتش روز به روز آشنایی پدران و مادران و گذشتگان ما را که نورشان همراه ماست با خودش زیاد کند.

ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین(ع) به چه معناست

حضرت ابا عبدالله(ع) احتیاج به مردم نداشت، اما اینکه می‌فرماید: «مرا یاری کنید»، یعنی مسلک مرا یاری کنید، مقصد مرا یاری کنید، همکار و همراه من شوید. شما وقتی نماز می‌خوانید انبیاء و اولیاء را کمک کرده‌اید. وقتی کار خوب انجام می‌دهید، آنان را یاری داده‌اید. هر مسلکی که هر کس دارد، اگر شما هم از آن پیروی کنید او را یاری کرده‌اید.

آیا نفرمود که دشمنان ما را یاری نکنید و غذای دشمنان ما را نخورید؟ مسلک دشمنان ما را رفتار نکنید؟

برای امام حسین (ع) اگر پول خرج می‌کنید و یا لُخت می‌شوید عیبی ندارد، به ائمه نشان دهید، به امام حسین (ع) نشان دهید، بگذارید آقا ببیند که دوستش دارید. ریا برای مردم و به مردم نشان دادن بد است اما اگر به خود امامان (ع) نشان بدهید، این خوب است.

در دستگاه امام حسین (ع) حتی ریا هم ممدوح است، اگر جلوی روی مردم برای امام حسین (ع) مالت را بدهی، یا سینه بزنی خوب است، اصحاب که به میدان می‌رفتند رجز می‌خواندن و خودشان را معرفی می‌کردند، تظاهر در دستگاه امام حسین (ع) جزا دارد. البته بهتر است کار خود را به خدا و امام حسین (ع) نشان بدهی. بگویی، خدایا ببین من دارم این کار را می‌کنم، حسین جان ببین من دارم این کار را می‌کنم.

در حرم امام حسین (ع) که هستی، خوب گوش بده! آنجا یکی هست که به امام حسین (ع) سلام می‌کند. (منظور امام زمان (عج) است). سلامش خیلی قشنگ است، آن را بشنوید. همینطور که زوّار سلام می‌کنند، صدای او هم می‌آید که سلام می‌کند. در حرم امیرالمومنین (ع) هم همینطور است. وقتی که وارد می‌شوید و سر قبر مطهر علی (ع) حاضر می‌شوید، سلام‌تان را جواب می‌گوید. خوب گوش بدهید و حواس‌تان باشد که خلوت و تنها رفته باشید. بگویید: علی جان! این بار نماز خواندم و آمده‌ام خودم را نشان بدهم و دور حرمت بگردم و بروم. ساده بگو. خودنمایی نکن!

وقتی خواستی به حرم امام حسین (ع) مشرف شوی، تنها برو و وقتی هم مشرّف شدی حواست به دیگران نباشد، به خود حضرت باشد! ان شاءالله وقتی خواستی مشرّف شوی، ابتدا در نهر حسینی که نزدیک مرقد مطهر حضرت ابوالفضل (ع) است و از فرات جدا شده و آبش گل آلود است و تربت مخلوط است و آبش هنگام حرکت ناله می‌کند، غسل زیارت کن و با قدم‌ها کوتاه و به آهستگی و بدون اینکه با کسی حرف بزنی و به اطراف توجّه کنی به طرف حرم برو! هر قدمی که به سمت حرم می‌داری، ملائکه نور روی سرت می‌ریزند.

وقتی به حرم رسیدی، بالای کفش کن حرم، زیارت نامه‌ای نوشته شده است به این ترتیب «صلی الله علیک یا ابا عبدالله و صلی الله علیک یا ابا عبدالله و صلی الله علیک یا ابا عبدالله» که این خودش یک زیارت کامل است. گویا زائر می‌گوید: جانم به قربانت یا ابا عبدالله (ع) بعد می‌بیند مثل اینکه درست نشد و دلش آرام نگرفت، دوباره می‌گوید جانم به قربانت ای اباعبدالله (ع) و بار سوم هم به همین ترتیب! داخل حرم، پایین پای حضرت محلی است که استخوان‌های شهدا را آنجا دفن کرده‌اند. اگر هوشیار باشی آنجا که عبور می‌کنی احساس می‌کنی که زیر پایت مثل یک دریا گود است.

۱۲
مهر

سال‌هایی که کودک شما به مدرسه ابتدایی می‌رود ازنظر تغذیه بسیار مهم است، چراکه در این سال‌ها کودک در سن رشد قرار دارد و علاوه بر این در طول این ۹ ماه تغذیه او باید از همیشه مقوی‌تر و مفیدتر باشد. در این میان وعده صبحانه از دیگر وعده‌های غذایی اهمیت بیشتری دارد. تحقیقات نشان داده بچه‌هایی که صبحانه می‌خورند قدرت یادگیری بیشتری دارند و در مدرسه نیز از تمرکز بیشتری برخوردار هستند. در این یادداشت پیشنهاداتی درباره صبحانه مقوی و تغذیه مناسب کودکان در مدرسه به شما ارائه خواهیم کرد.

به گزارش ایسنا، یک متخصص تغذیه، ‌با بیان اینکه بسیاری از مادران از صبحانه نخوردن کودکان خود شاکی هستند، افزود: مهم‌ترین عواملی که باعث عدم میل به صبحانه می‌شود کمبود وقت و بی‌میلی است که برای از بین بردن آن باید شب‌ها، شام را زودتر میل کنید و بعد امکان خوابیدن آرام کودک را فراهم کنید این کار باعث می‌شود کودک شما صبح با نشاط و سر موقع از خواب بیدار شود و برای خوردن صبحانه اشتها داشته باشد.

مریم افشار اضافه کرد: مصرف صبحانه به کودکان کمک می‌کند تا فراگیری بهتری داشته باشند، زیرا انرژی و مواد مغذی مصرف‌شده می‌تواند باعث افزایش تحرک و فعالیت بدنی و درنهایت نشاط در کودکان شود.

وی با بیان اینکه باید ماده‌ی غذایی مناسبی را برای میان وعده‌ی کودک انتخاب کنیم، افزود: این ماده باید ارزش غذایی کافی داشته ‌و رضایت بچه را تأمین کند، بدآموزی نداشته باشد، از نظر بهداشتی ایمن بوده و با بودجه‌ی اکثریت خانواده‌ها تناسب داشته باشد.

افشار خاطرنشان کرد: نان و پنیر و خیار، نان و پنیر و گردو، انجیر خشک، نخودچی، انواع مغزها(مثل گردو، بادام، فندق و...)، میوه‌ها به‌خصوص سیب، نان شیرمال، کیک و کلوچه مواد مناسبی برای میان وعده در زنگ تفریح مدرسه و مهدکودک هستند.

وی به عناصر و مواد موردنیاز کودک در سنین ابتدایی اشاره کرد و گفت: آهن یکی از عناصر مهم موردنیاز کودک است، زیرا کودکان به علت رشد سریع همراه با افزایش هموگلوبین و میزان کل آهن بدن، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به کم‌خونی ناشی از کمبود آهن قرار دارند و توانایی یادگیری در کودکان مبتلابه کمبود آهن کاهش می‌یابد و کم‌خونی سبب کاهش توانایی این کودکان می‌شود، چراکه اکسیژن کمتری به سلول‌ها می‌رسد.

این متخصص تغذیه اضافه کرد: پیش‌گیری از کم‌خونی ناشی از کمبود آهن در کودکان باید در مصرف کافی مواد غذایی آهن‌دار متمرکز شود، مصرف مقداری گوشت قرمز بدون چربی راحت‌ترین راه رساندن مقدار بیشتر آهن به یک کودک است. متأسفانه تعدادی از بچه‌ها تمایلی به خوردن تکه‌های گوشت ندارند که در این موارد بهتر است گوشت چرخ‌کرده جایگزین شود.

وی کلسیم را از دیگر عناصر و مواد موردنیاز کودکان دانست و عنوان کرد: کلسیم برای تشکیل مواد معدنی، مینرالیزاسیون و رشد بافت استخوانی در کودکانی لازم است و باید به مقدار کافی در برنامه‌ی غذایی وجود داشته باشد البته نباید فراموش کرد که جذب کلسیم به عواملی مثل میزان پروتئین، ویتامینD و فسفات بستگی دارد. کودکان به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، ۴-۲ بار بیشتر از بزرگ‌سالان به کلسیم نیاز دارند.

افشار اضافه کرد: شیر و فرآورده‌های لبنی، منابع اصلی کلسیم هستند. برای بچه‌هایی که یکی از این فرآورده‌ها را استفاده نمی‌کنند باید انواع دیگری از همان گروه را جایگزین کرد، به‌طور مثال اگر بچه‌ای شیر نمی‌خورد، باید به او ماست بدهید، پنیر نیز غذای مناسبی برای افزایش هوش دانش آموزان است، البته بهتر است پنیر را شب مصرف کرد، یا صبح‌ها به همراه گردو و بادام استفاده کنید، زیرا مصرف پنیر به‌تنهایی در صبح عکس‌العمل‌های عصبی را قدری کند می‌کند، این امر به دلیل تغییر نسبت کلسیم به فسفر یونیزه در پنیر است.

وی با اشاره به نیاز کودکان به ویتامین D، گفت: ویتامینD برای جذب کلسیم و رسوب آن در استخوان‌ها موردنیاز است، زیرا این ماده از تأثیر آفتاب بر بافت‌های زیرپوستی به دست می‌آید، میزان مورداحتیاج رژیم غذایی بسته به موقعیت جغرافیایی فرد و مدت‌زمانی که در معرض آفتاب قرار می‌گیرد، متفاوت است.

به گفته این متخصص تغذیه، کمبود روی سبب اختلال در رشد، کم‌اشتهایی و کاهش حس چشایی می‌شود‌ که بهترین منابع روی، گوشت و غذاهای دریایی هستند.

وی ید را دیگی دیگر از عناصر موردنیاز کودکان دانست و اظهار کرد: کمبودید موجب کندذهنی، کاهش آموزش پذیری و ضعف توانایی جسمی افراد می‌شود که این مشکل با مصرف نمک یددار در رژیم غذایی تا حدودی برطرف می‌شود.

افشار اضافه کرد: یکی دیگر از مشکلات تغذیه‌ای دانش آموزان، کمبود فیبر و سبوس غلات و ... است. برای رفع این مشکل لازم است از سبزی‌ها و میوه‌ها در رژیم غذایی بیشتر استفاده شود. همچنین بچه‌ها را به مصرف غلات سبوس‌دار‌(مثل نان سنگک و بربری) تشویق کرد.

وی با اشاره به اینکه بچه‌ی صبحانه نخورده در ساعت ۹ الی ۱۰ صبح به میزان قابل‌توجهی دچار افت قند خون می‌شود، بیان کرد: استعداد یادگیری این کودک به‌ویژه در درس‌هایی که به تفکر و اندیشه نیاز دارند کاهش می‌یابد، چنین دانش‌آموزی ممکن است دچار افت تحصیلی و بیزاری از مدرسه نیز بشود.

افشار با بیان اینکه سال‌هایی که کودک در مدرسه‌ی ابتدایی می‌‌گذراند، ازنظر تغذیه دوره مهمی است، افزود: سال‌هایی که کودک در مدرسه‌ی ابتدایی می‌‌گذراند، ازنظر تغذیه دوره مهمی است زیرا رشد کودک در این سنین ادامه دارد، اگرچه سرعت رشد او کمتر از سال‌های اول زندگی است، ولی باید توجه داشت که هر مرحله از رشد، وابسته به مرحله قبل بوده و مرحله بعد را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

وی خاطرنشان کرد: اصولاً دانش‌آموزان به سه وعده غذایی اصلی و دو میان‌ وعده در طول روز نیاز دارند و باید از تمامی گروه‌های غذایی شامل شیر و لبنیات، گوشت و حبوبات، سبزی‌ها، میوه‌جات و گروه نان و غلات مصرف کنند و تعادل و تنوع غذایی در این سنین مهم است.

به گزارش ایسنا، تغذیه باعث رشد و تکامل بچه‌ها می‌شود و همچنین در سلامت آن‌ها نقش بسیار مهمی دارد این مسئله در هنگام مدارس ممکن است دچار مشکلاتی شود که باید با دقت حل شوند چراکه در صورت بی‌توجهی می‌تواند باعث بروز بیماری‌های مختلفی در فرزند شما شود.

۱۲
مهر

جدیدترین شماره ماهنامه طنز «اصفهان نیمروز» با جلدی درباره مقاومت دولت اعتدالی در برابر فشارها منتشر شد.
 

۱۲
مهر

دولت بنا دارد حقوق کارمندان خود در سال آینده را ۱۰ درصد افزایش دهد.

حجت‌الاسلام حسن روحانی بخشنامه بودجه سال ۹۶ را چهارم مهر ماه به دستگاه های اجرایی ابلاغ کرده است.

در بخش ضوابط مالی بخشنامه بودجه ۹۶ قید شده که دستگاه های اجرایی رشد ضریب حقوق را ۱۰ درصد پیش بینی نمایند. البته مبلغ قطعی ضریب به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.

گفتنی است، حقوق کارمندان دولت در سال جاری ۱۲ درصد افزایش یافته است.

دولت همچنین در بخش ضوابط مالی بخشنامه بودجه ۹۶، مبلغ عیدی کارمندان دولت برای سال آینده ۸۴۷ هزار و ۵۰۰ تومان پیش بینی شده است؛ البته رقم عیدی باید به تصویب هیات وزیران برسد.

در متن این بخشنامه آمده است: کلیه دستگاه‌های اجرایی موضوع ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری مکلفند در چارچوب سیاست‌های مندرج در این بخشنامه و خطوط راهنما و دستورالعمل‌ها و برنامه زمانبندی که سازمان برنامه و بودجه ابلاغ می‌کند، برنامه سالانه و بودجه پیشنهادی خود را به این سازمان ارائه نماید.

توجه به رویکردهای رشد "درون‌زا"، "برونگرا"، "دانش بنیان"، "عدالت محور" و "مردمی" در سیاست‌های اقتصاد مقاومتی به طور ویژه ضروری است.

۱۲
مهر
 
 
 
۱۲
مهر