ریپورتر

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۲۲۹۶ مطلب توسط «درویش» ثبت شده است

۱۳
آذر

سینمای ایران در حالی به استقبال برگزاری سی‌وپنجمین دوره‌ی جشنواره فیلم فجر می‌رود که بسیاری از فیلمسازان سال قبل هیچ اثری در این دوره ندارند.

به گزارش ایسنا، سعید روستایی که در جشنواره‌ی فجر سال گذشته در دو بخش سودای سیمرغ و نگاه نو موفق به دریافت جایزه‌ی بهترین کارگردان شد، امسال شاید تنها به عنوان فیلمنامه‌نویس در جشنواره حضور داشته باشد و آن طور که در خبرها آمده، قصد دارد تا پایان سال فیلم جدید خود را بسازد.

 در بخش بهترین کارگردانی سودای سیمرغ جشنواره‌ی سی‌وچهارم، کمال تبریزی، فرزاد موتمن، محمد حسین مهدویان و سید رضا میرکریمی هم با سعید روستایی رقابت می‌کردند که در بین آن‌ها میرکریمی بیشتر وقت خود را صرف اکران فیلم «دختر» و حضور آن در جشنواره‌های خارجی کرده و موفقیت‌های زیادی را هم بدست آورده است.

همچنین محمدحسین مهدویان پس از موفقیتی که در جشنواره‌ی سال قبل با فیلم «ایستاده در غبار» داشت، اوایل آذر ماه دومین فیلم خود را با نام «ماجرای نیمروز» کلید زد.

در این فیلم که از نظر فضاسازی و قصه‌گویی با فیلم اول این کارگردان تفاوت دارد، جواد عزتی، احمد مهرانفر، مهرداد صدیقیان، لیندا کیانی، هادی حجازی‌فر، حسین مهری، مهدی زمین‌پرداز، امیرحسین هاشمی، احمد قزوینی، محیا دهقانی، سپیده مظاهری، اکبر مددی‌مهر و مهدی پاکدل بازی می‌کنند.

کمال تبریزی هم به عنوان فیلمساز دیگری که سال گذشته «امکان مینا» را در جشنواره داشت، با وجود اینکه گفته بود قصد دارد یک فیلم جدید بسازد، ولی در ماه‌های گذشته بیشتر مشغول ادامه‌ی‌ ساخت سریال «سرزمین کهن» بوده است.

در بخش نگاه نو جشنواره‌ی سی‌وچهارم هم، که سعید روستایی جایزه‌ی بهترین کارگردان را گرفت و جایزه‌ی ویژه‌ی این بخش هم به مهدویان اهدا شد مجید توکلی، احسان بیگلری و سیدجمال سیدحاتمی نامزدهای دیگر این بخش بودند که توکلی و سید حاتمی این روزها فیلم «متولد 65» و «لاک قرمز» را پس از نزدیک به یک سال بر پرده‌ی سینماها دارند و «برادرم خسرو» نیز هنوز به نمایش عمومی درنیامده و گفته می‌شود که پس از جشنواره‌ی امسال به پرده می‌رود.

جدا از فیلمسازانی که در دوره‌ی قبل برگزیده یا نامزد شدند، به طور کلی 44 فیلم در جشنواره به نمایش درآمده بود که شاید از بین سازندگان‌ آن‌ها حضور هاتف علیمردانی کارگردان «هفت ماهگی» را که «آباجان» را ساخته، بتوان در میان کارگردان‌های امسال جدی‌تر دانست.

البته بهروز شعیبی هم که «سیانور» را بر پرده دارد، در تدارک ساخت فیلم جدیدی با نام «دارکوب» بوده و محمدعلی سجادی هم که سال گذشته فیلم «تمرینی برای اجرا» را در جشنواره داشت، فیلم «پرونده باز است» را به عنوان اثر جدید خود می‌سازد.

با این حال با وجود آنکه امسال آمار فیلمسازانی که اولین تجربه‌ کارگردانی خود را پشت سر گذاشته‌اند بالا است، احتمالا در دوره‌ی سی‌وپنجم جشنواره شاهد حضور فیلمسازان اسم و رسم‌داری هم خواهیم بود که در دو سه سال گذشته فیلمی نساخته‌اند.

پوران درخشنده، احمدرضا معتمدی، مازیار میری، حمید نعمت‌الله، سامان مقدم، سعید سهیلی، مهدی صباغ‌زاده و رامبد جوان از جمله این کارگردان‌ها هستند که البته در میان فیلم‌ اولی‌ها به چهره‌هایی همچون پیمان قاسمخانی‌ هم می‌توان اشاره کرد.

۰۸
آذر

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: امیدوارم در مقابل شیطان و حوادث هم این گونه باشید. حساب کنید که صاحب شما خداست و ائمه(ع) هستند، آزاد و راحت باشید. اگر هم می‌خواهید زنجیر را در آورید، در آورید.

به گزارش تسنیم، مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: امیدوارم در مقابل شیطان و حوادث هم این گونه باشید. حساب کنید که صاحب شما خداست و ائمه(ع) هستند، آزاد و راحت باشید. اگر هم می‌خواهید زنجیر را در آورید، در آورید.

مرحوم سید عبدالله شیرازی می‌گفت وقتی از نجف بیرون آمدم حوادث ایام و فقر با من برخورد کرده بود. به علاوه، عیالی داشتم که مریض بود و چند بچه هم از او داشتم. به قم که آمدم، نیمه شبی، همسرم مرحوم شد. با خود گفتم صبح نه پول دارم که جنازه او را بردارم و نه نان و آب. شیراز هم می‌خواستم بروم. نیمه شب، با خدا دعوایی کردم که در عمرم نکرده بودم. گفتم آیا این هم وضع است؟ هم گریه می‌کردم هم داد می‌زدم. صبح، سرِ آفتاب شیخ پیر مردی آمد، کفن و دفن عیالم را انجام داد. بعد برایم ماشین گرفت و پول هم به من داد. به شیراز که رفتم کارم روی غلتک افتاد. عیال دیگر گرفتم و ایاب ذهابم زیاد شد و فراوانی آمد.

چنانکه گاهی اعتماد می‌کردم و از کاسب‌ها نسیه می‌گرفتم. بعد از مدتی، خداوند دوباره روزی‌ام را تنگ کرد. یک عصر ماه رمضان، همسرم کیسه را به من داد و گفت برای افطار هیچ نداریم. در کوچه پیش هر کاسبی خواستم بروم دیدم محل نسیه پیش او پر است. رفتم یک کوچه بالاتر، آنجا هم همین طور بود. تا اینکه به شاهچراغ(ع) سر در آوردم. نمازی خواندم و گیج شدم. دیگر نزدیک مغرب شده بود. با کیسه خالی، رو به خانه آمدم و یک تاکسی هم صدا زدم، در حالی که پول تاکسی نداشتم. در تاکسی یادم آمد که پول ندارم. همینطور که در تاکسی با خودم مشغول بودم کمی جلوتر یک نفر سوار شد، تا مرا دید با تعجب گفت: «به! شما اینجایید، از صبح در شیراز دنبال شما می‌گردم». هول کردم که میهمان هم به ما برخورد. مرحوم سید عبدالله شیرازی خیلی میهمان دوست بود دیدم هم دارم میهمان می‌برم هم کیسه‌ای خالی است. از تاکسی که پیاده شدیم تا من کمی با جیبم ور رفتم او کرایه را داد. صد قدم تا خانه راه بود، ولی من قدمم پیش نمی‌رفت. از من قدم‌های کوتاه و از او قدم‌های بلند. به در حیاط خانه که رسیدیم، نمی‌دانم چه قدرتی آمد که در را باز کردم و گفتم یا الله و داخل رفتم. البته یا الله خودش قشنگ است و کار را درست می‌کند. میهمان گفت من دیگر مرخص می‌شوم و یک دسته اسکناس – چهارصد تومان – درآورد و به من داد. پول را که دیدم، برای ماندن به او اصرار کردم. قبول نکرد و رفت.

پول در جیب و کیسه خالی در دست، سرم را بالا کردم و گفتم آیا این وضعش است؟ ببین که به خاطر کمی دیر دادن، چند قسم بلا به جان من انداختی. آیا برای یک ربع عقب انداختن من باید اینقدر بلا بکشم؟ از این تاریخ به بعد اگر سر وقت دادی که هیچ، والا خودم دست بالا می‌کنم. می‌گفت این دومین بار که قشنگ به میدان آمدم – نه گریه داشتم و نه هوار زدم - خیلی اثر کرد.

کتاب طوبای محبت(3)؛ ص 87
مجالس حاج محمداسماعیل دولابی

۰۸
آذر

یکی از امامان معصوم و نوه بزرگ پیامبر اعظم حضرت محمد(ص)، امام حسن مجتبی(ع) است که مورد ظلم بنی‌امیه و دیگر دشمنان واقع شده و با زهر کینه به شهادت رسیده و بعد از شهادت نیز، جنازه مطهر آن حضرت مورد حمله و تیرباران واقع شد.

این دشمنان چه کسانی بودند؟ و چرا با امام حسن مجتبی که به گفته پیامبر سید جوانان اهل بهشت بود این گونه برخورد کردند؟ و هدفشان چه بود؟

به گفته مورخان یکی از افرادی که در آزار و اذیت امام حسن(ع)، چه در حال حیات و چه بعد از شهادت آن حضرت نقش مؤثری داشت، معاویه پسر ابی سفیان است. او از طرف امام حسن برای آینده ی بنی امیه احساس خطر می‌کرد و سرانجام بادروغ و تزویر جَعده- که همسر امام حسن بود- را وادار کرد که آن حضرت را به شهادت برساند.

فرد دیگری که عداوت بسیاری با امام حسن مجتبی(ع) داشت و حتی در جلوگیری از دفن جنازه ایشان در کنار مرقد پیامبر نقش مؤثری داشت؛ مروان پسر حکم بود. همان کسی که پیامبر او و پدرش را به خاطر کارهای خلاف و دشمنی‌هایشان نسبت به اسلام از مدینه بیرون کرده بود،و عمر و ابوبکر از رفع تبعید آنها امتناع کرده بودند اما عثمان در زمان خلافتش آنها را به شهر آورد و مروان را داماد خود کرد. مروان نسبت به خاندان پیامبر بغض و کینه ی شدیدی داشت و هیچ زمانی از آزار و اذیت اهل بیت دریغ نمی‌کرد.

چنانکه می‌دانید مسلمان شدن بنی‌امیه و آل ابی‌سفیان از روی ناچاری بودو آن‌ها زمانی مسلمان شدند که اسلام قدرت حاکم شده بود و آنها برای حفظ جان خود اسلام آوردند. از این رو آنها هیچ وقت با خلوص نیّت مسلمان نشدند و از هر فرصتی برای ضربه زدن به اسلام استفاده می‌کردند. آنها به گفته‌های پیامبر و دستورات حضرت اعتنایی نداشتند.

در جریان دفن امام حسن(ع) وقتی که ابوسعید خدری (از اصحاب پیامبر) به مروان گفت: آیا از دفن حسن در کنار جدش ممانعت می‌کنی در حالی که رسول خدا او را سید جوانان اهل بهشت نامید؛ مروان با تمسخر به او گفت: اگر امثال تو حدیث پیامبر را روایت نمی‌کردند ضایع شده و از بین می‌رفت.

با توجه به این روایت می‌فهمیم که مروان و امثال او چقدر به اسلام پای بند بودند! و حتی سعی داشتند احادیث و سفارشات پیامبر گفته نشود و مردم آنها را فراموش کنند. بنی امیه از اسلام بعنوان سپری برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کردند.

دلیل دیگری که در رابطه با جلوگیری مروان از دفن امام حسن(ع) گفته شده این است که چون مروان آن زمان از حکومت مدینه عزل شده بود با این اقدام می‌خواست معاویه را از خودش راضی کند و به این وسیله، خوش خدمتی خود را به معاویه نشان دهد و دوباره به حکومت مدینه برسد و به همین خاطر بعد از اینکه از دفن امام جلوگیری کرد آنرا با آب و تاب برای معاویه گزارش کرد.

فرد دیگری که در جلوگیری از دفن امام در کنار مرقد پیامبر نقش داشت عایشه دختر ابوبکر و همسر پیامبر بود که به تحریک مروان و همچنین به خاطر عداوتی که از امام علی(ع) و فرزندان آن حضرت داشت از دفن امام در روضه پیامبر جلوگیری کرد. مروان به عنوان سردمدار این فتنه می‌گفت که چرا عثمان باید بیرون مدینه دفن شود و حسن(ع)در کنار پیامبر(ص). در این میان نیز آل امیه و آل ابی‌سفیان و فرزندان عثمان با او هم‌صدا شدند و از این کار جلوگیری کردند. عایشه نیز به فرزندان امام علی(ع) مخصوصاً به امام حسن(ع) بدبین بود و نسبت به او کینه داشت.

همسر پیامبر در جریان دفن امام حسن(ع) گفت: می‌خواهید کسی را که من دوست ندارم به خانه من داخل کنید. البته ادعای او هم مانند ادعای سایرین بهانه بود؛ چون از خانه پیامبر سهم کمی داشت و نمی‌توانست ادعا کند که خانه همه‌اش مال اوست اما چون از حضرت علی(ع) و فرزندان آن حضرت به خاطر وقایعی که پیش از این جریان اتفاق افتاده بود کینه و عداوت داشت با این بهانه از دفن امام جلوگیری کرد.

هدف دیگری که مخالفین از این اقدام خود داشتند دور کردن خاندان پیامبر اکرم(ص) از ایشان و جایگزینی وابستگان خود به عنوان نزدیکان پیامبر بود که البته در رسیدن به این هدف توفیق چندانی نیافتند.

۰۷
آذر

دیدار فرماندهان نیروی دریایی ارتش با رهبر انقلابحضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا ظهر امروز (یکشنبه) در دیدار فرماندهان و مسئولان نیروی دریایی ارتش، پیشرفتها و توانایی‌های نیروی دریایی در ابعاد مختلف نیروی انسانی، فرماندهی و فنی را ستودنی و قابل توجه خواندند و با تأکید بر «اهمیت به سرانجام رساندن برنامه‌ها» و «استحکام و پرهیز از شتابزدگی در کارها»، خاطرنشان کردند: لازمه برطرف کردن کمبودها، «همت بلند» و «تسلیم نشدن در مقابل محدودیتها» است.

در این دیدار که به مناسبت ۷ آذر روز نیروی دریایی برگزار شد، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به اهمیت صنعت دریانوردی در پیشرفت برخی کشورها، افزودند: کشور ما از مرزهای وسیع دریایی و همچنین سابقه طولانی در دریانوری برخوردار است، بنابراین قدرت و توانایی نیروی دریایی جمهوری اسلامی باید در «شأن و تراز نظام اسلامی و تاریخ این کشور» باشد.

رهبر انقلاب اسلامی حضور قدرتمند نیروی دریایی در آبهای آزاد را موجب افزایش قدرت و توانایی کشور خواندند و گفتند: عمق حضور در آبهای آزاد باید افزایش یابد.

ایشان در ادامه بر لزوم پیگیری برنامه‌ها و کارها تا حصول نتیجه و به سرانجام رساندن آنها تأکید و خاطرنشان کردند: ناتمام ماندن کارها، سؤال و اشکال ایجاد می‌کند و متأسفانه اکنون این وضعیت در بعضی از بخشهای مختلف کشور دیده می‌شود که از جمله این مسائل موضوع حقوقهای نجومی است و این موضوع از مسائل مهمی است که نتیجه رسیدگی به آن برای مردم روشن نشد و سؤالات در ذهن مردم باقی ماند.

لزوم «رعایت استحکام و پرهیز از عجله و بی‌ملاحظگی در کارها» نکته مهم دیگری بود که رهبر انقلاب بر آن تأکید و خاطرنشان کردند: هر کاری را از ابتدا باید با استحکام آغاز کرد، زیرا عجله در کارها، مشکل ایجاد می‌کند که متأسفانه در این زمینه نیز نمونه‌هایی وجود دارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به قضایای مذاکرات هسته‌ای، افزودند: در این مذاکرات بحثهای فراوانی راجع به تحریمها شد اما اکنون در کنگره آمریکا، مسئله تمدید تحریمها را مطرح می‌کنند و مدعی هستند که اینها، تحریم نیست، بلکه تمدید است!

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: "شروع کردن یک تحریم" با "دوباره شروع کردن آن پس از پایان زمانش" فرقی نمی‌کند و این دومی نیز تحریم و نقض تعهدات قبلی از سوی طرف مقابل است.

ایشان بروز این مشکلات را ناشی از عجله در انجام کار خواندند و افزودند: وقتی عجله داریم که کار را زودتر تمام کنیم و به جایی برسانیم، از جزئیات غفلت می‌کنیم و گاهی غفلت از یک امر جزیی، موجب ایجاد رخنه و نقطه‌ی سلبی در آن کار می‌شود، بنابراین باید مراقب بود که کارها متین، محکم و با شتاب مناسب انجام شود.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، امیر دریادار سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی با بیان گزارشی از فعالیت‌ها و اقدامات این نیرو، گفت: نیروی دریایی ارتش با حضور مقتدرانه و مستمر در دریاهای آزاد نسبت به تامین منافع ملی اقدام کرده و با نمایش اقتدار دریایی جمهوری اسلامی و ایجاد بازدارندگی، عمق حضور نظام اسلامی را فراتر از آبهای منطقه‌ای افزایش داده است.
در این دیدار، نماز ظهر و عصر به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد.

۰۷
آذر


به گزارش تسنیم، کانال تلگرامی آیت‌الله منتظری با انتشار متنی از محکومیت احمد منتظری در دادگاه ویژه روحانیت خبر داد.

مشروح این متن به شرح ذیل است:

باسمه تعالی

پیرو پخش فایل صوتى آیت الله منتظرى درباره #اعدامهای_تابستان_1367 پس از احضار و بازجویی های مکرر حجة الاسلام والمسلمین احمد منتظرى و نیز تشکیل دادگاه و ارائه دفاعیه، ایشان در تاریخ ١٣٩٥/٩/٧به دادسراى ویژه روحانیت قم احضار و حکم دادگاه به وى ابلاغ گردید.

بر اساس این حکم آقای احمد منتظری به اتهام اقدام علیه امنیت ملى به تحمل 10 سال حبس تعزیرى و به جهت انتشار فایل صوتى داراى طبقه بندى سرى به تحمل ده سال حبس تعزیرى و به اتهام تبلیغ علیه نظام به تحمل یک سال حبس تعزیرى جمعاً به تحمل ٢١ سال حبس تعزیرى محکوم شده است.

در ادامه حکم آمده: لکن با توجه به ارزش و حرمت خون برادر شهیدش و با عنایت به سن و سال و وضعیت خاص وى و فقد سابقه محکومیت کیفرى، با احصاء میانگین حداقل و حداکثر مجازاتها در مقام اجراء فقط ٦ سال از حبسهاى مورد حکم اجراء می‌گردد.

و نظر به اینکه مجموع اقدامات متهم خلاف شأن روحانیت تشخیص داده شد، متهم را به خلع لباس روحانیت محکوم می نماید؛ و با توجه به انتساب به خانواده شهید، خلع لباس ایشان به مدت ٣ سال تعلیق می گردد.

این حکم تا 20 روز از تاریخ ابلاغ، قابل تجدیدنظرخواهى در محاکم دادگاه ویژه روحانیت می باشد.

۰۶
آذر

درصدی از ترافیک‌های شهری ناشی از چنین ترافیکی است!

۰۶
آذر

عمامه سفید بر سر گذاشته است. انگار که نیم‌خیز است. تسبیح به دست راست دارد و آن را به جلو آورده است. هنوز نه از آن محاسن تنک خبری هست و نه از آن عینک نیم‌گرد. کنار مرحوم مصطفی خمینی و یک طلبه دیگر نشسته و برخلاف آن دو، به دوربین خیره شده است.

بعد‌ها با همان قامت کوتاه و شکمی برآمده درحالی‌که عینک نیم‌گردی به چشم دارد، در تصاویر متعددی، گاه پشت‌سر امام و گاه هم در کنار و مقابل او دیده می‌شود؛ یک جا در نوفل‌لوشاتو، یک جا در مدرسه رفاه درحالی‌که امام برای مردم دست تکان می‌دهد. دو روز بعد از پیروزی انقلاب، با این حکم امام، تاریخ‌ساز می‌شود: «جناب حجت‌الاسلام آقای شیخ صادق خلخالی دامت‌افاضه. به جنابعالی مأموریت داده می‌شود تا در دادگاهی که برای محاکمه متهمین و زندانیان تشکیل می‌شود حضور به‌هم رسانده و پس از تمامیت مقدمات محاکمه با موازین شرعیه حکم شرعی صادر کنید».

محمدصادق صادقی‌گیوی، معروف به خلخالی با استناد به این حکم، احکام اعدام را عموما در مدرسه رفاه و علوی و زندان قصر صادر کرد و به یگانه حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب معروف شد، به تاریخ بیست‌وچهارم بهمن ٥٧. شاید کمتر بدانند که آن نماد انقلابی‌گری و اعدام، به شوخ‌طبعی و بذله‌گویی شهره بود، حتی در دادگاه‌ها؛ آن هنگام که با نحوه صدور احکام رو به متهمان و حاضران با آنها شوخی می‌کرد، با لهجه ترکی ملموسی که اصالتش را به رخ می‌کشید و کسی جز انقلابیون حاضر به آن بذله‌گویی‌ها نمی‌خندید. همین روحیه را هم تا پایان عمر خود حفظ کرد؛ حتی در سال‌های گوشه‌نشینی در قم. همان‌قدر که شوخ بود، همان‌قدر هم پای احکامی که صادر کرده بود، ایستادگی کرد. هرگز لفظ پشیمانی بر زبان نراند و دست‌آخر گفت: «در روز آخرت، هنگامی که من در مقابل خدا قرار می‌گیرم، به‌خاطر همه اعمالم در دنیا مورد مؤاخذه قرار خواهم گرفت و من مطمئن هستم هیچ سؤالی در مورد اعدام‌ها از من نخواهد شد، حتی یک سؤال». این را به نیویورک‌تایمز گفت. برای انجام مصاحبه سخت‌گیری نمی‌کرد. به‌ویژه در ایام گوشه‌نشینی.
یکی از آن مصاحبه‌های معروف، مصاحبه با رادیو بی‌بی‌سی است. صادق صبا به قم رفته بود تا با او گفت‌وگو کند. خلخالی در آن گفت‌وگو اشاره‌ای می‌کند به همان شب‌های نخستی که آن حکم معروف را از امام گرفت و به فاصله یکی، دو روز، نیمه‌شب در پشت‌بام

از کودکی تا رفت‌وآمد به خانه امام

نزدیکی خلخالی و امام خمینی به کودکی او و مرحوم مصطفی بازمی‌گردد. شیخ به سال ١٣٠٥ در روستای گیو، از توابع شهرستان خلخال به دنیا آمد. در نوجوانی وارد حوزه علمیه قم شد و از همین‌جا ارتباطات و هم‌درسی و بحثی‌اش با مرحوم مصطفی خمینی شروع شد. خودش در همان مصاحبه می‌گوید: «من از بچگی با مصطفی رفاقت داشتم. به خانه امام رفت‌وآمد داشتم. امام از درشتی و نترسی من خوشش می‌آمد». خلخالی از جمله چهره‌هایی بود که پای درس مراجع بزرگ زمان خود از جمله آیت‌الله بروجردی نشست و بعد هم درس امام را درک کرد. البته در منابع دیگر گفته شده که او پای مباحث محقق‌داماد هم نشسته است. ازاین‌رو با امام و خانواده او در ارتباط بود. دختر امام، درباره این رابطه می‌گوید: «در سال ١٣٤٢، در شبی که مشخص شد فردا می‌آیند و امام را دستگیر می‌کنند، جمعیت کثیری از مردم قم آمدند خانه ما. خانه پر شده بود از دوستداران امام که می‌گفتند ما اینجا می‌مانیم که آقا را نبرند و کسی هم به آقا بی‌ادبی نکند. آقا داد زدند که «همه بیرون، لازم نیست». همه رفتند. در خانه را بستیم و آمدیم تو که دیدیم آقای خلخالی رفته یک گوشه خوابیده. گفت: «آقا مرا بکشید هم از اینجا نمی‌روم. می‌مانم و فردا مگر از روی نعش من عبور کنند و شما را ببرند». آقا اجازه دادند آقای خلخالی در خانه بماند. بعد هم رو کردند به ما و گفتند ما به این‌جور آدم‌های خالص نیاز داریم».

پایکوبی در مدرسه رفاه

خلخالی به‌خاطر ارتباطاتش با گروه فداییان اسلام در زمان پهلوی زندان و حبس و تبعید شده بود. قبل از آنکه امام بخواهد به کشور برگردد، راهی پاریس شد و امام را در نوفل‌لوشاتو ملاقات کرد و البته پیش از بازگشت امام، به ایران بازگشت. او از جمله چهره‌هایی است که روز دوازدهم بهمن چشم‌انتظار دیدن امام در مدرسه رفاه هستند. مرحوم مرتضایی‌فر، وزیر شعار، روایت جالبی از بی‌قراری و شعف خلخالی دارد. ظاهرا در گزارشی که دهه فجر در سال ٨٦ از تلویزیون پخش شده، مرحوم مرتضایی‌فر در آن برنامه چنین گفته است: «...ساعت از هشت شب گذشته بود که حضرت امام تشریف آوردند و همه ما از خوشحالی اشک شوق می‌ریختیم و صلوات می‌فرستادیم؛ اما آیت‌الله خلخالی که بیش از همه از دیدن امام و سلامت کامل ایشان خوشحال شده و به وجد آمده بود، ناخودآگاه با همان عبا و عمامه شروع کرد به رقصیدن در جلوی امام! و امام هم از کار ایشان به‌شدت خنده‌شان گرفت و همین موضوع، فضای کل مدرسه رفاه را عوض و شاد کرد».

احکام اعدام

خودش درحالی‌که می‌خندد، به بی‌بی‌سی گفته است که شمار احکامی که صادر کرده، از دستش در‌رفته است. در همان مصاحبه، با اشاره به حکم امام، می‌گوید: «معلوم میشه من صلاحیت صدور حکم شرعی را دارم. . هیچ جایی امام خمینی اعتراضی به من نکرده است...»

یکی از آن احکام پرسرو‌صدا، حکم اعدام امیرعباس هویداست. عباس میلانی، اپوزیسیون خارج از کشور، درباره نحوه صدور و اجرای حکم او مطالبی را طرح کرده که هم خلخالی و هم غفاری به آن پاسخ داده‌اند. او مدعی است هویدا را هادی غفاری، از حاضران در دادگاه انقلاب، اعدام کرده؛ در همان تنفس بین جلسات دادگاه. غفاری در این‌باره در مصاحبه‌ای که با «شرق» داشت، می‌گوید: «وقتی دادگاه تمام شد، ما بیرون آمدیم. حکم به هویدا اعلام شد و او را بردند. نفهمیدم کجا رفتند. هرکس غیر از این می‌گوید، مطلع نیست». خلخالی بعد از آن در مصاحبه‌ای که فیاض زاهد و روزبه میرابراهیمی انجام دادند، درباره اعدام هویدا می‌گوید: «خب، من این‌طور بودم که هویدا و غیرهویدا در نظر ما در دادگاه هیچ‌گونه ارزشی نداشت. هویدا هم اصرار می‌کرد که به من اجازه بدهید ۲۵ سال تاریخ ایران را بنویسیم و من هم گفتم خب، چرا نمی‌نویسی، بنویس این قلم و این هم کاغذ! » خلخالی حکم اعدام حبیب القائیان، از سرمایه‌داران بزرگ قبل از انقلاب را هم صادر کرده است. القائیان، معروف به حاج حبیب، از جمله یهودی‌های متمولی بود که به اتهام فعالیت‌های اقتصادی در اسرائیل، در تاریخ ١٩ اردیبهشت ٥٨، به اعدام محکوم شد.

کلنگ به دست در مزار رضاشاه

اعدام‌ها اگر بخشی از زندگی سیاسی خلخالی را نشان می‌دهند، اما یک تصویر معروف هم از او وجود دارد؛ جایی که کلنک به دست گرفته و در حال فرودآوردن آن بر مزار رضا شاه است. خلخالی در کتاب خاطراتش می‌گوید ٢٠ روز طول کشید تا مزار رضاشاه را در حرم عبدالعظیم، تخریب کند. او خود این‌گونه روایت می‌کند: «هر روز، مهندسان و کارشناسان درجه یک، به‌عنوان متخصص تخریب از کارخانه سیمان ری می‌آمدند و چه بگویم، متجاوز از ٢٠ روز طول کشید تا آن دکور شیطانی فرو ریخت و به طور کامل تخریب شد. پس از تخریب، صدای هلهله و شادی از مردم بلند شد و شور و شعف به قدری بود که غیرقابل وصف است... ما نه تنها قبر رضاخان را با خاک یکسان کردیم، بلکه قبر علیرضا پهلوی «برادر محمدرضا شاه» و فضل‌الله خان ‌زاهدی، عامل کودتای ٢٨ مرداد و منصور، امضا‌کننده قرارداد کاپیتولاسیون و مصونیت مستشاران نظامی آمریکا و ده‌ها نفر دیگر از سردمداران فساد را نیز نابود کردیم. آنها با نزدیک‌کردن خود و خانواده خود به دربار، طی سالیان دراز، مردم را به انحطاط کشانده بودند».

بهشتی گفت بساط این دادگاه‌ها را جمع می‌کنم

طبق روایت‌های متعدد، مرحوم بازرگان، دکتر ابراهیم یزدی و شهید بهشتی، از جمله مخالفان روند خلخالی در دادگاه‌ها بودند. فرشاد مؤمنی در مصاحبه‌ای با سایت عصر ایران درباره برکناری خلخالی از سوی بهشتی می‌گوید: «شهید بهشتی وقتی مسئولیت قوه‌قضائیه را بر عهده گرفت، یکی از اولین اقداماتش برکناری آقای خلخالی بود و همین باعث شد که خلخالی در مجلس، موضع‌گیری‌های تندی علیه شهید بهشتی داشته باشد». روزنامه جام جم به نقل از پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران، مخالفت بهشتی با خلخالی را به روایت ابوالقاسم سرحدی‌زاده، وزیر کار وقت، چنین تعریف می‌کند: «ایشان رئیس دیوان ‌عالی کشور بودند و طبیعی بود که حوادثی که در دستگاه قضائی و جامعه رخ می‌داد، به ایشان منتقل می‌شد. روزی بنده را به دفتر خودشان احضار کردند... با عصبانیت و صدای لرزان نامه‌ای را که در دست داشتند به طرف من پرتاب کردند و گفتند این نامه را بخوان.... ماجرای نامه به‌این‌ترتیب بود که یکی از نگهبان‌های پزشکی قانونی برای شهید بهشتی نامه نوشته بود که در یک شب که من در اینجا نگهبان بودم از دادگاهی که مسئولیت آن با مرحوم آقای خلخالی بود چهار نفر اعدامی را برای ما فرستادند که آنجا بماند تا صبح ببرند و دفن کنند. این چهار جنازه را در سردخانه گذاشتیم نیمه‌های شب از محل نگهداری جنازه‌ها سروصدایی آمد دیدم یکی از این اعدامی‌ها هنوز نیمه‌جان است و من به‌سرعت با آقای خلخالی تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم و آنها هم شبانه دو، سه نفر را فرستادند، فرد نیمه‌جان را با تیر زدند و رفتند. بعد از مدتی که از عصبانیت ایشان کاسته شد به من گفتند فلانی! من باید به این اوضاع خاتمه دهم؛ من بساط این‌گونه دادگاه‌ها را جمع خواهم کرد و تو هم به سهم خود مسئولی و هرگز نباید اجازه رخداد چنین اتفاقاتی را بدهی».

حضور در فیلم کیارستمی

خلخالی با آنکه نامش ممکن بود هر زندانی را دچار رعب و وحشت کند، اما چهره کاملا دموکراتیکی از خود را در فیلم «قضیه شکل اول، شکل دوم» کیارستمی به نمایش می‌گذارد. داستان فیلم در کلاس درسی رخ می‌دهد که چند یا یکی از دانش‌آموزان هنگامی که معلم پای تخته‌سیاه است، سروصدا می‌کند. معلم بعد از چند بار، از دو ردیف انتهایی کلاس می‌خواهد یا دانش‌آموز خاطی را معرفی کنند یا همگی یک هفته به کلاس نیایند. عباس کیارستمی، از چهره‌های سیاسی می‌خواهد که لودادن یا ندادن یک کودک دبستانی را به چالش بکشند. خلخالی در بخشی از این فیلم می‌گوید: «واداشتن بچه به اعتراف، یک نوع تفتیش عقیده است و تفتیش عقاید برمی‌گردد به همان مسئله تجسس که خارجی‌ها انگیزاسیون می‌گویند. من حدس می‌زنم انسانیت یک بچه‌ای را شما با این عمل مورد ملعبه قرار می‌دهید که آن بشود آلت بدون اراده شما. به نظر من در بچه اثر بدی می‌گذارد و بچه را کم‌کم نسبت به شخصیت خود بی‌وفا می‌کند. بچه‌ای که در یک‌ جا علیه رفیق خود اعتراف می‌کند، ممکن است در یک جای دیگری در مراحل حساسی تصمیم به خیانت هم بگیرد و این رویه غلطی است. با آموزش عالی اسلام جور نیست که کسی را وادار کنیم علیه کسی شهادت بگوید».

ترک از ترس خلخالی

خلخالی بعد از ماجرای دادگاه‌های انقلاب یعنی برکناری در اسفند ٥٨، در اسفند ٦٠ به سمت سرپرست کمیته مبارزه با مواد مخدر منصوب شد. سردار مهدی ایوبی در گفت‌وگویی با سایت فرهنگ‌نیوز درباره حضور خلخالی در این سمت می‌گوید: «حتی حضور آقای خلخالی در این جایگاه، تأثیر روانی بسیاری داشت و تعداد زیادی از معتادان کشور، از ترس شدت عمل آقای خلخالی اعتیادشان را ترک کردند... البته آقای خلخالی تعدادی از نیروهای سپاه و پاسدار را در تهران و برخی از شهرهای دیگر هم تحت امر خود درآورد و از آنها برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر کمک گرفت».
شدت عمل خلخالی، اگرچه با مخالفت‌هایی از بازرگان گرفته تا شهید بهشتی مواجه شده بود، اما در میان مردم هوادارانی داشت. همین‌ها باعث شد تا سه دوره اول مجلس شورای اسلامی، با رأی بالایی از حوزه انتخابیه قم وارد مجلس شود. او همچنین نماینده دور اول خبرگان رهبری بود. در تمام سال‌های دهه ٦٠، تا وقتی امام زنده بود، خلخالی همچنان در بورس بود. بعد از فوت امام و پایان‌گرفتن دهه ٦٠، کم‌کم ناملایمات، خود را به خلخالی نشان داد. وقتی تیغ ردصلاحیت چپی‌های آن زمان را گرفتار کرد، خلخالی هم گرفتار آمد. بااین‌حال او ساکت ننشست و در نطق‌های پیش‌ازدستور مجلس، به‌شدت به این ردصلاحیت‌ها واکنش نشان داد. خلخالی با نامه امام از ردصلاحیت در آستانه مجلس سوم رهایی یافت و وارد این مجلس شد؛ اما در آستانه انتخابات مجلس چهارم، نام او هم جزء ردصلاحیت‌شدگان بود. همان زمان او در انتخابات دور دوم خبرگان رهبری هم ردصلاحیت شده بود. صحبت‌ها و رایزنی‌های او با رئیس‌جمهور وقت هم به جایی نرسید. سایت «تاریخ ایرانی» یکی از نطق‌های تندوتیز شیخ را این‌گونه بازنشر داده است: «...لابد می‌گویید که یک پرونده‌ای هست، در آن پرونده آقای خلخالی یک شخصی را محکوم به اعدام کرده؛ خب بلی، قاضی خطا می‌کند. تو که حاکم شرع نبودی بنده شب‌به‌شب بیایم از خانه شما مشورت بگیرم و فلان بکنم... من کاری به کار شما ندارم، من حاکم شرع بودم، خودم دوختم و خودم هم پاره کردم، خودم مصادره کردم، خودم اعدام کردم. تشخیص من اصلا دعاوی نبوده منکر و مدعی بوده باشد، من قاضی امام بودم و تازه احقاق حقوق حتی آنهایی که مجرم هم بودند می‌خواستم بکنم». خلخالی به دلیل ندادن آزمون اجتهاد در دور دوم خبرگان ردصلاحیت شده بود که درباره آن، در همان نطق چنین می‌گوید: «...چه کسی صلاحیت ندارد، آن هم تازه اجتهاد مطلق را امتحان کردند نه اینکه اجتهاد متجزی را همه اهل علم می‌دانند. الان فرق بین متجزی و مطلق را می‌دانند و شما آمدید در اینجا یک عده‌ای را به این بهانه‌های واهی رد کردید و من در اینجا این حجتم را تمام می‌کنم. این مجلس خون‌بهای مسلمین است نباید در آینده کار به جایی برسد که انجمن حجتیه حلبی‌ها که صبح‌به‌صبح به دیدن آنها می‌روند که نمی‌خواهم در اینجا پرده‌داری بکنم آنها بیایند در اینجا حاکم مجلس بشوند...».

حمایت‌های پسر از پدر

خلخالی سه فرزند دارد. مهدی، محمد و فاطمه. فاطمه صادقی از جمله فعالان حقوق زنان است که در دانشگاه هم کرسی تدریس دارد و البته از جمله زنان پیش‌رو محسوب می‌شود که نظریاتش با پدرش در تقابل است. مهدی صادقی، فرزند ارشدش، مدافع سرسخت پدر است. او بعد از مرگ پدرش به کیهان گفته بود: «او در مدت تصدی مسئولیت‌ حاکم شرع از جانب امام، هیچ‌کس را به صورت مخفی محاکمه نکرد. تمام محاکمات ایشان علنی بود و پرونده‌های آن نیز موجود است. آیت‌الله خلخالی اصرار داشت در دادگاه متهمانی که مجرم‌بودن آنان از نظر همگان روشن بود، تمامی شهود و مدارک لازم برای رسیدن به حکم عادلانه وجود داشته باشد... وی به دلیل «توصیه‌ناپذیری» در دوران تصدی سمت حاکم شرع درخصوص برخی متهمان دادگاه‌ها، بسیاری از دوستان خود را از دست داد. آیت‌الله خلخالی حتی در محاکمه کسانی که قبلا از سوی وجدان عمومی جامعه محکوم شده بودند و مردم به هیچ‌روی حاضر نبودند آنان یک روز بیشتر زنده بمانند، جانب عدالت را فروگذار نمی‌کرد و این امر بعضا اعتراض خانواده‌های شهیدان را نسبت به تأخیر در حکم اعدام کسانی که فرزندان آنان را به شهادت رسانده‌اند، برمی‌انگیخت... ». او بار دیگر به سایت انتخاب می‌گوید: «درخصوص اعدام‌ها بارها شاهد بحث با آقای خلخالی بودم... ایشان می‌گفت اگر شما جوی خون شهدای ١٥ خرداد در قم در چهارراه شاه و نیز کشته‌های این قیام در تهران و تیرباران زندانیان سیاسی و کشتار و سرکوب‌های دیگر را می‌دیدید، از من بیشتر اعدام می‌کردید. آیا باید عوامل قتل‌عام‌ها را آزاد می‌کردیم؟».

شیخ محمدصادق صادقی‌گیوی‌خلخالی، به تاریخ پنجم آذر ٨٢ در ٧٧سالگی در حالی درگذشت که بسیاری از روزنامه‌های اصلاح‌طلب آن روز سعی کردند از کنار مرگ او عبور کنند. عزلتی که خلخالی خودش هم در پایان عمرش از آن گلایه‌مند بود، وقتی به روزنامه اعتماد گفت:« چرا من نمی‌توانم با همه سوابقم اکنون خوب ابراز وجود کنم؟ چرا به گوشه‌ای از قم خزیده‌ام؟ به این علت که دارم می‌بینم یک‌عده تازه کار هستند که وارد کار و عمل شده‌اند درحالی‌که سابقا عملی (مبارزه‌ای) از آنها سر نزده است...».

۰۵
آذر

نایب‌رییس مجلس در صفحه اینستاگرامش به نامه اخیر رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گلستان که او را مورد انتقادات تندی قرار داده بود، واکنش نشان داد.

به گزارش خبرآنلاین، علی مطهری در صفحه اینستاگرام خود نوشت؛

جناب آقای احمدرضا احمدی
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گلستان

با اهداء سلام، نامه‌تان به خودم را خواندم. از این که فردی مانند شما ملبس به لباس روحانیت است و خود را دانش آموخته حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی دانشگاه می‌داند متأسف شدم. لازم است نکاتی را به عرض برسانم:

1-نوشته‌اید «بعد از دو جریان تروریسم و ماتریالیسم که به اندیشه زلال آیت‌الله مطهری آسیب زده‌اند من به این اندیشه آسیب زده‌ام» در حالی که برعکس است، استاد مطهری به ماتریالیسم و تروریسم آسیب وارد کرد نه آنها به اندیشه ایشان، و قضاوت این که من آسیب زده‌ام یا نه با مردم است و ظاهراً این هم مانند مورد اول برعکس است.

2-از محتوای نامه شما آشکار است که از اندیشه آن بزرگمرد آگاهی کافی ندارید و صرفاً خواسته‌اید از نام ایشان به عنوان یک ابزار استفاده کنید.

3- سخن از اهانت به امام رضا علیه‌السلام به میان آورده‌اید. آیا بیان مشروع بودن و احتمال شرکت حتی معصوم در برنامه‌ای که مثلاً یک شعر عرفانی حافظ را با نوای خوش بخوانند، اهانت به ساحت معصوم است؟ اشکال شما این است که امام معصوم را در پشت ابرها تصور می‌کنید نه الگو و نمونه و قابل پیروی که ما باید خود را مانند او بسازیم. در واقع خودتان پاسخ خود را داده‌اید، زیرا گله کرده‌اید که چرا مراجع تقلید بنده را تکفیر نکرده‌اند؟ پاسخ این است: به این دلیل که آنها مرجع تقلید و اسلام‌شناس‌اند، اگر بنا بود مانند شما باشند که دیگر مرجع نبودند.

4- نوشته‌اید که دستان خود را پس از مصافحه با من خواهید شست چون بنده را نجس می‌دانید. خیالتان را راحت کنم که من اصلاً با فردی مانند شما مصافحه نخواهم کرد تا نیاز به شستن دستهایتان باشد،‌بهتر است روح و روانتان را از حقدها و کینه‌ها و هواهای نفسانی بشویید.

5- گفته‌اید اگر امام(ره) بود حکمی شبیه حکم آن بانویی که در مقایسه با حضرت زهرا(س) گفته بود الگوی من اوشین است، ‌درباره من صادر می‌کرد. یقین دارم که برعکس است، اگر امام با این سخنان شما مواجه می‌شد و اظهارنظر را لازم می‌دید، قطعاً جناب‌عالی را به خاطر عوام‌فریبی و استفاده ابزاری از مقدسات توبیخ می‌کرد.

6-گفته‌اید «اگر در مقامی نباشم که شما را مستحق اعدام بدانم قطعاً نجس می‌دانم». این سخن شما آن مثل معروف را تداعی می‌کند که خدا فلان حیوان را شناخت که به او شاخ نداد. خوشحالم که حاکم شرع نیستید و الا اکثر مردم را تکفیر و اعدام می‌کردید. روحیه شما با گروه تکفیری صهیونیستی داعش سازگار است، خوب است به جای ماندن در استان گلستان به کمک آنها در موصل بشتابید که برادران شما در آنجا سخت در خطرند.
4/9/95
علی مطهری

۰۵
آذر

هر کس یتیمى از ما را که به سببِ در خفا و استتار بودن ما، به ما دسترسى ندارد سرپرستى کند و از علوم ما در اختیار وى بگذارد، خداوند فرماید: هزار هزار قصر در بهشت برایش بسازند.

 امام حسین علیه السلام فرمودند: هر کس یتیمى از ما را که به سببِ در خفا و استتار بودن ما، به ما دسترسى ندارد سرپرستى کند و از علوم ما که نصیب او شده است در اختیار وى بگذارد و او را راهنمایى و هدایت کند،

خداوند عزّ و جلّ فرماید: اى بنده کریم و غم خوار! من به کرم و بخشندگى از تو سزاوارترم.
اى فرشتگان من! به تعداد هر حرفى که به او آموخته است، هزار هزار قصر در بهشت ها برایش بسازید و از دیگر نعمت هایى که در خور این قصرهاست به آنها اضافه کنید.


متن حدیث:

الإمامُ الحُسَینُ علیه السلام: مَن کَفلَ لَنا یَتیما قَطَعَتهُ عَنّا مَحَبَّتُنا باستِتارِنا، فَواساهُ مِن عُلومِنا الّتی سَقَطَت إلَیهِ حتّى أرشَدَهُ و هَداهُ، قالَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ: أیُّها العَبدُ الکَریمُ المُواسِی، أنا أولى بِالکَرَمِ مِنکَ، اِجعَلوا لَهُ یا مَلائکتی فی الجِنانِ بِعَدَدِ کُلِّ حَرفٍ عَلَّمَهُ ألفَ ألفِ قَصرٍ، و ضُمُّوا إلَیها ما یَلیقُ بِها مِن سائرِ النِّعَمِ.

۰۵
آذر

بازیگر و کارگردان صاحب‎نام آمریکایی، اذان را یکی از زیباترین و مسحورکننده‌ترین اصوات در جهان دانست.
 

به گزارش تسنیم، مورگان فریمن، بازیگر و کارگردان صاحب‎نام آمریکایی می‌گوید اذان یکی از زیباترین و مسحورکننده‌ترین اصوات در جهان است.
 
مورگان فریمن 
 

فریمن که در حال تحقیق برای ساخت مستندی است که با کارگردانی و بازیگری وی در کانال نشنال جئوگرافی پخش می‌شود، این اظهارات را در گفت‌وگو با یک کارشناس دینی در مصر مطرح کرد.

وی از این کارشناس می‌پرسد که انتخاب مؤذن به چه صورتی انجام می‌گیرد و آیا مساجد برای برگزیدن شخص مورد نظر خود امتحان می‌گیرند؟

فریمن خود نیز سعی می‌کند «الله اکبر» ابتدای اذان را با صوت قرائت کند و با شوخی از کارشناس می‌پرسد آیا او را برخواهد گزید؟

به گزارش این بازیگر مطرحِ رنگین‌پوستِ آمریکایی مهر امسال نیز در مراسم عزاداری حسینیۀ الخویی در لندن، پایتخت انگلیس، حضور یافت.

سریال مستند تلویزیونیِ «داستان خدا با مورگان فریمن»، برای اولین بار در تاریخ 3 آوریل 2016 (15 فروردین 1395) پخش شد.

تاکنون 6 قسمت از این مستند پخش شده‌است که از جمله موضوعات آن می‌توان به زندگی پس از مرگ، معنای خدا، خلقت، شیطان و قدرت معجزات اشاره کرد.

حضور فریمن در میان شیعیان لندن و در مراسم عزای حسینی به مناسبت فرارسیدن ماه محرم الحرام، با واکنش گستردۀ مسلمانان در شبکه‌های اجتماعی مواجه شد.

مورگان فریمن، تاکنون چهار بار به عنوان بازیگر نامزد دریافت جایزۀ اسکار شده و در سال 2005 این جایزه را برای نقش مکمل مرد در فیلم «دختر میلیون دلاری» دریافت کرده‌ است.

وی جایزۀ یک عمر فعالیت هنریِ گلدن گلوب 2012 و همچنین خرس نقره‎ایِ جشنوارۀ فیلم برلین را برای بازیگری در فیلم «رانندگی برای خانم دیزی» دریافت کرده‌است.