ریپورتر

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۵۱۱ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

۰۵
دی

تحریم‌های سخت‌تر علیه بخش‌هایی در ایران، عدم تعامل با جمهوری اسلامی ایران و استفاده از تمام ابزارهای موجود برای مقابله با فعالیت‌های منطقه‌ای ایران از جمله خواسته‌های امضاکنندگان نامه ضدانقلاب به دونالد ترامپ است.

به گزارش فارس، شنبه‌شب، خبری توسط شبکه خبری فاکس‌نیوز منتشر شد که نشان می‌داد برخی از جریانات ضدانقلاب خارج‌نشین حامی براندازی جمهوری اسلامی ایران دست به ارسال نامه‌ای برای رئیس‌جمهور منتخب آمریکا زده و خواستار اعمال فشارهای بیشتر بر ایران شده‌اند. به نوشته فاکس‌نیوز، گروهک نفاق هم از محتوای این نامه حمایت کرده است.

در این نامه ضمن سرزنش دولت فعلی آمریکا به‌خاطر عدم حمایت از «فتنه 88»، داعش و جمهوری اسلامی ایران به عنوان دو روی یک سکه معرفی شده‌اند و تاکید شده داعش و جمهوری اسلامی هر دو باید «جایگزین» شوند. این نامه حملاتی را متوجه نیروهای جبهه انقلاب اسلامی نموده و از ترامپ خواسته تا در توافق هسته‌ای ۲۳ تیرماه ۹۴ بازنگری کند. تحریم‌های سخت‌تر علیه بخش‌هایی در ایران، عدم تعامل با جمهوری اسلامی ایران و استفاده از تمام ابزارهای موجود برای مقابله با فعالیت‌های منطقه‌ای ایران از جمله خواسته‌های امضاکنندگان نامه است.

۳۰ نفر از ضد انقلاب نامه فوق‌الذکر را امضا کرده‌اند که نام‌هایی چون احمد باطبی، فعال مشهور فتنه ۷۸، سیاوش صفوی، امیرحسن اعتمادی و سعید قاسمی‌نژاد از اعضای گروهک موسوم به دانشجویان لیبرال در میان آن‌ها هستند.

 گویا «میرزا آقاخان نوری» از خاک برخاسته باشد و روح خیانت و وطن فروشی را در روح این جماعت دمیده باشد؛ یا «حاج ابراهیم خان کلانتر» به آن‌ها خیانتکاری را الهام کرده باشد، یا روح «خالو قربان خائن» در کالبدشان حلول کرده باشد یا دریوزگی از خارجی را از «فضل‌ا... زاهدی» آموخته باشند یا... هرچه هست، وطن‌فروشی در جماعت مزبور به حد اکمال رسیده که تحریم کشور خود را از سردمدار آتی آمریکا تمنا می‌کنند و او را می‌خوانند تا با هرچه در توان دارد و هر ابزاری که در دست دارد، جلوی ایران را در منطقه بگیرد!

این جماعت حتی نمی‌دانند که  دولت فعلی آمریکا، به همراه متحدینش در منطقه، هر آنچه در توان داشت به‌کار برد تا دست ایران از محور مقاومت کوتاه کند، اما همین پنج‌شنبه‌شب گذشته بود که خبر آزادی حلب در گوش‌ها پیچید. امثال همین جماعت، همه تلاش خود را کردند که محور مقاومت را به جنایت علیه بشریت در جریان آزادسازی حلب متهم کنند و از کنار سربریدن‌های تروریست‌های تکفیری به راحتی عبور کردند.

در این میان، خود البته حتما واکنش‌های مردم را در شبکه‌های اجتماعی به نامه‌نگاری وقیحانه خود دیده‌اند. نه فقط حامیان نظام جمهوری اسلامی که حتی برخی افرادی که با نظام رابطه چندان خوبی هم ندارند، حملات گسترده‌ای را متوجه آن ۳۰ نفر و حامیانشان کردند و با تمام توان از خجالتشان درآمدند؛ پیام‌هایی که هنوز در توئیتر و دیگر شبکه‌های اجتماعی قابل مشاهده هستند. در توئیتر برای پاسخ به جماعت وطن‌فروش، هشتگ خاصی هم به راه افتاد.

در گذشته شاید برخی از امضاکنندگان نامه تحریم ایران به ترامپ، خود را فعال مدنی و حامی حقوق بشر نشان می‌دادند اما حداقل خوبی چنین رفتارهایی آن است که چهره فروخفته زیر خروارها پروپاگاندا را بی‌پرده برون می‌فکند و بوی تعفنی را که با عطرهای «فرانسوی» پوشیده داشته بودند را به مشام‌ عامه می‌رساند. آنهایی که روزی پیراهن خونی بر دست، مدعی خون‌خواهی بودند، اکنون با تشویق ترامپ به تحریم کشورشان، خون مردمشان را آشکارا می‌مکند.

و البته این چنین فاش نامه‌نگاری کردن، بلاهت این جماعت را نیز می‌رساند. بوده‌اند کسانی که پیش از اینها، خواستار تحریم ایران شده باشند اما نه چنین رسوا، بلکه از طرقی دیگر و پنهان‌تر.

۲۷
آذر

مدیرمسئول نشریه 9 دی در دومین نامه خود به رئیس جمهور نوشت:مگر ثروت دو وزیر محترم، چقدر است که در طول سه سال گذشته، نتوانسته اند لیست آنها را تهیه و به قوه قضائیه ارائه دهند؟ این دو وزیر چرا از ارائه محرمانه لیست اموال خود به قوه قضائیه واهمه دارند؟

به گزارش فارس، دومین نامه حمید رسایی نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خطاب به رئیس جمهور درباره « اموال وزرای دولت یازدهم» منتشر شد.
در این نامه آمده است: جناب آقای روحانی، بیش از دو هفته قبل در خصوص بر زمین ماندن یکی از مهمترین اصول قانون اساسی، نامه ای خطاب به حضرتعالی نوشتم. در این نامه با توجه به اعلام معاون اول قوه قضائیه مبنی بر اینکه دو وزیر کابینه شما علی رغم گذشت بیش از سه سال، هنوز به اصل 142 قانون اساسی عمل نکرده و از ارائه لیست اموال خود و خانواده شان به قوه قضائیه خودداری می کنند، از شما به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی، درخواست کردم تا وزرای خود را ملزم به اجرای قانون اساسی نمایید.
در این نامه تاکید شده است: همچنین با تاکید نوشتم که برای ملت ایران در کنار پرداخت های نجومی دولت، سئوال است که مگر ثروت دو وزیر محترم، چقدر است که در طول سه سال گذشته، نتوانسته اند لیست آنها را تهیه و به قوه قضائیه ارائه دهند؟ این دو وزیر چرا از ارائه محرمانه لیست اموال خود به قوه قضائیه واهمه دارند؟ اساسا برای مردم سئوال شده که این دو وزیر، مسئولیت کدام وزارتخانه ها را به عهده دارند که سرشان اینقدر شلوغ است حتی نمی توانند لیست اموالشان را در یک ورقه A4 بنویسند؟!
در این نامه آمده است: آقای روحانی! مطابق اصل 113 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حضرتعالی «مسئول اجرای قانون اساسی» در حوزه عملکرد خودتان هستید. وقتی از اجرای اصلی که در اختیار خودتان است عاجزید، چطور توقع دارید مردم  برای اجرای دیگر اصول قانون اساسی، مجددا به شما اعتماد کنند و رأی بدهند؟
«آقای روحانی! صراحت اصل 142 قانون اساسی تاکید می کند که اموال مسئولان عالی کشور از جمله وزرای دولت، قبل و بعد از خدمت باید رسیدگی شود تا بر خلاف حق افزایش نیافته باشد. فلسفه گنجاندن چنین اصلی با توجه به دسترسی مسئولان عالی رتبه کشور به رانت اخبار و اطلاعات اقتصادی و قدرت نفوذی که به دلیل جایگاه خود دارند، مراقبت از سوءاستفاده مسئولان از موقعیتی است که در آن قرار دارند. با این حساب وقتی دو وزیر کابینه که باید سه سال و نیم قبل، لیست اموالشان را اعلام می کردند، از این کار خودداری کرده اند، طبیعی است که برای مردم این سوءظن پیش بیاید که حتما پای رانت خوری و سوءاستفاده ای در میان است!»
در بخش دیگری از این نامه آمده است: سئوال دیگری که ذهن هر شنونده‌ای را خراش می دهد این است که تعلل رئیس جمهور در برخورد با این دو وزیر چه معنا دارد؟ آیا رئیس جمهور از الزام دو وزیر متخلف و قانون شکن که از ارائه لیست اموال و دارایی هایشان خودداری می کنند، عاجز است؟ اگر آقای روحانی با این رفتار قانون شکنانه و شبهه انگیز دو وزیر خود مخالف است، چرا هیچ برخوردی با آنها صورت نمی گیرد؟ سئوال مهم دیگر این است که آیا این دو وزیر، در تأمین هزینه های انتخاباتی سال بعد نقشی دارند که از چنین مصونیتی برخوردارند؟

۱۶
آذر

عضو پیشین کمیسیون برجام مجلس شورای اسلامی با بیان این‌که مسؤولان کاخ‌نشین باید به مردم بگویند از کجا پول آورده‌اند گفت: زندگی هر مسؤولی را که بررسی کردم، در خوش‌بینانه‌ترین حالت دیدم که از رانت استفاده کرده است.

به گزارش فارس، علیرضا زاکانی در دانشگاه شیراز در جمع دانشجویان اظهار داشت: آن مسؤولانی که روزی نان برای خوردن نداشتند و امروز در کاخ می‌نشینند، باید به مردم بگویند که از کجا این پول‌ها را آورده‌اند.

وی با اشاره به فقر و فساد حاکم بر کشور گفت: 30 هزار کارتن‌خواب در تهران شب را به صبح می‌رسانند و این ننگی برای جامعه ما است.

زاکانی که در جمع دانشجویان دانشگاه شیراز سخن می‌گفت، ادامه داد: اگر امروز به کمک رهبر انقلاب نرویم و حرف ایشان را که فرمودند در برابر اشرافیت و قدرت و ثروت به پا برخیزید، عملی نکنیم مطمئن باشید که این ظلم روزبه‌روز افزایش خواهد یافت.

نماینده پیشین مردم تهران در مجلس شورای اسلامی افزود: ریشه بیشتر فسادهای موجود در کشور رانت است و عناصری که حیا و آبرویی ندارند با همدستی عوامل قدرت و ثروت، اموال مردم را چپاول می‌کنند.

* دانیال‌زاده 2 هزار و 300 میلیارد تومان بدهکار بانکی است

وی با اشاره به بررسی چند پرونده فساد، گفت: آقایان می‌آیند و آمار می‌دهند که 700 هزار شغل ایجاد کردیم و زمانی می‌رویم و بررسی می‌کنیم با وام‌هایی مواجه می‌شویم که به کسانی با عنوان صنعت‌گر داده‌اند.

زاکانی ادامه داد: این به‌اصطلاح صنعت‌گر این وام‌ها را می‌گیرد و در تهران برج‌هایی می‌سازد که یک واحد آن 51 میلیارد تومان فروخته می‌شود! و یا شخصی به‌نام دانیال‌زاده که 2 هزار و 300 میلیارد تومان بدهکار بانکی است.

این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: اصل تولید در کشور مخدوش شده و امکانات مملکت را به یغما برده‌اند و یک‌شبه میلیاردها تومان پول مردم و بیت‌المال را به جیب زده‌اند.

سخنان زاکانی که با تشویق حاضران همراه بود، با اشاره به اینکه وی در ابراز این حرف‌ها دولت خاصی را مدنظر ندارد، متوجه دانشجویان شد و بیان کرد: چرا امروز دانشجو در برابر این‌همه فساد و نابرابری سکوت کرده است؟

زاکانی با اشاره به سابقه دانشجویی خود گفت: ما هیچ‌‌گاه در برابر مسائلی که می‌دانستیم باید اعتراض کنیم سکوت نکردیم و دانشجوی انقلابی بداند که گوش‌به‌فرمان رهبری باید در برابر ظلم و بی‌عدالتی بایستد.

وی افزود: ما به دولت‌ها کاری نداریم بلکه به خروجی دولت‌ها توجه داریم و فساد از جانب هر دولتی که باشد محکوم است و مردم باید بدانند در جامعه‌ای که حتی معصوم حکومت می‌کرد زمانی از وی حمایت نکردند، سر در چاه کرد.

این نماینده پیشین مجلس با اشاره به اهمیت قانون اساسی در جلوگیری از ایجاد رانت و فساد، اظهار داشت: تمام دولت‌ها باید نسبت خود را با قانون اساسی مشخص کنند و معلوم شود چرا قانون اساسی در این کشور خاک می‌خورد.

زاکانی گفت: اگر قانون اساسی در مملکت پیاده شود همگان را سر جای خود خواهد نشاند و جنبش دانشجویی باید همیشه اجرای درست قانون اساسی را از دولت‌ها مطالبه کند.

نماینده پیشین مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به متلاشی شدن خانواده‌ها در مملکت به علت فقر و تنگدستی، خاطرنشان کرد: چرا عده‌ای طوری برای کشور برنامه‌ریزی می‌کنند که خروجی آن به بار آمدن فقر و فلاکت برای خانواده‌ها است.

وی افزود: هزینه‌ای که امروز صرف جلوگیری جرم و بزه‌کاری در جامعه می‌شود، چرا نباید صرف اشتغال برای جوانان شود؟ مگر داشتن شغل حق مردم نیست؟

زاکانی خطاب به دانشجویان گفت: مسؤولان را به دانشگاه بیاورید و از آن‌ها سؤال کنید که اموال خود را از کجا آورده‌اند و جنبش دانشجویی در این زمینه باید پیشرو باشد.

* برجام یک سند تودرتوی آمریکایی است

این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در ادامه به بحث برجام اشاره کرد و گفت: برجام یک سند تودرتوی آمریکایی که توسط آن‌ها نوشته ‌شده بود و روحانی و لاریجانی تصمیم گرفتند برجام را تصویب کنند.

وی با اشاره به اینکه واقعیت‌های برجام را 1.5 سال پیش مطرح کرده بود اظهار داشت: ما در مجلس برجام را به متخصصان کشور دادیم و بررسی کردیم و واقعیت‌ها را همان موقع گفتیم.

زاکانی افزود: باوجوداینکه بسیاری از شروط رهبری در برجام انجام نشد امروز ما باید با وحدت و همدلی به دولت کمک کنیم تا برود و حق ما را از آمریکا بگیرد و در چنین شرایطی نباید تفرقه ایجاد کنیم.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به جنبش دانشجویی گفت: دانشجو باید بداند که در مملکت قرار است چه اتفاقی بیفتد نه اینکه تصمیم‌ها گرفته و پس از سال‌ها کتمان کاری مسائل آشکار شود.

نماینده پیشین مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: دانستن حق دانشجو است و نباید باعجله سندی را تصویب کنیم که بعد از مدت‌ها معلوم می‌شود که چه آسیبی به کشور زده‌ایم.

زاکانی با اشاره به جناح‌بازی‌های مرسوم در کشور نیز گفت: کلاه بزرگی بر سر ما گذاشته‌اند و با بازی‌های جناحی سرگرممان کرده‌اند و وظیفه ما این است که با مفاهیم کار داشته باشیم نه به اسم جناح‌ها و با خط و خطوط نباید کار داشت.

 * در قرارداد با بوتاش ترکیه 6.3 میلیارد دلار ضرر کردیم

وی با اشاره به قرارداد کرسنت، برجام و سایر قراردادهای مشابه اظهار داشت: زمانی به محتوای این قراردادها مراجعه کردیم متوجه شدیم میلیاردها دلار در این قرارداد ضرر کرده‌ایم که یک‌قلم آن 6.3 میلیارد دلار بود که در قرارداد بوتاش به ترکیه دادیم.

نماینده پیشین مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: مهم نیست که چه کسی قراردادها را امضا می‌کند اما محتوای قراردادها اهمیت دارد که ضررش از جیب مردم پرداخت می‌شود و کشور ترکیه به خاطر اشتباه در قرارداد برای بار دوم ایران را محکوم کرد.

زاکانی همچنین با اشاره به رقابت دولت با مردم در حوزه اقتصاد گفت: چرا دولت 38 سال رقیب مردم در اقتصاد شده و همین فسادها به دلیل این رقابت ناصحیح است.

وی گفت: باید هوشیار باشیم و مردم‌سالاری دینی را در کشور پیاده کنیم و زمانی این میسر می‌شود که عدالت در جامعه پیاده شود.

۰۷
آذر


به گزارش تسنیم، کانال تلگرامی آیت‌الله منتظری با انتشار متنی از محکومیت احمد منتظری در دادگاه ویژه روحانیت خبر داد.

مشروح این متن به شرح ذیل است:

باسمه تعالی

پیرو پخش فایل صوتى آیت الله منتظرى درباره #اعدامهای_تابستان_1367 پس از احضار و بازجویی های مکرر حجة الاسلام والمسلمین احمد منتظرى و نیز تشکیل دادگاه و ارائه دفاعیه، ایشان در تاریخ ١٣٩٥/٩/٧به دادسراى ویژه روحانیت قم احضار و حکم دادگاه به وى ابلاغ گردید.

بر اساس این حکم آقای احمد منتظری به اتهام اقدام علیه امنیت ملى به تحمل 10 سال حبس تعزیرى و به جهت انتشار فایل صوتى داراى طبقه بندى سرى به تحمل ده سال حبس تعزیرى و به اتهام تبلیغ علیه نظام به تحمل یک سال حبس تعزیرى جمعاً به تحمل ٢١ سال حبس تعزیرى محکوم شده است.

در ادامه حکم آمده: لکن با توجه به ارزش و حرمت خون برادر شهیدش و با عنایت به سن و سال و وضعیت خاص وى و فقد سابقه محکومیت کیفرى، با احصاء میانگین حداقل و حداکثر مجازاتها در مقام اجراء فقط ٦ سال از حبسهاى مورد حکم اجراء می‌گردد.

و نظر به اینکه مجموع اقدامات متهم خلاف شأن روحانیت تشخیص داده شد، متهم را به خلع لباس روحانیت محکوم می نماید؛ و با توجه به انتساب به خانواده شهید، خلع لباس ایشان به مدت ٣ سال تعلیق می گردد.

این حکم تا 20 روز از تاریخ ابلاغ، قابل تجدیدنظرخواهى در محاکم دادگاه ویژه روحانیت می باشد.

۰۵
آذر

نایب‌رییس مجلس در صفحه اینستاگرامش به نامه اخیر رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گلستان که او را مورد انتقادات تندی قرار داده بود، واکنش نشان داد.

به گزارش خبرآنلاین، علی مطهری در صفحه اینستاگرام خود نوشت؛

جناب آقای احمدرضا احمدی
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گلستان

با اهداء سلام، نامه‌تان به خودم را خواندم. از این که فردی مانند شما ملبس به لباس روحانیت است و خود را دانش آموخته حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی دانشگاه می‌داند متأسف شدم. لازم است نکاتی را به عرض برسانم:

1-نوشته‌اید «بعد از دو جریان تروریسم و ماتریالیسم که به اندیشه زلال آیت‌الله مطهری آسیب زده‌اند من به این اندیشه آسیب زده‌ام» در حالی که برعکس است، استاد مطهری به ماتریالیسم و تروریسم آسیب وارد کرد نه آنها به اندیشه ایشان، و قضاوت این که من آسیب زده‌ام یا نه با مردم است و ظاهراً این هم مانند مورد اول برعکس است.

2-از محتوای نامه شما آشکار است که از اندیشه آن بزرگمرد آگاهی کافی ندارید و صرفاً خواسته‌اید از نام ایشان به عنوان یک ابزار استفاده کنید.

3- سخن از اهانت به امام رضا علیه‌السلام به میان آورده‌اید. آیا بیان مشروع بودن و احتمال شرکت حتی معصوم در برنامه‌ای که مثلاً یک شعر عرفانی حافظ را با نوای خوش بخوانند، اهانت به ساحت معصوم است؟ اشکال شما این است که امام معصوم را در پشت ابرها تصور می‌کنید نه الگو و نمونه و قابل پیروی که ما باید خود را مانند او بسازیم. در واقع خودتان پاسخ خود را داده‌اید، زیرا گله کرده‌اید که چرا مراجع تقلید بنده را تکفیر نکرده‌اند؟ پاسخ این است: به این دلیل که آنها مرجع تقلید و اسلام‌شناس‌اند، اگر بنا بود مانند شما باشند که دیگر مرجع نبودند.

4- نوشته‌اید که دستان خود را پس از مصافحه با من خواهید شست چون بنده را نجس می‌دانید. خیالتان را راحت کنم که من اصلاً با فردی مانند شما مصافحه نخواهم کرد تا نیاز به شستن دستهایتان باشد،‌بهتر است روح و روانتان را از حقدها و کینه‌ها و هواهای نفسانی بشویید.

5- گفته‌اید اگر امام(ره) بود حکمی شبیه حکم آن بانویی که در مقایسه با حضرت زهرا(س) گفته بود الگوی من اوشین است، ‌درباره من صادر می‌کرد. یقین دارم که برعکس است، اگر امام با این سخنان شما مواجه می‌شد و اظهارنظر را لازم می‌دید، قطعاً جناب‌عالی را به خاطر عوام‌فریبی و استفاده ابزاری از مقدسات توبیخ می‌کرد.

6-گفته‌اید «اگر در مقامی نباشم که شما را مستحق اعدام بدانم قطعاً نجس می‌دانم». این سخن شما آن مثل معروف را تداعی می‌کند که خدا فلان حیوان را شناخت که به او شاخ نداد. خوشحالم که حاکم شرع نیستید و الا اکثر مردم را تکفیر و اعدام می‌کردید. روحیه شما با گروه تکفیری صهیونیستی داعش سازگار است، خوب است به جای ماندن در استان گلستان به کمک آنها در موصل بشتابید که برادران شما در آنجا سخت در خطرند.
4/9/95
علی مطهری

۲۴
آبان

آیت الله هاشمی رفسنجانی در مصاحبه مفصلی با روزنامه آرمان به سوالات متعددی پاسخ داده است.

بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:

 چه راهکاری را توصیه می‌کنید که رئیس جمهور باید در این مدت باقی‌مانده تا انتخابات انجام دهند که بتوانند رای بالاتری نسبت به سال ۹۲ بیاورند؟

 در انتخابات دور اول، آقای روحانی با همان شخصیت و با همان روحیه خودشان، توانست اکثریت را کسب کند. بدون اینکه هیچ قدرت رسمی پشتوانه ایشان باشد، رای آورد. آن روحیه از ایشان گرفته نشده، بلکه تقویت شده و عملا هم در میدان است و در عمل هم متوجه‌اند که کارها باید جدی‌تر دنبال شود. البته موانعی هم دارند که خیلی خوب و زود برطرف می‌کنند. منتها ایشان آن شهامت را دارد تا آن جایی که مصالح کشور ایجاب می‌کند، افکار خودشان را ارائه بدهد و با همین سبک کار می‌کند.

الان مهم‌ترین موضوعی که مردم انتظار دارند،پرداختن بیشتر به اشتغال است و باید به گونه‌ای رکود را حل و به صورتی اشتغال ایجاد کنند. این دو با هم هستند. اتفاقا امکان خوبی هم برای این کار بود و من تا به حال در سخنرانی‌هایم گفته‌ام و در اوایل کار دولت یازدهم، در جمع بزرگی از مسئولان کشور که در وزارت کشور جمع شده بودند هم گفتم. من گفتم بعد از اتمام کار دولت دهم، نصف کارخانه‌هایمان یا تعطیل هستند یا خیلی ضعیف کار می‌کنند. بنابراین تولید‌مان کم است. طبعا مصرف وجود دارد. واردات نتیجه کار دولت قبل بوده که به خاطر درآمدهای نفتی این کار را کردند. در آن زمان گفتم اینکه آنها چه فلسفه‌ای داشتند، من نمی‌دانم که چرا این کار را کردند. بعضی شهرک‌هایی که چند هزار واحد در آنها کار می‌کردند، شبیه قبرستان شدند و روشن نیستند و خیلی از جاها خاموش هستند. بعضی واحدهای بزرگ با ضرر کار می‌کنند که از قبل به این حالت درآمده بودند. گفتم: آنهایی که تعطیل شدند، کارکنانشان هم بیکار شدند و تا مدتی حقوق بیکاری می‌گیرند، اما بعدا بیکار می‌شوند و مشکلات دارند و باید کارهای انگلی کنند. گفتم: الان برای شما این امکان هست و نقدینگی هم در حال خفه کردن کشور است. بانک‌ها هم نمی‌توانند نقدینگی‌شان را راکد بگذارند. بانک‌ها به مردم سود می‌دهند و مردم هم سپرده‌هایشان را در بانک‌ها می‌گذارند. چون بانک‌ها با هم رقابت دارند، به حساب جاری هم سود می‌دهند تا مردم در آنجاها حساب باز کنند. بانک‌ها باید لااقل یک مقدار بیشتر از سودی که می‌دهند، سود ببرند، لذا پولشان نمی‌خوابد. پس مشتری‌هایشان چه کسانی هستند؟ تولیدگرها که نیستند. پس چه کسانی هستند؟ یک عده می‌توانند قاچاقچی‌ها باشند. قاچاقچی‌ها به هر قیمتی که پول بدهند، پول را می‌گیرند.اجناس بدون کیفیت را وارد کردند و بازار پر شد. آنها هر نوع جنسی را وارد کردند و هنوز هم وارد می‌کنند. یک عده هم هستند که کارهایی را بلدند. یعنی زمینه‌اش را در بازار فراهم می‌کنند که یک بار روی سکه، یک بار زمین، یک بار روی ساختمان و از این نوع کارها، سرمایه گذاری می‌کنند و از پول‌هایی که می‌گیرند، می‌توانند سودشان را خوب پس بدهند. البته این نوع کارها به درد مردم نمی‌خورد، اما بانک‌ها مشتری‌های خوبی پیدا کردند و به آنها می‌دهند. حتی خودشان در بعضی جاها سرمایه گذاری می‌کنند و با اینها شریک می‌شوند. این چیزهایی است که من می‌دانم و می‌دانستم.

برای حل این مشکل چه باید کرد؟

بالاخره بانک‌ها یا مستقیما دولتی هستند یا بانک مرکزی بر همه مدیریت دارد و دولت می‌تواند حکمی صادر کند و بگوید مثلا این درصد از پول‌ها باید به تولید داده شود. یا مثلا در مرحله اول به کارخانه‌های تعطیل شده، وام مناسب بدهید. اما چون همه این کارخانه‌ها معوقه دارند، نمی‌توانند وام بگیرند و روی معوقه‌شان هم سود می‌آید. نتیجه نهایی این می‌شود که اینها ورشکسته می‌شوند و نمی‌توانند پول بانک را هم پس بدهند. گفتم: بیایید زودتر خودتان را نجات بدهید و کار اینها را راه بیاندازید. به اینها وام و مهلتی بدهید که کارخانه‌هایشان راه بیفتد و تولیداتشان به بازار بیاید و درآمد داشته باشند و بعد وام را به صورت قسطی می‌پردازند. به علاوه اگر دولت بخواهد کمکی بکند، به اینها کمک کند. از آن طرف هم شما باید برای بازار مصرف تولیداتشان کار کنید و جلوی قاچاق را بگیرید و به هر نحوی صادرات را تقویت کنید که آنها صادرات داشته باشند و با رقبایشان رقابت کنند. برای آنها مثال زدم. البته بحث زیاد شد.

این مساله را با رئیس جمهور در میان گذاشته‌اید.

به آقای روحانی گفتم و ایشان پذیرفت و آقای مسعود نیلی مشاور اقتصاد کلانش را به اینجا فرستاد که بحث کنیم. آقای نیلی آمد و مثلی زد و گفت: من بانک‌ها را به استخری تشبیه می‌کنم که یک مقدار آب از مبادی مختلف وارد آن می‌شود و شیرهایی پایین هست که آب را خارج می‌کند و براساس ورودی و خروجی تعادل ایجاد می‌شود. اگر شما شیرهای زیادی را باز کنید، بانک‌ها خالی می‌شوند و در استخر آبی نمی‌ماند. من گفتم: وقتی شیرها را باز می‌کنید، پول به کجا می‌رود؟ این پول‌ها دست شخص یا گروهی می‌رسد. آنها پول را چه کار می‌کنند؟ پول را دوباره به بانک می‌آورند. جای دیگری ندارد که ببرند. اگر هم بخواهند ساختمان‌سازی کنند، پولش را باید وارد بانک کنند و اگر هم بفروشند، پول را باید وارد بانک کنند. هر کاری که انجام شود، باید پول را وارد بانک کند و ۲۰ درصد سود اضافه می‌آید. الان کسی پول را در گاوصندوق نگه نمی‌دارد که سالی ۲۰ درصد افت کند. پس هیچ وقت استخرتان خالی نمی‌شود و سرریز می‌شود و باید پول‌ها را در جایی ببرید که کاری ایجاد و کالا تولید کند و جوان‌ها کار کنند و درآمد بیشتری داشته باشند. گاهی هم خرج‌هایی مثل یارانه‌ها دارید و یا باید صادرات را تقویت کنید.

آقای نیلی از توضیحات شما قانع شدند.

آقای نیلی دو جلسه آمد و احتمالا خودش قانع شد. چون از اول سال امسال این سیاست در حال اجرا شدن است و اگر اعدادی که می‌گویند، باشد، باید امیدوار باشیم. اما اگر سه سال قبل این کار را کرده بودیم، الان همه کارخانه‌هایمان تولید انبوه داشتند و صادرات داشتیم و می‌توانستیم ارزان تر هم بدهیم. از طرف دیگر دستاورد مهم‌تری که می‌توانست برای ما پیش بیاورد، اشتغال است. اگر کارخانه‌ها فعال باشند، به جوان‌های تحصیلکرده نیاز پیدا می‌کردیم. یک مورد دیگر هم دو سال قبل در سیاست‌های برنامه ششم تصویب کردیم وگفتیم: الان طرح‌هایی دارید که نیمه‌کاره مانده و هر سال هم گران‌تر می‌شود و سرمایه‌ای که خرج کردید، تباه می‌شود. شما این طرح‌ها را به مردم واگذار و اعلام کنید و مزایده بگذارید. مثلا خط مترو که بیشتر شهرداری‌ها انجام می‌دهند یا راه‌آهن یا طرح‌های آبی و خیلی از طرح‌های بزرگ داریم که نیمه‌کاره مانده‌اند و این وضع دارد خطرناک می‌شود. این طرح‌ها را به مردم بدهیم تا اداره کنند. در آن زمان این پول به سمت این کارها می‌رود و سودبخش هم می‌شود. در دوره خودمان هر طرحی را که به دیگران دادیم، الان سودبخش است و کار می‌کند. این پیشنهاد را دو سه سال پیش دادم که امسال شروع کردند. این طور که آقای نعمت‌زاده به من می‌گفت، تا به حال دوازده هزار واحد پول گرفتند و بانک‌ها هم قانع شدند و قرارداد محکمی بستند. بر نحوه هزینه پول هم نظارت می‌شود تا در همان سمت مصرف شود که کارها سامان بگیرد. اگر در این چند ماه باقیمانده به نتیجه برسد، نتیجه آن را مردم می‌فهمند. چون این طرح‌ها در سراسر کشور است.

رقبای آقای روحانی از برخی موضوعات که مردم درگیر آنها هستند، سوءاستفاده سیاسی می‌کنند.

به نظرم، رقبای آقای روحانی از موجودین و شخصیت‌های شناخته شده،نمی‌توانند در برابر رای ایشان مقاومت کنند. اکنون معتدلین و اصلاح‌طلب‌ها با یک مجموعه در انتخاب‌ها شرکت می‌کنند و مردم هم ذاتا معتدل هستند و مردم افراطی خیلی کم داریم. افراطی‌ها در کار سیاسی شعار می‌دهند. من فکر می‌کنم ظرفیت رای آقای روحانی از همه بیشتر است. البته هر کسی آمادگی دارد می‌تواند بیاید، با هیچ‌کس خصومتی وجود ندارد. ما می‌خواهیم از بین نامزدها، رئیس جمهور خوبی دربیاید که بتواند خدمت بکند. ولی اگر افراطی‌ها بخواهند بیایند، وضع بد می‌شود.

شما چهار، پنج ماه قبل به صراحت از آقای روحانی حمایت کردید. معمولا جنابعالی از کسی که قصد حمایت دارید در شرایط و زمان خاصی اعلام می‌کنید. اما این بار خیلی زود از ایشان حمایت کردید، علت چه بود؟

گفتم، آقای روحانی در دوره دوم بهتر می‌تواند کار کند. چون موانع را با برجام از جلوی پایش برداشته، تجربه لازم را کسب کرده، به نیازها توجه کرده، به امکانات بیشتری رسیده است و باید نتیجه را در دوره دوم ایشان ببینیم. این دوره در حال پر‌کردن چاله‌چوله‌هاست. باید به دور دوم برسیم. البته این حرف من، حمایت هم بود. چون ایشان را اصلح می‌دانم.

برخی کارشناسان معتقدند درتیم اقتصادی دولت همه سردار هستند و درمیان آنها سرلشگر نیست. یعنی هماهنگی لازم را در بحث‌های اقتصادی باهم ندارند. در صورتی که نیروهای توانمندی هستند.

من این نظر را قبول ندارم. خود آقای روحانی اگر جدی و پشت سر اینها باشد، به حرف‌ها گوش می‌دهند. در زمان خود من این‌گونه بود و حل مشکلات کشور آن هم پس از جنگ آسان نبود. من شب و روز با اینها تماس داشتم و نمی‌خواستم که فقط ملاقات باشد که حرف بزنیم. در هر جا اشکالی می‌دیدم، تلفنی می‌گفتم. هر وزیر، مدیر و یا استاندار،اگر کاری داشت، می‌توانست تلفنی با من تماس بگیرد. من دایما با مدیران بالایی خودم در تماس بودم. رئیس‌جمهور باید بتواند خوب امور را اداره کند و چرخ کشور را بچرخاند. اگر راه و برنامه مشخص باشد، عملی است. الان من روی افراد نظر خاصی ندارم.

چرا با این همه گشایش که صورت گرفته، در داخل بر طبل مخالفت با برجام کوبیده می‌شود؟

آنها فقط صدای‌شان بلند است. اما مردم احساس می‌کنند که این‌گونه نیست. الان شما هر کاری را مثال بزنید، دیگر مشکل آن‌گونه و مثل سابق نداریم. ما برد بزرگی کردیم. اگر ما تا به حال از نظر هسته‌ای پیشرفت داشتیم، این پیشرفت در دنیا رسمیت نداشت. اما اکنون دنیا ما را با این صنعت شناخته است و ما در این باشگاه هستیم. حتی از لحاظ علمی، هم برد کردیم. الان آژانس باید در هر جایی که کمبود داریم، به ما کمک کند. ما از اول تا به حال، هفتصد تن کیک زرد داشتیم که مصرف کردیم. آن را از آفریقای‌جنوبی گرفته بودیم. البته در آنجا معدنی را در نامیبیا شریک هستیم، اما به خاطر همین تحریم‌ها، سهم ما را به ما نمی‌دادند و از آنجا هم خیلی طلبکار هستیم. می‌توانیم اورانیوم تولید کنیم و به قیمت خوب بفروشیم. این کار هم شروع شده است. می‌توانیم آب سنگین تولید کنیم و بفروشیم و بهترین مشتری‌هایمان هم آمریکا و روسیه هستند. بقیه هم می‌خواهند. آب سنگین ما با کیفیت بسیار بالاست و همه قبول دارند. تحقیقات ما مشکلی ندارد و داریم تحقیقات را ادامه می‌دهیم، در حالی که کار ما ابتدایی بود و الان به یک کار حرفه‌ای تمام عیار رسیده‌ایم.

بالاخره این صداها که می‌فرمایید روی افکار عمومی تاثیر دارند. می‌گویند گفتید برجام انجام شود وضع معیشت مردم خوب می‌شود. این حرف را به نقطه‌ای می‌برند که پایگاه رای است تا رای آقای روحانی کم شود.

اینها فریب‌کاری است. از ابتدا گفته شد که بعد از اینکه برجام پذیرفته شد، ظرف دو یا سه ماه همه چیز انجام نمی‌شود. مگر می‌شود تحریم‌های چندین ساله و آثار شوم آن ظرف مدت کوتاهی، برطرف شود؟ اکنون دست ما آن‌قدر باز شده که هر چه را بخواهیم از خارج بخریم، می‌خریم و می‌آوریم و هر کارخانه‌ای که قطعه ندارد، دیگر تعطیل نمی‌شود و می‌تواند قطعه را وارد کند. می‌توانیم مواد اولیه ضروری را بیاوریم و می‌توانیم صادرات کنیم و بیمه‌ها هم همه چیز را بیمه می‌کنند. خیلی تفاوت کرده است. حرف‌های منفی که زده می‌شود، درست نیست. مثلا تجار کالایی را که می‌خواستند بیاورند، گران‌تر تمام می‌شد که به خاطر همین تحریم‌ها بود. چون تیم رسانه‌ای قوی‌ای سیاست‌های دولت و نتایج برجام را تبیین نمی‌کند و صداوسیما هم که این‌گونه تبلیغ می‌کند که آقای روحانی از آن تعبیر به صداوسیمای میلی کردند، واقعیت‌ها دقیق گفته نمی‌شود.

همین تندروها و دلواپس‌ها برای تخریب شما همیشه بودند، اخیرا دو بحثی که یکی را توضیح دادید و یکی را تکذیب کردید، یکی بحث تقویت بنیه‌ دفاعی نظامی و یکی هم مثال ژاپن و آلمان بود. منظورتان از این دو موضوع دقیقا چه بود.

خیلی جواب دادیم و اینها هم بنا ندارند که حقیقت را بپذیرند. باز هم نکته‌ای در می‌آوردند و می‌گویند. اولا از نظر بنیه‌ نظامی، هیچ‌کس به اندازه‌ من برای توسعه‌ صنعت نظامی کار نکرده است. در جنگ که بودیم، بسیاری از نیازهای صنایع نظامی‌ را تامین کردم. آن قدر CNC و مواد اولیه و هر چه فکر می‌کنید، آوردیم و ماشین‌آلاتی که ما در صنعت نظامی داشتیم، عظمت دارند. به گونه‌ای شد که بعد از جنگ، کمبود کشور را با تولید نیازهای مصرفی مردم جبران می‌کردند. ثانیا اصلا در ایران، پس از انقلاب موشک سابقه نداشت. ما هیچ موشکی تولید نمی‌کردیم. در بحبوحه دفاع مقدس، ابتدا یک نمونه موشک را از لیبی گرفتیم. ارزش آن را در جنگ فهمیدیم. یک موشک می‌زدیم، دل مردم محکم می‌شد. بعد کرم ابریشم را از چین گرفتیم. درحال حاضر همه‌ اینها را تولید می‌کنیم. تکنولوژی را ‌آوردیم. حتی جهاد سازندگی اولین موشک هفتاد کیلومتری ما را ساخت که در جاده کرج در یک محله کوچک این کار را کردند. همه‌ اینها در زمان دفاع مقدس و زیر نظر من انجام شد. محسن(فرزندآیت ا...هاشمی) در کانادا در حال گذراندن دکترا بود و موضوع درسی که می‌خواند، به موشک مربوط می‌شد. گفتیم که تحصیل را رها کند و به ایران بیاید. خیلی از موشک‌هایی که به جایی رسیده، کار صنایع موشکی بود که در زمان محسن و دوستانش شکل گرفت. البته بسیاری از کسانی که آن زمان در این صنعت بودند، این واقعیت‌ها را می‌دانند، اما متاسفانه حرف‌های دیگر می‌زنند. باز تصریح می‌کنم و معتقدم موشک از ضرورت‌های امروز ماست که باید داشته باشیم. اولا این سلاح خیلی تهاجمی نیست و بیشتر حالت دفاعی و بازدارنده دارد. ثانیا هر چند موشک اثر مخرب خود را دارد، اما تقویت نیروهای تهاجمی نظامی در کنار تجهیزات اثر مضاعف دارد. از لحاظ تانک الان خودمان تانک می‌سازیم. توپخانه و قطعات را خودمان می‌سازیم. الان ساصد ما «سازمان صنایع دفاع جمهوری اسلامی ایران» بسیار قوی است و همه‌ اینها محصول طراحی‌های دوران جنگ است. بسیاری از نیروهای سابق نظامی و با سابقه دفاع مقدس می‌دانند که در دوران من این کارها انجام شده و نیروهای پشتیبانی همه خبر دارند. ولی خب متاسفانه امروزه به دلایل سیاسی و جناحی واقعیت‌ها طور دیگری بیان می‌شود و بسیاری از جبهه و جنگ ندیده‌ها، مدعی شده‌اند. در مورد مطلبی که در توئیتر گفتید: البته اشتباهی بود که سایت انجام داده بود که به سرعت هم اصلاح کردند. یک خبرنگار خارجی بحثی کرده بود و من جواب دادم. قضیه‌ دوم از اولی بدتر است. بحث من در اجلاس آموزش و پرورشی‌ها درباره توسعه دانش‌محور بود که در چشم‌انداز ۲۰ ساله آمده است. ما آن موقع تصویب کردیم که از این به بعد توسعه ما دانش محور است. در مورد نقش دانش در تحقق اقتصاد مقاومتی مثلی که برای آن زدم گفتم که آلمان و ژاپن چون در جنگ شکست خورده بودند، محکوم شدند به اینکه حق کار نظامی ندارند. انسان دانشمند هم زیاد داشتند. چون هر دو کشور در صنایع نظامی پیشرفته علمی بودند، پس از محرومیت نظامی مجبور شدند به دنبال اقتصاد دانش بنیان بروند و در نتیجه استحکام اقتصادشان از همه دنیا بهتر شد. چون مبنای علمی دارد. همین کاری که ما در چشم‌انداز خواستیم و هنوز تحقق پیدا نکرده است. من این حرف‌ها را می‌گفتم. کجای این حرف به معنای تعطیل کردن صنایع نظامی کشورمان بود؟! اما شیطان‌هایی که این‌گونه هجمه کردند، بلد هستند که از هر موضوعی حرفی در بیاورند. حتی در همان جلسه گفتم که بعد از برجام در دولت دوم آقای روحانی وضع ما خیلی بهتر می‌شود، چون راه علمی ما هم باز شده است. بالاخره رسانه‌‌های آنها هم مصونیت راه‌اندازی جنگ روانی را دارند و هم اخلاق رسانه‌ای ندارند. این دو با هم که باشد، دروغ تیتر می‌شود.

مدتی است که جلسه مجلس خبرگان به تعویق افتاده است.

نمی‌دانم چرا به تاخیر انداختند. معمولا یک جلسه در ماه اسفند می‌گرفتیم و یک جلسه هم در نیمه سال بعدی مثلا در شهریور یا مهر.

 همیشه این جلسات سرموقع برگزار می‌شد.

از آنها نپرسیدم که چرا تاخیر افتاده است. البته شاید چون موضوعی نبوده است. کار عمده‌خبرگان این است که بر امور رهبری نظارت کنند. نظارت هم در کمیسیون است و آن کمیسیون همیشه کارش را می‌کند. جلسه که می‌گیریم، فقط سخنرانی است. تقریبا ۱۶ سخنرانی در دو روز خبرگان داریم. شاید اینها دیدند ضرورتی ندارد که الان جلسه بگذارند. در عین حال من می‌پرسم.

مجلس خبرگان در این دوره از تحرک لازم برخوردار است؟

آمادگی‌اش به این مسائل ربطی ندارد. تنها نهادی که قانون‌اش را خودش می‌نویسد، خبرگان است. ما برای انتخاب رهبر قانون مفصلی داریم. اول این است که به صورت سری دو، سه نفر تعیین می‌شوند و این افراد همه‌ کسانی را که در روحانیت صلاحیت دارند، بررسی می‌کنند که ببینند کدام صلاحیت بیشتری دارد. سال‌های قبل یک دوره انجام شد. هنوز آقای مشکینی زنده بودند که به دو نفر رسیده بودند. منتهی آنها تصمیم نمی‌گیرند. فقط نظرشان را به خبرگان می‌دهند. در روزی که لازم شد، روی اینها بحث و انتخاب می‌کنند و ممکن است که بگویند این ده یا پانزده نفر صلاحیت نسبی دارند و ارجحیت‌شان با فلان است یا مثلا این سه نفر ارجح هستند. آنها فقط پیشنهاد می‌دهند. خبرگان بحث می‌کند و با رای این کار را انجام می‌دهند. بنابراین این تعطیل شدنی نیست و آنها کار خودشان را می‌کنند.

احتمال دارد که چون مجلس خبرگان خودش برای خودش قانون وضع می‌کند، این قانون را تغییر ومدت تعیین کند؟

البته این موضوع نظر شخص رهبری هم بود. امام(ره) به طور طبیعی رهبر شده بودند و کسی انتخاب‌شان نکرده بودند. بعد از امام(ره) وقتی که حضرت‌آیت‌ا... خامنه‌ای را انتخاب کردیم، این امکان وجود داشت که در اصلاح قانون اساسی مدت آورده شود. خیلی‌ها هم نظرشان این بود که مدت بگذاریم. خود آیت‌ا... خامنه‌ای برای مدت گذاشتن موافق بودند. بعد تصویب کردیم که مدت ندارد و تا شرایط را دارد باید باشد. فکر می‌کنم این مساله‌، مساله مهمی نیست. چون قانون اساسی است و اگر بخواهند این کار بشود، باید قانون اساسی را عوض کنند و خبرگان نمی‌تواند.

سخنگوی جامعه روحانیت مبارز اظهار تمایل کردند تا حضرتعالی در جلسات جامعه روحانیت شرکت کنید. آیا سیاست جامعه روحانیت تغییر کرده و یا اینکه آنها متوجه ایراد کار خود شده‌اند؟

البته تنها من نیستم، آقای روحانی، آقای ناطق، آقای امامی کاشانی و بعضی افراد دیگر هم هستند. به خاطر برخی ملاحظات امنیتی که محافظان حساس بودند، گفته شد جلساتی که می‌خواهید من باشم، به اینجا بیایید و ‌مهمان من باشید. تا چند سال قبل حق عضویت هم می‌دادم. الان دیگر اینگونه شد. اکثریت آنها آدم‌های خوبی هستند.

ترامپ درانتخابات آمریکا پیروز شد. این انتخاب چه تاثیری روی مناسبات ایران دارد؟ فکر می‌کنید روابط ما با آمریکا تغییر می‌کند؟

ما از اول انقلاب تا الان فرقی بین دو حزب دموکرات وجمهوریخواه نمی‌گذاشتیم و می‌گفتیم که هر دو حزب ماهیتشان یک جور است، ممکن است ادبیات کارشان فرق ‌کند و خیلی تفاوتی ندارند. لذا در انتخابات آمریکا طرفدار این یا آن نبودیم. البته از اوباما، چون سیاه‌پوست بود و اقلیتی که در آمریکا مظلوم هستند و رهبری این‌گونه پیدا کردند، بدمان نمی‌آمد. الان برای ما دو حزب فرق ندارند.

چندی قبل اعلام شد که ۷۵ درصد مردم تهران تمایل به دیدن ماهواره دارند. آیا شما ماهواره تماشا می‌کنید؟

بله.

بیشتر به چه برنامه‌هایی علاقه‌مند هستید؟

بیشتر اخبار را می‌بینم. حداقل یک بخش را در شبانه‌روز می‌بینم که می‌خواهم بفهمم آنها چه می‌گویند و دنبال چه موضوعاتی هستند. از مسائلی که مطمئن هستم به خاطر دارم؛ امام(ره) هم رادیویی داشتند و همه خبرهای یک شبکه خبری خاص را می‌شنیدند. وقت اخبار این شبکه خارجی به هیچ کس وقت ملاقات نمی‌دادند. چون می‌خواستند اخبار را بشنوند.

 حال همسرتان چطور است؟

نمی‌توانیم بگوییم که حال ایشان کاملا خوب شده است. حاج خانم خطر بزرگی را گذراند. اثنی‌عشر ایشان سوراخ شده بود و دو، سه روز پزشکان نفهمیده بودند و دل درد شدیدی داشت. ایشان را برای عمل به بیمارستان بردند. همان لحظه که همه چیز برای عمل آماده شده بود، یک دفعه ایست قلبی کرد. چون همه چیز آماده بود، نگذاشتند مغز از کار بیفتد. بالاخره به جایی از مغز خون نرسید و آثارش را هنوز دارد. سر مساله مهدی خیلی عصبانی است. چون معتقد است به مهدی ظلم شده است، البته برای همه زندانی‌ها غصه می‌خورد. سر این هم حساس است و سنش هم مثل من است. ولی سر پاست و کارهای خانه را انجام می‌دهد و ملاقات و رفت و آمدها را هم دارد.

این روزها بحثی در مورد بازتعریف واژه رجل سیاسی مطرح است، آیا رجل سیاسی فقط مردان را شامل می‌شود؟

از همان وقتی که این قسمت را می‌نوشتیم، یعنی وقتی که قانون اساسی را در شورای انقلاب آماده می‌کردیم، به همین دلیل این را مبهم گذاشتیم. چون شرایط ایجاب نمی‌کرد که رئیس جمهور زن باشد و نمی‌خواستیم نفی کنیم. رجال سیاسی می‌تواند شامل زن هم بشود. ولی ظاهرش رجال است. الان چند زن دارند کار می‌کنند. ببینید خانم کلینتون تا مرحله ریاست جمهوری هم بالا آمد. او تجربه خوبی است. خانم ترزا می‌در انگلیس است. ببینید چگونه از این مسئولیت عبور می‌کند! کار سختی در پیش دارد. خانم مرکل، خانم موگرینی هم در سطح جهان مسئولیت دارند و خیلی خوب کار می‌کنند.

حاج آقا! مهدی در چه حالی است؟

مهدی زندان است.

خبری منتشر شد که بیمارستان بود.

مهدی دو، سه کسالت داشت که به زندان رفت. یکی مثانه بود. مثانه را جراحی کردند. مشکل قلبی هم پیدا کرده بود. از انفرادی با دستور آقا به بیمارستان بردند و این دفعه هم به خاطر قلبش آمد و به زندان برگشت. البته او از لحاظ جثه خیلی قوی است و در زندان اولا روزه می‌گیرد، سه چهار ساعت هم ورزش فراخور حال خود می‌کند. در حال خواندن دو دکترا هم است که یکی در علوم تحقیقات و یکی هم برای آکسفورد که الان رساله‌های این دو را می‌نویسد. کار خودش را می‌کند و در بند زندان گاهی می‌تواند مشکلات مختلف زندانیان مستاصل را حل کند.

آخرین وضعیت پرونده‌اش به کجا رسیده است؟

الان پرونده‌ مهدی در دیوان عالی کشور است و امیدوار است که به نتیجه برسد. البته هنوز تمام نشده و باید رای صادر شود.

چندی پیش مجلس دهم به سه وزیر پیشنهادی دولت رای اعتماد داد که در مجلس قبل به آنها رای نداده بودند، پیام رای مجلس به این سه وزیر چه بود؟

به نظرم نماینده‌های مجلس که هفتاد درصد جدید هستند، اکثرشان آشنا به سیستم کار مجلس نبودند. قدیمی‌ها راه‌ها را بلد بودند که در کدام کمیسیون‌ها بروند و در کجا باشند. اما اینها هنوز توجیه نشده بودند. الان که بعد از یک‌سال توجیه شدند، ماهیتشان را نشان دادند. در اجلاس اخیر مجلس، خوب حرف زدند. البته تندروها حرف‌های تند قبلی را علیه وزرا زدند. خیلی‌ها حدس می‌زدند که چون این سه نفر قبلا رد شده‌اند، دیگر مجلس به آسانی آنها را نمی‌پذیرد. اما اینکه رای بالایی آوردند، نشان می‌دهد مجلس خوبی است. در این مجلس هم اختلاف‌نظر هست که خوب است یکنواخت نباشد و هم اکثریت در سیستم اعتدالی هستند و این هم خوب است.

شما موافق تغییر این وزرا در این شرایط بودید؟

از ما نپرسیدند. من در کارهای آقای روحانی دخالت نمی‌کنم. اگر بپرسد، جواب می‌دهم.

به آقای روحانی توصیه که می‌کنید.

مسائل مهم را اگر سوال کند توصیه می‌کنم. اما اینکه بگویم این را بگذار یا نگذار، این کار را نمی‌کنم.

خبری بود که در بحث انتخابات ریاست جمهوری چهار، پنج نفر را انتخاب کردید که اینها جلسات دارند. آیا واقعیت دارد؟

دروغ است. من هیچ کس را ندارم. فقط خودم هستم. با حاج سیدحسن آقاخمینی، رئیس‌دولت اصلاحات ، آقای ناطق و آقای روحانی رفاقتی داریم و گاهی همدیگر را می‌بینیم. وقتش که شد، کارمان را می‌کنیم.

۲۳
آبان

ماجرای پر حاشیه دکل‌های نفتی دوران احمدی‌نژاد از سال ۹۲ تاکنون مباحث گسترده‌ای را در رسانه‌ها دامن زده است که تنها یکی از موارد مربوط به این دکل‌ها، ماجرای دکل نفتی «فورچونا» است که به دکل نفتی گمشده موسوم شده است. درحالی که نام چند متهم در این پرونده از ابتدا تاکنون مطرح شده است، سه نفر در این زمینه تاکنون بازداشت شده‌اند و البته برخی خبرها حاکی ازاین بود که یکی از این سه نفر اخیراً آزاد شده‌اند. برخی رسانه‌ها حتی از پسر یکی از وزیران دولت اصلاحات در این پرونده نام بردند که در کسوت واسطه و دلال در فرآیند این معامله نقش ایفا کرده است. موضوعی که البته توسط وزیر نفت و همچنین سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس تکذیب شد. با این حال معماهای لاینحل این پرونده هنوز رمزگشایی نشده است.

در این خصوص بهرام پارسایی در گفت‌و‌گو با خانه ملت، با اشاره به بررسی پرونده دکل نفتی گمشده در کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی گفت: دو پرونده دکل گمشده نفتی در کمیسیون باز شده است که در مورد پرونده دکل فورچونا هیچ دکلی خریداری نشد تنها موضوع محدود به زد و بند پشت پرده و پرداخت ۸۷ میلیون دلار بدون هیچ ضمانت و سندی به یک شرکت واسطه بوده است.

با این حال بر اساس اطلاعات جدیدی که در اختیار روزنامه ایران قرار گرفته است، تخلفات مدیران سابق شرکت تأسیسات دریایی در معامله این دکل نفتی محرز بوده و پای چند نفر در این پرونده دخیل است. مدیر عامل وقت شرکت تأسیسات دریایی در حالی که دستور پرداخت کل مبلغ قرارداد را صادر کرده و این مبالغ هم پرداخت شده بود اما دکلی تحویل ایران نشد و البته در یک اقدام عجیب این مدیر سابق گواهی کرد که دکل را تحویل گرفته است!

بر اساس این گزارش در تاریخ ۱۳۹۱/۰۴/۰۶ (۲۰۱۲/۰۶/۲۷) قرارداد خرید یک دستگاه دکل حفاری ساخت سال ۱۹۸۴ کشور آرژانتین از شرکت Dean International Trading S.A توسط مدیرعامل وقت شرکت تأسیسات دریایی ایران به قیمت ۸۷ میلیون دلار امضا می‌شود. در این راستا در تاریخ ۱۳۹۱/۰۴/۲۵ (۲۰۱۲/۰۷/۱۵) بنا به دستور مشارالیه مبلغ ۶۳۸۵۸۰۰۰ درهم امارات (معادل ۰.۲۰ مبلغ قرارداد یعنی ۱۷۴۰۰۰۰۰ دلار) به حساب معرفی شده از سوی فروشنده پرداخت می‌‌شود. متعاقباً در تاریخ ۱۳۹۱/۱۰/۰۵ (۲۰۱۵/۱۵/۲۵) بنا به دستور مدیرعامل وقت شرکت مبلغ ۳۰۷۸۵۸۰۷ یورو، معادل ۴۰ میلیون دلار از طریق شرکت نیکو به حساب شرکت CPTDC نزد Kunlun Bank چین واریز می‌شود. در سومین مورد مجدداً بنا به دستور مدیرعامل شرکت تأسیسات دریایی، مبلغ ۲۲۱۰۶۰۴۹ یورو (معادل ۲۶۶۰۰۰۰۰ دلار) در تاریخ ۱۳۹۱/۱۱/۲۴ (۲۰۱۳/۰۲/۱۲) به حساب شرکت CPTDC از شرکت‌های زیرمجموعه شرکت‌های CNPC واریز می‌شود. بدین ترتیب طی سه مرحله کل مبلغ قرارداد به شرکت‌های دیگری غیر از شرکت فروشنده پرداخت می‌شود. متأسفانه با گذشت بیش از یک سال از آخرین پرداختی و با آن که قرارداد ۱۰۰روزه بود، نه تنها دکل تحویل نشد بلکه مدیرعامل وقت شرکت گواهی کرد که در زمان انعقاد قرارداد دکل را تحویل گرفته است!

با بررسی‌های حقوقی و فنی صورت گرفته پس از استقرار دولت یازدهم و مدیران جدید شرکت تأسیسات دریایی ابهام‌های این قرارداد بیشتر مشخص شد. برخی از مهم‌ترین این ابهامات و تخلفات در ادامه خواهد آمد.

خرید از شرکتی که چند روز قبل از عقد قرارداد تأسیس شد

۱- بر اساس مستندات به دست آمده شرکت Dean (فروشنده)، ۲۲ روز قبل از انعقاد قرارداد با شرکت تأسیسات دریایی در جزیره ویرجینیای انگلیس تأسیس و ثبت شده و هیچ سابقه اجرایی در انعقاد و مدیریت قراردادهای حوزه بالادستی و خرید دکل نداشته است.

۲- شرکت Dean دکل مورد بحث را از شرکت GPS (ثبت شده در مالت) دو روز قبل از انعقاد قرارداد با تأسیسات دریایی به مبلغ ۶۶ میلیون دلار خریداری کرده است.

۳- قرارداد ۲۵ ژوئن ۲۰۱۲ (۱۳۹۱/۰۴/۰۴) که دو روز پیش از قرارداد بین شرکت تأسیسات دریایی و شرکت Dean منعقد شده است به مبلغ ۶۶ میلیون دلار ممضی به امضای خریدار شرکت (Dean) و شرکت GPS است. این موضوع در رأی دادگاه لندن در انگلیس بین شرکت Dean و شرکت GPS FORTUN به صراحت ذکر شده است.

۴- در خرید دکل مذکور مفاد آیین‌نامه معاملات شرکت دایر بر اخذ مصوبه کمیسیون معاملات و نحوه خرید و قیمت‌گذاری و انتقال به فروشنده رعایت نشده است.

واریز مبلغ قرارداد پس از اعلام فسخ

۵- به دلیل تأخیر پرداخت‌ها، مالک اولیه دکل یعنی شرکت GPS، در تاریخ ۲۰۱۲/۱۲/۰۳ (۱۳۹۱/۰۹/۱۳) اعلام فسخ معامله را کرده بود، با این حال پس از این تاریخ به دستور مدیرعامل وقت شرکت تأسیسات دریایی، مبلغ ۷۵ میلیون دلار به بهانه واریز به حساب شرکت Dean به حساب شرکت CPTDC واریز شده است.

۶- چند ماه بعد از انعقاد قرارداد و دو روز پس از فسخ قرارداد، موضوع از سوی مدیرعامل شرکت تأسیسات دریایی در هیأت مدیره شرکت تأسیسات و جهت مطالبه از سهامداران در خصوص پرداخت وجه خرید دکل طرح می‌شود لذا هیچ‌گونه مصوبه‌ای دال بر خرید و نحوه خرید و تعیین قیمت و فروشنده از سوی هیأت مدیره وجود ندارد و فقط مصوبه‌ای در جهت تأمین نقدینگی از هیأت مدیره اخذ شده و در آن نیز اعلام شده که دکل حفاری از شرکت ترکیه خریداری می‌شود؛ در حالی که این دکل ساخت آرژانتین و متعلق به شرکت GPS بوده و تنها محل تحویل دکل کشور ترکیه بوده است.

۷- در زمان خرید دکل هیچ سند و مدرکی دال بر این که فروشنده (شرکت Dean) مالک دکل بوده ،اخذ نشده است و اصولاً فروشنده در هیچ زمانی مالک دکل نبوده است.

۸- هیچ تضمینی بابت وجوه پرداختی به فروشنده از وی اخذ نشده است و فقط در زمان پرداخت پیش‌پرداخت یک فقره چک معادل مبلغ پیش پرداخت به صورت درهم از شخص ثالث (Dean Legal Consultancy) که هویت و موجودیت مؤسسه مزبور و اعتبار چک‌های یاد شده مورد تردید بوده و این موضوع صراحتاً توسط واحد حقوقی در زمان عقد قرارداد به مدیرعامل تذکر داده شده و اصولاً معلوم نیست ارتباط شرکت ضامن با مورد معامله چیست.

ارائه رسید تحویل دکل در حالی که دکلی در کار نبود

۹-‌ همزمان با انعقاد قرارداد رسید تحویل دکل از فروشنده توسط مدیرعامل وقت شرکت تأسیسات دریایی ایران امضا و به فروشنده تحویل داده می‌شود.

۱۰-‌ بر خلاف مفاد آیین‌نامه معاملات شرکت هیچ‌گونه تضمینی بابت حسن انجام تعهدات در قرارداد ذکر نشده و در نتیجه از فروشنده نیز اخذ نشده است.

۱۱-‌ به‌ رغم وجود مستندات درخواست واریز کل مبلغ قرارداد توسط شرکت تأسیسات دریایی به شرکت CPTDC چین، شرکت Dean مبالغ دریافتی خود را به میزان ۳.۳۸۲.۰۵۵ دلار کمتر تأیید کرده که یک میلیون دلار بابت کارمزد انتقال وجوه اشخاص و بانک‌های واسطه اعلام شده است لیکن برای این مبلغ نیز مدرکی ارائه نشده است.

دلالانی که خود مجری اصلی قرارداد بودند

۱۲-‌ در مکاتباتی که بین مدیرعامل وقت شرکت با آقای رضا طباطبایی (مدیر شرکت سینتا) صورت گرفته، عنوان شده که نامبرده واسطه عقد قرارداد بوده و از نظر اخلاقی متعهد انجام قرارداد و مسئول جبران وجوه پرداختی به Dean بوده است و واسطه و اقدام‌ کننده با شرکت Dean نیز مشاور مدیرعامل وقت شرکت تأسیسات دریایی بوده است.

در همین رابطه نیز نامه‌هایی به امضای مدیرعامل وقت شرکت تأسیسات دریایی موجود است که بیان می‌کند شرکت Dean اصولاً نقشی در معامله نداشته و به‌ عنوان کارمند آقای طباطبایی اقدام می‌کرده است که در همان ابتدا مدیرعامل از این موضوع مطلع بوده و معامله مبتنی بر آن انجام شده است. همچنین کارمندان مشاور مدیرعامل وقت از دکل مزبور در ترکیه بازدید داشته‌اند. نکته قابل توجه آن است که در هیچ یک از مراحل بازدید دکل، ارگان‌های داخلی شرکت تأسیسات دریایی در جریان امر واقع نشده است و حتی ظرف ۱۴ ماه بعد از پرداخت تمام پول دکل و دریافت نکردن دکل هیچ اقدامی از سوی مدیرعامل وقت در جهت استیفای حقوق شرکت انجام نمی‌شود و حتی موضوع از هیأت مدیره شرکت مخفی می‌شود.

۱۳-‌ از آنجایی که حسب مفاد قرارداد پرداخت تتمه مبلغ قرارداد (۸۰‌ درصد) با انتقال مالکیت قانونی و تحویل دکل در محل مورد توافق (ترکیه)، حداکثر طی مدت ۱۰۰ روز پس از واریز پیش پرداخت بوده، لذا با توجه به تحقق نیافتن شرایط یاد شده نباید وجوه مذکور به حساب فروشنده واریز می‌شد زیرا به موجب مفاد قرارداد، ۸۰درصد باقیمانده باید در مقابل انتقال مالکیت قانونی دکل و تحویل فیزیکی آن ۲۰۱۲/۱۲/۰۳ (۱۳۹۱/۰۹/۱۳) پرداخت می شد. لازم به ذکر است که بدون آن که فروشنده درخواست تتمه مبلغ قرارداد را از خریدار کرده باشد، وجوه مذکور بنا به دستور مدیرعامل سابق تأسیسات دریایی به حساب معرفی شده از سوی مدیرعامل شرکت Dean (آقای عمر کامل آل‌سواد) واریز شده است. متن دستور پرداخت مبلغ ۴۰ میلیون دلار از مبالغ مورد بحث توسط مشاور مدیرعامل شرکت تأسیسات دریایی و طی یک ایمیل برای مدیرعامل سابق ارسال شده و وی نیز عیناً همان متن را به‌عنوان دستور پرداخت عملیاتی کرده است.

۱۴-‌ متعاقب اختلافات ایجاد شده و پرداخت کل وجوه و با علم به این که با فسخ قرارداد دکل حفاری فورچونا هیچ‌گاه وارد آب‌های ایران نخواهد شد، مدیران شرکت تأسیسات دریایی طی جلسات متعدد در تهران یا دوبی با مدیران وقت و دلالان این معامله، درخواست استرداد ۸۰ درصد مبلغ باقیمانده را کرده‌اند که پیگیری‌های آنها تاکنون مثمر نبوده است.»

 

۱۹
آبان
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجۀ ایران، پس از دیدار با همتای رومانیایی خود، در واکنش به برگزیده‌شدن ترامپ گفت رئیس‎جمهوری امریکا باید واقعیت‎های امروز جهان را به خوبی درک کند و سیاست‎‏هایش را با واقعیت جهان مرتبط سازد.

وی در یک نشست خبری در رومانی افزود: « رسم ما این است که در امور داخلی سایر کشورها دخالت نمی کنیم. با توجه به این که ایران و امریکا روابط سیاسی ندارند، مهم آن است که رئیس‏جمهور آیندۀ امریکا موظف به رعایت تعهد چندجانبۀ برجام است و ما یقین داریم که جامعۀ بین‏المللی نیز این توقع را از ایالت متحده امریکا خواهد داشت.»

نظر هاشمی رفسنجانی درباره ترامپ

ترامپ چهره‌ای خطرناک است و به عبارتی می‌توان او را خطرناک قلدری دانست که به اصول پایبند نیست و قواعد و مقررات را به راحتی به زیر پا می‌گذارد.

ترامپ خطر بزرگی محسوب می‌شود؛ چرا که تندروی‌های او طی سال‌های گذشته جز این موضوع را به اثبات نمی‌رساند


سخنگوی وزارت خارجه ایران: آنچه برای ایران ملاک خواهد بود، عملکرد دولت آینده آمریکاست

بهرام قاسمی در خصوص اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اظهار داشت: مردم ایران و جمهوری اسلامی ایران از سیاست‌ها و رویکرد گذشته دولتمردان آمریکا طی دهه‌های گذشته تجربیات ناخوشایند و تلخی داشته و دارند. آنچه برای ایران و مردم آن مهم ، قابل اعتنا و ملاک در ارزیابی آنها خواهد بود، عملکرد و سیاست‌های اجرایی دولت آینده آمریکاست که از مواضع و اظهارات تبلیغاتی انتخاباتی ایشان در دوران رقابت های انتخابات از اهمیت بیشتری می تواند برخوردار ‌باشد.

سردار سلامی: تغییر رئیس جمهور آمریکا برای ما تفاوت معناداری ندارد
سردار حسین سلامی در واکنش به پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا اظهار داشت: سیاست‌های آمریکا درباره ایران با تغییر رؤسای جمهوری تغییر نمی‌کند و تجربه این موضوع را نشان داده است.

وی با بیان اینکه هرگاه رئیس‌جمهور آمریکا جمهوری‌خواه بوده باز هم ما مورد تهدید و آسیب و دشمنی این‌ها بوده‌ایم، افزود: نمونه‌های آن‌ هم ریگان و بوش است که جمهوری‌خواه بودند.

جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: وقتی هم که دموکرات‌ها روی کار بودند همین‌طور، سیاست‌های آمریکا درباره ایران بر اساس تغییر رؤسای جمهور تغییری نمی‌کند چون یک نظام سیاسی در آنجا مستقر است که این نظام سیاسی اساساً اهدافش را بر اساس یک رابطه ظالمانه بین آمریکا و بقیه کشورها تعریف می‌کند که این‌گونه مناسبات خارجی آمریکا مستقل از نوع حزبی است که بر سرکار می‌آید.

وی با تأکید بر اینکه تغییر خاصی با تغییر رئیس‌ جمهوری آمریکا احساس نمی‌کنیم، گفت: برای ما هم تفاوت معناداری ندارد که کدام‌ یک از کاندیداها رأی بیاورند و رئیس‌جمهور شوند چون احساس می‌کنیم که نه در سیاست‌های منطقه‌ای و نه در سیاست‌های جهانی و نه در سیاست‌های کلی آمریکا برای تعامل با بخش‌های جهان تغییر خاصی رخ نمی‌دهد؛ این را تجربه 4 دهه گذشته ما ثابت می‌کند.
 
سخنگوی سازمان انرژی اتمی: که ایران آماده هرگونه تحول است.
بهروز کمالوندی، سخنگو و معاون حقوقی و امور پارلمانی سازمان انرژی اتمی کشورمان در گفتگویی اختصاصی با تسنیم، با اشاره به پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری، تأکید کرد که ایران آماده هرگونه تحول است. وی در ادامه افزود که ایران تلاش می‌کند اجرای برجام را ادامه دهد. کمالوندی همچنین تصریح کرد که ایران طرح‌های طولانی‌مدتی دارد.
 
ترامپ پیشتر در اظهاراتی عنوان کرده بود که در صورت انتخاب به عنوان رئیس جمهوری آمریکا، درباره توافق هسته‌ای - برجام - بار دیگر مذاکره می‌کند.

حسام الدین آشنا: نفس ناشناخته بودن ترامپ یک فرصت برای "آغازی نو" به وجود می آورد

مشاور فرهنگی رئیس جمهوری در صفحه فیس بوک خود درباره پیروزی دونالد ترامپ نوشت:

ترامپ در نطق پیروزی خود مثبت و متفاوت صحبت کرد. پیام او مثل همه روسای جمهورامریکا در لحظه پیروزی وحدت بخش بود.ترامپ سعی کرد به طور توامان از قطب بندی های داخلی وجهانی عبور کند.جهان را مخاطب خود قرار داد و گفت:
“U.S. will seek common ground, not hostility; partnership, not conflict"

امیدواریم سردمداران کاخ سفید به وعده خود عمل کنند وبه جای برجسته کردن دشمنی ها واختلافات ،تعهد خود نسبت به مشترکات جهانشمول انسانی را به نمایش بگذارند. امیدواریم در امتداد افق های نوینی که برجام و اعتماد سازی جهانی ایران گشود، صلح سازی منطقه ای شتاب بیشتری گرفته وساکنین جغرافیای ما فرصتی نوین برای ساختن منطقه متفاوت وعاری از همه اشکال تروریسم دولتی وغیر دولتی بیابند."

نفس ناشناخته بودن ترامپ یک فرصت برای "آغازی نو" به وجود می آورد.در جهان عرب وترکیه گفتمان "ایران سوگلی جدید اوباما" مانع پیشرفت برجام در بعد منطقه ای بود اما اکنون می توان شرکای منطقه ای و همسایگان ایران را یک بار دیگر مخاطب قرارداد وگفت "صلح هدیه ابرقدرت های برون منطقه ای نیست باید خودمان آنرا بوجود آوریم."

رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس: رای مردم آمریکا به ترامپ نشان از رای منفی به سیاست جنگ طلبانه و خشونت دارد
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: دولت آمریکا در مورد برجام تعهد دارد و هرگام و هر عملی که انجام شود، عکس العمل متناسب با آن را به همراه خواهد داشت. علاالدین بروجردی در گفت و گو با ایسنا، با اشاره به پیروزی ترامپ گفت: پیروزی ترامپ نشان دهنده عکس العمل ملت آمریکا در برابر سیاست‌های جنگ طلبانه‌ای است که به موجب آن هزاران نفر از مردم آمریکا جان خود را از دست داده و صدها میلیون دلار از ثروت آمریکا نابود شده و از بین رفته است.

وی افزود: بر این اساس باید منتظر ماند که چه سیاست‌هایی از طرف ترامپ در مورد منطقه و جهان اسلام اعلام می‌شود، ولی در مجموع رای مردم آمریکا نشان از رای منفی به سیاست جنگ طلبانه و خشونت و گستره دامنه نفوذ ده‌ها میلیون نفری در داخل آمریکا دارد. به نظر می‌رسد انتظارات افکار عمومی آمریکا توجه به مشکلات مردم است.

رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در مورد تکلیف اجرای برجام با پیروزی ترامپ گفت: ترامپ دوران انتخابات با ترامپ رئیس جمهور آمریکا متفاوت است. طبیعی است وقتی فردی رئیس جمهور آمریکا شد در چارچوب قواعد شناخته شده بین المللی  و مقررات حاکم بر رفتار کشورها قرار گیرد.

بروجردی توضیح داد: با توجه به اینکه آمریکایی‌ها در مورد برجام تعهد دارند که البته مکرر نقض عهد کرده‌اند اما این تعهد مربوط به دولت آمریکا و نه شخص اوباما و جان کری است. طبیعی است که رئیس جمهور آمریکا در چارچوب مقررات و روابط بین المللی  متعهد و مکلف به عمل و عملیاتی کردن آن است، که از جمله آن برجام است. بنابراین هر گام و تعهد و عملی که انجام شود متناسب با آن عکس العمل خواهند دید.

رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در مورد ادامه حمایت آمریکا از اقدامات عربستان در منطقه با پیروزی ترامپ گفت: اگر ترامپ بخواهد طبق نظراتش در دوران انتخابات عمل کند باید مشارکت آمریکا با عربستان در کشتار ظالمانه مردم یمن متوقف شود، چون عربستان بدون حمایت آمریکا نمی‌تواند ده‌ها هزار تن از مردم مظلوم یمن را به خاک و خون کشد.

بروجردی در پایان گفت: اگر ترامپ می خواهد به سیاست‌ها و نظرات اعلامی‌اش در دوران انتخابات عمل کند، باید حداقل جلوی ارسال تسلیحات به عربستان را بگیرد.
 

رئیس اتاق بازرگانی تهران: انتخاب ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا تأثیری بر اقتصاد ایران ندارد

  مسعود خوانساری در نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها؛ در واکنش به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گفت: انتخاب ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا تأثیری بر اقتصاد ایران ندارد و ما با داشتن وفاق ملی از تأثیرات خارجی بر اقتصاد ایران در امان هستیم.

به گزارش تسنیم، وی در پاسخ به این سؤال که انتخاب ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا تأثیری بر اقتصاد ایران دارد یا خیر گفت: با داشتن وفاق ملی و همدلی لازم عوامل خارجی تأثیر مشخصی بر اقتصاد ایران ندارد و بنده معتقدم که این انتخاب تأثیری زیادی بر اقتصاد ایران نخواهد داشت.

ابحطی: پیروزی ترامپ به نفع ماست
محمدعلی ابطحی عضو مجمع روحانیون مبارز: در این چند روز چند بار نوشتم ترامپ بهتر است. ترامپ که بیاید، در چارچوب حقوقی جهان باید زندگی کند . نه توافق هسته ای را پاره می کند ونه جنگی راه می اندازد. مردم امریکا آقایی بر کشور خودشان را بر آقایی بر دنیا ترجیح دادند. بیزینس من هیچوقت خطرناک نیست. من که قبلا هم گفتم به نفع ما و خاورمیانه و جهان است که ترامپ رییس جمهور است.
 
محمدی: برای ایران دشمنی آمده و دشمنی رفته
مهدی محمدی، کارشناس مسائل سیاسی: پیروزی تقریبا قطعی دونالد ترامپ در انتخابات امریکا پایان آمریکای گردنکش و مداخله جو و اعتراف امریکا به ضعف، تباهی و فروپاشی داخلی است. این بحران واشینگتن است در مقابل کوچه پس کوچه های کارگرنشین و درمانده میشیگان، ویسکانسین و پنسیلوانیا. مردم شاید لزوما به ترامپ رای نداده باشند، آنها در واقع به "الیت واشینگتنی ها" نه گفته اند.

برای ایران دشمنی آمده و دشمنی رفته. آنکه رفت دشمنی با برنامه و حاذق بود، این که آمده هالویی است حالا باید فوت و فن دشمنی را یاد بگیرد؛ و خواهد گرفت.
 
ایمانی: ترامپ مانند تب پس از عفونت، شدت بیماری ملت و دولت آمریکا را بیرون ریخت
محمد ایمانی تحلیلگر اصولگرا: پیروزی ترامپ مشهور به #دیوانه بر کلینتون معروف به #دروغگو ، قبل از هر چیز به مفهوم  #سرگشتگی در کلیت اجتماعی و حاکمیتی آمریکاست. در اتفاقی نادر حتی جمهوریخواهان نیز کنار نامزد دموکرات ایستادند اما  اکثریت مردم به نامزدی رای دادند که با وجود سرمایه دار و فاسد الاخلاق بودن ، ژست #اعتراض و اپوزیسیون نسبت به سیر قهقرایی سیاست و حکومت و مدیریت اقتصادی گرفته بود. ترامپ البته نهایتا ظرف یکی دو ماه از سوی هیئت حاکمه واقعی #مدیریت و سر به راه می شود . اما آمریکا با 20 هزار میلیارد دلار #بدهی و 48 میلیون فقیر و #گرسنه_مطلق و طیفی از شکست ها در سیاست خارجی ، روزگار دشواری را سپری می کند.

مردم آن از دروغ ، خسته و سرخورده اند . و حاکمیت آن بعد از تطوری  250 ساله ، به #قهقرای_ترامپ فاسد الاخلاق و مشهور  به دیوانگی رسیده است. ته خط #لیبرال_دموکراسی اینجاست. آمریکا باید منتظر روزهای تلخ باشد ، تلخ تر از فروپاشی ساختمان ها در 11 سپتامبر 2000 . این بار نوبت #فروپاشی_ساختار اجتماعی و سیاسی است ... ترامپ هر قدر متعفن به نظر برسد ، مانند #تب_پس_از_عفونت ، شدت بیماری #ملت_دولت آمریکا را بیرون ریخته است
 
داوری: امروزتان قابل پیش بینی بود!
عبدالرضا داوری، فعال سیاسی با گذاشتن عکس حسن روحانی در کانال خود نوشت: روزی که بنا کردید تا "مسائل داخلی" را با "اهرم سیاست خارجی" حل کنید و "سرنوشت ایران" را در دست "رییس جمهور امریکا" قرار دهید، امروزتان قابل پیش بینی بود.
 
جمعی از رهبران و مقامات ارشد کشورهای جهان با ارسال پیام‌هایی به دونالد ترامپ به وی به خاطر پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تبریک گفتند.

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه با تبریک به پوتین اعلام کرد امیدوار است کشورش با رئیس جمهور جدید آمریکا همکاری خوبی در مسائل جهان داشته باشد . وی گفت روابط آمریکا و روسیه به نفع منافع دو کشور است.

ترزا می، نخست وزیر انگلیس نیز نسبت به تقویت و تحکیم روابط با آمریکا در دوره ترامپ ابراز امیدورای کرد.

رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه در پیامی اعلام کرد امیدوار است انتخابات جدید آمریکا باعث خیر و برکت شود.

بنعالی ییلدیریم، نخست وزیر ترکیه نیز به دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور جدید آمریکا تبریک گفت.

ییلدیریم در ادامه با اشاره به مساله استرداد فتح‌الله گولن، روحانی در تبعید و مخالف دولت ترکیه از آمریکا گفت: اگر ترامپ گولن را تحویل دهد، صفحه جدیدی در روابط آمریکا و ترکیه باز می‌شود.

همچنین مولود چاووش‌اوغلو، وزیر خارجه ترکیه پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در پیامی در توییتر به دونالد ترامپ به عنوان ر ئیس جمهور جدید آمریکا تبریک گفت.

بکر بوزداغ، وزیر دادگستری ترکیه نیز گفت: با تغییر رئیس جمهور در آمریکا روابط این کشور با ترکیه تغییر نمی‌یابد زیرا روابط میان دو کشور براساس منافع دو طرفه بوده وبر پایه همکاری‌های استراتژیک است. امیدواریم همکاری‌های استراتژیک میان دو کشور براساس اعتماد متقابل گسترش یابد.

وزیر خارجه ایتالیا: پیروزی ترامپ اهمیت تاریخی دارد
'پائولو جنتیلونی' وزیر خارجه ایتالیا در نخستین واکنش به پیروزی غیر منتظره 'دونالد ترامپ' درانتخابات ریاست جمهوری آمریکا، گفت: پیروزی دونالد ترامپ از اهمیت تاریخی برخوردار است، ولی خطوط سیاست خارجی ایتالیا تغییری نخواهد کرد.به گزارش ایرنا، وزیر خارجه ایتالیا که همواره بطور علنی از کلینتون در انتخابات آمریکا حمایت می کرد، در گفت و گو با شبکه رادیویی 'رایدو انکیو' گفت: شب گذشته فراموش نشدنی خواهد بود و نباید آن را کم اهمیت محسوب کرد. پیروزی ترامپ تعجب آمیز بود اما تردیدی نیست که این پیروزی یک رویداد بسیار مهم و غیرمنتظره است که باعث ایجاد تغییرات زیادی در جهان خواهد شد.

وی افزود: تردیدی نیست که آمریکا تقسیم شده است و فکر می کنم که اختلاف آرا میان دو کاندیدا از 7 تا 8 دهم درصد باشد و 130 میلیون آمریکایی رای داده باشند. یک تفاوت یک میلیون نفری میان آنها وجود دارد ولی این اتفاق زیاد افتاده است و حتی برخی اوقات رئیس جمهور منتخب حتی اکثریت را نیز نداشت. البته دولت به رای دهندگان و نتیجه انتخاباتی آمریکا احترام می گذارد. روشن است که ایتالیا به روابط دوستانه و همکاری اش با آمریکا و خط سیاسی خود ادامه می دهد.

این در حالی است که جنتیلونی اخیرا و قبل از انتخابات اظهار داشت: فکر نمی کنم که ترامپ پیروز شود و تردیدی نیست که تفاوت آرا نیز بسیار زیاد باشد.

متئو رنتزی نخست وزیر ایتالیا صبح روز سه شنبه (دیروز) در شبکه توئیتر خود در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا برای پیروزی کلینتون ابراز امیدواری کرد و نوشت: 'امیدواریم که زن باشد'.

برخی کارشناسان سیاسی در ایتالیا عقیده دارند که موج بلند آمریکا و رای گیری برای کاخ سفید می تواند با توجه به وجود شکاف ها و اختلافات فزاینده در حزب دمکرات ایتالیا، گریبانگیر نخست وزیر ایتالیا در همه پرسی اصلاحات قانون اساسی این کشور که روز 4 دسامبر برگزار خواهد شد، نیز بشود.

فدریکا موگرینی، رئیس سیاست خارجی‌ اتحادیه اروپا اعلام کرد، اتحادیه اروپا به همکاری مشترک خود با آمریکا ادامه خواهد داد.
وی پس از پیروزی ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا گفت: روابط آمریکا – اتحادیه اروپا عمیق‌تر از آن است که با هر تغییر سیاسی دچار تحولاتی شود. ما به همکاری خود ادامه داده و به تعمیق بیشتر آن تلاش خواهیم کرد.

از سوی دیگر مارتین شولتز، رئیس پارلمان اروپا با اشاره به پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گفت: این انتخابات شرایط را برای همکاری اتحادیه اروپا با آمریکا دشواتر خواهد کرد.

وی افزود: شرایط سخت‌ خواهد شد. همکاری با دولت جدید آمریکا دشوارتر از دولت‌های پیشین خواهد شد. اما وی رئیس جمهور منتخب و آزاد آمریکا است. او ادامه داد: ما باید به رئیس جمهور آتی آمریکا احترام بگذاریم. من امیدوارم درباره مسائل مختلف همکاری کنیم.

رودریگو دوترته، رئیس جمهور فیلیپین نیز با تبریک به دونالد ترامپ برای وی در چهار سال آینده آرزوی موفقیت کرده و بر همکاری بیشتر میان دو کشور براساس احترام متقابل، منافع دو طرفه و تعهدات مشترک در چارچوب قانون تاکید کرد.

به نوشته بیانیه منتشر شده از سوی دفتر دوترته، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا براساس سنت پایدار سیستم دموکراتیک و سبک زندگی آمریکایی است. سیستم دو حزبی آمریکا به رای دهندگان آمریکا فرصت انتخاب براساس سیستم حزبی نه شخصی را می‌دهد.

شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن نیز در پیامی ضمن تبریک به ترامپ به حفظ روابط دو کشور متعهد شد.

ماتئو رنتزی، نخست وزیر ایتالیا نیز این پیروزی را به دونالد ترامپ تبریک گفت.

ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو نیز به دونالد ترامپ پیروزی در انتخابات نفس گیر ریاست جمهوری آمریکا را تبریک گفته و ابراز امیدواری کرد که ناتو و آمریکا همکاری خوبی در آینده داشته باشند.

نجیب رزاق، نخست وزیر مالزی با تبریک به دونالد ترامپ، نامزد جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اعلام کرد: نتایج این انتخابات نشان داد که آمریکایی‌ها می‌خواهند کشورشان در خارج از کشور مداخله کمتری داشته باشند و می‌خواهندبیشتر دولت جدید بر منافع و رفاه کشور متمرکز شود.

وی ادامه داد: مالزی به دنبال ادامه همکاری‌ها با آمریکا تحت ریاست جمهوری ترامپ است.

ژان مارک آیرو، وزیر خارجه فرانسه نیز در پیامی ضمن تبریک به اوباما گفت: فرانسه باید درباره برخی مسائل کلیدی مانند جنگ سوریه و توافق هسته‌ای ایران و مساله تغییرات آب و هوایی به ترامپ شفاف سازی کند.

اعلام کرد: فرانسه متحد آمریکا است، ما متحد اصلی آمریکا هستیم. برای این جهان و در راستای ثبات و صلح باید همکاری کنیم. در درجه اول باید متوجه شویم که رئیس جمهور جدید آمریکا چه کارهایی می‌خواهد انجام دهد. به طور مثال درباره توافق پاریس در مورد تغییرات آب و هوایی چه موضعی دارد؟ درباره توافق هسته‌ای ایران؟ این‌ها سوالات مهمی است که در حال حاضر ما از خودمان می‌پرسیم.

همچنین یک مقام ارشد حزب محافظه کار آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان اعلام کرد: هنوز دولت آلمان نمی‌داند که دونالد ترامپ نامزد جمهوری خواهان چه کارهایی انجام خواهد داد.

نوبرت روتگن، از اعضای ارشد حزب اتحاد دموکرات مسیحی آلمان گفت: ما هنوز نمی‌دانیم که اگر صدای اعتراض و عصبانیت وارد دفتر ریاست جمهوری آمریکا شده و به قدرتمندترین مرد دنیا تبدیل شود، چه کار خواهد کرد.

همچنین رئیس کمیته امور خارجی پارلمان آلمان اعلام کرد: از نظر موقعیت ژئوپلتیکی، ما در شرایط بسیار نامعلومی قرار داریم.

یون بیونگ سه، وزیر خارجه کره جنوبی پس از اعلام پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا گفت، وی معتقد است که دونالد ترامپ سیاست کنونی آمریکا مبنی بر فشار علیه کره شمالی درباره برنامه هسته‌ای و آزمایشات موشکی‌اش را دنبال خواهد کرد. وی گفت: ترامپ نشان داده است که بزرگترین مشکلی که جهان با آن رو به روست تهدید هسته‌ای است و تیم امنیت ملی ترامپ متمایل به اعمال فشار بیشتر علیه کره شمالی هستند.

جولی بیشاب، وزیر خارجه استرالیا اعلام کرد: بسیار مهم است که واشنگتن در آسیا حضور قوی‌ داشته باشد. کشورهای منطقه ما به دنبال حضور بیشتر آمریکا بوده و نمی‌خواهد این حضور کمتر از گذشته باشد.

وی ادامه داد: کانبرا به دنبال ادامه همکاری‌های نزدیک با دولت جدید آمریکا است و تمایل دارد شاهد تمرکز بیشتر آمریکا در منطقه آسیا ـ اقیانوسیه باشد. به گفته او توجه به منطقه آسیا ـ اقیانوسیه از سوی آمریکا در حیطه منافع ملی استرالیا قرار می‌گیرد. آمریکا بزرگترین سرمایه‌گذار خارجی مستقیم در منطقه است.

رئیس پارلمان اروپا: همکاری با ترامپ «دشوارتر» خواهد بود
 «مارتین شولتز» رئیس پارلمان اروپا در واکنش به پیروزی «دونالد ترامپ» نامزد جمهوری خواهان گفت: پیروزی ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهوری آمریکا کار را برای همکاری اتحادیه اروپا با آمریکا «دشوارتر» خواهد کرد.به گزارش خبرگزاری رویترز، شولتز روز چهارشنبه در مصاحبه با رادیو «یوروپ 1»، اظهار داشت: همکاری با ترامپ بسیار سخت تر از دولت های قبلی آمریکا خواهد بود اما وی رئیس جمهوری است که به صورت آزادانه و بر اساس دمکراسی انتخاب شده اند.

وی با این حال گفت: ما باید به رئیس جمهوری آینده آمریکا احترام بگذاریم و امیدوارم که بتوانیم راهی را برای همکاری پیدا کنیم.

رویترز نوشت: دونالد ترامپ با پیروی در انتخابات روزسه شنبه آمریکا و شکست دادن «هیلاری کلینتون» رقیب دمکراتش، جهان را شوکه کرد و به هشت سال حکومت دمکرات ها پایان داد.

روزنامه اکسپرس انگلیس نیز در گزارشی درباره واکنش شولتز نوشت: ترامپ سال گذشته با حمایت از برگزیت (خروج انگلیس از اتحادیه اروپا) و دعوت از «نایجل فاراژ» دشمن سرسخت شولتز به آمریکا، اتحادیه اروپا را نادیده گرفت.

اتحادیه اروپا در دوران ریاست جمهوری «باراک اوباما» روابطی نزدیک با آمریکا داشته و یکی از شرکای اصلی این کشور محسوب می شود.

مارین لوپن، رهبر راست افراطی فرانسه پس از پیروزی دونالد ترامپ نامزد جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گفت: این پیروزی "شگفت‌آور" است. وی در پیامی در توییتر اعلام کرد: تبریک به دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا و مردم آزاد آمریکا!

همچنین فون درلاین، وزیر دفاع آلمان با اشاره به پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا گفت: این پیروزی "شوک عظیمی" است.

وی ادامه داد: من فکر می‌کنم که ترامپ می‌داند که این رای‌ها به وی نیست بلکه علیه واشنگتن و علیه بنیادهای آمریکا است.

نایجل فاراژ، رهبر پیشین حزب استقلال انگلیس اعلام کرد: پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا یک انقلاب سیاسی بزرگ‌تر از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا است.

وی در پیامی در توئیتر در واکنش به پیروزی دونالد ترامپ، نامزد جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گفت: به نظر می‌رسد 2016 سال "دو انقلاب مهم و بزرگ سیاسی"  است. البته پیروزی ترامپ انقلابی بزرگ‌تر از تصمیم انگلیس به خروج از اتحادیه اروپا است.

همچنین در داخل آمریکا، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به دونالد ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهور این کشور تبریک گفت.
وی شب انتخابات ریاست جمهوری را "شب بزرگ برای ترامپ" توصیف کرد.

رئیس جمهوری جدید 70 ساله آمریکا توانست با شکستن حد نصاب آراء گزینشگران (270 رای) در انتخابات 18 آبان رقیب دمکرات خود را شکست دهد.

۱۸
آبان

 

 

آغاز اختلاف

کودتای سه سال پیش در مصر با پشتیبانی عربستان سعودی انجام گرفت و بلافاصله پس از کودتا، عربستان و متحدانش در حاشیه خلیج فارس با حدود پانزده میلیارد دلار کمک نقدی به مصر، به یاری اقتصاد این کشور شتافتند که پس از انقلاب به رکود شدید کشیده شده بود.

مصر که پیش از انقلاب با وجود نزدیکی و دوستی با عربستان سعودی، خود نیز داعیه دار جایگاه رهبری جهان عرب بود، از آن پس در جایگاهی قرار گرفت که خود می توانست به یکی از دولتهای اقماری عربستان تبدیل شود. مقاومتی در برابر چنین روندی در مصر شکل گرفت که بتدریج از پشت پرده برون افتاد و شکل علنی به خود گرفت. نخستین مقاومت بر سر سوریه بود.

اساسا یکی از انگیزه های ارتش برای کودتا علیه محمد مرسی آن بود که او می رفت تا مصر را پایگاهی برای مخالفان نظام حاکم بر سوریه کند و با حمایت از گروههای مسلح همفکر با اخوان المسلمین، دولتش را به جرگه نقش آفرینان در سوریه داخل کند، اما ارتش مصر نه تنها با هر گونه دخالت در سوریه مخالف بود بلکه با استناد به پیمانی نظامی که در زمان جمال عبدالناصر میان سوریه و مصر بسته شده و همچنان پابرجا بود، به هیچ وجه حاضر نبود برخلاف این پیمان، در صف مخالفان دولت سوریه بایستد. مدت کوتاهی پس از کودتا، فعالان سوری مخالف نظام از قاهره اخراج شدند، سفارت سوریه بازگشایی و پروازهای میان مصر و سوریه از سر گرفته شد. همه این اقدامات بی سر و صدا انجام گرفت تا حساسیت عربستان سعودی برانگیخته نشود.

با وقوع بحران در یمن بود که اختلاف میان مصر و عربستان سعودی رو به علنی شدن نهاد. مصر رسما به ائتلاف نظامی تحت فرماندهی عربستان سعودی علیه دولت مستقر در صنعا پیوست اما حاضر نشد نیروی زمینی به یمن اعزام کند و به اعزام چند ناوچه به آبهای یمن بسنده کرد که آنها هم نقش چندانی در عملیات نظامی ایفا نکردند.

جزایر تیران و صنافیرImageGETTY IMAGES
Imageجزایر تیران و صنافیر

عربستان سعودی برای پیشبرد برنامه نظامی اش در یمن نیاز به نیروی زمینی داشت و تنها پاکستان و مصر بودند که می توانستند این نیاز را تامین کنند. مجلس پاکستان به اعزام نیروی زمینی رای مخالف داد مصر هم با وجود وعده های اولیه، از گسیل سرباز به یمن سر باز زد. در این میان، محتوای گفتگویی محرمانه میان عبدالفتاح سیسی، رئیس جمهور مصر با فرماندهان نظامی اش منتشر شد که در آن، لحنی استهزاء آمیز در مورد سعودیها و متحدانشان در حاشیه خلیج فارس به کار می رفت و مشخص می شد که مصر نه تنها عزمی برای گسیل کردن نیرو به یمن ندارد، بلکه تنها به دنبال «سرگرم کردن دولتهای خلیج» به منظور دریافت کمکهای مالی آنان است.

آشکار شدن اختلاف

در نبود نیروی زمینی موثر، عملیات نظامی در یمن با مشکل روبرو و به جنگی فرسایشی بدل شد. زمزمه های تیرگی در روابط مصر و عربستان سعودی به گوش رسید و نخستین تجلی این تیرگی، در به تعلیق درآمدن کمکهای مالی سعودیها به مصر بود. قطع این کمکها، اثر منفی خود را بر اقتصاد مصر گذاشت. سرنگونی پیاپی هواپیمای روسی و هواپیمای مصری که گمان می رود بر اثر خرابکاری صورت گرفته باشد نیز، صنعت گردشگری مصر را که بشدت افت کرده بود دچار محاق تازه ای کرد و اقتصاد مصر بیش از پیش در بحران فرو رفت.

برای بهبود این تیرگی، تلاشهایی در مصر آغاز شد که به دعوت از ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی به مصر و استقبالی با شکوه از او انجامید. با ورود ملک سلمان به قاهره اعلام شد که مصر دو جزیره تیران و صنافیر، واقع در ورودی خلیج عقبه را از آن عربستان سعودی می داند و به آن کشور باز می گرداند. عربستان هم در مقابل دو میلیارد دلار کمک نقدی به مصر می کند و بیست و دو میلیارد دلار نفت و فرآورده های نفتی با بهای پایینتر از بازار و به صورت نسیه (دریافت مبلغ در آینده) به مصر صادر می کند.

با وجود اعتراض عمومی، انتقال دو جزیره به مالکیت عربستان از تصویب مجلس مصر گذشت و قانونی شد، اما گروهی از وکلای دادگستری علیه رای مجلس به دیوان عدالت اداری شکایت کردند و این دیوان، رای مجلس را باطل کرد.

از اینجا مشخص شد که گویا دو جریان در دستگاه حاکمه مصر شکل گرفته، یکی جریانی در مجلس که خواهان نزدیکی به عربستان سعودی است و سرمایه دارانی که داد و ستد گسترده مالی با عربستان سعودی و حاشیه خلیج فارس دارند از این جریان حمایت می کنند. دیگری، جریانی در ارتش و دستگاههای سیاسی و قضائی است که در مقابل نفوذ عربستان سعودی مقاومت می کند. روند حوادث بعدی، نشان داد که جریان دوم غالب شده است.

قاهرهImageGETTY IMAGES
Imageوضعیت اقتصاد مصر بحرانی است

در نشست اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد، وزیرخارجه مصر در حاشیه این نشست در نیویورک علنا گفت که کشورش با سرنگون کردن بشار اسد و طرحهایی که به این سرنگونی بینجامد، مخالف است. بدین ترتیب، مصر علنا در مقابل عربستان سعودی جبهه گرفت. مصر همچنین به عنوان نماینده دولتهای عرب در شورای امنیت سازمان ملل متحد، به قطعنامه پیشنهادی روسیه برای آتش بس در حلب رای مثبت داد و خشم عربستان را بیشتر برانگیخت. پس از آن بود که عربستان سعودی، توافقش را با مصر یکجانبه نادیده گرفت و صدور نفت به مصر در چارچوب این توافق را متوقف کرد.

مصر بهای ایستادن در مقابل عربستان سعودی را با فرورفتن بیشتر در بحران اقتصادی پرداخت. گرانی شدیدی بر مصر حکمفرما شد. بسیاری از کالاها کمیاب شدند و ارزش پول ملی رو به سقوط نهاد. بانک مرکزی مصر در پایان هفته گذشته اعلام کرد که تعیین ارزش پول ملی را آزاد و به بازار واگذار می کند. در نتیجه این تصمیم، ارزش پول مصر یکشبه حدود پنجاه درصد کاهش یافت. نرخ سوخت و کالاهای اساسی بالاتر رفت و یارانه های دولتی بر سوخت و حمل و نقل شهری کاهش یافت. نمونه ای از آن، نرخ بلیط قطار زیرزمینی شهری در قاهره بود که یکشبه سه برابر شد.

به دنبال جایگزین

عبدالفتاح سیسی از هنگامی که به قدرت رسید به رقبای سیاسی و اقتصادی آمریکا روی آورد، روابط دوستانه ای با روسیه برقرار کرد و از ولادیمیر پوتین به گرمی در قاهره استقبال کرد و چینیها را به سرمایه گذاری در مصر فراخواند. فاصله اش را هم با آمریکا و دولتهای اروپایی حفظ کرد که به دلایلی همچون نقض گسترده حقوق بشر و کاهش آزادیهای سیاسی در مصر منتقد اویند.

اخیرا در پی تیرگی رابطه مصر و عربستان سعودی، ایران کوشید از این فرصت برای عملی کردن آرزویش در بهبود رابطه با مصر بهره بگیرد اما مصر نشان داد که همچون گذشته، تمایلی به از سرگیری رابطه با ایران ندارد. چندی پیش که نهاد کردی، رئیس شرکت گاز مصر در همایش کشورهای صادرکننده گاز در تهران حضور یافت، مسئولان ایرانی نسبت به فروش نفت به مصر ابراز آمادگی کردند اما پاسخ مثبتی از آن کشور دریافت نکردند.

طارق ملاImageREUTERS
Imageوزیر نفت مصر خبر سفر خود به تهران را تکذیب کرد

دیشب هم خبری منتشر شد حاکی از آنکه طارق ملا، وزیر نفت مصر راهی تهران شده اما بامداد امروز خود او نه تنها این خبر را تکذیب کرد بلکه بصراحت گفت که هرگز به تهران نخواهد رفت. به نظر می رسد انتشار این خبر می تواند با یکی از این دو گزینه صورت گرفته باشد: یکی اینکه سعودیها و کسانی که مخالف دوری مصر از عربستانند، با علم به وجهه ای منفی که ایران نزد بخش عمده افکار عمومی جهان عرب دارد، چنین خبری را منتشر کرده اند تا مصر را تحت فشار افکار عمومی قرار دهند. یا اینکه مصریها و مخالفان نزدیکی مصر به عربستان خواسته اند با نشر چنین خبری نشان دهنده اند که مصریها حتی حاضرند دست بسوی ایران دراز کنند اما به سمت آنها نروند.

اما در واقع، با اینکه مصر به محوری بین المللی نزدیک شده که ایران نیز در یک سوی آن قرار دارد، نزدیکی به ایران را به نفع خود نمی بیند چون در این صورت رابطه اش با عربستان سعودی از تیرگی به دشمنی خواهد رسید و خشم متحدان عربستان سعودی نیز علیه مصر برانگیخته خواهد شد. در شرایطی که اقتصاد مصر بشدت با اقتصاد کشورهای خلیج فارس درهم تنیده و میلیونها مصری که در این کشورها کار می کنند، منبع تامین زندگی بخش قابل توجهی از جمعیت مصرند، مصریها به هیچ عنوان نمی توانند از پس ایستادن در برابر محور عربستان سعودی تا سرحد برقراری رابطه با ایران بربیایند.

از جمله جایگزین‌هایی که مصر در جستجوی آن برآمده، عراق است که میزان تولید و صادرات نفتی اش بسیار بیشتر از ایران است. سفر اخیر وزیر نفت مصر به بغداد هم در همین راستا بود. اما مشکل مصر اینجاست که بعید است دولتهایی چون عراق و دیگر صادرکنندگان نفت، با همان شروط گشاده دستانه ای به مصر نفت بفروشند که عربستان پذیرفته بود.

بدین ترتیب مصر وارد مرحله دشواری از لحاظ اقتصادی و سیاسی شده و اینکه تا کی بتواند این وضعیت را تحمل کند، ابهامی نگران کننده میان مردمش پدید آورده است. اقتصاددانان نیز بیش از آنکه مسئولیت رکود اقتصادی در کشور را به گردن تیرگی رابطه با عربستان سعودی بیندازند، شخص ارتشبد سیسی و دولت را مقصر می دانند و به سوء مدیریت متهم می کنند. کارشناسان می پرسند دهها میلیاردها دلاری که مصر از عربستان سعودی و دولتهای حاشیه خلیج فارس در چند سال گذشته دریافت کرد کجا رفت و صرف چه شد؟ چرا این پولها اثری بر بهبود وضعیت اقتصادی مصر نگذاشت؟ اقتصاددانان آقای سیسی و نظامیان حاکم را متهم می کنند که نه تنها فاقد بینش اقتصادی اند بلکه با کارشناسان اقتصادی هم مشورت نمی کنند و با ذهنیتی نظامی درصدد اداره اقتصاد کشورند.

بدین ترتیب، مصر وارد دوره ای سخت و تاریک شده که فعلا مشخص نیست راه برونرفت از آن کجاست. گم شدن در این تاریکی یا یافتن راه برونرفت می تواند در سرنوشت حکومت آقای سیسی هم تعیین کننده باشد.

۱۴
آبان

روزنامه امریکایی "نیویورک تایمز" در گزارش جدید خود به انتقاد از اوضاع آزادی در عربستان و سرکوب مخالفان، و محرومیت زنان از ابتدایی ترین حقوق خود زیر سایه نظام وهابی پرداخت.

به گزارش العالم، این روزنامه آمریکایی خاطرنشان کرد، سلطه قلدرمآبانه مردان بر همسران خود در عربستان سعودی، زندگی زنان را در این کشور به جهنم تبدیل می کند.
نیویورک تایمز در این گزارش تأکید می کند، که در عربستان سعودی نظام مردسالارانه به طرز باور نکردنی بر جامعه این کشور حاکم است، و شمار زیادی از زنان هستند که از بیم واکنش های خشونت بار مردان خانواده که به اسم سرپرستی، بر تمام ابعاد زندگی آنها سلطه دارند؛ می ترسند که از واقعیت های زندگی خود پرده بردارند.
این روزنامه امریکایی از زبان یک دختر سعودی می نویسد: "ما بدون اجازه یا همراه، نمی توانیم حتی تا سوپرمارکت برویم؛ این مشکل، پیش پا افتاده ترین مشکل از فهرست بلندبالایی از مجموعه قوانینی است که ما مجبوریم آنها را رعایت کنیم."
این دختر به نیویورک تایمز می گوید: "این نوع سرپرستی و در واقع سطه مرد، زندگی مرا به جهنم تبدیل کرده است؛ من دوست دارم با دوستانم بیرون بروم یا خارج از منزل غذا بخورم؛ اما مجبورم این احساس را در خود سرکوب کنم. من مشکلی با اجازه گرفتن از پدر برای انجام چنین کارهایی ندارم و حتی معتقدم این کار باید انجام بشود، اما سلطه گری و رفتارهای غلط حاکم بر جامعه، این پیوندهای اجتماعی قدرتمند را نابود می کند."
"نیویورک تایمز" در این گزارش می نویسد این، یک نمونه ساده از انبوه شکایت هایی است که این هفته از 6000 زن سعودی به دفتر این روزنامه رسیده است و مضمون مشترک همه آنها، این است که "ما در دروغی به نام عربستان سعودی زندگی می کنیم."
این روزنامه تصریح کرده است که درد دل این زنان را در سایت اینترنتی روزنامه و "تویتر" منتشر کرده است.
این روزنامه به شرط حفظ هویت این زنان، اقدام به انتشار بخش هایی از نامه آنها کرده است. همچنین با ارسال پیامی، خواستار ادامه همکاری و تماس آنها شده است. پاسخ زنان سعودی به این پیام، ارائه شرح مختصری از مصائب و مشکلات خود برای این روزنامه بوده است.

رولا 19 ساله نوشت: "من مسافر یک تاکسی بودم که تصادف کردم، با اینکه خونریزی شدیدی داشتم، آمبولانس حاضر نبود در غیاب سرپرستم، من را به بیمارستان برساند."
زن دیگری به نام ساره که یک پزشک 42 ساله در ریاض است نوشت: "هر بار که قصد مسافرت داشته باشم باید از پسر نوجوانم اجازه بگیرم."
زن دیگری نوشت: "خواهرم بدون اجازه همسرش به کتاب فروشی رفت وقتی برگشت کتک مفصلی از همسرش خورد."

یک دختر 23 ساله نیز می گوید: من خانه را ترک کردم به سازمان حقوق بشر پناه بردم و از مشکلاتی که با پدرم داشتم برایشان گفتم. اما این سازمان هیچ کاری نکرد فقط توصیه کرد که برای گرفتن حمایت در برابر پدر، به پلیس مراجعه کنم. وقتی به پلیس مراجعه کردم دیدم پدرم از قبل به آنها گزارش داده که من از خانه فرار کرده ام. من همه چیز را به پلیس گفتم اما آنها مرا متهم کردند و گفتند اشتباه بزرگی کردی که از خانه فرار کردی پس من را به زندان انداختند. سه روز اول را در سلول انفرادی گذراندم سپس مرا به بند عمومی منتقل کردند. در آنجا زنانی که مرتکب قتل و دزدی شده بودند نگهداری می شدند.
زن دیگری به نام دینا 21 ساله ساکن ریاض هم به این روزنامه گفت: من اجازه ندارم سر کار بروم. من به پول احتیاج دارم. پدرم نیازمندی های مرا تأمین نمی کند. او چهارتا زن دارد و تمام وقت خود را با آنها می گذراند اما به من اجازه نمی دهد با مادرم به مسافرت بروم. او همیشه حتی در زندگی اجتماعی ام به من سخت می گیرد اما زندگی مرا از تمام ابعاد زیر سلطه خود گرفته و اجازه نمی دهد با دوستانمان رفت و آمد کنیم. او مرا مجبور می کند طبق اعتقاداتش زندگی کنم.