ریپورتر

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۲۴۵ مطلب با موضوع «فرهنگی» ثبت شده است

۱۳
مهر

تصویربرداری فصل دوم سریال «شهرزاد» هفته آتی جلوی دوربین می‌رود. گروه در تلاش هستند که به سرعت مقدمات لازم برای جلوی دوربین رفتن سکانس‌ها را فراهم آورند. خانه بزرگ آقا زیر نظر مجید میرفخرایی بازسازی و آماده برای تصویربرداری این بخش شده است.

نویسندگی این مجموعه نمایش خانگی توسط حسن فتحی انجام شده و در این فصل مجموعه به سمت نزدیک به زمان انقلاب خواهیم شد

رویانونهالی و امیر جعفری به گروه بازیگران این اثر اضافه شدند. سعید ملکان از گروه سازنده اثر جدا شد و حسن مصطفوی به عنوان مدیر تولید و عبدالله اسکندری به عنوان طراح چهره پردازی همچنین مجید میرفخرایی به عنوان مدیر هنری به گروه تولید این اثر اضافه شد.

در این مجموعه با بازیگران مطرح سینما چون علی نصیریان، شهاب حسینی ، ترانه علیدوستی، مصطفی زمانی ، رویا نونهالی، امیر جعفری، پریناز ایزدیار و...  همکاری دارند.

سریال شهرزاد سومین محصول خانگی تصویر گستر پاسارگاد پس از شاهگوش و ابله است که به خوبی توانست بامخاطب ارتباط برقرار کند و در شبکه نمایش خانگی توزیع می شود .

۱۳
مهر


سعید سالارزهی، مالک و صاحب امتیاز کاراکتر محبوب جناب خان از احتمال حذف این کاراکتر در فصل چهارم خندوانه و تصمیم قطعی برای ساخت فیلم سینمایی آن با حضور رامبد جوان خبر داد.

 
جناب خان مدت ها قبل از این که در برنامه «خندوانه» حضور پیدا کند یکی از کاراکترهای اصلی مجموعه «کوچه مروارید» بود. در این مجموعه رامبد جوان با جناب خان همبازی بود و اصلا به همین دلیل هم تصمیم گرفته شد که برای مدتی در برنامه «خندوانه» حضور داشته باشد. حالا بعد از گذشت یک سال و نیم، سعید سالارزهی مالک و صاحب امتیاز جناب خان نسبت به ادامه حضور این کاراکتر در این برنامه تردید دارد. او معتقد است که رسالت جناب خان چیزی فراتر از حضور در برنامه خندوانه است و به دنبال ساخت فیلم سینمایی با حضور این کاراکتر است. مشروح این مصاحبه را بخوانید.
 

جناب خان یکی از مهمترین کاراکترهای عروسکی مجموعه «کوچه مروارید» بود. چه شد یکمرتبه سر از خندوانه در آورد؟

- پیشنهاد حضور جناب خان در خندوانه در حین ضبط سری دوم کوچه مروارید شکل گرفت و برای این تصمیم دو دلیل داشتیم. اول اینکه در «خندوانه» می تواند یک تغییر مثبت اتفاق بیفتد و با دعوت یک عروسک به عنوان مهمان، در سری مهمان خندوانه نوآوری شکل بگیرد و اینکه ما هم نیاز داشتیم عروسک جناب خان دیده شود. رامبد با مدیر شبکه نسیم این مسئله را در میان گذاشت و توافقی صورت گرفت که جناب خان به عنوان مهمان، چند قسمت به خندوانه برود اما چون تاثیر حضورش خیلی زیاد بود، تداوم پیدا کرد.

خب حتما این حضور برای شما هم سودی داشته. شما به عنوان خالق جناب خان می خواستید برند جناب خان شناخته شود تا کوچه مروارید بیشتر فروش برود؟

- فروش بیشتر کوچه مروارید و کسب درآمد و موفقیت آن یک گام از برنامه ای است که ما به دنبال آن هستیم. هدف ما فراتر از کوچه مروارید و حتی فراتر از مرزهای ایران است. تلاشی را که ما از سال 1389 شروع کردیم برای طراحی و خلق برنامه های عروسکی است که در خارج از مرزهای ایران هم بتواند مورد توجه قرار بگیرد. از نظر ما جناب خان تازه در ابتدای راه است. البته موفقیت او تا به حال نشان داده که تیم ما قادر به خلق کاراکترهای جذاب است در حالی که بعد از کلاه قرمزی و شهر موش ها تقریبا هیچ کاراکتر قدرتمند و جذابی خلق نشده بود.

چطور به ایده ساخت کاراکتری مثل جناب خان رسیدید؟

- اولین بار من سال 89 تصمیم قطعی را برای خلق کاراکترهای جذاب گرفتم و محمد باقری، امیر سلطان احمدی، محمد بحرانی، نیوشا صدر و بهادر مالکی را به عنوان اعضای اتاق فکر و نگارش متن انتخاب کردم. مدتی تلاش کردیم و طراحی اولیه کوچه مروارید به شکل ابتدایی و ناقص صورت پذیرفت ولی به دلیل مشغله زیاد من و تصویب مشروط وزارت ارشاد، برای مدت چند ماه کار رها شد. در شروع سال 90 من دوباره محمد نادری را به عنوان نویسنده و اتاق فکر جدیدی با حضور رضا کاظمی نژاد، سارا سالار و سیما سالار رهی، محمد نادری و خودم شکل دادم و به مدت دو سال طراحی کامل شخصیت ها و نگارش متن البته این بار به صورتی که می بینید، طول کشید. اگرچه امیر سلطان احمدی به عنوان مشاور من حضورش به صورت پراکنده، هیچ گاه قطع نشد.

جناب خان تا حدودی با الگوبرداری از عروسک های معروف مایت شو ساخته شده و شکل و شمایلش کاملا از جنس آنهاست، چرا چنین تقلیدی انجام دادید؟

- به هیچ وجه تقلید صورت نگرفته. من از بین سبک های مختلف عروسی سبک پولیشی را به اسفنجی و سایر شکل ها ترجیح می دادم. استفاده از پارچه پولیشی به جای اسفنج مخصوصا وقتی که پارچه کهنه تر می شود، به بافت پوست و صورت نزدیک تر است. از طرفی وقتی در صورت عروسک به جزییات بیش از اندازه پرداخته شود، مثل چروک پیشانی و اخم و غیره، قدرت تداعی ذهن در مخاطب کاسته می شود در حالی که در طراحی جناب خان در عین سادگی خیلی از حالات روانی کاراکتر تداعی می شود. ما به هیچ وجه تقلید مو به مو از هیچ برنامه ای نکردیم.
 
حدود دو سال روی طراحی شکل جناب خان وقت گذاشته شده است. هدیه هاشمی، نیما مجلسی و مرتضی خدایی ده ها طرح زدند. خیلی از طرح ها را هدیه هاشمی ساخت و ما دور ریختیم و در نهایت با وسواس و حساسیت بالا عروسک جناب خان و سایر عروسک ها تولید شدند.

برای کاراکتر جناب خان از اول ویژگی هایی مثل جنوبی بودن، لبوفروشی و ... مد نظرتان بود؟ یعنی عروسک بر اساس چنین تعریف هایی شکل گرفت؟

- برای طراحی و خلق کاراکتر جناب خان ما کاملا گروهی کار کردیم. گرچه حق رد کردن یا پذیرش نظرات تیم را برای خودم به عنوان کارگردان و سرپرست اتاق فکر قائل بودم ولی در مورد جناب خان ما یک لبوفروش را می خواستیم که با لهجه محلی صحبت کند. محمد نادری که از دوستان قدیمی محمد بحرانی بود از بین لهجه های مختلف روی آبادانی تاکید داشت و نظرات مختلف اتاق فکر برای لهجه های بعدی رد شد.

کوچه مروارید شخصیت های عروسکی زیادی داشت اما به نظر می رسید بار اصلی جذابیت از همان ابتدا روی دوش جناب خان بود. انگار این کاراکتر نسبت به سایرین هم پرداخت بهتری داشت و هم عمق بیشتری برایش در نظر گرفته شده بود.

- بله، حق با شماست. در مرحله نگارش محمد نادری بارها از طرف اتاق فکر و خود من مورد سرزنش قرار می گرفت که برند کودک کوچه مروارید را تبدیل به برند جناب خان کرده ای و تمام اتفاقات و قصه ها حول محور جناب خان پروبال داده شده است. در مرحله ضبط نیز محمد بحرانی با ویژگی های فوق العاده اش کار نادری را به اوج رساند.

بعد از اینکه جناب خان در خندوانه معروف شد چند سری جدید از کوچه مروارید توزیع شد اما به نظر می رسد چندان روی فروش  اثر نگذاشت.

- تاثیر داشت ولی اصلی ترین مسئله ما این شد که محبوبیت جناب خان و ظرفیت های این کاراکتر در حوزه بزرگسال موثر است و تیم اتاق فکر ما را به سمتی برد که برای ایجاد یک برند جدید بزرگسال برنامه ریزی کنیم. یعنی اینکه لزوما قصد ما برگرداندن جناب خان به مجموعه کوچه مروارید نیست و احتمال دارد در قالب یک اثر نمایشی زمینه مستقل شدن برند جناب خان را ایجاد کنیم.

به عنوان مالک و صاحب امتیاز می توانید هر زمان نخواهید اجازه ندهید که جناب خان به کارش در خندوانه ادامه دهد؟

- بله. این مسئله ممکن است و همینجا باید این نکته را بگویم که احتمال عدم حضور جناب خان در خندوانه در سری جدید خیلی بیشتر از حضورش است. راستش حضور جناب خان حتی در این دوره اخیر نیز به رغم تمایل من انجام پذیرفته است. رامبد دوست صمیمی من است و برنامه خندوانه به نظر من یک برنامه استثنایی و خاص است که توانسته در فضای شاد و صمیمی از ارزش هایی بگوید که تا قبل از آن در هیچ بستر جذابی بیان نمی شد و به نظر من هیچ کس غیر از رامبد از پس موفق کردن و موفق نگاه داشتن برنامه خندوانه بر نخواهد آمد ولی جناب خان به خندوانه دعوت شد تا تیم ما که چندین سال برای خلقش تلاش کرده ایم، بهره برداری کنیم و این در حالی است که به رغم اینکه حضور جناب خان در خندوانه موفقیت های زیادی برای این برنامه و شبکه نسیم به همراه داشته و اسپانسرهای زیادی جذب کرده، در طی این دو سال ما هیچ درآمدی از این حضور نداشته ایم. از طرفی جناب خان با انگیزه ها و اهداف خاص و متفاوتی خلق شد و به نظر می رسد وقتش رسیده که مسیر شخصی اش را ادامه دهد.

الان بار بخش مهمی از جذابیت خندوانه روی دوش جناب خان است و طبیعتا با حذف این شخصیت، برنامه دچار مشکل می شود. شما بیشتر به خاطر مسائل مالی با حضور جناب خان در خندوانه مشکل دارید؟ یعنی اگر به این لحاظ به توافق برسید مشکل برطرف می شود؟ 

- نه. گفتم ما برنامه و اهداف مشخصی برای جناب خان داریم و اگرچه حق طبیعی ماست که از منافع مالی جناب خان بهره برداری کنیم ولی نه به هر قیمتی. قبلا هم گفتم ما تازه در ابتدای راه هستیم و خیلی ایده ها و برنامه های ویژه ای برای جناب خان در نظر داریم و شرط اصلی ما برای ادامه، حفظ موفقیت و محبوبیت جناب خان است و برای ما این نگرانی که حضور جناب خان در مدت خیلی طولانی در خندوانه، آسیب ببیند وجود دارد.

الان فکر می کنید جناب خان خارج از خندوانه می تواند همین اندازه جذاب باشد؟

- حتما همینطور است. شما اگر فیلم سینمایی جناب خان اکران شود نمی روید تماشا کنید؟

از این جهت سوال را مطرح کردم که برنامه کوچه مروارید بعد از معروف شدن جناب خان، باز هم چندان فروش قابل توجهی نداشت.

- ما کوچه مروارید را برای کودکان ساختیم و  برند شدن در حوزه کودک فرمول کاملا متفاوتی دارد. احتیاج به زمان طولانی دارد تا بچه ها با کاراکترها انس بگیرند.
 
فیلم سینمایی که به فکر ساختنش هستید برای گروه سنی بزرگسال است؟

- بله، جناب خان با شرایط فعلی در حوزه بزرگسال موفق تر عمل خواهد کرد اما این فیلم طوری ساخته خواهد شد که چنانچه خانوده ای با کودک هفت ساله شان هم به تماشا بیایند، همه شان خوشحال و راضی سالن را ترک کنند ولی همانطور که گفتم مخاطب اصلی مان بزرگسال است. بخش های خصوصی و دولتی علاقه شان را برای اسپانسری این مسئله نشان داده اند. تیم ما ترجیح می دهد که رامبد هم کنار جناب خان بازی کند و هم کارگردانی فیلم را به عهده بگیرد اما اگر به مدت طولانی درگیر خندوانه باشد و وقت نداشته باشد، برای ما بهتر است که فقط بازی کند و کارگردانی را به شخص دیگری واگذار کنیم. منتظریم تا ضبط خندوانه تمام شود و بنشینیم درباره این مسئله صحبت کنیم.

قرار است چه توافقی با عوامل خندوانه داشته باشید؟

- در حال حاضر من به عنوان مالک و صاحب امتیاز جناب خان امانت دار دو گروه هستم، ابتدا خالقین جناب خان که طی این چند سال و بی ادعا برای موفقیت ما تلاش شبانه روزی داشته اند، دسته دوم امانت دار مردم. در حال حاضر جناب خان در بین مردم محبوبیتی کم نظیر را دارد و چنانچه به این کاراکتر آسیبی وارد شود، مردم نیز متاثر خواهند شد. برنامه خندوانه تقریبا هر شب اجرا می شود و نگرانی درباره یکنواختی و بی خاصیت شدن جنابخان وجود دارد.

البته همانطور که گفتم علاوه بر این مسائل مالی هم بی تاثیر نیست و اگر امکان سازگاری بین اهداف کاری و مالی ما با تیم خندونه وجود داشته باشد و احترام متقابل به حقوق مادی و معنوی طرفین موجود باشد، احتمال تداوم حضور جناب خان در خندوانه خواهد بود.

در آینده ممکن است کاراکتر احلام هم به جناب خان اضافه شود؟

- بله، احتمال آن خیلی هم زیاد است. در واقع اتاق فکر جناب خان درباره اش تصمیم نهایی را خواهد گرفت. عده ای از دوستان اعتقاد دارند هیچ گاه شکل ظاهری اش را نشان ندهیم و بعضی از بچه ها با دیده شدن احلام موافق هستند ولی نه به این زودی. خود من دوست دارم که حتما دیده شود و خیلی هم زود چون اعتقاد دارم با آمدن احلام ظرفیت های جدیدی برای جناب خان فراهم خواهد شد.
۱۲
مهر

کمال تبریزی پس از گذشت ۱۰ سال از آغاز ساخت سریال «سرزمین کهن»، به گفته خودش رنجیده‌ خاطر است و این سریال دیگر آخرین کارش برای تلویزیون خواهد بود؛ اما در عین حال «سرزمین کهن» را جزو سریال‌هایی می‌داند که بینندگان زیادی به آن اقبال پیدا می‌کنند و قصه آن را دنبال خواهند کرد.

این کارگردان که این روزها بر سر ساخت سریال «سرزمین کهن» است، در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، اظهارات خود را پس از گذشت ۱۰ سال از آغاز پروژه «سرزمین کهن» و فراز و نشیب‌های آن مطرح کرد.

علت اینکه آدم احساس خستگی می‌کند، به تلویزیون برمی‌گردد

او در پاسخ به این پرسش که آیا در این سال‌ها بخاطر ساخت سریال «سرزمین کهن» احساس خستگی کرده و چگونه ساخت آن را ادامه می‌دهد؟ گفت: حقیقتا علت اینکه آدم احساس خستگی می‌کند به تلویزیون برمی‌گردد و رفتار و برخوردی که تلویزیون با ما داشته، علت این خستگی است؛ وگرنه زمانی که آدم کار می‌کند انرژی می‌گیرد، بویژه نوع کاری که ما می‌کنیم خستگی‌ناپذیر است. حداقل نوع کار ما به گونه‌ای است که می‌توانیم شرایطی را به وجود بیاوریم که در آن خستگی نباشد. اما نحوه برخورد سازمان در این ۱۰ سال و رفتن و آمدن مدیران مختلف، باعث این مصائب برای ما شد و تمام مشکلاتش گریبان سریال «سرزمین کهن» را گرفت، به همین دلیل هم این سریال یک دهه به طول انجامید.

نمی‌دانیم تلویزیون بالاخره این سریال را می‌خواهد یا نه؟!

این کارگردان در ادامه اظهار کرد: مدیریتِ غلط و نابلدی در مدیریت برای ادامه چند پروژه سنگین باعث می‌شود هم پروژه لطمه بخورد و هم گروه سازنده خسته شوند. می‌خواهم بگویم که شاکله تلویزیون آنقدر به هم ریخته است که وضعیت «ملوک الطوایفی» برایش بوجود آمده است. عده‌ای می‌خواهند سر به تن ما نباشد و عده‌ای هم با ما همکاری می‌کنند. ما هم در این میان گیج شده‌ایم و نمی‌دانیم تلویزیون بالاخره این سریال را می‌خواهد یا نه؟!
کارگردان سریال «سرزمین کهن» با اشاره به حاشیه‌هایی که در برنامه «هفت» پیش آمد و انتقاد به این برنامه موجب توقف موقتی سریال سرزمین کهن شد، به خبرنگار ایسنا گفت: زمانی که در کوران کار و سختی بودیم، درست زمانی که صحنه‌های دشوار را می‌گرفتیم، اتفاق بسیار بدی در برنامه «هفت» افتاد. می‌خواهم بگویم متاسفانه هیچ اتاق فکری در تلویزیون وجود ندارد که از پروژه‌هایش حمایت کند و همینطور باری به هر جهت اتفاقات رخ می‌دهند. یک عده سراغ پروژه‌هایی که فکر می‌کنند خوب است می‌روند، قرارداداش را می‌بندند در عین اینکه متاسفانه هیچ نظم و برنامه‌ای در سازمان وجود ندارد و همین باعث دلسردی می‌شود.

کمال تبریزی پس از توضیحات بالا و ابراز تاسف از این بابت، ادامه داد: فکر می‌کنم من هم مانند بسیاری دیگر که رفته‌اند، «سرزمین کهن» آخرین کاری باشد که با تلویزیون خواهم داشت. چراکه خیلی از عمر مفید زندگی‌مان باقی نمانده و بهتر است مابقی آن را به جاهایی که بهتر می‌توانیم با یکدیگر تعامل داشته باشیم اختصاص دهیم. واقعا کار کردن با این تلویزیون سخت است. بسیاری از همکاران من زودتر متوجه شدند و رفتند، اما من کمی دیر متوجه شدم؛ البته به خاطر پروژه طولانی «سرزمین کهن» بود.


«سرزمین کهن» و شرایط خوبش در زمان دکتر میرباقری

این کارگردان در بخش دیگری از گفت‌وگویش با ایسنا درباره ساخت مجموعه «سرزمین کهن» که سه دوره از ریاست سازمان صداوسیما را پشت سر گذاشت، و اینکه ساخت این مجموعه در کدام دوران از فضای بازتری بهره برد، گفت: دوران اول، آقای میرباقری در صداوسیما بودند که «سرزمین کهن» تصویب شد، اما پس از آن افراد دیگری آمدند که تقریبا همه‌چیز را در سازمان منهدم کردند تا اینکه دوباره آقای میرباقری بازگشت و وضعیت بار دیگر بهتر شد. تصورم این است تیمی که بعد از آقای میرباقری به سازمان آمد، به خوبی سازمان را بمب‌گذاری و نقاط مختلف آن را منفجر کرد. بنابراین فکر می‌کنم در دوران قبلی آقای میرباقری شرایط خیلی بهتر بود. یعنی هم شورای طرح‌وبرنامه‌ای وجود داشت که فیلمنامه‌ها در آنجا بررسی می‌شدند و هم برخوردشان خوب بود. البته از زمانی که ایشان برگشته‌اند، دل و دماغ آدم برای اینکه کار کند بیشتر است، اما در مجموع تلویزیون شرایطی ندارد که دیگر مثل گذشته تمایلی برای همکاری وجود داشته باشد. حتی حالا که دکتر میرباقری حضور دارد؛ با این حال آشکار است که با دست بسته مدیریت می‌کند و مشکلات زیادی برای کار کردن دارد.

این کارگردان سپس با اعتقاد بر اینکه تلویزیون فاصله زیادی با جامعه دارد، توضیح می‌دهد: تلویزیون با اتفاقات روزی که در جامعه ما رخ می‌دهد فاصله زیادی دارد و به همین دلیل شاهد عقب‌ماندگی آن هستیم. همین مساله باعث می‌شود که نتوانیم خیلی کار کنیم؛ چراکه اتفاقاتی که در تلویزیون روی می‌دهد، فاصله نجومی با روش‌هایی که در زندگی مردم بوجود آمده و سبک و سلیقه زندگی آنها دارد.

او با اعتقاد بر اینکه تلویزیون در گذشته منجمد شده است، می‌گوید: تلویزیون در موقعیتی است که هم به گذشته پرافتخاری که داشته نمی‌تواند دست پیدا کند و هم نمی‌تواند شرایط حال حاضرش را درست کند؛ بنابراین فکر می‌کنم من هم مانند خیلی‌های دیگر، ترجیح خواهم داد آخرین کار تلویزیونی‌ام «سرزمین کهن» باشد.

عملکرد ضرغامی در واکنش به حاشیه‌های سریال کمال تبریزی

تبریزی سپس درباره اتفاق و حاشیه‌هایی که در سال‌های گذشته برای «سرزمین کهن» در حین پخش پیش آمد و عملکرد ضرغامی در آن روزها اظهار کرد: به نظر من آقای ضرغامی ضعیف‌ترین عملکرد ممکن را از خود نشان دادند. چراکه با یک مدیریت درست مشکل به راحتی حل می‌شد و واقعا مشکل جدی وجود نداشت و در حدی هم نبود که متوجه سریال باشد. بلکه مسائل سیاسی در جامعه در جریان بود که خود من دقیقا در جریان آن هستم. حتی با من از طریق غیرمستقیم تماس گرفته شد که «آقا با تو کاری نداریم و دلیل این رفتار آقای ضرغامی و مدیران تلویزیون است»؛ بنابراین طبیعی بود آقای ضرغامی برود و از شگردهای سیاسی استفاده کند. اساسا ما ویژگی‌های رفتار سیاسی را نمی‌توانیم درک کنیم و فقط کار هنری می‌کنیم.

کارگردان «سرزمین کهن» با اشاره به اینکه از طرف سازمان صدا و سیما سپری وجود نداشت که از پروژه‌اش حمایت کند، مطرح کرد: خودِ سازمان هم با توان بیشتری سعی‌ کرد این اتفاق رخ دهد. ما با این فیلمنامه در تقابل مستقیم با سازمان بودیم، یعنی سریالی کار کردیم که با وجود افراد جدیدی که به سازمان آمده بودند، خیلی آن را دوست نداشتند و با آن همراهی نمی‌کردند. بنابراین وقتی اتفاقی خارج از پروژه سرزمین کهن می‌افتد، طبیعی است که تمایلی برای دفاع از ما ندارند؛ اصلا برخوردشان غیرعقلانی و توأم با ترس بود و نشان از ضعف مدیریت آنها داشت. درحالیکه در گذشته اتفاقات دشوارتر از این در تلویزیون افتاده بود و به راحتی توانسته بودند بحران را حل کنند که مشکل سریال «سرزمین کهن» در مقایسه با آنها بسیار ساده بود،

نسخه‌ی اولیه سرزمین کهن را بدون هیچ حذفیاتی پخش می‌کنیم

کارگردان «سرزمین کهن» درباره حساسیت‌ها و اصلاحاتی که در فیلمنامه سریال «سرزمین کهن» صورت گرفت، اظهار کرد: حساسیت‌هایی که برای این سریال پیش آمد بهانه‌جویانه بود و بخش عمده‌ای از آن به حذفیاتی برمی‌گردد که در فیلمنامه صورت گرفت و باعث شد که این سوءتفاهم‌ها در فیلمنامه بوجود بیاید و حکایت این ضرب‌المثل است که "می‌خواستند ابرویش را درست کنند، چشمش را هم کور کردند." دقیقا این اتفاق برای سریال «سرزمین کهن» افتاد. یعنی آنقدر فیلمنامه را دستکاری کردند و فشارهای بی‌منطق به سریال وارد شد که دستکاری‌های اعمال شده و حذف صحنه‌هایی که تعیین‌کننده و کلیدی بودند، باعث شد چنین سوءتفاهمی بوجود آید.

او در ادامه تاکید کرد: اکنون می‌خواهند همان نسخه اولیه را بدون هیچگونه حذفیاتی نمایش دهند، یعنی تمام حذفیات به جای خود باز می‌گردد؛ بنابراین پخش این سریال بدون حذفیاتی که در دوره‌های قبل داشتیم شروع می‌شود.

تلویزیون، علت اصلی گریزان شدن بازیگران سریال ما در فاز ۳

کمال تبریزی سپس درباره‌ی تغییراتی که درباره بازیگران در فازهای مختلف سریال پیش آمد، گفت: به نظر من بازیگران باید عوض می‌شدند، برای اینکه در فاز اول تمام بازیگران ما تغییر کردند. زمانی که به فاز ۲ آمدیم، تمام بازیگران عوض شدند. پس طبیعی است زمانی که از فاز ۲ به فاز ۳ می‌رویم، دوباره این تغییرات را انجام دهیم. اساسا تغییر در بازیگران نمایانگر گذشت زمان است؛ بنابراین خوب است که ما این تغییرات را انجام دهیم. با این حال به دلیل طولانی شدن کار هم طبیعی است بازیگران پراکنده شوند. اگرچه وقتی فاز ۳ را با فازهای ۱ و ۲ مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم چیزی از دو فاز قبلی کم ندارد. افرادی که اکنون در فاز ۳ جمع شده و کار می‌کنند، جزو بهترین‌ها هستند و کارشان را خوب بلدند؛ بنابراین نتیجه را که نگاه می‌کنم می‌بینم فاز ۳ با فاز ۱ و ۲ برابری می‌کند.

تبریزی در عین حال گفت: اگرچه بازیگرانی که خیلی خوب بودند را از دست دست دادیم، اما طبیعی بود و آنها را نباید سرزنش کرد. به عقیده من، حق طبیعی آنها بود که بعد از برخوردی که تلویزیون با این پروژه کرد، از سریال خداحافظی کنند. در واقع علت اصلی گریزان شدن بازیگران سریال ما در فاز ۳، تلویزیون بوده و شاید اگر این سریال جای دیگری ساخته می‌شد، قطعا این رفتار را نمی کردند. حداقل سیاست درستی برای آن اتخاذ و مشکل حل می‌شد. منتها چون میان کسانی که برای تلویزیون کار می‌کردند حالت انزجار بوجود آمده، بطور طبیعی حق را به آنها باید داد. اما خوشبختانه اکنون که بیش از ۵۰ درصد فاز ۳ را گرفته‌ایم، صحنه‌های مونتاژ شده، سر و شکل و جذابیت خودش را دارد.

کارگردان «سرزمین کهن» این سریال را در عین حال با وجود حاشیه‌هایی که برایش پیش آمده جزو سریال‌هایی دانست که بینندگان زیادی به آن اقبال پیدا می‌کنند و قصه را دنبال خواهند کرد.

این کارگردان که در زمان ساخت سریال «سرزمین کهن» دبیر جشن خانه سینما بود، در پاسخ به اینکه در زمانی که دبیر این جشنواره بوده، آیا وقفه‌ای در ساخت سریال ایجاد شد گفت: خیر، چراکه در دبیری جشن، بیشتر کارهای سنگین برعهده مدیرعامل و مدیر اجرایی جشن بود و من در واقع نظارت و مشورت هایی با دوستان داشتم که بتوانیم با هم مشکلات اجرایی جشن را بطور کامل اداره کنیم؛ بنابراین ارتباطی با سرعت و روند کار در «سرزمین کهن» پیدا نکرد. با توجه به اینکه در طول ماه چهار پنج روز تعطیلی برای عوامل در نظر داشتیم، از تعطیلی‌ها هم به این منظور استفاده می‌شد. در واقع هیچ تداخلی با هم نداشته و ما توانستیم با همکاران‌مان در خانه سینما به خوبی از این مسیر عبور کنیم.

تبریزی در بخش پایانیِ صحبت‌هایش با خبرنگار ایسنا درباره‌ی پایان ساخت این مجموعه و اینکه تا چه زمان به طول خواهد انجامید؟ گفت: امیدوارم تا زمستان امسال حدود بهمن ماه بتوانیم کار را تمام کنیم و احتمالا پخش آن هم از همان زمان آغاز خواهد شد.

فیلمم به جشنوار امسال نمی‌رسد

او در پاسخ به اینکه در فواصل ساخت مجموعه «سرزمین کهن» و در آستانه جشنواره فیلم فجر فیلمی برای ساخت تدارک دیده؟ اظهار کرد: اگر کار «سرزمین کهن» تمام شود، امیدوارم بتوانم فیلمی سینمایی بسازم، که قطعا به جشنواره امسال نخواهد ‌رسید.

ناکامی ابله و توضیحات کمال تبریزی

«ابله» تنها مجموعه‌ای است که کمال تبریزی آن را در شبکه نمایش خانگی تجربه کرده است، این کارگردان درباره ناکامی این مجموعه کفت: «ابله» برای من تجربه خوبی بود، اما برای تهیه‌کنندگان نه، و این قابل پیش‌بینی بود. من حدس‌هایی داشتم که سرمایه‌گذار ممکن است تمایلی برای ادامه کار نداشته باشد، گرچه من خودم نسبت به این سریال احساس خوبی داشتم، ولی به تدریج که جلو رفتیم، دچار مشکلات و اختلاف شدیم و ادامه کار میسر نشد.

تبریزی در پاسخ به اینکه آیا تمایلی برای ساخت مجموعه جدیدی برای شبکه نمایش خانگی دارد؟ گفت: از این پس بیشتر روی سینما متمرکز می‌شوم. اگر بخواهم سریال خوبی بسازم، حتما آن را در شبکه نمایش خانگی اجرا می‌کنم، البته با یک فیلمنامه درست و خوب و جذاب. بنابراین اگر ساخت سریالی اتفاق بیفتد، جایش شبکه نمایش خانگی خواهد بود. گرچه فکر می‌کنم تمرکز اصلی روی سینما و فیلم‌های سینمایی خواهد بود.

۱۰
مهر
 
مراسم اختتامیه چهاردهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت که شب گذشته در برج میلاد برگزار شد، میزبان دو مهمان بسیار ویژه بود.

فاطمه مغنیه، فرزند شهید عماد مغنیه که سازمان سیا در آمریکا اعتراف کرد بیشترین لطمه را طی دهه گذشته از این شهید حزب الله لبنان دریافت کرده است و زینب سلیمانی دختر سردار قاسم سلیمانی که بی‌شک گروه های تکفیری و تروریستی از این اسوه مقاومت ضربه‌های فروانی را دریافت کردند، مهمانان ویژه این مراسم بودند.

دختر سردار سلیمانی در سمت راست و دختر شهید مغنیه در سمت چپ تصویر

۳۰
مرداد
 
اگر قرار باشد در این گزارش به اسامی و چهره هایی که برای ادامه فعالیت موسیقی از ایران خارج شده اند اشاره کنیم، با فهرست بلندبالایی رو به رو هستیم که بسیاری از اسامی این فهرست، چهره هایی هستند که عامه مردم از حضور آنها در خارج از کشور خاطره خوبی ندارند و بسیاری از این هنرمندان هرگز در جغرافیای خارج از ایران، نتوانستند موفقیت های شان را در بین دوستداران شان تکرار کنند.
 
به گزارش دیار، البته استثناهایی هم در بین آنها بوده که کم و بیش کیفیت آثارشان را حفظ کرده اند. این فهرست می توانست بزرگ تر و به تعداد بالاتری باشد ولی بنا به برخی محدودیت ها، برخی اسامی آن حذف شده است.

شادمهر؛ خیالی نیست...

هنوز هم لقب «شاه ماهی موسیقی پاپ» را به شادمهر عقیلی می دهند و اینکه بسیاری از ستاره ها یحال حاضر موسیقی در کشور، تحت تاثیر جریان «شادمهریسم» توانستند به جایگاه کنونی برسند. پس از ظهور موج اول موسیقی پاپ در ایران «شادمهر» به نوی نین ایج ترین گزینه بود: هم نوازنده بود و هم خواننده.  بازیگری هم هم می کرد و برخی فیلم ها فقط به شرط حضور او ساخته می شد. اما قرار نبود اوضاع به همین منوال باقی بماند. روزهای سختی در راه بود و پس از موفقیت خیره کننده آلبوم «دهاتی» ممنوعیت هایی در مورد شادمهر عقیلی اعمال شد که در نهایت آلبوم (آدم و حوا)ی او را در محق قرار داد و پس از دو سال این آلبوم به صورت غیررسمی منتشر شد.

پس از این اتفاقات، شادمهر عقیلی به کانادا مهاجرت کرد. شادمهر به دلیل مجوز نگرفتن آلبوم «آدم و حوا» و همچنین ممنوع الصدا و تصویر شدن در تلویزیون، برخلاف میل باطنی اش تصمیم به ترک وطن گرفت تا ادامه زندگی موسیقایی خود را در آن سوی آب ها تجربه کند. او ابتدا به شهر (تورنتو) مهاجرت کرد تا در آنجا فعالیت ها هنری خود را دنبال کند.

ماحصل چهار سال اقامت در کانادا، سه آلبوم خیالی نیست، آدم فروش و پاپ کرن در سال های ابتدایی بود. عقیلی با انتشار آلبوم «آدم فروش» به نوعی شتابزده و احساسی پاسخ نامهربانی ها را داد. او د رچند سال ابتدایی نتوانست موفقیت آلبوم های داخلی اش را تکرار کند و با وجود اینکه با استفاده از عناصری چون کلیپ سازی و بهره گرفتن از المان های موسیقی تجاری باید موفق تر می شد اما مطابق انتظار پیش نرفت. شادمهر عقیلی هرچند که امروز جایگاه بالاتری نسبت به روزهای ابتدایی مهاجرت دارد اما باز هم به جایگاه روزهای (پر پرواز) نرسیده است.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند


کاوه یغمایی؛ از آنجا رانده، از اینجا...

کاوه یغمایی جزو آن دسته از هنرمندانی است که دوره ای را برای فعالیت رسمی به خارج از کشور سفر کرد و به مرور و با شکست تلخی که در خارج از کشور نصیبش شد، بار دیگر به ایران بازگشت تا بتواند فعالیت هایش را در کشور از سر بگیرد.

این خواننده راک که چهار سال قبل به ایزان بازگشته، درباره دلایل سفر دوساله اش و فعالیت در خارج از کشور، معتقد بود: «در دو سال گذشته درگیر تنظیم و میکس آلبوم جدید خودم بودم که موفق شدم این آلبوم را به همراه بهترین موزیسین های کانادایی به اتمام برسانم. اکنون پس از ده سال از آخرین فعالیت هنری ام در ایران، مصمم هستم که در کشور خودم و برای مردم کشورم فعالیت کنم.
 
در این مدت تجربه های خوبی داشتم و ارتباطات تعیین کننده ای برای ادامه فعالیت هنری ام در ایران با گروهی از متخصصان صنعت موسیقی کانادا برقرار کردم که امیدوارم بتوانم دانش و تجربه های این مدت خودم را به بهترین نحو به صنعت موسیقی کشورم به خصوص موزیسین های نسل جوان انتقال دهم.

در مدت کوتاه حضورم پس از دو سال در ایران مذاکراتی پیرو ادامه فعالیت های هنری ام با مسئولان موسیقی کشور داشته ام که نتایج خوب و مثبتی تا به اینجا به دست آمده که در این بین همکاری دفتر موسیقی وزارت ارشاد امیدوارکننده است. امیدوارم نتیجه این مذاکرات هرچه زودتر برای ارائه کارهای متفاوت تر و قوی تری نسبت به گذشته به مرحله اجرا برسد.» 
در حالی که به نظر می رسید با حضور و اجرا در جشنواره موسیقی فجر سال گذشته، ممنوعیت ها و محدودیت های کاوه یغمایی تمام شود، شب پیش از اجرای این خواننده در جشنواره موسیقی فجر، کنسرت او لغو شد و این خواننده در توضیح دلایل این اتفاق، در یک نشست خبری فوری گفت: «مدیریت سالن، مسئولان جشنواره، روابط عمومی و هیچ کس دیگری مقصر لغو این کنسرت نبود و من مسئولیت آن را به طور کامل بر عهده می گیرم.
 
امیدوارم که با انتشار آلبوم به زودی بتوانم از خجالت همه دربیایم و مشکلات را رفع کنم.»
کاوه یغمایی آلبوم «مترسک» را با آهنگسازی، تنظیم، نوازندگی و خوانندگی خودش در سال 1382 در کشور منتشر کرد و دو سال پیش نیز قطعه ای را برای تیتراژ فیلم «جاده یکطرفه» خواند.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند
 
 
 
حمید طالب زاده؛ همه چی آرومه...

مهاجرت «حمید طالب زاده» از آن دست اتفاقاتی بود که شاید رفتار احساسی و به یک باره، باعث شد این خواننده ترک وطن کند. او پس از انتشار و همه گیری قطعه «همه چی آرومه» به یک باره به شهرت و اعتباری ویژه دست پیدا کرد و تلاشش برای انتشار رسمی آلبومش به  جایی نرسید تا سرانجام ترک وطن کرد. این اتفاق در شرایطی رخ داد که «حمید طالب زاده» دو آلبوم رسمی و مجاز را در ایران، قبل از گل کردن قطعه معروفش منتشر کرده بود ولی پس از مورد توجه قرار گرفتن برخی آثارش که بیشتر به صورت کلیپ های ویدیویی از شبکه های ماهواره ای منتشر شد، دیگر نتوانست به صورت رسمی فعالیتی را انجام دهد و همین باعث شد که ایران را به مقصد آمریکا ترک کند.

عماد طالب زاده برادر حمید که خود نیز جزو خواننده های زیرزمینی به حساب می آید، در این باره می گوید: «دلیل رفتن حمید کاملا واضح است. مجوز کنسرت و  آلبوم ایشان از سوی مسئولان صادر نمی شد و همین موضوع باعث چنین تصمیمی شد. مشکل اصلی این بود که هیچ دلیی نمی آوردند و حمید اصلا نمی توانست جوابی بگیرد.هیچ پاسخ شفافی به او داده نمی شد و همین باعث شد او تصمیمش را بگیرد و دیگر قید فعالیت درداخل کشور را بزند.»

خواننده قطعه محبوب و معروف «همه چی آرومه» پس از دو سال و نیم تلاش برای دریافت مجوز آثارش در داخل کشور و ناکام ماندن در این راه، قید کارکردن در داخل کشور را زد و برای ادامه فعالیت های حرفه ای اش از ایران رفت. چند قطعه و کنسرت هایی مشترک با خوانندگان لس آنجلسی و چند مصاحبه تند و البته رکود فعالیت های موسیقی، آخر و عاقبت حمید طالب زاده در آمریکا بود.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند
 
 
آرش سبحانی؛ کیوسک کجاست؟

آرش سبحانی مهندس معمار است و از دانشگاه صنعتی اصفهان فارغ التحصیل شده. موسیقی را با سازهای سنتی آغاز کرد و کمی بعد گیتار به دست گرفت و بی هیچ آموزشی آن را در سطح حرفه ای ادامه داد. صدای سازش را در آلبوم دار قالی، کاری از گروه «راز شب» شنیده اید. او که از سنین نوجوانی با رامین بهنا و شهروز خواجه مولایی دوست بوده، موسیقی راک را با هم آغاز کردند و در آلبوم دار قالی نیز علاوه بر نوازندگی، همراه با شهروز خواجه مولایی، اشعار را نیز سروده است.

او 8 سال منتظر جرقه ای در موسیقی بود تا به جلو حرکت کند اما دریغا که پس از طی این دوران، با توجه به تلاش همه موزیسین ها، همه چیز به جای اول بازگشت و او ناامید، ترک وطن کرد. او اکنون در سانفرانسیسکوی آمریکا به سر می برد. شغل اصلی اش را ادامه می دهد و موسیقی را در کارش تجربه می کند.

سبحانی می گوید: «سابقه کاری ام و دوستان را گذاشتم و آمدم برای اینکه دیگر فرصتی برای صبر کردن نداشتم. پیشرفت و حرکتی رو به جلو نمی دیدم. با وجود اینکه سال هاست خانواده ام اینجا زندگی می کنند، اما هیچ وقت دلم نمی خواست که مهاجرت کنم.»

آرش سبحانی آلبوم اول خود را با نام «مرد معمولی» در سال 2001 در ایران کار کرد اما نتوانست آن را ادامه دهد، پس از مهاجرت، آلبومش را در آنجا توسط شرکت «بم آهنگ» منتشر و دومین البوم اش را نیز با نام «عشق سرعت» در سال 2007 به بازار عرضه کرد. او به مرور وارد جریان های خاص سیاسی شد و با اجرای برخی تاک شوها در شبکه های خارج نشین و موضع  گیری های تند سیاسی، بسیاری از طرفداران خود را از دست داد.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند
 
 
بابک امینی؛ دوران تازه

بابک امینی، نوازنده گیتار و آهنگساز، به دلیل همراهی اش با گروه موسیقی ای که همراه با فائقه آتشین به خارج از ایران رفتند، ایران را ترک کرد. اما مدتی بعد، از موزیسین های لس آنجلسی فاصله گرفت و به فعالیت های موسیقی خود مشغول شد. او تدریس می کند و به گرایش اصلی اش، یعنی موسیقی جز کلاسیک، می پردازد. همان سبکی که در ایران با آلبوم هایی چون «باران خاکستری» و «مجیک» به ثر رسیده بود.

امینی همچنین در کنار اینها کنسرت های کوچک اما موفق برگزار می کند. موقعیت هنری این هنرمند در مقایسه با دورانی که در ایران بود قابل مقایسه نیست و به وضوح افت چشمگیری را در حال تجربه است.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند
 
 
سعید شنبه زاده؛ مرد بوشهری

سعید شنبه زاده بوشهری است و بسیار تلاش کرده تا موسیقی بومی جنوب ایران را به ایرانیان و موسیقی دوستان سراسر دنیا معرفی کند. شنبه زاده از 6 سالگی موسیقی را آغاز کرده و سازهایی چون نی انبان، نی جفتی و دمام می نوازند. شنبه زاده هیچ آموزش آکادمیکی ندیده و نخستین بار در جشنواره موسیقی فجر اجرا داشت و سپس به جشنواره اولیون ایتالیا دعوت شده و در همانجا نیز به گروهی فرانسوی خونده شد که به جمع آوری موسیقی محلی نقاط مختلف ایران می پرداختند.

او سال هاست که در فرانسه به سرمی برد. در این مدت دو بار در ایران روی سن رفته، یکی روز جهانی موسیقی همراه با گروه جز دوناریه در کاخ نیاوران و دیگری در سال آمفی تئاتر بیمارستان قلب. در فرانسه نیز مشغول تحصیل در آکادمی کتی است و نواختن ساز ساکسیفون را می آموزد. چند گفت و گوی تند و تیز باعث شد دیگر نتواند به ایران بیاید.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند
 
 
حامد نیک پی؛ استیج بازی

داور جدید مسابقه «استیج» قبلا در ایران برای خودش دفتر و دستکی داشت. حامد نیک پی، خواننده و نوازنده سازهای سنتی چون سه تار و عود بود. او فارغ التحصیل رشته موسیقی دانشگاه سوره بود و بیش از نواختن، به خواندن آواز می پرداخت. اولین حضورش با گروه رومی بود و در کنسرت های این گروه حضور داشت. همچنین با گروه مسعود حبیبی به هند سفر کرد و در جشنواره «جهان خسرو» خواند.

او اکنون در آمریکا به سر می برد و در زمینه تدریس موسیقی سنتی مشغول به کار است. هر از گاهی در کنسرت ها، می خواند و می نوازد. صدای او را می توانید در آهنگ «عشق سرعت» گروه کیوسک بشنوید. او این روزها برای هنرجویان استیج هم آثاری را ساخته است.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند
 
 
آبجیز؛ هرگز

آبجیز نام یک گروه موسیقی ایرانی از سوئد است. سبک موسیقی این گروه پاپ و رگه و تلفیقی است و متن تمامی آهنگ هایشان به فارسی است. خوانندگان این گروه دو خواهر به نام های صفورا و ملودی صفوی هستند. به سختی فارسی صحبت می کنند اما اشعارشان را به خوبی به فارسی می خوانند. به دلیل اینکه بزرگ شده سوئد هستند، موسیقی شان را از آنجا وام گرفته اند و کاملا غربی است، اما به لحاظ ایرانی بودنشان، کاملا فارسی می خوانند با اصطلاحات روزمره در ایران.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند
 
دیگران

سعید محمدی، سعید آسایش، شاهکار بینش پژوه، رضا روحانی، بابک سعیدی و... از دیگر چهره هایی بودند که ابتدای فعالیت هایشان در ایران بوده و به مرور از کشور خارج شده اند و کار خود را بیرون مرزهای ایران ادامه داده اند.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند