آینده مشکوک در خلیج فارس
دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۹:۲۱ ب.ظ
آمریکا در این بازی از هر طرف سود میبرد. یعنی در حال حاضر که اسلحههای خود را به اسرائیل و عربستان و باقی شیخ نشینان حوزه خلیج فارس میفروشد؛ اگر قرار باشد زمانی با ایران وارد تنش نظامی شود، نیازی ندارد که مستقیما دست به چنین اقدامی بزند و همین کشورهای حوزه خلیج فارس این کار را انجام میدهند.
یک مدرس روابط بین الملل گفت: «در دوران پهلوی هم شرایط مشابه امروز بود. یعنی امکاناتی که ایالات متحده در در سال ۱۹۷۳ در اختیار ایران قرار میداد و شاه را تبدیل به یک قطب قدرتمند در منطقه کرده بود، حالا برای عربستان در حال رخ دادن است. در دوره پهلوی هم هیچگاه ایالات متحده به صورت مستقیم وارد تنشها و درگیریهای نظامی نمیشد و به نوعی ایران بود که اهداف آمریکا در منطقه را پیگیری میکرد. زیرا در آن دوره آمریکا تحت فشار دو جریان متعارض ایدئولوژیک بود که یکی از آنها از طرف سوسیالیستها بود که در عراق و سوریه حاکم شده بودند و گروه دوم کمونیستها بودند که احتمال پیروزیشان در منطقه زیاد بود. در حال حاضر هم کاخ سفید سعی دارد عربستان را به همان سمت و سو بکشاند و اگر قرار به درگیری نظامی با ایران هم باشد، آنها عمل کنند.»
در حال حاضر ایالات متحده دو سیاست را در دستور کار خود قرار داده است. یکی همان سیاست مهار دوگانه است که در زمان نیکسون در قبال عراق انجام میداد. یعنی در آن دوره آمریکا با استفاده از ایران و عربستان عرصه را بر عراق تنگ و به نوعی صدام را مهار کرد. در حال حاضر هم ترامپ سعی دارد با استفاده از عربستان، امارات و اسرائیل این اقدام را انجام دهد. البته عمده تمرکز و توجهش به سمت اسرائیل و عربستان است و امارات نقش کمرنگتری در این ماجرا ایفا میکند. به همین دلیل است که از لحاظ فروش اسلحه و حمایتهای نظامی از این کشورها دریغ نمیکند و این مسئله میتواند تا حدود زیادی خطرناک باشد. البته کنگره آمریکا تا اینجای کار با همین مسئله فروش تسلیحات به کشوری مانند عربستان مخالفت کرده، اما همچنان ترامپ به این روند اداممه میدهد نکته جالب توجه این است که روسیه و چین هم با آن مخالفتی ندارند و حتی خودشان هم اقدام به فروش تسلیحات نظامی به عربستان کرده اند.
در حال حاضر ایالات متحده دو سیاست را در دستور کار خود قرار داده است. یکی همان سیاست مهار دوگانه است که در زمان نیکسون در قبال عراق انجام میداد. یعنی در آن دوره آمریکا با استفاده از ایران و عربستان عرصه را بر عراق تنگ و به نوعی صدام را مهار کرد. در حال حاضر هم ترامپ سعی دارد با استفاده از عربستان، امارات و اسرائیل این اقدام را انجام دهد. البته عمده تمرکز و توجهش به سمت اسرائیل و عربستان است و امارات نقش کمرنگتری در این ماجرا ایفا میکند. به همین دلیل است که از لحاظ فروش اسلحه و حمایتهای نظامی از این کشورها دریغ نمیکند و این مسئله میتواند تا حدود زیادی خطرناک باشد. البته کنگره آمریکا تا اینجای کار با همین مسئله فروش تسلیحات به کشوری مانند عربستان مخالفت کرده، اما همچنان ترامپ به این روند اداممه میدهد نکته جالب توجه این است که روسیه و چین هم با آن مخالفتی ندارند و حتی خودشان هم اقدام به فروش تسلیحات نظامی به عربستان کرده اند.
وی ادامه داد: «بنابراین به نظر میرسد عربستان تحت حمایت ایالات متحده و در سایه توجهات اسرائیل، در حال تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ در منطقه است که موجب میشود ما با یک آینده مشکوک مواجه باشیم. البته نمیخواهم بگویم این آینده خطرناک است، اما به هرحال باید در نظر داشت که عربستان به عنوان دشمن شماره یک ایران در منطقه، کاملا روی ایران فوکوس کرده است. به همین دلیل هم بود که دیدیم وقتی ایالات متحده، سپاه پاسداران را در لیست سازمانهای تروریستی قرار داد، عربستان و اسرائیل نخستین کشورهایی بودند که این تصمیم ترامپ را تبریک گفتند. همین اقدامشان نشان میداد که این مسئله هم جزو خواستهها و نظرات آنها بود.»
او افزود: «از طرف دیگر با پیروزی مجدد بنیامین نتانیاهو در انتخابات اسرائیل، ما باید انتظار آغاز دوره جدید از فشارها به ایران را داشته باشیم. زیرا این پیروزی نتانیاهو یک پیام روشن برای لابیهای یهودی در ایالات متحده داشت تا آنها بتوانند با افزایش تحرکات خود، در زمان باقی مانده تا انتخابات ۲۰۲۰، فضا را برای پیروزی مجدد دونالد ترامپ فراهم کنند. به همین دلیل است که الان میبینیم با وجود اینکه ایالات متحده در عرصه سیاست خارجی طی این سالها در مسائلی مانند ایران، کره شمالی و حتی ونزوئلا دستاورد خاصی نداشت، اما الان دونالد ترامپ در حال آماده سازی برای انتخابات ریاست جمهوری است و حالا پیروزی نتانیاهو میتواند در انتخابات سال ۲۰۲۰ کمک بزرگی برای وی باشد.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا دیدارهای فرمانده سنتکام با مقامات عربستان میتواند نشانگر توطئههای جدید علیه ایران باشد، گفت: «ببینید در دوران پهلوی هم شرایط مشابه امروز بود. یعنی امکاناتی که ایالات متحده در در سال ۱۹۷۳ در اختیار ایران قرار میداد و شاه را تبدیل به یک قطب قدرتمند در منطقه کرده بود، حالا برای عربستان در حال رخ دادن است. در دوره پهلوی هم هیچگاه ایالات متحده به صورت مستقیم وارد تنشها و درگیریهای نظامی نمیشد و به نوعی ایران بود که اهداف آمریکا در منطقه را پیگیری میکرد. زیرا در آن دوره آمریکا تحت فشار دو جریان متعارض ایدئولوژیک بود که یکی از آنها از طرف سوسیالیستها بود کهه در عراق و سوریه حاکم شده بودند و گروه دوم کمونیستها بودند که احتمال پیروزیشان در منطقه زیاد بود.
او اظهار کرد: «در حال حاضر هم کاخ سفید سعی دارد عربستان را به همان سمت و سو بکشاند و اگر قرار به درگیری نظامی با ایران هم باشد، آنها عمل کنند. زیرا به هیچ وجه ترامپ تمایلی ندارد یک جنگ را آغاز کند. زیرا به خوبی میداند که موقعیت تقریبا پایداری دارد و لزومی ندارد شرایط خود را به خطر بیاندازد. به ویژه که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هم قرار دارند و بعید است بخواهد موقعیت خود را به خطر بیاندازد. از طرف دیگر آمریکا در این بازی از هر طرف سود میبرد. یعنی در حال حاضر که اسلحههای خود را به اسرائیل و عربستان و باقی شیخ نشینان حوزه خلیج فارس میفروشد؛ اگر قرار باشد زمانی با ایران وارد تنش نظامی شود، نیازی ندارد که مستقیما دست به چنین اقدامی بزند و همین کشورهای حوزه خلیج فارس این کار را انجام میدهند.»
او در پاسخ به این سوال که آیا میتوان اقدامات اخیر ایالات متحده از جمله استقرار ناوگان زرهی، خروج نیروهای آمریکایی از روسیه و افغانستان، استقرار ناو هواپیمابر در خلیج فارس و قرار دادن نام سپاه در لیست سازمانهای تروریستی را بدون هدف دانست یا اینها تکههای پازلی هستند که کاخ سفید در حال چیدنشان است، گفت: «اینکه برخی از کارشناسان یا مسئولان بعضا به این اقدامات توجه نمیکنند برای من هم بسیار عجیب است. زیرا قطعا مشاوران ترامپ در حال تکمیل یک پازل هستند و نباید این مسئله را نادیده گرفت. واقعیت این است که هزینه تمام اقدامات ایالات متحده را شیخ نشینان خلیج فارس تقبل میکنند به دلیل اینکه نگران هستند، ایران تنگه هرمز را مین گذاری کند، حاضر به پرداخت هزینههای این ناوگانها و پایگاههای آمریکایی هستند. یعنی میخواهم بگویم که در حال حاضر آمریکا بدون پرداخت هزینه در حال تقویت حضور نظامی در حوزه خلیج فارس است و باید آن را جدی گرفت.»
بیگدلی در پایان در خصوص اینکه آیا کشورهای حوزه خلیج فارس ممکن است با تکیه بر همین نیروهای نظامی و حمایت تسلیحاتی ایالات متحده دست به جنگ نظامی با ایران بزنند، عنوان کرد: «به نظر من تا جایی که امکانش باشد آنها هم از جنگ خودداری میکنند. زیرا هزینه جنگ نسبت به گذشته بسیار بالاتر است. به ویژه که طرف آنها کشوری مانند ایران است که توان نظامی قابل توجه و قدرتمندی دارد یعنی درست است که ما از نظر هوایی به دلیل اینکه هواپیمای جنگی به ما فروخته نشده، ضعیف هستیم، اما در باقی حوزهها، یک کشور قدرتمند محسوب میشویم. ضن اینکه نفوذ ایران در منطقه بسیار بالا است و شروع جنگ تبعات بسیاری در بر خواهد داشت؛ لذا من فکر میکنم اگر بیش از اندازه به سمت جنگ جلو بروند، در نهایت مثل همان اتفاقی که در اواسط جنگ ایران و عراق رخ داد، هیاتهای مختلف برای حل بحران و رفع تنش دست به کار میشوند تا از جنگ جلوگیری کنند. اما عمده نگرانی من این است که در شرایطی قرار بگیریم که مانند جنگ عراق، از موضع ضعف توافق کنیم.»