از شرایط کنونی چطور خارج شویم؟
یک دیپلمات و یک اقتصاددان به ارائه راهکار برای برون رفت از بحران کنونی کشور میپردازند. مسائل بین المللی و مسائل اقتصادی بحرانهایی هستند که کشور از ابتدای سال با آنها به صورت جدی دست به گریبان شده است. در همان تعطیلات نوروز قیمت دلار پنج هزار تومان را رد کرد. بعد از تعطیلات قیمت آن به ۶ هزار تومان رسید، اما دولت اعلام کرد هیچ نرخی به جز ۴۲۰۰ تومان را به رسمیت نمیشناسد. با همه اینها قیمتهایی که در بازار غیررسمی روی دلار گذاشته میشود، قیمتی است که افکار عمومی آن را میشناسد. بازاریها در هفته گذشته نسبت به نرخ بالای ارز واکنش نشان دادند و اعتراض کردند. برخی تحلیلگران البته موضوع ارز را به مسائل بینالمللی بیارتباط نمیدانند. رئیس جمهور آمریکا از برجام خارج شده است و تحریم کشور خود را علیه ایران وضع کرده است. در ادامه جاوید قربان اوغلی، دیپلمات پیشین وزارت خارجه و علی میرزاخانی، اقتصاددان برای برون رفت از شرایط کنونی راهکار ارائه میدهند. هزار دوست کم و یک دشمن زیاد جاوید قربان اوغلی، دیپلمات پیشین وزارت خارجه در گفتگو با فرارو میگوید: بزرگان ما میگویند هزار دوست کم است و حتی یک دشمن زیاد است. انسان حتی در زندگی خصوصی خود نیز باید به دنبال افزایش دوستان و کاهش دشمن باشد. متاسفانه ما به این سمت رفته ایم که تعداد مخالفان و دشمنان مان بیشمار شده است و تعداد دوستانمان اندک. او با بیان آنکه نیمی از سیاست خارجی در ارتباط با کشورهای همسایه است ادامه میدهد: متاسفانه روابط چندان مساعدی با همسایگان خود نداریم. قربان اوغلی میگوید: تصور غلطی وجود دارد که فقط باید با قدرت سخت افزاری بخواهیم مشکلات را حل کنیم. با این حال قدرت سخت افزاری به تنهایی ناپایدار است. مثلا در همین مسائل منطقهای این سخت افزار که میتواند برای ما نقطه قوت باشد میتواند نقطه ضعف هم باشد و به ضد خودش تبدیل شود. تحولات اخیر و انتخابات اخیر عراق نشان میدهد که اگر ما همیشه نمیتوانیم به عنصر نظامی متکی باشیم چرا که ممکن است ما در آینده این تفوق و برتری را در آینده نداشته باشیم. این دیپلمات پیشین وزارت خارجه میگوید: چندین سال است که مصلحان سیاست خارجی ما میگویند ما باید در سیاست خارجی منطقهای خودمان تغییرات سریع و در جهت منافع ملی داشته باشیم. باید در منطقه آرامش داشته باشیم و این آرامش هم باید در روابطمان با همه کشورهای اطراف حاکم باشد. ما سعی کرده ایم با قدرت سخت افزاری به جلو حرکت کنیم و هژمونی مورد نظرمان را از طریق قدرت سخت افزاری به دست آوریم. این باعث میشود که ما در تاجیکستان که حوزه تمدنی ماست نیز با مشکل رو به رو شویم. او با بیان آنکه اولین راهکار ما باید آرامش در منطقه باشد ادامه میدهد: اگر بخواهیم مشکلات اقتصادی را رفع کنیم، باید جلوی گرفتگی مجراهای تنفسی مان که کشورهای همسایه هستند را بگیریم. قربان اوغلی میافزاید: ما در سیاست جهانی خود نیازمند یک سری تغییرات هستیم. برجام فرصت واقعا بسیار ذی قیمتی برای ما بود که متاسفانه به نزاع سیاسی داخلی ما منجر شد. این باعث شد در همان یک سال و نیم دوران اوباما، نتوانیم از این توافق بهره برداری کنیم. اگر از برجام بهره برداری میشد به نقطه غیرقابل برگشتی میرسیدیم که رئیس جمهوری مثل ترامپ کمترین تاثیرات منفی را بر آن بگذارد. مثلا اگر شرکت توتال به جای ۷۰ میلیون یورو ۷۰۰ میلیون یورو در ایران سرمایه گذاری کرده بود امروز دیگر نمیتوانست از ایران خارج شود. پارادوکسها را برطرف کنیم این دیپلمات پیشین وزارت خارجه میگوید: در سیاست جهانی مان به یک نوع پارادوکس دچار شده ایم. تحریمهای نفتی که امروز دونالد ترامپ مایل به وضع آنهاست قرار بود در زمان ریاست جمهوری اوباما هم اتفاق بیفتد، اما ایران با نرمشی که از خود نشان داد ورق را برگرداند؛ بنابراین ما فرصت سوزیهایی کرده ایم. ما در حالی که سیاست تعامل را تجربه کرده ایم و برای ما نتیجه بخش بوده است از سیاست تقابل استفاده میکنیم. باید بدانیم که اگر سراغ سیاست تقابل برویم برای ما هزینههای سنگینی دارد. در حالی که ما میتوانیم با یک تغییر نرم افزاری در سیاست خارجی خیلی از این تقابلها را از بین ببریم. قربان اوغلی با اشاره به سخنان اخیر رهبری درباره اسرائیل میگوید: مقام معظم رهبری دو هفته قبل گفتند پیشنهاد ایران رفراندوم است. ایشان گفتند ما که مثل عبدالناصر نیستیم که بگوییم یهودیها را به دریا بریزید. او ادامه میدهد: ما سیاستی بر مبنای نه شرقی نه غربی داشتیم. اما من اکنون احساس میکنم سیاست ما به نه غربی کمی شرقی" تبدیل شده است. اگر غربیها بدهستند هیچ تضمینی وجود ندارد که شرقیها خوب باشند. اگر میخواهیم روی پای خودمان بایستیم هم باید در تعامل با شرق و هم باید در تعامل با غرب باشیم. ما باید تصمیمی در سطح ملی بگیریم و در لحن و عمل تغییر انجام دهیم. نباید این تصور را داشته باشیم که چندصدایی قدرت چانه زنی ما را بالا میبرد. اتفاقا بعضی وقتها چندصدایی میزان آسیب پذیری ما را بیشتر میکند و به طرف مقابل فرصت سوء استفاده میدهد. علت نارضایتی در بازار نوسان است نه افزایش قیمت دلار علی میرزاخانی، اقتصاددان و استاد دانشگاه نیز در بیان راهکار اقتصادی خود برای بازار ارز و مشکلاتی که به بار آورده است به فرارو میگوید: راهکارهای پیشگیری از این بحرانها نیز در اقتصاد وجود دارد. در یکی دو سال گذشته این راهکارها نیز بیان شد، اما هیچ گاه به آن عمل نشد. متاسفانه دولت به این راهکارها اعتنا نکرد و این بحران اتفاق افتاد. او ادامه میدهد: الا این بحران پیش آمده است مقابله با آن مساله دوم است. نرخ دلار در بازار غیررسمی از نرخ دلار رسمی روز به روز بیشتر فاصله میگیرد. ما با استفاده از راهکارهایی میتوانستیم از این موضوع پیشگیری کنیم. یکی از عوارض این موضوع عمیقتر شدن شکاف بین قیمت ارز رسمی و غیررسمی است که در یکی دو هفته گذشته شاهد عمیقتر شدن این شکاف بودیم. میرزاخانی با اشاره به برخی نارضایتی از سیاست دولت به خاطر حاکم نکردن ثبات در بازار ارز میگوید: علت این نارضایتیها به نوسانها برمیگردد. نوسانها فعالیت بازار را مختل میکند. یعنی شما به عنوان کسی که تولید وتجارت انجام میدهید وقتی از چشم انداز قیمتها اطلاع ندارید باید کار خود را متوقف کنید. یک فروشنده اگر نداند کالاهایش را با چه نرخی جایگزین کند عملا کارش مختل میشود. این مساله در همه بازارهای موبایل، لوازم خانگی و ... وجود دارد. این اقتصاددان میگوید: مساله اصلی نوسان زیاد است و نه افزایش نرخ ارز. هرچند نرخ ارز، مسائل خودرا دارد، اما اصل موضوع نوسان است که باعث میشد دلار یک روز به قیمت ۶۵۰۰ تومان و یک روز به قیمت ۹۲۰۰ تومان فروخته شود. این نوسان، فعالیتهای اقتصادی را دچار اختلال میکند. ما باید این بازار را متشکل کنیم نه اینکه بگوییم بازار دلار بازار قاچاق است. دلار کالای قاچاق نیست. کالای قاچاق تعریف خودش را دارد. بازار دوم ارز را به رسمیت بشناسیم میرزاخانی معتقد است: دولت باید یک بازار دوم ارز را به رسمیت بشناسد. یعنی صادر کنندگان در بازار متشکلی مثل بورس ارز صادراتی خود را به وارد کنندگان با نرخ توافقی بفروشند. اگر این اتفاق میافتاد نرخ دلار قطعا با توجه به متغیرهای بنیادی بالاتر از هفت هزار تومان افزایش پیدا نمیکرد. حتی اگر ما این کار را سال گذشته انجام میدادیم قیمت کنونی دلار در بازار غیررسمی زیر شش هزار تومان بود و یک ثبات در بازار حاکم میشد. او ادامه میدهد: الان نباید دنبال نرخ باشیم. الان هم متاسفانه یکی از کارهای خطرناکی که میتواند انجام شود این است که دنبال نرخ برویم. چون ما ذخایر ارزی زیادی را به خاطر آنکه میخواستیم نرخ دلار را روی ۴۲۰۰ تومان تثبیت کنیم از دست داده ایم. الان مهمترین کار این است که بازار دوم ارز به رسمیت شناخته شود که صادرکنندگان ارز خود را با نرخ توافقی به وارد کنندگان بفروشند. تجربه این کار هم در دورههای مختلف وجود دارد. اگر این اتفاق بیفتد، بحث قاچاق از بازار دلار فسخ میشود و دلار نرخی در یک بازار متشکل پیدا میکند. نرخهایی که اکنون دهان به دهان میچرخد، نرخهایی است که در معاملات بسیار محدود شکل میگیرد و نرخی نیست که در بازار ارز ایران شکل بگیرد. علتش اشکال سیاستگذاری است. اگر این اشکال سیاستگذاری از بین برود نرخی که شکل خواهد گرفت، نرخی منطقی خواهد بود و از آن مهمتر ثبات وجود خواهد داشت. علامتی هم که به بازار داده میشود علامت ثبات است. نرخهای بالاتر قطعا برای واردکننده مساله ساز خواهد بود، اما برای تولید صادرات محور مساله ساز نیست. برای بسیاری از فعالیتهای اقتصادی آنچه مساله ساز است نوسانهای شدید است. اگر این ثبات در بازار ارز حاکم شود فعالیتهای اقتصادی قطعا روال عادی خودش را خواهد داشت و این اعتراضات و اعتصابها موضوعیتی نخواهد داشت که به بحران تبدیل شود.
- ۹۷/۰۴/۱۰