از شطرنج دقیق روسی تا دیپلماسی آشفته ایران
پس از مسافرت اخیر حسن روحانی به مسکو، خبرگزاری اسپوتنیک متعلق به دولت روسیه گزارشی درباره این سفر منتشر کرد. اسپوتنیک در بخشی از گزارش خود نوشت:
«زمان سفر رسمی رئیس جمهور ایران به مسکو در مارس تا حدودی به دلیل مسائل سیاسی در داخل ایران تعیین شده بود. تا انتخابات ریاست جمهوری در ایران کمتر از دو ماه باقی مانده است. حسن روحانی برای دوره دوم در انتخابات شرکت خواهد کرد. در ایران مبارزه شدید بین طرفداران رئیس جمهور کنونی و مخالفان وی جریان دارد. از اینرو برای روحانی مهم جمع آوری امتیازات هر چه بیشتر در صحنه بین المللی است. سفر رسمی به مسکو باعث افزایش محبوبیت ماقبل انتخاباتی وی خواهد شد.»*
گذشته از ارزیابی درستی یا نادرستی این ادعا، نگاه فرصت طلبانه روس ها به سفر رییس جمهور ایران مهم و آموزنده است!
نقش آفرینی دیپلماتیک روس ها دقیق و هوشمندانه تنظیم و مدیریت می شود. تقریبا در تمام میادین زورآزمایی که مسکو به آن ها ورود کرده، با بازیگران اصلی هر دو سوی میدان ارتباط برقرار می کند و با برقراری نوعی موازنه میان قوای مخالف، وابستگی ان ها را تثبیت و منافع خود را جستجو می کند.
بازیگردانی روسی را می توان در دوگانه چندین ساله آذربایجان - ارمنستان به وضوح دید. اما دامنه این میانه گیری بر میادینی فراتر از حوزه نفوذ سنتی روسیه نیز گسترده شده است.
از تنش میان پاکستان و هند تا رقابت های داخلی افغانستان، لبنان و فلسطین رد پای پر رنگ روسیه دیده می شود. در زمانی میان ترکیه با همسایگان پادرمیانی می کند و گاهی ایران و همسایگان جنوبی اش را در دو کفه ترازوی این موازنه قرار می دهد. غالب فعالین میدان سوریه و لیبی نیز تحت تاثیر چگونگی تنظیم روابط با مسکو هستند...
نکات بسیاری پیرامون مسافرت حسن روحانی به مسکو می توان یافت و در آن ها تامل کرد. رییس جمهور کشورمان در سفر به روسیه ابتدا به دیدار نخست وزیر روسیه برده شد. دیپلمات های روس در رسانه ها توضیح دادند که جهت وفاداری به پروتکل ها، با توجه به اینکه رییس جمهور ایران نفر دوم ایران محسوب می شود لذا ابتدا باید به دیدار با مقام هم سطح خود می نشست. این حساسیت در آخرین سفر ولادیمیر پوتین به تهران نیز رعایت شد و شخص اول روسیه در بدو ورود خود از فرودگاه مستقیما به بیت رهبری رفت.
بعبارتی حتی کیفیت تنظیم تشریفات دیدارها، ابزاری سیاسی در دست دیپلمات های کار بلد برای انتقال پیام، اعلام موضع و چانه زنی بر مطالبات است.
شاید رازهای پیشرفت دیپلماسی مسکو را باید در همین فرصت طلبی ها و بهره گرفتن از همه فرصت ها از جمله کیفیت پذیرایی جستجو کرد. ایشان با تنظیم زمان و مکان و جلوه ملاقات ها هوشمندی و «اصول خود» را بوسیله رسانه های بین المللی ترویج می کنند تا هر تغییر نامعمول حامل پیامی باشد. رعایت اصول دیپلماتیک بخشی از پرستیژ روسیه است. اصولی که نتنها در هیچ کدام از رفتارهای دیپلماتیک ایران دیده نمی شود بلکه به نظر می رسد جز در موارد انگشت شماری از جمله پوشش سر زنان حتی تعریف نشده اند.
اخیرا روز استقلال سوریه بود. روزی که گویا سوری ها بزرگ می شمارند و بر ان «عید الجلاء» نام نهاده اند. پیوسته رسانه ها اخبار تبریک کشورهای کوچک و بزرگ از جمله تبریک ولادیمیر پوتین به مقامات دمشق را مخابره می کردند اما در کمال شگفتی با وجود گذشت پنج روز از آن مناسبت، خبری از ذکر نام ایران در فهرست نیامد!
چند روز پیش از جمعبندی مذاکرات وین که برجام نامیده شد، جواد ظریف در پیامی ویدیویی از بالکن هتل محل مذاکرات یاداوری کرد که ایران می تواند در «چالش های مشترک» از جمله مبارزه با تروریسم همکار ٥+١ شود لذا بهتر است ایشان این پرونده را به سرانجامی برسانند!
روزگاری برگ نفوذ ایران در سوریه از سوی دستگاه دیپلماسی بعنوان یک داشته برای چانه زنی دیده می شد اما در کمال شگفتی ماه هاست که ایران حتی سفیر به سفارتخانه خود در دمشق نفرستاده است.
(به نظر می رسد روسیه از بی عملی دیپلماتیک ایران لذت می برد و ابتکار عمل را انحصارا بر عهده گرفته است. )
از این اسفناکتر غیبت سفیر ایران در یمن است. بصورت پیوسته اتهاماتی علیه ایران درباره بحران یمن طرح می شود اما از یک سال گذشته که سفیری برای رویت اوضاع و تاثیر گذاری بر جو رسانه ای علیه ایران در خاک یمن حاضر نیست.
عمان یکی از کشور همسایه جنوبی است که در این دوران ضعف دیپلماسی و سرد شدن فضای همکاری با ساحل نشینان خلیج فارس، با ایران همکاری های موثری داشته و حتی میانجی مذاکرات هسته ای و امین اموال ایران بود لیکن سفارتخانه ایران در مسقط نیز ماه هاست که بدون سفیر مانده است!
باید تامل کرد! بسیاری رفتارهای دیپلماتیک دولت انتقاد برانگیز شده اند.
مثلا اگر آنچنان که بدخواهان می پسندند دولت با هدف جداکردن حساب های خود با بخش نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی از معرفی سفیر به کشورهای دوست اجتناب می ورزد باید متوجه باشد که منطقا دولت نا هماهنگ با ساختار قدرت در روابط بین المللی خود نیز محترم شمرده نمی شود زیرا اجنبی ضمانتی بر دوام تعهدات او نمی بیند.
اگر هم دولت در معرفی سفیر کوتاهی و کم کاری کرده تاسف برجاست از اتلاف فرصت هایی که باید برای تامین منافع ملت بهره برداری می شدند.
- ۹۶/۰۲/۰۲