بازی خطرناک ترکیه با روسیه
آنکارا در حال حاضر نقش پسر خوب ولادیمیر پوتین را بازی میکند و این در حالی است که تهران با اعتماد به نفس بیشتری حرکت میکند و در حال تقویت قدرت و نفوذ خود با حفظ فاصله است
تا دیروز برقراری آتشبس در سوریه با طول عمر بیش از چندساعت یک آرزو بود، امروز آتشبس ششمین روز خود را هم سپری کرده است اما هیاهوهای بازیگران منطقهای در حال شکل و شمایل بخشیدن دیگری به آن است. اگر تا دیروز دایره بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در سوریه از شمار انگشتان دو دست هم فراتر میرفت، پایههای آتشبس اخیر در این کشور را ایران، روسیه و ترکیه در نشست 20 دسامبر در مسکو گذاشتند. اقدامی که تعداد بازیگران تاثیرگذار را به سه کشور کاهش داد اما به نظر میرسد که ترکیه بار دیگر با اقدامهای خود در حال تهدید حیات آن مثلث است.
به گزارش اعتماد، میوه نشست مسکو بیانیهای بود که به امضای وزرای امور خارجه ایران، روسیه و ترکیه رسیده بود اما هنگامی که نوبت به روی میز قرار دادن این بیانیه و تطبیق آن با واقعیتهای میدانی و پیرامونی سوریه شد، روسیه و ترکیه کار را در قالب مذاکرات دو جانبه در آنکارا پیش بردند. نگارش جزییات با سرعت بسیار زیاد انجام گرفت و زمانی که اعلام شد آتشبس از روز جمعه برقرار میشود تمام بازیگران منطقهای و فرامنطقهای با تردید و تعجب به آن نگریستند. روسیه بلافاصله قطعنامه حمایت از این آتشبس را به شورای امنیت برد و برای نخستینبار در برابر درخواستها و پیشنهادها برای اصلاح آن هم مقاومت نکرد.
متن اصلاح شده با رای جامع در شورای امنیت به تصویب رسید و اعضای دایم شورای امنیت و نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه اعلام کردند که از این توافق برای آتشبس حمایت میکنند. درست در همان بازه زمانی، ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه با حسن روحانی، رییسجمهور کشورمان تماس تلفنی داشت که در آن رایزنی، روحانی لزوم هماهنگیهای بیشتر میان تهران و مسکو برای تا نشست آستانه را به وی یادآوری کرد. ولید معلم، وزیر امور خارجه سوریه نیزدر سفری از پیش تعیین نشده به تهران آمد و در گفتوگو با مقامهای متعدد ایرانی از تلاشهای ایران در سوریه قدردانی کرد. سفری که رنگ و بوی تجدید بیعت ایران و سوریه را با توجه به تغییرات در صحنه بازیگران درگیر در مذاکرات صلح برای این کشور داشت.
در حالی که روسیه و ترکیه بر حجم هماهنگیهای دوجانبه میافزایند و قرار است تا پیش از نشست آستانه نیز رایزنیهایی در سطح کارشناسی میان دو کشور به شکل مستمر ادامه پیدا کند، خبرهای تایید شده حاکی از این است که محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران و سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه آخرین بار روز پنجشنبه 9 دی ماه گفتوگوی تلفنی با هم داشتهاند و از آن زمان تاکنون تماس تلفنی در سطح دو وزیر میان دو پایتخت برقرار نشده است.
آتشبس در سوریه برقرار شده است اما بخش اعظمی از جزییات مورد توافق آنکارا و مسکو در هالهای از ابهام قرار دارد. آنچه بحران سوریه را شش سال تمام از یک مرحله به سمت مرحله وخیمتر سوق داده است پیچیدگیهای تحولات در صحنه میدانی، تعدد بازیگران و تنوع و تعارض منافع آنها، نامشخص بودن مرز میان اپوزیسیون سیاسی با معارضه مسلح، غیرقابل تشخیص بودن تفاوت میان معارضه مسلح با جریانهای تروریستی بوده است. در چنین شطرنج پیچیدهای، متن نهایی برای آتشبس به سرعت نگاشته میشود و اجرا نیز از ساعاتی بعد کلید میخورد. آنکارا وعده میدهد جریان معارضه را کنترل کند و مسکو نیز متعهد میشود تا دولت بشار اسد، آتشبس را نقض نکند.
آنکارا در حالی برای چنین ضمانتی امضا میدهد که هنوز با وجود گذشت نزدیک به یک هفته از برقراری این آتشبس مشخص نیست که کدام جریانهای معارضه به گعده آتشبس پیوستهاند و کدام یک فاصله خود را حفظ کردهاند و دست از تبادل آتش هم برنداشتهاند. در این میان روسیه نیز با تعجیل تلاش میکند آتشبس را با وجود نقضهای نه چندان اندک برجا مانده به تصویر بکشد و مسیر مذاکرات سیاسی سوری – سوری در آستانه را هر چه سریعتر هموار کند.
باز هم ساز مخالف چاووش اغلو
در چنین شرایطی جمهوری اسلامی ایران در چارچوب حمایت از هرگونه تلاشی برای برقراری آرامش در سوریه و انتقال کمکهای بشردوستانه از آتشبس در سوریه استقبال کرد و اعلام کرد که حاضر است برای تسهیل روند مذاکرات سوری – سوری در آستانه نیز نقش مثبت خود را ایفا کند. وزیر امور خارجه ترکیه اما در نخستین گام خلاف تامین امنیت آتشبس در سوریه، باز سخنان ضدایرانی خود را تکرار کرد. روز گذشته مولود چاووش اغلو، در مصاحبهای تلویزیونی انگشت اتهام برای نقضهای پراکنده آتشبس در سوریه را به شکل غیرمستقیم به سمت ایران دراز کرد و در ادبیاتی نامتعارف با حال و احوال این روزهای رابطه دو جانبه به خصوص پس از نشست سه جانبه مسکو از ایران خواست که از نفوذ خود بر آنچه که آنکارا شبهنظامیان شیعه در سوریه میخواند، استفاده کند.
ترکیه همصدا با جریانهای نظامی مخالف بشار اسد در سوریه ادعا میکند که این دولت سوریه است که مسوولیت نقض آتشبس را بر عهده دارد لذا از ایران خواست از نفوذ خود بر بشار اسد برای توقف تبادل آتش بهره بگیرد. چاووش اغلو پا را از این اظهارات هم فراتر گذاشت و اعلام کرد که آنکارا و مسکو در حال کار روی تحریمهایی هستند که علیه طرفهایی که ناقض آتشبس باشند، اعمال خواهد شد. وزیر امور خارجه ترکیه در ادامه سخنانش هشدار داد که اگر نقض آتشبس در سوریه ادامه پیدا کند، سلامت نشست آستانه که به گفته وی 23 ژانویه برابر با 4 بهمن برگزار خواهد شد، زیر سوال خواهد رفت.
وزیر امور خارجه ترکیه در حالی با اظهارات روز گذشته خود از ایران میخواهد که مانع از نقض آتشبس توسط دولت سوریه شود که در توافق آتشبسی که صورت گرفته این روسیه است که باید ضامن رفتارهای دولت مرکزی در سوریه باشد اما در جملهبندی چاووش اغلو، درخواستی از روسیه صورت نگرفته است. چاووش اغلو در اظهارات خود مستقیما از حزبالله لبنان و دولت بشار اسد به عنوان ناقضان آتشبس نام برده و تلاش کرده تقصیر هرگونه تاخیر یا کنسل شدن نشست آستانه را بر گردن آنها بیندازد؛ این در حالی است که روز سه شنبه بسیاری از گروههای مخالف که به آتشبس پیوسته بودند به بهانه نقض آتشبس از سوی دولت اعلام کردند که شرکت در این نشست را معلق میکنند.
توان محدود ضمانتکنندههای آتشبس
در حالی که روز سه شنبه برخی گروههای مخالف بشار اسد از بایکوت کردن مذاکرات آستانه سخن گفتند سیانان در پاسخ به این سوال که آیا غیبت معارضه در آستانه مهم است یا خیر ؟ نوشت: از منظر سیاسی مهم است. پس از آنکه روسیه و ترکیه بر سر حضور گروههای مختلف در پروسه سه گانه توافق (آتشبس، نظارت بر آتشبس و مذاکرات صلح) به توافق رسیدند هرگونه عقبنشینی از حضور در آستانه از سوی این گروهها میتواند از منظر سیاسی برای مسکو و آنکارا چندان برازنده نباشد. اما این نخستینبار نخواهد بود که مذاکرات درباره سوریه یا بایکوت میشود یا به تاخیر میافتد. اما غیبت آنها از منظر نظامی چندان تاثیرگذار نخواهد بود. گروههای شبه نظامی در گعده داخلی خود نیز نمیدانند که چه موضعگیری واحدی باید در برابر طرح آتشبس روسی – ترکی داشته باشند.
دست مخالفان اسد پس از واگذاری حلب خالیتر شده است و اگر این گروه تا نشست آستانه چند نقطه کلیدی دیگر را هم واگذار کنند، وضعیت آنها بدتر از امروز نیز خواهد شد. جبهه النصره و داعش مشمول آتشبس قرار نگرفتهاند و به نظر میرسد که همین غیبت میتواند حیات آتشبس را تا حد بسیار زیادی تهدید کند.
از سوی دیگر موقعیت کردها در نشست آستانه نیز در هالهای از ابهام قرار دارد و در حالی که این گروه منسجمترین گروه مبارزهکننده با داعش در زمین سوریه است اما ترکیه با حضور آنها در مذاکرات آستانه زاویه دارد. کردها در چندسال اخیر در مناقشه داخلی سوریه مورد حمایت روسیه بودهاند و در جریان مبارزه با داعش، امریکا نیز از آنها حمایت میکند. در حالی که ترکیه و روسیه تعهد دو طرف درگیری به آتشبس را تضمین کردهاند، اما اصلیترین سوال این است که هرکدام از این دو بازیگر دقیقا از چه توان سیاسی و میدانی برای کنترل طرف مورد تعهد خود برخوردار هستند؟ سیانان در پاسخ به سوال مینویسد: تسلط آنها بر دو طرف برای حفظ آتشبس کافی نیست. اصلیترین مشکل این است که هر جبهه در سوریه گروههای متفاوتی را شامل میشود.
بسیاری از این گروهها به نوعی با جبهه فتحالشام در ارتباط هستند. از سوی دیگر تعیین اینکه نقض را دقیقا کدام طرف انجام داده هم آسان نیست و حتی پس از تعیین مقصر، تنبیه آن نیز نمیتواند معنای ملموسی داشته باشد. ترکیه به عنوان مثال بر تمام گروههای درگیر تسلط ندارد و از سوی دیگر درگیریهای نظامی این کشور با داعش در الباب سوریه از یک سو و ناامنیهای داخلی ترکیه از سوی دیگر از توان آنکارا برای تاثیرگذاری جدی کاسته است.
حس بیهوده رقابت ترکیه با ایران
زمانی که در 20 دسامبر ایران، روسیه و ترکیه بیانیه 8 بندی را در مسکو امضا کردند، آنچه که محل تعجب بازیگران منطقهای بود نه نزدیکی روسیه و ترکیه که امضای مشترک وزرای امور خارجه ایران و ترکیه بر پای 8 بند یک بیانیه بود. 6 سال تمام ایران در یک سوی پرونده سوریه ایستاده بود و ترکیه در سوی دیگر. المانیتور در این باره مینویسد: ترکیه با امضای بیانیه مسکو در حقیقت به سیاستی که از سال 2011 در سوریه دنبال میکرد دال بر برکناری فوری و بیقید و شرط بشار اسد پایان داد. یک حقوقدان ترک در این باره میگوید: بیانیه مسکو در حقیقت اعلامیه ورشکستگی سیاستهای رجب طیب اردوغان رییسجمهور ترکیه در سوریه بود. ترکیه با امضایی که پای این بیانیه قرار داد در حقیقت به تقویت موضع ایران و روسیه در منطقه کمک کرد.
آنچه که در این بیانیه به آن اشارهای نشده و البته چندان هم مورد توجه قرار نگرفته است، رقابتهای منطقهای است که ترکیه و ایران با هم دارند. این دو کشور تا همین یک ماه پیش هم در پرونده سوریه و هم در پرونده عراق با فاصلههای بسیار زیاد از هم ایستاده بودند. دامنه رقابتهای آنها نیز تنها به خاورمیانه محدود نمیشود بلکه وسعت آن تا قفقاز و آسیای میانه هم کشیده شده است. در حال حاضر نیز به نظر میرسد حس رقابتجویی که ترکیه با ایران در منطقه دارد میتواند حیات آتشبس در سوریه را تهدید کند.
در حالی که ترکیه حتی با وجود بیانیه مشترک با ایران و روسیه در مساله سوریه تلاش میکند وجهه رقابتی رابطه خود با ایران در منطقه را حفظ کند، المانیتور مینویسد که این کشور در حال حاضر در جایگاه رقابت با ایران در منطقه نیست. بزرگترین اشتباه آنکارا در مرحله نخست این بود که برکناری بشار اسد را به محور اصلی سیاستهای خاورمیانهای خود بدل کرد.
پس از آن هم ترکیه یک اشتباه فاحش دیگر مرتکب شد و آن هم این بود که همزمان هم میخواست با کردها بجنگد هم با داعش مبارزه کند و هم از موضع لزوم رفتن بشار اسد کوتاه نیاید. در چنین شرایطی و با این اشتباهها، ترکیه باید بپذیرد که در مقایسه با ایران در جایگاه بسیار ضعیفتری قرار دارد. ترکیه در حال حاضر نقش پسر خوب ولادیمیر پوتین را بازی میکند و این در حالی است که ایران با اعتماد به نفس بیشتری حرکت میکند و در حال تقویت قدرت و نفوذ خود است.
عقبنشینی در عراق پس از کوتاه آمدن در سوریه
المانیتور در ادامه مینویسد که روسیه به دنبال متوازن کردن نقش منطقهای ایران با کشیدن ترکیه به سمت خود است. ترکیه در بیانیه مسکو به نوعی با ایران و روسیه متحد شده اما حقیقت این است که در حال عقبنشینی از مواضع خود در سوریه و عراق و به طور کلی در خاورمیانه است. همزمان که بر نقش مثبت و فعال ایران چه از بعد اقتصادی و چه از منظر سیاسی در قفقاز و آسیای میانه افزوده میشود از نقش ترکیه در این دو منطقه کاسته میشود.
در مساله موصل نیز اردوغان اصرار بیموردی به حضور کرد و این در حالی بود که حسن روحانی رییسجمهور ایران در سخنانی در ماه اکتبر هشدار داد که دخالت کشورهای دیگر در امور هم بدون مجوز کشور میزبان بسیار خطرناک است. اردوغان در برابر این اظهارات سکوت اختیار کرد.
در همان مقطع حیدرالعبادی، نخستوزیر عراق تلاش میکرد فضای رابطه آنکارا – بغداد را متشنجتر نکند و در سخنانی اعلام کرد که عراق به دنبال جنگ با ترکیه نیست اما اگر تقابلی رخ دهد، بغداد آماده دفاع از خود خواهد بود. پاسخ اردوغان به العبادی تند و به دور از آداب دیپلماتیک بود. رییسجمهور ترکیه به نخستوزیر عراق گفت: حد خودش را بداند چرا که وی در قد و قواره اردوغان نیست. همان اردوغان روز 30 دسامبر تلفن را برمیدارد و با حیدرالعبادی صحبت میکند.
اینکه رییسجمهور ترکیه به نخستوزیر عراق زنگ میزند و این مسوولیت را به نخستوزیر کابینه خود محول نمیکند، نشان میدهد که وی از مواضع پیشین خود در قبال عراق هم عقبنشینی کرده است. درست همانطور که در سوریه عقبنشینی کرد.
به نظر میرسد که ترکیه تلاش میکند تا پیش از نشست آستانه، به نوعی در برابر ایران متحدسازی کند یا حداقل از تعداد مخالفان خود بکاهد. اردوغان روز 28 دسامبر نیز در سخنانی تاکید کرد که قطر و عربستان سعودی هم باید به مذاکرات درباره سوریه بپیوندند.
المانیتور در ادامه این مطالب مینویسد: حضور قطر و عربستان سعودی در این مذاکرات به معنای پایان توافقهای انجام گرفته خواهد بود. بخش اعظمی از پرونده سوریه به ریاستجمهوری دونالد ترامپ در امریکا گره خورده است. دولت سوریه از بیانیه مسکو استقبال کرده است اما با صراحت به روسها گفته که به ترکیه اطمینان ندارد. ایران و حزبالله لبنان در سوریه حضور پررنگی دارند و ترکیه نیز نتوانست با وجود تمام تلاشها حزبالله را در سوریه در لیست تروریستی مدنظر خود قرار دهد. از سوی دیگر جبهه النصره که به شکل غیرعلنی از حمایتهای آنکارا برخوردار بوده در لیست گروههای تروریستی قرار گرفته است.
المانیتور در پایان مینویسد: پوتین شطرنجباز ماهری است و اردوغان را کاملا در اختیار خود گرفته است. او هم بر اردوغان سیطره پیدا کرده و هم به او میگوید که چه کارهایی بکند. درست است که به نظر میرسد سرنوشت صلح در سوریه امروز به آنچه در آستانه و مسکو میگذرد مرتبط شده است اما روسیه باید مراقب رابطه مملو از بیاعتمادی آنکارا و تهران و تاثیرپذیری پرونده سوریه از آن هم باشد.
در این میان نقش روسیه به بندبازی میماند. اندکی جانبداری بیش از اندازه از ترکیه میتواند منجر به بیاعتمادی بشار اسد به نیت روسها شود و همزمان بر فاصله ایران بیفزاید. ایران، بازیگر یک یا دو روزه در سوریه نیست و بدون حضور ایران هیچ صلحی در سوریه میسر نخواهد بود.
- ۹۵/۱۰/۱۶