دنیای امروز دنیای موشکهاست نه گفتمانها.
جنگ یا صلح؟ دوگانهای که بر طبل آن میکوبند؛ حرف از صلح که زده میشود میگویند باید بر سر میز مذاکره نشسته و درباره هر چیزی که ما میخواهیم مذاکره کنیم وگرنه شرایط برایتان بدتر میشود. در عین حال که از صلح سخن میگویند، تهدید هم میکنند! در کنار آن فشار بر مردم وارد کرده تا وادار به عقبنشینی شده، بر سر میز نشسته و تن بدهیم بر آن چیزی که میخواهند. آخر سر هم نه چیزی از مذاکره نصیبمان میشود نه آنها به قولهایشان عمل میکنند، همانطور که در ماجرای برجام به عینه دیدهایم.
اما این روزها بحث جنگ، مطرحتر است. جنگ که به میان میآید برخی از داخل میگویند باید با آمریکا کنار و کوتاه آمد؛ در آن سو نیز آمریکا و اسرائیل شروع به تهدید کرده و میگویند گزینه نظامی روی میز است! امروز حتی کار به فرستادن کشتی جنگی و ناو آبراهام لینکلن هم رسیده و ایالت متحده نظامیانش را در خاورمیانه افزایش میدهد. اسرائیل نیز خودی نشان داده و چند وقت یکبار حملاتی در سوریه انجام داده و دائما ایران را تهدید میکند.
سرانجام هر دو مشخص است؛ دربارهٔ صلح (همان مذاکره) نمیتوان با سابقهای که از آمریکا و اروپاییها داریم به آنها اعتماد کنیم و دوباره بر سر یک میز بنشینیم؛ پس راهکار فقط نگاه به توان داخلی و استفاده از ظرفیتهای موجود در کشور است. که اگر چشم از اروپا برداریم میتوانیم وضعیت اقتصادی را تا حد بسیاری سامان دهیم، به شرطی که مسئولان دست از حرف کشیده و کار کنند.
جنگ نیز مشخص است؛ برای مقابله با تهدیدات علیه کشور باید مقابله و مقاومت کرده و توان نظامی - دفاعی را افزایش داد. که اگر این مورد عملی شود، دیگر حتی جرات انجام حرکت نظامی علیه خاک ایران را ندارند، همانطور که اکنون نیز اینگونه بوده و اگر حرفی هم میزنند، برای ایجاد ترس و جوّ روانی بوده تا بلکه بتوانند کار خود را پیش ببرند؛ که به پشتوانه افزایش و بالابردن قدرت دفاعی - نظامی تاکنون بارها ضربات سنگینی از نیروهای ایرانی خوردهاند. چه در عراق و سوریه که با حضور مستشاران ایرانی نتوانستهاند به آنچه میخواستند برسند چه در تقابلهای رودررو!
آخرینش سرنگونی پهپاد غولپیکر آمریکایی بود که با سامانه بومی سوم خرداد رهگیری و منهدم شد. حتی بعد از آن هم نتوانستند پاسخی به ایران بدهند و میدانستند هر گونه رفتاری شرایط را برایشان وخیمتر میکند؛ پس مشخص است که در این زمانه باید قدرت نظامی را افزایش داد، مشخص است که باید موشک ساخت و به آن افتخار کرد تا بتوان از خود دفاع کرد؛ اگر امثال سامانه پدافندی سوم خرداد و رادار بشیر (که گفته میشود پهپاد RQ-4 آمریکایی ابتدا توسط این رادار شناسایی شده) نبودند، ایالت متحده با پهپادهای فوق پیشرفتهاش آسمان ایران را گشت میزد و دیگر ترسی از نیروهای ایرانی نداشتند.
دنیای امروز دنیای موشک است برای ایران، وقتی زیر مذاکرهٔ چندساله و معتبر میزنند، گفتمان ایران باید توسعه قدرت نظامی و دفاعیاش باشد و در کنار آن بگوید مذاکره میکنیم به شرطها و شروطهها...
دنیای امروز نظامی است، که آمریکا تهدید کرده و ناو میفرستد اما وقتی از طرف مقابل مقاومت میبیند مجبور است عقبنشینی کند. و پاسخ ایران به برایان هوک که میگوید: «دستاوردهای موشکی ایران فتوشاپ است!» همین است؛ تحقیر و زدن پهپاد پیشرفتهاش توسط سپاه پاسداران انقلاب. صدالبته در بیان کلی کاجرا باید گفت که آمریکا توان اقدام نظامی علیه ایران را نداشته و نمیتواند حمله کند که اگر میتوانست در این ۴۰ سال انجام میداد.
تجربه نشان داده وقتی تواناییهایمان زیاد شد و دشمن دید که میتوانیم مقابله به مثل کنیم، متوقف میشود. عقل هم میگوید وقتی قدرت دفاعی را افزایش ندهی، دشمنت گستاخ میشود. پس باید قدرت دفاعی ما به نوعی باشد که دشمن تشویق نشود به اقدام علیه کشور.
اتفاق اخیر، درس مهمی به همه، خصوصا دولتیها داد و آن اینکه، در دنیای سیاست، قدرتها برای قانون، مذاکره و وعدههایی که میدهند، ارزشی قائل نیستند و برای رسیدن به هدف، حاضرند دست به هرکاری بزنند تا به خواسته خود برسند. امروز با اقتدار است که کارها پیش میرود نه با لبخند و قدم زدن. لذا دیپلماسی را هم اگر بلد باشی باز شاید فریب خورده و به آنها اعتماد کنی. چه زمانی روزگارِ مذاکره هم هست؟! آن زمان که در مذاکره قوی باشیم و طوری مذاکره کنیم که سرمان کلاه نرود. آنها از مذاکره، مبادلات اقتصادی، تحریم، تهدید به جنگ و سلاح و... استفاده میکنند تا به خواستهشان برسند و سد مقاومت را بشکنند؛ پس در مقابل همهٔ اینها بایستی تجهیزات دفاعی و قدرت نظامی داشت.
امروز! دنیای موشک است، دنیای گفتمان و مذاکره با کشورهایی همچون آمریکا، انگلیس و فرانسه تمام شده است و آنها اگر حرفی هم میزنند فقط گندهگویی و وعده پوچ است و نباید دل بست.