فرار از جنگ صلح به بار نمیآورد
آغاز یک جنگ نشانههایی دارد که بدون این نشانهها، نمیتوان پیشبینی کرد که جنگی اتفاق میافتد یا نه؟! پرسشی این روزها زیاد مطرح میشود که آیا ایران و آمریکا به سوی جنگ پیش میروند؟ رجزخوانیهایی که از سوی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران میشود و پاسخهای ایران به آن رجزخوانیها برخی را به هراس انداخته و وادار کرده تا تعبیراتی همچون دوراهی جنگ و صلح را به کار برند.
چنین گروهی باید به این نکته توجه داشته باشند که فرار از جنگ با دشمن قسم خورده، صلح را به همراه نخواهد داشت بلکه تن دادن به خواسته دشمن، باز کردن راه برای آغاز جنگ علیه کشور است. صلحی در کار نخواهد بود چراکه آمریکا از جنگ دوری میکند برای این که میداند با چه کشور قدرتمندی طرف است، به همین خاطر است که سعی میکند با فشارهای اقتصادی و سیاسی ایران را تضعیف کند، چنین روشی دو هدف را دنبال میکند یا باعث میشود با مشکلات درونی درگیر شود و باعث فروپاشی گردد، یا این که ضعف درونی باعث میشود دشمن دست به حمله بزند.
پس دوراهی جنگ و صلحی وجود ندارد و تنها مقاومت است که میتواند از تحمیل هر دو گزینه آمریکا جلوگیری کند. باز میگردیم به احتمال جنگ میان ایران و آمریکا که برخی درباره آن هراس و واهمه دارند و پیشنهاد صلح و مدارا با این رژیم را میدهند.
لحن و ادبیاتی که مقامات آمریکایی به کار میبرند، نشانی از جنگ و حمله نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران ندارد، همه کسانی که در آمریکا بر طبل جنگ میکوبند، نخست به این موضوع اشاره دارند که آغازگر حمله نخواهند بود و در انتظار آن هستند تا ایران آغازگر جنگ باشد. البته این نکته را نباید فراموش کرد که آمریکاییها میتوانند خودزنی کنند و سپس آن را به گردن ایران بیندازند و از این فریب بخواهند که جنگی علیه ایران را شکل دهند، اما از آنجا که از ظرفیتها و قابلیتهای نظامی، دفاعی و تهاجمی نیروهای مسلح ایران آگاهی دارند، بعید به نظر میرسد که حتی بخواهند از این ترفند کثیف هم بهره ببرند.
دونالد ترامپ رئیسجمهور رژیم آمریکا، مایک پومپئو وزیر خارجه، جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید، برایان هوک مسئول اتاق ایران هر چند جنگ طلب هستند اما بر این نکته تأکید دارند که آمریکا خواهان جنگ با ایران نیست و آغازگر آن نیز نخواهد بود اما اگر ایران به نیروهای آمریکایی در منطقه حمله کند پاسخ خواهد داد. در آن سوی ماجرا که جمهوری اسلامی ایران قرار دارد، با وجود آمادگی در همه نیروهای مسلح به خاطر تهدیداتی که از سوی آمریکا میشویم، مسئولین سیاسی و نظامی ایران نیز چنین سیاستی دارند که البته با توجه به این که آمریکا درپی بهانه است، سیاست مناسب و منطقی ای از سوی مسئولین ارشد نظام اتخاذ شده است.
وضعیت کنونی دو کشور با توجه به نشانههایی که دیده میشود و براساس تحلیلهای موجود، نشانی از درگیری و جنگ ندارد اما این موضوع را نباید دور از ذهن داشت که هیچ چیزی در این دنیا مطلق نیست به ویژه درباره آمریکا که نمیتوان به رفتارهای مقامات آن رژیم اعتماد و اطمینان کرد. به همین خاطر است که ایران همیشه و در همه زمینهها باید آمادگی داشته باشد و این آمادگی در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران سالهاست که وجود دارد و روز به روز هم تقویت شده است.
اکنون وضعیت میان ایران و آمریکا چگونه است آیا به سوی درگیری و جنگ پیش میروند یا این که تنها به قدرتنمایی و رجزخوانی میپردازند؟
برخی تحلیلگران و کارشناسان نظامی و سیاسی بر این اعتقاد هستند که وجود درگیری لفظی و تهدیدات زبانی میان دو کشور نشانهای از تصمیم دو طرف برای جنگ است. اما این موضوع سالهاست که میان ایران و آمریکا وجود داشته و پس از درگیری محدود آمریکا با ایران در خلیجفارس در سال ۶۷ که منجر به سرنگون کردن هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خلیجفارس شد، تاکنون درگیری نظامی میان دو کشور وجود نداشته است. ضمن آن که همانگونه که گفته شد، آمریکاییها با وجودی که دشمن اصلی جمهوری اسلامی ایران هستند، اما خواهان جنگ تمام عیار با ایران نیستند و این موضوع در رفتار و گفتار آنها وجود دارد. اگر برخی به خاطر اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن به خلیجفارس به این نتیجه رسیدهاند که آمریکا در تدارک جنگ با ایران است، این افراد باید بدانند که اعزام این ناو هواپیمابر پیش از آغاز چنین فضایی تصمیمگیری شده بود و ارتباطی به جنگ لفظی با ایران ندارد، خلیجفارس بارها شاهد ورود و خروج ناوهای جنگی آمریکا بوده است. رژیم آمریکا در منطقه چندین پایگاه نظامی دارد.
برای یک جنگ گسترده و طولانی نیازمند تدارک و لجستیک بسیار زیاد است، چراکه آمریکاییها با جمهوری اسلامی ایران مرز خاکی و آبی ندارند و هزاران کیلومتر دورتر از جمهوری اسلامی قرار دارند. تحرکات نظامی آمریکا حتی با توجه به اعزام ناو هواپیمابر لینکلن و چند فروند بمبافکن ب ۵۲ به منطقه، نمیتواند نشانه تدارک جنگ باشد.
این حجم از تحرکات نظامی آمریکا در خلیجفارس، همیشه وجود داشته و ورود و خروج آنها نیز زیر نظر نیروهای دریایی جمهوری اسلامی ایران در منطقه قرار داشته است. در واقع این تحرکات عادی است. یک جنگ گسترده مستلزم حضور همه ارکان نیروهای مسلح یک کشور برای آغاز جنگ است، نیروی زمینی، نیروی دریایی و نیروی هوایی باید به طور کامل برای یک جنگ آماده باشند در غیر این صورت چنین پیشفرضی نمیتواند نشان از تدارک جنگ از سوی آمریکا علیه ایران داشته باشد.
آیا اکنون چنین واکنش و تحرکی از سوی آمریکا در منطقه دیده میشود؟
آمریکا در جنگ خلیجفارس که به سرنگونی صدام مهره سوخته رژیم ایالات متحده انجامید، از همه ارکان نیروهای خود بهره برد. نیروی هوایی، دریایی و زمینی هر سه حضور داشتند آن هم با حجم و اندازه بالا، تخمین زده میشد که ارتش آمریکا ۶۰۰ هزار نفر نیروی زمینی را برای حمله به عراق آماده کرده بود. آنچه که از نشانههای دوطرف دیده میشود، هر دو از آغاز درگیری دوری میکنند، اما هر دو طرف بر این نکته تأکید دارند که اگر حمله به آنها صورت گیرد پاسخ خواهند داد. افزایش جنگ لفظی را نیز نمیتوان صرفاً به شدت گرفتن تنشهای میان آمریکا و ایران برداشت کرد چراکه این موضوع، هم میتواند زمینهساز جنگ باشد و هم مانعی بر سر آغاز جنگ، که البته نشانههای جلوگیری از بروز جنگ آن پررنگتر است.
وضعیت کنونی آمریکا که در جایگاه دشمن جمهوری اسلامی ایران شناخته میشود، تنها بر اساس جنگ لفظی و جنگ روانی است و نشانهای که ثابت کند آمریکا در تدارک آغاز جنگ با ایران و حمله پیشدستانه است دیده نمیشود. دو طرف، یکدیگر را زیر نظر دارند، تحرکات نظامی را رصد میکنند، نقل و انتقالات همدیگر از چشمان نظامیان دور نیست. شرایط حساس هست به همین خاطر آمریکاییها بیشترین ملاحظه را در این موضوع دارند تا باعث نشوند که درگیری آغاز شود و گسترش یابد. گسترش درگیری و جنگ در منطقه ابعاد فراتر از تصوری خواهد داشت که آمریکاییها به آن واقف هستند. پس نمیتوان تنشهای موجود میان آمریکا و ایران را زمینه آغاز جنگ دانست و آنهایی هم که با اظهارنظرات و رسانههای خود از دوراهی جنگ یا صلح سخن میگویند، مجری همان راهبردی هستند که آمریکا درپی آن است.