ریپورتر

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۲۲۹۶ مطلب توسط «درویش» ثبت شده است

۰۳
آبان

بسته به این‌که اهل چه کشوری باشید، رنگ گذرنامهٔ شما حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

به گزارش فارس، همانطور که معمولا عکس پاسپورتتان عکس جذابی نیست، رنگ پاسپورتتان هم دست شما نیست. به طور کلی شکل و شمایل گذرنامهٔ شما خیلی به‌ انتخاب شما بستگی ندارد. گذرنامه‌ها تنها در رنگ‌های قرمز، آبی، سبز و سیاه هستند. این امر به خاطر دسته‌بندی خاصی برای کشورها نیست، اما این رنگ‌بندی‌ها بی‌معنا هم نیست.

رنگ اکثر گذرنامه‌ها براساس رنگ‌های اصلی آبی و قرمز هستند، با این‌ حال رنگ گذرنامه‌ها می‌تواند بسیار متفاوت باشد. از عناصری که در انتخاب رنگ پاسپورت توسط دولت دخیل هستند می‌توان به جغرافیا، سیاست، و حتی دین اشاره کرد، اما هیچ دستورالعمل خاصی برای انتخاب این رنگ‌ها وجود ندارد. پاسپورت‌ها تفاوت‌های دیگری‌ هم دارند. فرمت، اندازه‌ٔ جلد و تکنولوژی به‌کاررفته در ساخت گذرنامه‌ها استاندارد‌ها و تفاوت‌هایی دارد.

اما به راستی ما از رنگ گذرنامه چه برداشتی می‌توانیم داشته باشیم؟ مسئلهٔ رنگ گذرنامه، مسئلهٔ هویت ملی است.

گذرنامه‌های قرمز

به گزارش سایت سفر، پاسپورت‌های سرخ‌رنگ عمدتا توسط کشور‌های عضو اتحادیه‌ٔ اروپا (به‌جز کراوسی) استفاده می‌شوند، و کشور‌هایی که مایل به عضو شدن هستند (مثلا ترکیه) نیز برای هماهنگی رنگ گذرنامه‌های خود را تغییر داده‌اند. پاسپورت‌های کشور سویس هم طبق معمول با پرچمش هماهنگ است. کشورهای عضو جامعهٔ آند (بولیوی، کلمبیا، اکوادور و پرو) که اهدافی چون آرمان‌های اتحادیهٔ اروپا داشتند نیز از رنگ قرمز استفاده می‌کنند.

گذرنامه‌های آبی

این رنگ از گذرنامه در کشورهای حاشیهٔ دریای کارائیب و به‌طور کلی برِّ جدید (جهان نو یا همان قاره‌ٔ آمریکا) استفاده می‌شود. کشورهای برزیل، آرژانتین، پاراگوئه، اوروگوئه و ونزوئلا که به‌عنوان بلوک مرکوسور هم شناخته می‌شوند، به پاسپورت‌های آبی خود می‌بالند؛ البته به‌جز ونزوئلا که از زمانی که عضو جامعهٔ آند بود، هنوز پاسپورت‌های قرمز را به‌ یادگار دارد.

پاسپورت‌های ایالات متحدهٔ آمریکا در سال 1976 به رنگ آبی تیره درآمدند تا همرنگ با سایهٔ آبی پرچم این کشور شوند. قبل از این، گذرنامه‌های آمریکایی قرمزرنگ بودند. هنوز هم پاسپورت‌های قرمز در آمریکا برای برخی مقامات سیاسی و خانواده‌هایشان استفاده می‌شوند.

گذرنامه‌های سبز

بیشتر کشورهای اسلامی از پاسپورت‌های سبزرنگ استفاده می‌کنند، چرا که رنگ سبز در دین اسلام اهمیت بسیاری دارد. کشورهای غرب آفریقا، شامل نیجر و سنگال، هم از گذرنامه‌های سبزرنگ استفاده می‌کنند.

گذرنامه‌های سیاه

شاید یک دلیل دیگر برای انتخاب رنگ گذرنامه این باشد که گذرنامه‌های تیره‌تر (حتی آبی و قرمز تیره) کثیفی را کمتر نشان می‌دهند و همچنین رسمی‌تر به‌ نظر می‌آیند. از این دست کشورها می‌توان بوتسوانا، زامبیا و نیوزلند را مثال زد. در نیوزلند رنگ مشکی نیز یکی از رنگ‌های ملی است.

در مورد رنگ‌ها هرچه بخواهید می‌توانید استنباط کنید، اما گذرنامه‌ها چیزی بیشتر از روابط اقتصادی و جغرافیایی-سیاسی به ما می‌گویند. فراموش نکنیم که پاسپورت‌ها متعلق به افراد اند. برای بعضی، گذرنامه یک مانع است، و برای بعضی دیگر، اجازهٔ عبور. آمریکا و سوریه هردو گذرنامه‌هایی به رنگ آبی دارند، اما شما با گذرنامهٔ سوری تنها می‌توانید به 32 کشور بدون ویزا سفر کنید، در حالی که با گذرنامهٔ آمریکا، که سومین گذرنامهٔ قدرتمند جهان است، می‌توانید به 155 کشور بدون نیاز به روادید سفر کنید.

کشورهای مختلف حق انتخاب رنگ و طراحی گذرنامهٔ خود را دارند، ولی آن‌چه که از رنگ و اندازهٔ گذرنامه مهم‌تر است، قدرت آن است که به نوعی برندی هویتی برای آن کشور به حساب می‌آید.

در این میان می‌توان به کشور نروژ اشاره کرد که اخیرا طراحی جذابی برای گذرنامه‌هایش ارائه داده است که برندهٔ یک رقابت ملی بوده اند، این امر نشان‌دهندهٔ شخصیت و ویژگی‌های متمایز ملی کشور بلژیک است.

گذرنامهٔ ایالات متحده نیز در شرف تغییر و تحولی مجدد است. البته آمریکا در تاریخ خود چندباری این کار را انجام داده است.

۰۳
آبان

برنامه‌های غذایی سم زدایی یا تمیز کننده واژه‌های شایعی هستند که برای بهبود سلامت و کاهش وزن به کار می‌روند. سموم می‌توانند از آلودگی هوا، مواد مخدر و آلودگی‌های محیطی وارد بدنمان شوند.

به گزارش تسنیم، برنامه های غذایی سم زدایی یا تمیز کننده واژه های شایعی هستند که برای بهبود سلامت و کاهش وزن به کار می روند. سموم می توانند از آلودگی هوا، مواد مخدر و آلودگی های محیطی وارد بدنمان شوند. تمام مواد مغذی که دریافت می کنیم چه سالم چه غیر سالم باید از کبد عبور کنند. تمام موادی که ممکن است مضر باشند طی این فرآیند توسط کبد و کلیه فیلتر می شوند.

افرادی که کبدی سالم دارند می توانند بدون کمک تمیز کننده های سموم آنها را از غذاهای دریافتی حذف کنند. در واقع تمیز کننده های سموم اعتبار علمی ندارند.

افرادی که کبدشان دچار مشکل است ممکن است سموم در بدنشان انباشته شود. یک کبد سالم موادی سمی را می گیرد و آنها را تبدیل به ترکیبات قابل حل در آب می کند تا از بدن دفع شوند.

با اینکه مکمل های سم زدا و تمیز کننده شاید از نظر علمی به اثبات نرسیده باشند اما می توانید با خوردن بعضی غذاها به سلامت تمیز کننده طبیعی بدنتان یعنی کبد کمک کنید. برخی مکمل ها مانند خار مریم نشان داده می تواند مزایایی برای  کبد داشته باشد اما تثبیت سلامت کبد با برنامه غذایی مناسب نیز ممکن است.

کبد در بدن کارهای مهم بسیاری انجام می دهد، بنابراین بسیار مهم است سبک زندگی تان به گونه ای باشد که به بهبود کبدتان کمک کند.

سیر

در فرهنگ های باستانی از سیر برای درمان بیماری های بسیاری استفاده می کردند که اختلال کبد هم از آنها بود. با اینکه خوردن سیر شاید نتواند اختلال کبد را درمان کند اما سیر می تواند تاثیر مثبتی روی عملکرد کبد داشته باشد.

برخی تحقیقات نشان داده اند روغن سیر می تواند به بهبود عملکرد در افراد مبتلا به هپاتیت کمک کند، اما برای اثبات کامل هنوز به تحقیقات جامع تری نیاز است.

سیر ترکیبات قدرتمند فراوانی دارد که می توانند سلول های بدن را از آسیب ها حفظ کنند.

برای مثال مشخص شده ماده diallyl sulfide موجود در سیر از آنتی بیوتیک ها در مقابله با باکتری های مضر قوی تر است.

از این رو خوردن سیر می تواند ایمنی بدن در برابر باکتری هایی که از غذاهای مضر می آیند را تقویت کند.

اسپیرولینا

اسپرولینا که در واقع یک جلبک است منبعی غنی از آمینو اسید ها، ویتامین ها، مواد معدنی و آنتی اکسیدان ها است. تحقیقات نشان داده اسپرولینا می تواند سلول های کبد را از آسیب مربوط به هپاتیت محافظت کند.

با این که اثبات این رابطه به تحقیقات بیشتری نیاز دارد اما تحقیقات نشان داده اسپرولینا می تواند تاثیرات محافظت کننده ای روی کبد داشته باشد.

قبل از اینکه اسپرولینا را به عنوان یک مکمل استفاده کنید با پزشکتان صحبت کنید. اسپرولینا را می توانید به صورت کپسول، پودر و یا در قالب غذا پیدا کنید.

گوجه فرنگی

تحقیقات نشان داده غذاهای سرشار از لیکوپن می توانند برای درمان برخی از مشکلات کبدی مفید باشند. این غذاها می توانند برای سلامت سلول های کبد مفید باشند.

گوجه فرنگی و محصولات آن به عنوان غذاهای سرشار از لیکوپن شناخته می شوند. سبزیجات و میوه ها رنگ قرمز خود را از لیکوپن دارند.

خوردن غذاهای سرشار از لیکوپن همچنین می تواند خطر ابتلا به برخی از انواع سرطان و بیماری های قلبی را نیز کاهش دهد.

پختن گوجه فرنگی خاصیت لیکوپن موجود در آن را افزایش می دهد. بنابراین لیکوپن موجود در سس گوجه فرنگی و یا گوجه فرنگی های خشک شده در مقایسه با گوجه فرنگی تازه بیشتر است.

هندوانه

بر خلاف گوجه فرنگی ها، لیکوپن حاصل از هندوانه تازه به خوبی جذب می شود. از این رو هندوانه و گوجه فرنگی به عنوان دو منبع غنی از لیکوپن شناخته می شوند. لیکوپن باعث می شود هندوانه نیز از غذاهایی در نظر گرفته شود که برای سلامت کبد مفید هستند.

چغندر

چغندرها سرشار هستند از ویتامین، مواد معدنی و آنتی اکسیدان ها که به دلایل بسیاری می توانند برای کبد و سلامت کلی بدن مفید باشند. یکی از راه هایی که چغندر می تواند سلامت کبد را تحت تاثیر قرار دهد نازک کردن صفرا است که در کبد ساخته می شود.

برخی تحقیقات نشان داده اند ترکیبات موجود در چغندر می تواند به درمان کبد کمک کند اما همچنان به تحقیقات بیشتری نیاز است.

پیاز

بیماری های کبدی معمولا ممکن است همراه باشد با کمبود دریافت ویتامین های B. از این رو غذاهای حاوی ویتامین های B می توانند برای افرادی که عملکرد کبدی پایینی دارند و ویتامین B بیشتری نیاز دارند مفید باشد.

پیاز منبعی غنی از فولات و ترکیبی است به نام کورستین است.

کورستین می تواند برای سلول های کبد مفید باشد چون برخی تحقیقات نشان داده اند می تواند به کاهش مقدار چربی ذخیره شده در کبد کمک کند. انباشتگی چربی درون یا نزدیک کبد می تواند باعث التهاب و برهم خوردگی بسیاری از عملکردهای درون بدن شود.

مرکبات

چاقی خطر دیگر بیماری ها نظیر دیابت نوع 2، بیماری های کبدی و قلبی را افزایش می دهد. ترکیباتی در مرکبات هست به نام فلاوانونها که می توانند استرس اکسیداتیو مربوط به چاقی را کاهش دهند.

هرچه سلول های بزرگ چربی در بدن بیشتر باشد به معنای استرس اکسیداتیو بیشتر است.

کاهش این استرس اکسیداتیو برابر است با کاهش خطر بیماری های مربوط به چاقی.

محققان دریافتند وقتی به موش هایی که برنامه غذایی پرچرب داشتند از این فلاوانونها داده شد مقدار آسیب کبدی شان کمتر شد و سطح چربی و گلوکز خونشان نیز کاهش پیدا کرد.

این ترکیب میوه های مرکباتی می تواند سلول های کبد را از آسیب محافظت کند و به تمیز شدن مواد مضر از کبد کمک کند.

۰۳
آبان

چند سالی است که از خروج پر سر و صدای دختر بهزاد فراهانی می‌گذرد؛ اما شور بختانه و یا خوشبختانه با پوشش خبری و پرداختن رسانه‌های داخل به فعالیت‌های او، همچنان نام او را هر از چند گاهی می‌شنویم.

شوربختانه بودن این اتفاق آن است که در مواجهه با این رفتار و حرکت هیچ پاسخ و واکنشی درخور از سوی جامعه هنر به آن داده نشد و همچنان با یک کلیک ساده شاهد آن هستیم که در برخی از رسانه‌های وطنی به روزترین اخبار و رویدادهای مربوط به این شخص را می‌توان یافت.

در مقابل شوربختی در دسترس بودن اخبار؛ می‌توان مطلع شدن مردم از ولنگاری‌های این شخص را می‌شود قسمت خوشبختانه این اتفاق دانست.

 البته این نکته در همان سالهای ابتدایی می‌توانست نکته مثبتی تلقی شود و حالا دیگر نیازی به بازنشر آن اخبار احساس نمی‌گردد. علت بیان این مسئله به دلیل واکنش‌های اولیه به کوچ این شخص است.
 
 آن روزها که فیلم "یک مشت دروغ"  (bodies of lies) دست به دست می‌چرخید و اظهار نظرها نسبت به آن بیان می‌شد؛ عده‌ای در دفاع از این حرکت آن را صرفاً یک تجربه‌ی هنری می‌دانستند و حرفه بازیگری را فارغ از مناسبات سیاسی عنوان می‌کردند؛ اما این اظهار نظرها با رونمایی از هنرنمایی‌های بعدی آن شخص به سمت و سوی دیگری کشیده شد و حالا همان‌ها که از مرز بین هنر و سیاست می‌گفتند؛ رفتارهای او را نوعی اعتراض به شرایط موجود ایران می‌دانند!
 
بهزاد فراهانی از همان ابتدای خروج  دخترش واکنش‌های متفاوت و متناقضی را از خود نشان داد. با کنار هم قراردادن این واکنش‌ها می‌توان یک نوع موقعیت سنجی را در حرف‌های او دریافت کرد که براساس جو حاکم بر جامعه و نحوه‌ی پرداخت رسانه به آن مسئله بود.

 در روزهای نخستین زبان بهزاد فراهانی و حتی همسرش تنها به تکذیب گشوده شد؛ اما پس از آنکه رضایت و حمایت بخش کوچکی از اجتماع و بخش نسبتاً بزرگتری از جامعه‌ی هنر را دید برخلاف واکنش‌های قبلی؛ رفتار دخترش را مایه مباهات خود دانست!

بهزاد فراهانی در سالهای اولیه از سوالهای مرتبط با دخترش فرار می‌کرد و حتی در قالب نقل یک خاطره غیر مستقیم رفتار دخترش را مورد مذمت قرار داده و از بی چارگی خود در برخورد با او می‌گفت.

 اما همین آقای فراهانی با تغییر نسبیِ فضای پیرامون دخترش تغییر موضع داد و پس از آن با زبان تمجید از وی یاد کرده و می‌کند. فراهانی در آخرین اظهار نظرش در تعریف از دختر خود او را فرزند ایران خواند و قدرت بازیگری او را با مقایسه نمودن با بزرگانی نظیر "ملینا مرکوری و گرتا گاربو" به تمجید از هنر بازیگری وی پرداخت.

در این اظهار نظر آقای فراهانی چند نکته وجود دارد. اینکه شخصی دختر خوش سابقه‌ی خود را با نام دختر ایران بنامد بر اساس چه معیاری است؟ آیا محل تولد و زاده شدن از پدر و مادری ایرانی را ملاک قرا می‌دهد و یا نکند می‌خواهد او را از سر افتخار دختر ایران بداند؟

 تعمیم دادن یک شخص به یک کشور و یا از سلاله‌ی خاک یک کشور خواندن شخصی که رفتارش هیچ قرابتی با فرهنگ آن کشور ندارد؛ غیر ازآنکه فراری رو به جلو باشد چه معنی دیگری دارد؟ آیا صرف کسب یک موفقیت آنهم تنها از حیث کمی و حضور در چند اثر خارجی باعث می‌شود ماهیت رفتارهای متناقض با فرهنگ جامعه ایرانی و اسلامی فراموش شده و حالا مایه‌ی مباهات مردم تلقی گردد؟

مرور آثار دختر بهزاد فراهانی نکته‌ی عیانی را در دل خود دارد که اگر او حتی از دید صرفاً هنری هم به آن نگاه کند بعید است که بتواند نقطه‌ی درخشانی را در آن بیابد. آیا فراهانی پدر در مشاهده‌ی آثار دخترش به شخصیت عموم کاراکترهای او هم توجه دارد و یا تنها بازی درخشان را نشانه‌ی موفقیت او می‌داند؟ اگر دختری در چارچوب حد و حدود سینمای ایران ایفاگر همان نقش‌ها باشد باز هم مورد ستایش قرار می‌گیرد و یا به دلیل بازی در نقش کاراکترهای دسته چندمی توجهی به او نمی‌شود؟

دخترِ فراهانی برهنگی را به عنوان یکی از ابزار مرسوم در مطرح شدن در جامعه‌ی هنری غرب به جان خرید و با وجود آنکه پاداش و توجه درخوری را در مقابل آن ندید باز هم در آن غوطه ور شد.

 آیا بهزاد فراهانی چنین رفتاری را تنها از منظر پروسه معمول در غرب برای رسیدن به شهرت می‌بیند و توجهی به اخلاق فروخته شده در پس آن ندارد؟ آیا موفقیت و پیشرفت به قیمت کنار گذاشتن و یا نادیده گرفتن مسائل اخلاقی در نظر یک مرد ایرانی دارای جایگاه و ارزش است؟ فراهانیِ سپید موی و با تجربه؛ این چنین الگوی رفتاری را در کجای تاریخ این کشور دیده که از رویان مشق می‌کند و سر پر زباد و سرشار از مباهاتش را بالا می‌گیرد؟

البته در بروز این مسئله مقصر دیگری وجود دارد که فارغ از رفتار خانواده‌ی فراهانی‌ها است. رجوع پی در پی رسانه‌ها به بهزاد فراهانی و پی گیری حال  و روز دخترش از او پایه‌گذار بیان مطالبی شد؛ که با دست‌به‌دست چرخیدن آن قبح رفتارهای دختر او نیز در جامعه ریخته شد.
 
 این تابوشکنی از لطیفه‌گویی در مورد دختر فراهانی تا لذت بردن از عکس‌های برهنه و همچنین از تعریف و تمجیدهای آن چنانی طیف شبه روشنفکر بدنه سینمای ایران را در برمی‌گیرد. فعالیت در این فضا و اشاعه گری منکر و رفتار مستهجن از سوی عوامل مختلف و افراد فعال در حوزه رسانه؛ اگر از رفتارهای ولنگار آن شخص بدتر نباشد بی‌اثرتر نیست.
 
 شاهد مثال این مطلب هم تغییر موضع و حرف‌های بهزاد فراهانی نسبت به قبل است. شاید یکی از دلایل تغییر ادبیات او نسبت به دخترش؛ مناسب بودن شرایط برای افتخار کردن به چنان دختری با چنان رفتارهایی است.

شاهد مثال پاراگراف پیشین یک اقدام به جستجو به روشی ابتدایی است. اگر در موتور جستجوی گوگل نام و نام خانوادگی آن شخص را جستجو کنید نتایج حاصل تا مورد بیستم همگی سایت‌های داخلی و یا غیر فیلتر است. این نمونه کوچکی است از داغ نگه‌داشتن تنور این بحث توسط رسانه‌ها؛ حال آنکه برخی از آنها به بررسی مد لباس استفاده‌شده توسط او در ایام مختلف سال هم می‌پردازند.

محکوم بودن رفتارهای دختر این شخص تنها به‌واسطه‌ی دین و شرع نیست؛ چرا که ممکن است یکی از همان روشنفکرنمایان توجیه گر بگوید که اصلاً شاید این فرد مسلمان نباشد و شما گیر بی‌ربط به او می‌دهید؛ اما نکته این جا است که این رفتار در فرهنگ ایران نه تنها هیچ جایگاهی ندارد؛ بلکه برهنگی و افتخار به برهنگی در هیچ کجای فرهنگ این سرزمین جای ندارد.

با این اوصاف یک نفر از آقای فراهانی باید به بپرسد که او چطور به خودش اجازه می‌دهد که یک چنین فردی را دختر ایران بنامد؟
 
بد نیست بهزاد فراهانی تصویر کتیبه‌های هخامنشی را به نظاره بنشیند و یا گوشه‌هایی از ادبیات پارسی را مرور نماید تا در آن از ماهیت یک بانوی ایرانی بیشتر بداند و این نکته را از یاد مبرد که وجه تمایز یک مرد ایرانی، غیرتمند بودن اوست. چنانکه روانشاد مهدی حمیدی شیرازی در وصف غیرتمندی سلطان جلال‌الدین خوارزمشاه در برابر تازش وحشیانه‌ی مغولان به سرزمین بزرگ ایران؛ حفظ ناموس و دوری جستن از بدنامی را حتی به قیمت به آب انداختن زن و فرزند می‌داند و در نقطه عطف روایت حماسه شاعر می‌گوید:
 
پس آنگه کودکان را یک به یک خواست   نگاهی خشم آگین در هوا کرد

به آب دیده اول دادشان غسل         سپس در دامن دریا رها کرد:

بگیر ای موج سنگین کف آلود      ز هم واکن دهان خشم، وا کن!

بخور ای اژدهای زندگی خوار       دوا کن درد بی درمان، دوا کن!

زنان چون کودکان در آب دیدند      چو موی خویشتن در تاب رفتند

وزان درد گران، بی گفتهِ شاه        چو ماهی در دهان آب رفتند

شهنشه لمحه‌ای بر آبها دید         شکنج گیسوان تاب داده

...

چو بگذشت از پس آن جنگ دشوار     از آن دریای بی پایاب، آسان

به فرزندان و یاران گفت چنگیز که:   گر فرزند باید، باید این سان!

۰۲
آبان

چند سالی است که در محافل گوناگون سخن از لجاجت شرکت گوگل و دیگر سایت های جستجو با شیعیان و مراسم عاشورای حسینی است. هر سال در ایام محرم، صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز تصاویری از صفحات جستجوگر گوگل را برای اثبات این مدعا می آورد. البته تصاویر به صورت مبهم و تیره شده ارایه می شود.

 کافی است کلمه Ashura را تایپ کنید تا تصاویر قمه­زنی زیر را که از کشورهای گوناگون است در پیش چشم شما نمایان شود:
 



 
اما آیا واقعا ماشین جستجوگر گوگل و دیگر ماشین­ها این تصاویر را بر اساس لجاجت لیست می کنند؟
خوب است بدانیم که ماشین­های جستجو گر بر اساس الگوریتم (Algorithm) و فراواژه­ها (Meta Words) کار می­ کنند. اجازه دهید در این راستا مثالی بیاورم. اگر به جای کلمه انگیسی " Ashura  " آن را به فارسی تایپ کنید )عاشورا(تصاویر زیر به نمایش در می ­آید:


 
آیا افرادی که در قسمت فارسی گوگل کار می­کنند با افرادی که در بخش فارسی کار می­کنند متفاوت هستند؟!
قطعا چنین نیست.
 
بر روی تصاویری که صحنه­های خشن را نشان می­دهند کلیک کنید و وارد صفحه اصلی وب آنها شوید.
 


حال Right Click  کرده و View Page Source  را انتخاب کنید. خواهید دید که Meta Word این صفحات دارای کلمه "Ashura  " هستند و یدین خاطر است که در جستجو لیست می­شوند اما معمولا در وب سایت های فارسی تنها کلمه فارسی "عاشورا" به عنوان Meta Word توسط طراحان وب سایت ذکر می ­شود !



وقتی که کلمه انگیسی Ashura در صفحات فارسی نیست چگونه گوگل آن را پیدا و لیست کند؟ این یک نکته بسیار ساده برای طراحان وب سایت است اما به راحتی مورد غفلت قرار گرفته است.
 
راه حل ساده آن است که:
از طراحان وب سایت بخواهیم که کلمات عاشورا، شیعه و ... را هم به زبان انگیسی " Ashura " " Shiite " در Meta بنویسند. البته بهتر است که به صورت عربی هم ذکر شوند " عاشوراء"، " عاشوراء الحسین " " شیعة"  و...  . زیرا اعراب با نوشتار عربی جستجو می­کنند.

طراحان وب سایت ها می توانند با جایگزین کردن کلمات در صفحات طراحی شده قبلی کلمات انگیسی را افزوده و این صفحات را به روز کنند.
عکس­های بیشتری از مراسم عاشورا را در صفحات وب سایت­ها جای دهند.

با لینک­های جدید مردم را تشویق با مراجعه به این صفحات کنیم تا تعداد بیشتر و بیشتری از این صفحات باز شود و زمان بیشتر را بر روی هر صفحه صرف کنند. (Algorithm)

افرادی را بگماریم تا در صفحات مختلف انگیسی زبان لینک به صفحات بگذارند.

صفحاتی با تصاویر مناسب و به زبان انگلیسی طراحی شود.امید است با این راهبرد ساده به مرور تصاویر و وب سایت های مناسب در لیست­های جستجوگر ­­در جایگاهی بالاتر قرار گیرند.

۰۲
آبان

بالاخره بعد از ماه‌ها کش و قوس، بامداد پنج شنبه گذشته آخرین مناظره تبلیغاتی میان کلینتون و ترامپ دو نامزد نهایی دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار شد و مجدداً مانند دو مناظره دیگر ایران و موضوعات مربوط به آن یکی از محورهای اصلی مناظره این دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود.

به نظر می‌رسد با توجه به توافق هسته‌ای میان ایران و گروه 1+5 با سرگروهی آمریکا بحث ایران را در میان دو نامزد ریاست جمهوری آمریکا نسبت به دوره‌های قبل انتخابات آمریکا داغ‌تر کرده است.


در همین رابطه فؤاد ایزدی،کارشناس مسائل آمریکا در گفت‌وگو با «صبح نو» با اشاره به برجسته بودن بحث ایران در آخرین مناظره ترامپ و کلینتون، گفت: برجسته بودن بحث‌ها در میان کاندیداهای جمهوری‌خواه و دموکرات در آمریکا مسأله جدیدی نیست چرا که همواره از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز این وضعیت در مناظره‌ها و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وجود داشته است.

وی ادامه داد: این وضعیت در انتخابات آمریکا دو علت عمده دارد، اولین علت، اهمیتی است که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور مهم و برجسته در منطقه و جهان دارد و دلیل دوم هم این است که صهیونیست‌ها نسبت به جمهوری اسلامی ایران حساس هستند و از آنجایی که بخش عمده هزینه‌های انتخاباتی کاندیداها را در آمریکا صهیونیست‌ها تأمین می‌کنند، میان کاندیداهای ریاست جمهوری در آمریکا یک رقابتی به وجود می‌آید و به صورت تاریخی و سنتی این افراد به سمت رقابت برای نقد شدید ایران حرکت می‌کنند. این انتخابات 2016 آمریکا هم خیلی با قبل متفاوت نیست.

کارشناس مسائل آمریکا در ادامه با اشاره به بحث‌هایی که درباره برجام در مناظره‌ها مطرح می‌شد، خاطرنشان کرد: قبل از توافق برجام یک عده‌ای در آمریکا مخالف برجام بودند اما امروز که نزدیک به یک‌سال از برجام می‌گذرد و منافع تقریباً هیچی که برای ایران داشته است، حالا همان مخالفان برجام در آمریکا اصل توافق را مثبت می‌بینند؛ غیر از موارد خاص که یک کاندیدا می‌آید و استفاده تبلیغاتی می‌کند.
کارشناس مسائل آمریکا، با تأکید بر اینکه در آمریکا هم دموکرات‌ها و هم جمهوری‌خواهان در اهداف بلند مدتشان که سرنگونی جمهوری اسلامی ایران است، هماهنگ هستند، گفت: جمهوری خواهان و دموکرات‌ها در آمریکا در حوزه اهداف مشکلی ندارند و اتفاق نظر دارند و فقط درباره تاکتیک با هم اختلاف نظر دارند.

وی درباره آینده و نتیجه این انتخابات، گفت: خانم کلینتون طبق نتایج نظرسنجی‌ها از ترامپ پیشی گرفته و اگر تا کمتر از سه هفته آینده این روند ادامه پیدا کند وی برنده انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکاست مگر آنکه در کمتر از سه هفته آینده که به زمان برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور باقی مانده، اتفاقات دیگری بیفتد که این اختلاف کم بشود و یا حتی منجر به برتری ترامپ شود. اما اگر کلینتون برنده شود و به کاخ سفید راه پیدا کند برای ایران مناسب نیست و عملاً وضعیت ایران نسبت به زمان آقای اوباما بدتر خواهد شد.

ایزدی در پایان در پاسخ به این پرسش که در نهایت انتخاب کدام‌یک از کاندیداهای ریاست‌جمهوری آمریکا به نفع ایران خواهد بود، گفت: طبق اسنادی که توسط ویکی لیکس منتشر شده خانوم کلینتون به اوباما رییس‌جمهور فعلی آمریکا نقد شدیدی دارد چرا که وی معتقد است اوباما به اندازه کافی در برابر ایران شدت عمل نداشته است.

اما در زمان اوباما سخت‌ترین تحریم‌ها با اجماع جهانی علیه ایران صورت گرفت، تحریم‌هایی را که جرج بوش با همه خوی جنگ‌طلبی که داشت نتوانست در زمان ریاست‌جمهوری خود که در زمان اوباما برای ایران به دست آمد علیه ایران اعمال کند.

با همه فشارهایی که زمان اوباما روی ایران بود، کلینتون معتقد است که این فشارها کافی نبود و قطعاً وی نسبت به اوباما در برابر ایران سخت گیرتر خواهد بود، اما هم ترامپ و هم کلینتون هر دو دشمن ایرانند اما به نظر من کلینتون نسبت به اجماع علیه ایران می‌تواند از ترامپ موفق‌تر باشد و در نتیجه برای ایران کلینتون گزینه بدتری است.
۰۲
آبان

معمولاً سوتی و گاف در برنامه‌های زنده زیاد اتفاق می‌افتد، اما برخی‌ حرف‌هایی را به زبان می‌آورند که نباید در تلویزیون پخش شود!
 

به گزارش مهر  «بینندگان عزیز! همین‌جور که از اسمش پیداست برنامه زنده است و...» شاید این رایج‌ترین جمله‌ای است که مجریان تلویزیونی بعد از هر اتفاق ناهنجاری برای جمع‌کردن برنامه به گفتنش عادت کرده‌اند تا کمی به‌واسطه آن بتوانند فضا را برای بیننده‌ها یا بهتر بگویم برای مدیرانشان تلطیف کنند. حالا این اتفاق گاهی می‌تواند قطع ناگهانی یک برنامه باشد یا  گاهی شکستن صندلی مهمانش؛ اما نکته‌ای که وجود دارد اینجاست که برخی اوقات این اتفاقات غیرقابل‌پیش‌بینی از سوی خود مجری یا مهمان برنامه به حدی دور از انتظار است که هیچ‌کدام از این جمله‌های کلیشه‌ای هم نمی‌تواند به عادی‌سازی فضا کمکی بکند.

مهمان‌های تلویزیونی در برنامه‌های گفتگو محور همیشه می‌توانند از اصلی‌ترین فاکتورهای جذابیت در دیده شدن یک برنامه تلویزیونی به‌حساب بیایند، طبیعتاً به همین میزان هر اتفاق خارج از چارچوبی که حول محور مهمان یک برنامه تلویزیونی بیفتد می‌تواند برای آن برنامه دردسرساز باشد. در این گزارش سری به چهره‌های تلویزیونی‌ زدیم که تجربه‌های مختلف در طول سالیان گذشته ثابت کرده است که دعوتشان در یک برنامه «زنده» می‌تواند برای عوامل آن برنامه تلویزیونی خطرناک و دردسرساز  باشد؛ مهمان‌هایی که برخی از آنها رفتارهای غیرمعمول داشته‌اند، برخی دیگر حرف‌های خارج از چارچوب و نابجا زده‌اند و بعضی دیگر هرز گاهی لابه‌لای داشتن صراحت لهجه در جملاتشان مرز باریک بین «رک‌گویی» را با «رکیک گویی» اشتباه گرفته‌اند.

اکبر عبدی

او یکی از حاشیه‌ساز ترین مهمان‌های چند سال اخیر سیما بوده به‌گونه‌ای که کمتر برنامه‌سازی در تلویزیون وجود دارد که بعد از دعوت این مهمان به برنامه‌اش از ترکش‌های کلامی این بازیگر قدیمی بی‌نصیب بماند. یکی از ویژگی‌های حضور اکبر عبدی در برنامه‌های سیما این است که این بازیگر قدیمی از آنتن زنده برای زنده کردن چک‌های وصول نشده و بدهکاری‌های همکارانش استفاده می‌کند به‌غیراز «محمدرضا شریفی‌نیا» که همیشه پای ثابت گلایه‌ها و شکوائیه‌های این بازیگر بوده است جدیدترین جنجالی که به‌واسطه حضور اکبر عبدی در تلویزیون به پا شد حضور او در برنامه «خوشا شیراز» شبکه فارس بود که آقای بازیگر این بار در بین خاطراتش «مسعود فراستی» را موردعنایت قرارداد و از بدهکاری قدیمی این منتقد به خودش در سال‌های گذشته حرف زد و حتی از افشای زندگی خانوادگی فراستی هم نگذشت و همه‌چیز را روی آنتن زنده برای مردم برملا کرد. به‌غیراز فراستی او پیش‌ازاین در یک برنامه تلویزیونی «مسعود اطیابی» را  نیز مورد خطاب قرار دارد و از خوردن حقش توسط او پیش مردم شکایت کرد؛ اما حضور اکبر عبدی فقط به صحبت درباره بدهکاری‌هایش ختم نمی‌شود طوری که اگر سرچی در گوگل داشته باشید برنامه‌های زیادی را خواهید دید که به خاطر صحبت‌های نابهنگام این بازیگر خبرساز شده است یکی از آنها، صحبت‌های او درباره سفر حجش بود که واکنش‌های زیادی داشت و باعث دلخوری عرب‌زبان‌های زیادی در داخل و خارج کشور شد و کار را به‌جایی رساند که خود اکبر عبدی هم ضمن عذرخواهی از مردم عنوان کرد که خودش هم در جریان زنده‌بودن پخش  برنامه نبوده است.



علی پروین

اگر کمی اهل فوتبال باشید و حواشی بازی‌های این مستطیل سبز را پیگیری کنید به‌مرورزمان و با پیگیری اخبار در جریان ادبیات خاص و منحصربه‌فرد «علی پروین» قرار خواهید گرفت برای همین کافی است نگاهی به دوران سرمربی گری این ستاره قدیمی در تیم پرسپولیس بیندازید تا بینید که تمام بازیکنان این مربی در صورت نتیجه نگرفتن در 45 دقیقه اول به «توصیه‌های فنی» آقای پروین در رختکن اذعان داشتند به‌طوری‌که همین توصیه‌های فنی بین دونیمه با ادبیات خاص علی پروین منجر به تغییر نتیجه و حتی برد تیم پرسپولیس می‌شد. تا جایی که همین خصوصیات و همین ادبیات ویژه علی پروین در تمام این سال‌ها باعث شده تا او در هیچ برنامه‌ای به‌صورت زنده حضور نداشته باشد و تهیه‌کننده‌ها ترجیح بدهند که با برنامه‌های ضبطی از حضور آقای مربی مستفیض شوند و در دعوت او به برنامه‌های زنده ریسک نکنند.



مسعود فراستی

حضور مداوم و پیوسته او در قاب سیما باعث شده است که این منتقد جنجالی و پرحاشیه نیاز به معرفی نداشته باشد منتقدی که همیشه اظهارنظرهایش درباره آثار هنرمندان نه‌تنها شبیه به ادبیات ژورنالیستی نبوده است که حتی در بیشتر مواقع به ادبیات کوچه و خیابانی  نیز پهلو زده است تا جایی که همیشه لحن این منتقد خودش دستمایه منتقدین برنامه تلویزیونی «هفت» بوده است. از جنجالی‌ترین اظهارنظرهای فراستی در طول چند سال گذشته می‌توان به صحبت‌های او درباره «جرم» مسعود کیمیایی و «دونده زمین» کمال تبریزی اشاره کرد که با واکنش‌های بسیار زیادی روبه‌رو شد؛ اما نکته جالب‌توجه درباره این منتقد پرحاشیه اینجاست که از زمان پیدایش «هفت» تا به حال این برنامه سه تیم سازنده مختلف را به خود دیده است که در بین همه این تغییر و تحول ها این  تنها مسعود فراستی بوده است که با اقتدار در قاب زنده این برنامه به کار خودش ادامه داده است.



محمد مایلی کهن

اما این مربی همیشه شاکی را نیز می‌شود به لیست مهمان‌های خطرناک برای دعوت در برنامه‌های تلویزیونی اضافه کرد برای آشنایی بیشتر با روحیات این مربی قدیمی کافی است نگاهی به بیانیه تندوتیز او در چندساله گذشته بیندازید تا با الفاظ جدیدی مثل «گروهبان قند علی» و «گنده باقالی» آشنا شوید اما این لحن و ادبیات جناب مربی فقط به رسانه‌های مکتوب ختم نمی‌شود تا جایی که چشمه‌هایی از آن را می‌توان در برنامه‌های زنده تلویزیونی نیز دید که آخرین نمونه آن به برنامه «نود» مربوط می‌شود، شبی که در آن محمد مایلی کهن عادل را با لفظ «کی‌روشی پور» خطاب کرد و با یک جمله تندوتیز مجری برنامه را موردعنایت قرارداد.



بهنوش بختیاری

اگر کمی مصاحبه‌ها و کارهای بهنوش بختیاری را دنبال کرده باشید متوجه خواهید شد که این بازیگر سینما و تلویزیون در میان مردم به عنوان نمونه بارز یک فرد احساساتی شناخته می‌شود تا جایی  که همین احساسات غلیظ خانم بازیگر  در چند برنامه تلویزیونی کار دستش داده و بعضاً برای عوامل برنامه نیز دردسرساز بوده است.به عنوان مثال می‌توان به حضور بهنوش بختیاری در اختتامیه ماه‌عسل 92 اشاره کرد، برنامه‌ای که بختیاری در آن به‌قدری منقلب شد که به گذشته تلخ و بی‌توجهی هایی که خانواده‌اش در دوران جوانی نسبت به او داشته اعتراف کرد. اما آخرین نمونه آن به حضور  او در برنامه زنده سه ستاره برمی گردد، بهنوش بختیاری در این برنامه هم مجدداً هیجان زده شد و در بین خاطره گویی هایش اعلام کرد که به خاطر زود رسیدن به برنامه به‌جای تاکسی مجبور به گرفتن موتور شده است خاطره‌ای که تعریف کردن آن مجری  برنامه را هم حسابی دستپاچه کرد.



مهدی توتونچی

مهدی توتونچی که برخلاف نمونه‌های بالا این بار نه در قالب مهمان برنامه که در جایگاه مجری یک برنامه تلویزیونی با اجرای منحصر به‌ فردش از ریو توانست برای تلویزیون حادثه‌ساز باشد. تا جایی که اعلام خبر او و همکارانش درباره درگذشت «احسان علیخانی» روی آنتن زنده حسابی جنجال به پا کرد و بازتاب‌های زیادی داشت به‌قدری که این بار برخلاف گذشته، این شبکه‌های مجازی بودند که خبر اعلام‌شده در رسانه ملی را تکذیب کردند و برای مخاطبان دست به شفاف‌سازی زدند.



پرفسور کردوانی

استاد کردوانی در طول این چندساله جزو کسانی است که به‌واسطه علم و تخصصش در زمینهٔ کویرشناسی پای ثابت برنامه‌های تلویزیونی است تا با لحن و ادبیات خودمانی و شیرینش برایمان از بحران بی‌آبی و طریقه درست مصرف توضیح دهد اما یکی از ویژگی‌هایی که باعث شد تا این چهره ماندگار را در لیست مهمانان دردسرساز سیما بگذاریم «غیرقابل‌پیش‌بینی بودن» پرفسور کردوانی است تا جایی که تجربه در یکی دو برنامه زنده ثابت کرده است که اگر پرفسور کردوانی به شکل ناگهانی و بی هماهنگی حین پخش زنده، برنامه شما را ترک کرد نباید زیاد تعجب کنید.



فرزاد حسنی

او به‌خودی‌خود همیشه یکی از جنجالی‌ترین و پرحاشیه ترین مجری‌های تلویزیون بعد از انقلاب بوده است تا جایی که مصاحبه‌های پر سروصدای او با مهمانش باعث شد که فرزاد حسنی چیزی قریب به هشت سال در ممنوع‌التصویری به سر ببرد و حضورش در برنامه‌های زنده تلویزیونی به اجرای سالانه ویژه‌برنامه‌های تحویل سال محدود شود. اگر به دنبال مصداق‌های عینی از لحن و ادبیات فرزاد حسنی روی آنتن زنده می‌گردید کافی است گفتگوی او با «سردار رادان» را به یاد بیاورید و همین اواخر نحوه برخوردش با مهمان برنامه «اکسیر» را به خاطر داشته باشید اتفاقاتی که هرکدامش هم برای فرزاد حسنی و هم برای برنامه‌سازان تلویزیون تبعات زیادی داشت.



علی اصحابی

بااینکه حضور چندان پرشمار و متعددی در تلویزیون نداشته است اما در همین یکی دو برنامه‌ای که در برنامه‌های زنده تلویزیون حضور داشت، به‌قدر کفایت جنجالی و حاشیه‌ساز شده است برای همین اگر اسم علی اصحابی را در اینترنت سرچ کنید یکی از اولین چیزهایی که قطعاً با آن روبه‌رو خواهید شد اجرای به‌یادماندنی و عجیب‌وغریب او در شبکه «شما» است، اجرایی که بیش‌ازپیش اسم این خواننده را سر زبان‌ها انداخت.



اکبر میثاقیان

شاید در طول یکی دو سال گذشته به خاطر حضور نداشتن «اکبر میثاقیان» در لیگ برتر کمتر او را در قاب برنامه‌های سیما دیده باشیم اما نکته‌ای که درباره او وجود دارد این است که این شخصیت ورزشی هم جزو آن دسته از افرادی است که ادبیات و رفتارش همیشه دست‌مایه حواشی زیادی در رسانه‌ها بوده است که از جنجالی‌ترین آنها  می‌شود به حضور او دریکی از برنامه ورزشی اشاره کرد که جمله غیرقابل پخش و رکیک این مربی روی آنتن زنده به مجری برنامه، مایه شگفتی شد.

۰۱
آبان

سخنگوی کمیسیون اصل۹۰ از خرید دکل نفتی مکزیکی منهدم شده طوفان کاترینا در دولت گذشته به قیمت ۳۷ میلیون دلار خبرداد.

 بهرام پارسایی در گفت وگو با خانه ملت، با اشاره به بررسی پرونده دکل نفتی گمشده در کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی، گفت:دو پرونده دکل گمشده نفتی در کمیسیون باز شده است که در مورد پرونده دکل فورچونا هیچ دکلی خریداری نشدتنها موضوع محدود به زد و بند پشت پرده و پرداخت 78 میلیون دلار بدون هیچ ضمانت و سندی به یک شرکت واسطه بوده است.

نماینده مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه اسامی شرکت واسطه ای و خریداران در پرونده کمیسیون اصل 90 موجود است، افزود:تا زمانی که حکم قضایی مشخص نشود نمی توان اسامی افراد را منتشر کرد، امیدواریم که قوه قضاییه سریعتر به این پرونده رسیدگی و احکام افراد متخلف را صادر کند.

پارسایی با بیان اینکه در سال 2007 دولت وقت یک دکل منهدم شده در طوفان کاترینا مکزیک را خریداری و برای نگهداری و ترمیم به سواحل شارجه منتقل کرد، ادامه داد:تاکنون بالغ بر 7 میلیون دلار هزینه نگهداری این دکل شده است و اخیرا شرکت نگهدارنده در مکاتبه با مقامات کشور اظهار داشته که دکل در حال نابودی است و اگر انتقال نیابد  قطعاغرق می شود.

 دکل خریداری شده طوفان کاترینا 4 تا 5 میلیون دلار قیمت گذاری گذاشته است

وی یادآور شد:کارشناسان برای دکلی که 37 میلیون دلار خریداری شده و 7 میلیون دلار هزینه نگهداری آن شده است، حدود 4 تا 5 میلیون دلار قیمت گذاری کرده اند.

سخنگوی کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه بخشی از  750 میلیون دلار درآمد نفتی دولت گذشته  در این زمینه ها به هدر رفته است، تصریح کرد:پرونده این دکل نیز در کمیسیون اصل 90 باز است و اگر دیده شود که رسیدگی به پرونده های کلان فساد اقتصادی به ویژه دو دکل نفتی دچار گذشت زمان شده است، کمیسیون اصل 90 از وزارت نفت گزارش می خواهد و اسامی این افراد را منتشر می کند.

۰۱
آبان
شبکه ماهواره‌ای فارسی‌زبان جم‌تی‌وی از سال 2006 میلادی یعنی قریب به 10 سال پیش در عرصه رقابت شبکه‌های تلویزیونی وارد شد و کم‌کم توسعه یافت و امروز با بیش از 21 کانال، به یکی از پرمخاطب‌ترین شبکه‌های ماهواره‌ای تبدیل شده است. در بسته تلویزیونی جم از کانال‌های آذری، عربی و کردی‌، کودک، نوجوان، سرگرمی، علمی، آموزش، خانوادگی، فیلم، سریال، ورزش، مستند، اقتصاد و هر چیز که فکرش را بکنید وجود دارد و از تنوع بسیار بالایی برخوردار است.
 
جِم از کجا آمد؟
مجموعه شبکه‌های جم مربوط به بخش گروه «موسیقی و سرگرمی بریتانیا» است که گروه جم آن را در سال 2006 با هدف تشکیل رسانه پیشرو در صنعت ارتباطات در لندن راه‌اندازی کرد. بعد از مدتی در 2007 دفتر مرکزی گروه به ایالات متحده عربی(دبی) منتقل و منجر به وسعت و افزایش شبکه‌های متعدد خانواده جم شد. دفاتر تولیدی گروه مذکور در شهرهای استانبول، دبی، لندن، کوالالامپور و لس‌آنجلس واقع شده‌اند.
اگر بخواهیم ویژگی اصلی این رسانه را در اذهان مردم بشناسیم باید این شبکه را شبکه فیلم و سریال‌های بلند و متنوع توصیف کنیم. با مشاهده روند فعالیت‌های این گروه رسانه‌ای شاهد تغییرات و تحولات متعددی از سال 91 تاکنون هستیم. این گروه در این مدت شبکه‌های زیادی هم با محوریت ژانر (فیلم، سریال، مستند، کارتون و...) و هم با موضوعات متنوع (گردشگری، ورزش، سبک زندگی، خانوادگی و...) تأسیس کرده است.
 بر این اساس می‌توان گفت که این گروه در نظر دارد سبک زندگی خاصی را با تمامی مؤلفه‌های لازم برای مخاطبان خود تصویر و ترسیم کند. همین تنوع و افزایش طیف مخاطبان باعث شده است که مخاطبان بیشتری هر روزه به شبکه‌های این گروه رسانه‌ای توجه داشته باشند، البته باید در نظر داشت که این افزایش طیف وسیع برنامه‌های پخش شده از این گروه رسانه‌ای به تدریج اتفاق افتاده و در ابتدا این رسانه در یک شبکه پخش فیلم و سریال بیشتر خلاصه نمی‌شد.
 
مهره اصلی شبکه، پرورش یافته تشکیلات نفاق

 به گزارش صبح نو سعید کریمیان در سال 1348 در شهر مرزی قائن در استان خراسان جنوبی به دنیا آمد. او تحصیلات خود را تا سطح دیپلم و تا زمان آغاز جنگ در همان شهر گذراند. از آنجایی که پدرش از اعضای گروهک منافقین بود در اواخر جنگ و نزدیک عملیات مرصاد به همراه خانواده‌اش به پادگان اشرف انتقال یافت.
بعد از کشته شدن پدرش در عملیات مرصاد به همراه مادرش در سال 1375 با حمایت‌ها و پشتیبانی عموی خود به سوئیس منتقل و در آنجا پناهنده شد. وی که در پادگان اشرف آشنایی اجمالی با زبان‌های خارجی پیدا کرده بود در رشته دانشگاهی معماری دانشگاه بازل این کشور در مقطع کارشناسی به تحصیل خود ادامه داد.


مدیر شبکه جم(از سمت راست نفر چهارم) در کنار منافقین و مریم رجوی

به دلیل مشکلات مالی مجبور به ترک تحصیل شد و در سال 1377 سراغ برادرش هادی کریمیان رفت که در رادیو صدای ایران (اولین رادیوی 24ساعته فارسی زبان که به منظور مبارزه با نظام جمهوری اسلامی ایران در آمریکا تأسیس شد) فعالیت داشت.
سابقه سیاسی خانواده کریمیان برای مسوولان رادیو صدای ایران ایده‌آل بود به همین دلیل مطالب و مقالات سعید کریمیان مورد توجه گردانندگان این رادیو قرار گرفت. وی بعد از یک سال و 9 ماه فعالیت در این رادیو و بهبود وضعیت اقتصادی‌اش با رؤیا رضایی که از یکی از سران گروهک منافقین طلاق گرفته بود ازدواج کرد. پس از کساد شدن فعالیت رادیو صدای ایران، سعید کریمیان به سیمای آزادی (تلویزیون 24ساعته گروهک منافقین) پیوست. از سال 85 هم درصدد تأسیس شبکه جم برآمد.
 
سارا رهبری، مهره دیگر جم‌تی‌وی

به جرأت می‌توان گفت یکی از ارکان مهم شبکه جم که قبلاً در شبکه فارسی‌وان مشغول بود، سارا رهبری است. وی که دارای تابعیت دوگانه ایرانی آمریکایی است از بدو راه‌اندازی شبکه فارسی وان با آن همکاری می‌کرد ولی در پنج سال گذشته ملاقاتی با سعید کریمیان در دبی داشت، با قول ایجاد فضای رفت و آمد به ایران و دیدار پدر پیرش اردشیر رهبری، به جم پیوست.
همکاری وی با گروه جم کمک شایانی به این مجموعه کرد اما بر خلاف انتظار همگان وی به یک‌باره از این شبکه جدا شد. او بعدها در صفحه فیس‌بوک خود علت جدایی‌اش از شبکه‌های جم را فساد اخلاقی و اقتصادی و همچنین ارتباط سعید کریمیان با گروهک منافقین اعلام کرد.
 
پخش مستقیم دیدار مسوولان سازمان منافقین و اطلاعات عربستان سعودی

در موضوع جذب بازیگران و عوامل سینمایی و تلویزیونی ایران، این موضوع بسیاری را به یاد جذب سازمان منافقین در دهه 50 و 60 از بین گروه‌های مسلمان می‌اندازد. برای مخاطب عجیب است که چرا علناً حرفی علیه جمهوری اسلامی زده نمی‌شود و حتی عده‌ای ساده‌اندیش طرح می‌کنند که ممکن است این شبکه از کارهای پشت پرده نظام باشد! حتی درباره نحوه سکونت بازیگران و عوامل ایرانی شبکه جم، کریمیان مجموعه آپارتمان‌هایی را در حومه آنتالیا فراهم کرده و مهاجران را در آنجا سازمان‌دهی کرده و با سرویس آنها را به محل شبکه ترانسفر می‌کند، چیزی شبیه پادگان اشرف. در اجلاس سالانه منافقین در پاریس و در جریان سخنرانی ترکی الفیصل، رییس پیشین سازمان اطلاعات عربستان سعودی، شبکه جم عربی، با پخش مستقیم این رویداد، بیش از پیش ارتباط خود را با منافقین عیان کرد.
 
گستردگی موضوعی و زبانی، صداوسیمای سایه

گروه تلویزیونی جم‌تی‌وی، حالا با بیش از 20 کانال روی ماهواره و پخش برنامه به چهار زبان، فارسی، ترکی، عربی و کردی، توانسته مخاطب حداکثری و با هر سن و علاقه و زبان و نژاد را پوشش دهد. هر چند شبکه‌های جم‌تی‌وی به لحاظ محتوایی با یکدیگر همپوشانی قابل توجهی دارند، اما تکثر آنها موجب تحیر مخاطب و انتخاب پوشالی آن می‌شود:

GEM Arabia‌: یک شبکه عربی زبان که به پخش برنامه‌های گوناگون می‌پردازد و از اردیبهشت 94 آغاز به کار کرده است. شعار این شبکه «موسیقی...غنا...و أجمل الاعمال» است.

Gem az‌: این شبکه به عنوان نخستین کانال ویژه به زبان ترکی آذربایجانی -در چشم‌انداز فیلم و سریال و موزیک و نیز بخش سرگرمی- به‌تازگی آغاز به‌کار کرده است.

Gem Bollywood‌: فیلم‌ها، سریال‌ها و موزیک-ویدئوهای برتر هندوستان را با کیفیت HD روی ماهواره یاست پخش می‌کند. این شبکه فعالیت خود را با پخش چهار سریال برتر هندوستان آغاز کرد.

Gem classic: جم کلاسیک از سال 91 کار خود را شروع کرده است و تمام تمرکز خود را بر فیلم‌ها، سریال‌ها و کلیپ‌های قدیمی قرار داده و شعارش نیز «جم کلاسیک یادآور خاطرات گذشته» است.

Gem education: یک شبکه اختصاصی برای آموزش اعم از آشپزی تا تحصیلی. از آنجایی که برخی از مخاطبان با مشاهده جذابیت‌های جنسی در محتوای برنامه‌های دیگر شبکه‌ها ممکن است از تماشای آنها خودداری کنند، برنامه‌های این شبکه تقریباً از جذابیت‌های جنسی تهی و درصدد جذب این نوع مخاطب است.

Gem family HD‌: شبکه جدید گروه جم که کمی فیلم و سریال و بیشتر برنامه‌های عصرگاهی و جُنگ دارد.

Gem food‌: همانطوری که از نامش پیداست به موضوع مورد علاقه بسیاری از ایرانیان که آشپزی است می‌پردازد.

‌Gem junior: از سال ۲۰۱۲ میلادی آغاز به کار کرده و به پخش کارتون و برنامه‌های کودک می‌پردازد. این شبکه تحولی در شبکه‌های فارسی‌زبان بود و نخستین شبکه‌ای است که انیمیشن‌های روز دنیا مثل جزیره آرزوها که یکی از پر سر و صداترین کارتون‌های پخش شده تاکنون بود را با دوبله فارسی پخش کرد.

Gem kurd‌: یک شبکه خانوادگی کرد زبان از «جم گروپ» که فیلم، سریال، کارتون، موسیقی و موزیک-ویدئو به زبان کردی پخش می‌کند.

Gem life‌: مجموعه برنامه‌های جم لایف در قالب موضوعاتی نظیر سرگرمی، گردشگری، آشپزی و سبک زندگی تهیه شده‌اند. تولید برنامه‌های مستند و جذاب در زمینه‌های گردشگری، حیات وحش، سلامت و بهداشت، مد و لباس و زیبایی و همچنین ارائه تازه‌های علوم و فناوری‌ها و صنعت خودرو و... جم لایف را به یکی از محبوب‌ترین رسانه‌های تلویزیونی تبدیل کرده‌است.

Gem medical‌: یکی از شبکه‌های جدید گروه جم که به موضوع سلامتی و پزشکی می‌پردازد. جم برای نخستین‌بار در بین رسانه‌های فارسی زبان به افتتاح یک شبکه اختصاصی پزشکی اقدام کرده است.

Gem movie HD‌: این شبکه فقط به پخش فیلم‌های سینمایی تولید شده توسط گروه جم با کیفیت HD می‌پردازد.

Gem series HD‌: پخش سریال‌های ترکی و ایرانی از این شبکه اتفاق می‌افتد. تنها تفاوتی که این شبکه با دو شبکه ریور و روبیکس دارد و نیز در تبلیغات خود هم بر آن تأکید می‌کند پخش یک قسمت جلوتر از سریال‌های تلویزیونی در حال پخش از شبکه‌های روبیکس، ریور و بالیوود است.

 Gem st: این شبکه با پوشش کامل مسابقات مردان و زنان در رشته‌های گوناگون سعی دارد به رقیب اصلی شبکه ورزش درآید که از پوشش کامل مسابقات زنان در رشته‌های گوناگون ورزشی معذور است.

Gem teen‌: شبکه جم تین شبکه‌ای تخصصی از گروه جم است که برنامه‌های خود را فقط به سنین 19-13 سال اختصاص داده است و با شعار تبلیغاتی «آوردن سرگرمی به خانه‌های مخاطبان» برنامه‌های خود را در قالب‌هایی که این سنین را مجذوب خود می‌کند، گنجانده است.

Gem tv HD‌: جم‌تی‌وی نخستین شبکه گروه جم است که در سال 1386 پخش خود را از لندن آغاز کرد. این شبکه که مادر دیگر شبکه‌هاست، گلچینی از برنامه‌های آن شبکه‌ها را در خود پخش می‌کند.

Mifa : شبکه میفا به پخش موزیک ویدئوهای جدید و اخبار هنرمندان و خوانندگان روز جهان اختصاص یافت.

Modern economy HD‌: شبکه مدرن اکونومی یا اقتصاد نوین یکی از ویژه‌ترین شبکه‌های گروه جم است که تمرکز خود را به‌طور ویژه و اختصاصی بر تبلیغ تجمل‌گرایی و زندگی اشرافی‌گری، تبلیغ سبک زندگی غربی و مأیوس کردن ایرانیان از شرایط داخلی کشور متمرکز کرده است.

Onyx HD‌: پخش برخی فیلم‌های سینمایی دنیا با دوبله و زیرنویس فارسی از این شبکه انجام می‌شود.

River HD‌: شبکه ریور طبق شعار خود هدف اصلی‌اش را پخش سریال‌های خانوادگی با مضامین عاشقانه و درام قرار داده است.

Rubix HD‌: شبکه روبیکس به شکل انحصاری سریال پخش می‌کند و شعار اصلی آن پخش سریال‌های پلیسی، جنایی، اکشن و ماجراجویانه اروپایی و آمریکایی دوبله شده است.

 
بودجه جم از کجا می‌آید؟

اما در این حجم از تولید و جذب بازیگر و دفاتر متعدد، سؤال اصلی اینجاست که شبکه جم درآمدش از کجاست و پول عوامل، تولیدات، استودیو و اجاره ماهواره را از کجا می‌آورد؟

شاید در وهله نخست مساله تبلیغات به میان بیاید اما بیشتر تبلیغات جم که از قضا فیلم‌های سینمایی و کالاهای ایرانی‌اند، رایگان یا با مبلغ بسیار اندک از این تلویزیون پخش می‌شوند. هر چند تبلیغات ترکیه‌ای و بین‌المللی این شبکه نیز بخشی از درآمد جم‌تی‌وی است و برخی بعد از تغییر جهت شبکه‌های جم از نایل‌ست به یاست و ارتقای شبکه‌ها به سیستم HD‌، از قراردادهای جم با شرکت‌های سازنده رسیور و دیش نیز برای ایجاد بازار مصرف در ایران خبر می‌دهند، اما اینها بخش اندکی از درآمد جم را تشکیل می‌دهند.

سعید کریمیان از هیچ کاری برای تأمین هزینه‌های جم دریغ نمی‌کند؛ وی در چند شرکت ساختمانی و عمرانی در ایران، ترکیه و دبی صاحب سهام بوده و سود هنگفتی از این راه تأمین کرده است.

با تداوم ارتباط سعید کریمیان با منافقان و ارتباط مؤثر با عربستان سعودی - به‌طوری که فقط چهار روز پیش از فاجعه منا خبر کشته شدن راشدبن محمد فرزند ارشد حاکم دبی موجب شد تا نه فقط برنامه‌های موسیقی و رقص بلکه تمامی برنامه‌ها به مدت سه شبانه روز قطع و با نمایش تصویری از وی به پخش قرآن اقدام کند- بیش از پیش گمانه‌زنی‌ها درباره تزریق بودجه از سمت تشکیلات منافقان و عربستان سعودی به این شبکه قوت می‌گیرد. حتی جالب است که در دفتر کنونی این شبکه در ترکیه، یکی از استودیوهای اصلی و مجهز آن قبلاً در اختیار یکی از شبکه‌های عربی بوده است.
 
تکلیف نامعلوم مهاجران به جم

وقتی موج مهاجرت بازیگران و عوامل دسته دوم ایرانی به ترکیه با هدف کار و فعالیت در جم‌تی‌وی آغاز شد، همه از حقوق ثابت، مسکن و کارمزد پروژه‌ای خبر می‌دادند، اما طبق اطلاع موثق، ایرانیان حقوق ثابتی حدود 2000 لیره دریافت می‌کنند که عدد زیادی نیست. آنها در آپارتمان‌های حومه شهر متعلق به ساختمان‌سازی کریمیان اسکان داده شده و مجبورند کاملاً در اختیار شبکه باشند و در آگهی، فیلم، سریال‌، جُنگ و هر برنامه یا پشت صحنه که شبکه تصمیم بگیرد، حاضر شوند.

در چند روز اخیر نیز تصویر نامه‌ای منتسب به سعید کریمیان، مدیر مجموعه جم در حال انتشار است که به مشکلات این شبکه در پرداخت دستمزدها پرداخته و عنوان کرده که از این پس حقوق عوامل به‌صورت پروژه‌ای پرداخت خواهد شد. او از به خدمت نگرفتن تمام همکارانش در ادامه فعالیت‌های این شبکه گفته و معتقد است با تعدیل تعداد عوامل، هزینه‌ها کاهش می‌یابد.

هر چند عوامل ایرانی جم، بعد از این خبر در واکنشی آن را تکذیب کرده و حتی بهارک صالح نیا و مهدی مظلومی آن را دستمایه تمسخر و طنز در سریال شهر قشنگ کردند، اما در این شرایط باید دید اوضاع و احوال عده‌ای از بازیگرانی که به این شبکه مهاجرت کرده‌اند و قاعدتاً شرایط فعالیت‌شان در ایران تقریباً غیرممکن است به کجا خواهد انجامید.
۲۹
مهر

کاخ سلطنتی رامسر یا کاخ مرمر یکی از نفیس‌ترین آثار دوران پهلوی در شمال ایران است. این کاخ به دستور رضا شاه پهلوی در سال ۱۳۱۶ به بهره‌برداری رسید و تا انقلاب سال ۱۳۵۷ به عنوان اقامتگاه خانواده پادشاهی استفاده می‌شد. ساختمان کاخ در میان باغی به مساحت ۶۰۰۰۰ متر قرار دارد که اولین نهال‌های مرکبات اصلاح شده و گیاهان تزیینی نایاب در این باغ کاشته شده‌است و یکی از جالب‌ترین و متنوع‌ترین باغ‌های ایران است.
 

















۲۸
مهر

ماتادور زنی که سال گذشته با کشتن یک گاو در مسابقه گاوبازی و عکس یادگاری با گوش های بریده اش خشم مدافعان حقوق حیوانات را بر انگیخت امسال در مسابقات گاوبازی هدف حمله یک گاو خشمگین قرار گرفت.

 
به گزارش جام جم ، "لی وینسنس" ماتادور زن فرانسوی دیروز در جریان مسابقات گاوبازی در "زاراگوزا" اسپانیا سوار بر اسب به میدان مسابقه رفت. او در حالیکه آماده بود تا نیزه خود را در پشت گاو فرو ببرد با حمله گاو خشمگین تعادلش را از دست داد و به زمین افتاد. گاوباز 31 ساله چیزی نمانده بود که زیر دست و پای گاو جانش را از دست بدهد اما گاوبازها به سرعت به او نزدیک شدند و نجاتش دادند. رسانه های خبری از جمله دیلی میل از این حادثه با عنوان "انتقام گاو" یاد کردند و آن را به عکس جنجالی او در سال گذشته ربط دادند.
 
انتقام گاو از ماتادورِ زن/ تصاویر
 
انتقام گاو از ماتادورِ زن/ تصاویر
 
انتقام گاو از ماتادورِ زن/ تصاویر
 
انتقام گاو از ماتادورِ زن/ تصاویر
 
انتقام گاو از ماتادورِ زن/ تصاویر
 
انتقام گاو از ماتادورِ زن/ تصاویر
 
انتقام گاو از ماتادورِ زن/ تصاویر