ریپورتر

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۱۸۱ مطلب با موضوع «دینی» ثبت شده است

۱۹
بهمن

یکی از پیامبران الهی در قبری که خود مشغول به کندن آن بود؛ قبض روح می‌شود.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ هشام بن حکم گوید: امام صادق (ع) برایم تعریف کرد که عزرائیل نزد موسى (ع) آمد، موسى به او گفت : تو کیستى؟ او گفت من فرشته مرگم.
 
 موسى گفت : به من چه حاجتى دارى؟ او گفت: آمده ام روح تو را قبض ‍ کنم.
 
موسى - از کجاى بدنم روحم را قبض مى کنى؟
 

۱۹
بهمن

علی مهاجری با بیان اینکه موریانه سوراخ‌هایی به عمق 3 متر در الوارهای قوس‌های زیر گنبد حرم امام حسین (ع) ایجاد کرده گفت:‌ مجموعه گنبد با احتساب پشت بام حرم مطهر 1200 تن وزن دارد که تا کنون به شکل معجزه آسایی فرو نریخته است.

علی مهاجری در گفت‌وگو با فارس، با اشاره به پروژه ترفیع گنبد و تقلیل ستون‌های حرم مطهر سیدالشهداء (ع) گفت: بعد از قبول مسئولیت در ستاد بازسازی عتبات عالیات استان کرمان تصمیم گرفتیم فعالیتی برای بازسازی عتبات عالیات توسط مردم کرمان انجام پذیرد و به همین منظور یکی از پروژه‌ها مدنظر را انتخاب کردیم.

 وی افزود: بعد از بررسی‌های مختلف متوجه شدیم که طرح ترفیع گنبد چندین سال در دستور کار عتبه قرار داشته اما به خاطر دلایل فنی و متفاوت عملیاتی نشد.

۱۸
بهمن

هرگاه به آبادی رسیدی، در کنار آب فرود آی، و وارد خانه کسی مشو، سپس با آرامش و وقار به سوی آنان حرکت کن، تا در میانشان قرارگیری، به آنها سلام کن، و در سلام و تعارف و مهربانی کوتاهی نکن.

به گزارش تسنیم،  امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام  در نامه‌ای به یکی از عوامل جمع آوری مالیات:‌ با ترس از خدایی که یکتاست و همتایی ندارد، حرکت کن، در سر راه هیچ مسلمانی را نترسان، یا با زور از زمین او نگذر، و افزون تر از حقوق الهی از او مگیر.

۰۹
بهمن

: سه شنبه 5 بهمن ماه سال جاری، مشهد مقدّس شاهد یک برنامه تحت عنوان «مشهد؛ پایتخت فرهنگی جهان اسلام» بود. در این محفل، که میهمانان داخلی و خارجی حضور داشتند، صرف نظر از برنامه موسیقی و حاشیه‌های دیگر آن، نماینده آیسسکو خانم امینه الحجری ضمن سخنانی در بیان اهمیت مشهد، جذبه معنوی این شهر مقدس را وجود مقبره امام رضا (علیه‌السلام)، هارون الرشید خلیفه عباسی، و ابوحامد غزالی معرفی کرد.

کاش در همان مجلس که روحانیت معظّم حضور داشتند لا اقل کسی بلند می‌شد، و به این خانم تذکر می‌داد که هارون الرشید خلیفه عباسی دشمن اهل بیت علیهم السلام بود، و حضرت امام کاظم علیه السلام را به شهادت رساند، و مردم ایران، نه تنها او را باعث معنویت مشهد نمی‌دانند، بلکه بغض او را در دل دارند، و انتخاب مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام، نباید بهانه‌ای برای تعریف و تمجید از دشمنان اهل بیت علیهم السلام قرار گیرد.

۰۴
دی

ابلیس به یکی از پیامبران خدا گفت: در سه مورد بر انسان مسلط می شوم.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛یکی از پیامبران بزرگ الهی که در طول عمرش سختی های فراوانی کشید، حضرت موسی(ع) بود.ایشان در برهه ای از زندگی خود با ابلیس چهره به چهره ملاقات کرد.

در این باره رسول گرامی اسلام(ص) می فرماید:موسی(ع) در مکانی نشسته بود. ناگاه شیطان که کلاه دراز و رنگارنگی به سر داشت نزد موسی(ع) آمد و کلاهش را به نشانه احترام از سر برداشت و بین حضرت موسی(ع) و ابلیس چنین گفتگو شد:

موسی(ع): تو کیستی؟
ابلیس: من شیطان هستم
موسی(ع): ابلیس تو هستی؟ خدا تو را دربه در کند.
ابلیس: من نزد تو آمده ام تا به خاطر مقامی که در پیشگاه خدا داری به تو سلام کنم.
موسی(ع): این کلاه چیست که برسرداری؟
ابلیس: با رنگها و زرق و برق این کلاه دل مردم را می ربایم.
موسی(ع): به من از گناهی خبر ده که هرگاه انسان مرتکب آن گردد، تو بر او مسلط گردی.
ابلیس: در سه مورد بر انسان مسلط می شوم؛ اول هنگامی که او از خود راضی شود و اعمال خود را بپسندد و خودبین باشد. دوم هنگامی که او عملش را زیاد تصور کند و سوم هنگامی که او گناهش را کوچک بشمارد.

۰۸
آذر

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: امیدوارم در مقابل شیطان و حوادث هم این گونه باشید. حساب کنید که صاحب شما خداست و ائمه(ع) هستند، آزاد و راحت باشید. اگر هم می‌خواهید زنجیر را در آورید، در آورید.

به گزارش تسنیم، مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: امیدوارم در مقابل شیطان و حوادث هم این گونه باشید. حساب کنید که صاحب شما خداست و ائمه(ع) هستند، آزاد و راحت باشید. اگر هم می‌خواهید زنجیر را در آورید، در آورید.

مرحوم سید عبدالله شیرازی می‌گفت وقتی از نجف بیرون آمدم حوادث ایام و فقر با من برخورد کرده بود. به علاوه، عیالی داشتم که مریض بود و چند بچه هم از او داشتم. به قم که آمدم، نیمه شبی، همسرم مرحوم شد. با خود گفتم صبح نه پول دارم که جنازه او را بردارم و نه نان و آب. شیراز هم می‌خواستم بروم. نیمه شب، با خدا دعوایی کردم که در عمرم نکرده بودم. گفتم آیا این هم وضع است؟ هم گریه می‌کردم هم داد می‌زدم. صبح، سرِ آفتاب شیخ پیر مردی آمد، کفن و دفن عیالم را انجام داد. بعد برایم ماشین گرفت و پول هم به من داد. به شیراز که رفتم کارم روی غلتک افتاد. عیال دیگر گرفتم و ایاب ذهابم زیاد شد و فراوانی آمد.

چنانکه گاهی اعتماد می‌کردم و از کاسب‌ها نسیه می‌گرفتم. بعد از مدتی، خداوند دوباره روزی‌ام را تنگ کرد. یک عصر ماه رمضان، همسرم کیسه را به من داد و گفت برای افطار هیچ نداریم. در کوچه پیش هر کاسبی خواستم بروم دیدم محل نسیه پیش او پر است. رفتم یک کوچه بالاتر، آنجا هم همین طور بود. تا اینکه به شاهچراغ(ع) سر در آوردم. نمازی خواندم و گیج شدم. دیگر نزدیک مغرب شده بود. با کیسه خالی، رو به خانه آمدم و یک تاکسی هم صدا زدم، در حالی که پول تاکسی نداشتم. در تاکسی یادم آمد که پول ندارم. همینطور که در تاکسی با خودم مشغول بودم کمی جلوتر یک نفر سوار شد، تا مرا دید با تعجب گفت: «به! شما اینجایید، از صبح در شیراز دنبال شما می‌گردم». هول کردم که میهمان هم به ما برخورد. مرحوم سید عبدالله شیرازی خیلی میهمان دوست بود دیدم هم دارم میهمان می‌برم هم کیسه‌ای خالی است. از تاکسی که پیاده شدیم تا من کمی با جیبم ور رفتم او کرایه را داد. صد قدم تا خانه راه بود، ولی من قدمم پیش نمی‌رفت. از من قدم‌های کوتاه و از او قدم‌های بلند. به در حیاط خانه که رسیدیم، نمی‌دانم چه قدرتی آمد که در را باز کردم و گفتم یا الله و داخل رفتم. البته یا الله خودش قشنگ است و کار را درست می‌کند. میهمان گفت من دیگر مرخص می‌شوم و یک دسته اسکناس – چهارصد تومان – درآورد و به من داد. پول را که دیدم، برای ماندن به او اصرار کردم. قبول نکرد و رفت.

پول در جیب و کیسه خالی در دست، سرم را بالا کردم و گفتم آیا این وضعش است؟ ببین که به خاطر کمی دیر دادن، چند قسم بلا به جان من انداختی. آیا برای یک ربع عقب انداختن من باید اینقدر بلا بکشم؟ از این تاریخ به بعد اگر سر وقت دادی که هیچ، والا خودم دست بالا می‌کنم. می‌گفت این دومین بار که قشنگ به میدان آمدم – نه گریه داشتم و نه هوار زدم - خیلی اثر کرد.

کتاب طوبای محبت(3)؛ ص 87
مجالس حاج محمداسماعیل دولابی

۰۸
آذر

یکی از امامان معصوم و نوه بزرگ پیامبر اعظم حضرت محمد(ص)، امام حسن مجتبی(ع) است که مورد ظلم بنی‌امیه و دیگر دشمنان واقع شده و با زهر کینه به شهادت رسیده و بعد از شهادت نیز، جنازه مطهر آن حضرت مورد حمله و تیرباران واقع شد.

این دشمنان چه کسانی بودند؟ و چرا با امام حسن مجتبی که به گفته پیامبر سید جوانان اهل بهشت بود این گونه برخورد کردند؟ و هدفشان چه بود؟

به گفته مورخان یکی از افرادی که در آزار و اذیت امام حسن(ع)، چه در حال حیات و چه بعد از شهادت آن حضرت نقش مؤثری داشت، معاویه پسر ابی سفیان است. او از طرف امام حسن برای آینده ی بنی امیه احساس خطر می‌کرد و سرانجام بادروغ و تزویر جَعده- که همسر امام حسن بود- را وادار کرد که آن حضرت را به شهادت برساند.

فرد دیگری که عداوت بسیاری با امام حسن مجتبی(ع) داشت و حتی در جلوگیری از دفن جنازه ایشان در کنار مرقد پیامبر نقش مؤثری داشت؛ مروان پسر حکم بود. همان کسی که پیامبر او و پدرش را به خاطر کارهای خلاف و دشمنی‌هایشان نسبت به اسلام از مدینه بیرون کرده بود،و عمر و ابوبکر از رفع تبعید آنها امتناع کرده بودند اما عثمان در زمان خلافتش آنها را به شهر آورد و مروان را داماد خود کرد. مروان نسبت به خاندان پیامبر بغض و کینه ی شدیدی داشت و هیچ زمانی از آزار و اذیت اهل بیت دریغ نمی‌کرد.

چنانکه می‌دانید مسلمان شدن بنی‌امیه و آل ابی‌سفیان از روی ناچاری بودو آن‌ها زمانی مسلمان شدند که اسلام قدرت حاکم شده بود و آنها برای حفظ جان خود اسلام آوردند. از این رو آنها هیچ وقت با خلوص نیّت مسلمان نشدند و از هر فرصتی برای ضربه زدن به اسلام استفاده می‌کردند. آنها به گفته‌های پیامبر و دستورات حضرت اعتنایی نداشتند.

در جریان دفن امام حسن(ع) وقتی که ابوسعید خدری (از اصحاب پیامبر) به مروان گفت: آیا از دفن حسن در کنار جدش ممانعت می‌کنی در حالی که رسول خدا او را سید جوانان اهل بهشت نامید؛ مروان با تمسخر به او گفت: اگر امثال تو حدیث پیامبر را روایت نمی‌کردند ضایع شده و از بین می‌رفت.

با توجه به این روایت می‌فهمیم که مروان و امثال او چقدر به اسلام پای بند بودند! و حتی سعی داشتند احادیث و سفارشات پیامبر گفته نشود و مردم آنها را فراموش کنند. بنی امیه از اسلام بعنوان سپری برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کردند.

دلیل دیگری که در رابطه با جلوگیری مروان از دفن امام حسن(ع) گفته شده این است که چون مروان آن زمان از حکومت مدینه عزل شده بود با این اقدام می‌خواست معاویه را از خودش راضی کند و به این وسیله، خوش خدمتی خود را به معاویه نشان دهد و دوباره به حکومت مدینه برسد و به همین خاطر بعد از اینکه از دفن امام جلوگیری کرد آنرا با آب و تاب برای معاویه گزارش کرد.

فرد دیگری که در جلوگیری از دفن امام در کنار مرقد پیامبر نقش داشت عایشه دختر ابوبکر و همسر پیامبر بود که به تحریک مروان و همچنین به خاطر عداوتی که از امام علی(ع) و فرزندان آن حضرت داشت از دفن امام در روضه پیامبر جلوگیری کرد. مروان به عنوان سردمدار این فتنه می‌گفت که چرا عثمان باید بیرون مدینه دفن شود و حسن(ع)در کنار پیامبر(ص). در این میان نیز آل امیه و آل ابی‌سفیان و فرزندان عثمان با او هم‌صدا شدند و از این کار جلوگیری کردند. عایشه نیز به فرزندان امام علی(ع) مخصوصاً به امام حسن(ع) بدبین بود و نسبت به او کینه داشت.

همسر پیامبر در جریان دفن امام حسن(ع) گفت: می‌خواهید کسی را که من دوست ندارم به خانه من داخل کنید. البته ادعای او هم مانند ادعای سایرین بهانه بود؛ چون از خانه پیامبر سهم کمی داشت و نمی‌توانست ادعا کند که خانه همه‌اش مال اوست اما چون از حضرت علی(ع) و فرزندان آن حضرت به خاطر وقایعی که پیش از این جریان اتفاق افتاده بود کینه و عداوت داشت با این بهانه از دفن امام جلوگیری کرد.

هدف دیگری که مخالفین از این اقدام خود داشتند دور کردن خاندان پیامبر اکرم(ص) از ایشان و جایگزینی وابستگان خود به عنوان نزدیکان پیامبر بود که البته در رسیدن به این هدف توفیق چندانی نیافتند.

۰۵
آذر

هر کس یتیمى از ما را که به سببِ در خفا و استتار بودن ما، به ما دسترسى ندارد سرپرستى کند و از علوم ما در اختیار وى بگذارد، خداوند فرماید: هزار هزار قصر در بهشت برایش بسازند.

 امام حسین علیه السلام فرمودند: هر کس یتیمى از ما را که به سببِ در خفا و استتار بودن ما، به ما دسترسى ندارد سرپرستى کند و از علوم ما که نصیب او شده است در اختیار وى بگذارد و او را راهنمایى و هدایت کند،

خداوند عزّ و جلّ فرماید: اى بنده کریم و غم خوار! من به کرم و بخشندگى از تو سزاوارترم.
اى فرشتگان من! به تعداد هر حرفى که به او آموخته است، هزار هزار قصر در بهشت ها برایش بسازید و از دیگر نعمت هایى که در خور این قصرهاست به آنها اضافه کنید.


متن حدیث:

الإمامُ الحُسَینُ علیه السلام: مَن کَفلَ لَنا یَتیما قَطَعَتهُ عَنّا مَحَبَّتُنا باستِتارِنا، فَواساهُ مِن عُلومِنا الّتی سَقَطَت إلَیهِ حتّى أرشَدَهُ و هَداهُ، قالَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ: أیُّها العَبدُ الکَریمُ المُواسِی، أنا أولى بِالکَرَمِ مِنکَ، اِجعَلوا لَهُ یا مَلائکتی فی الجِنانِ بِعَدَدِ کُلِّ حَرفٍ عَلَّمَهُ ألفَ ألفِ قَصرٍ، و ضُمُّوا إلَیها ما یَلیقُ بِها مِن سائرِ النِّعَمِ.

۲۷
آبان



متنِ پیشِ روی شما زائران «خوش‌اقبال» و اربعینی خون خدا، بر آن است تا در تاریخی‌ترین پیاده‌روی طول تاریخ و عرض جغرافیا، به کارتان بیاید و مقبول طبع بلندتان واقع شود.\

در نجف اشرف
شما زائران نظرکرده، چه با هواپیما، مشرف شده باشید، به نجف اشرف؛ و چه از مسیرهای زمینی، حکماً اصلی‌ترین مقصدتان، حرم ملکوتی ابن عم نبی، ابالحسنین، شهسوار لافتی، عروه‌الوثقی، سیدالاوصیا، عمادالاصفیا، ازهدالزاهدین، امامالمتقین، اول العابدین، یعسوب الدین، زین الموحدین، مولی الکونین، قائد قرب المحجلین، حبل‌الله المتین، لنگر آسمان و زمین، امیرالمؤمنین، الشهاب الثاقب، اسدالله الغالب، غالب کل غالب، مظهرالعجائب، مهر برج انما، آقاجانمان علی ابن ابیطالب علیه‌السلام؛ است. برنامه‌تان چیست؟ مستقیم مشرف می‌شوید یا سلام عرض می‌کنید و به اقامتگاه خود می‌روید و باروبندیل می‌نهید و مختصری خستگی درمی‌کنید و غسل زیارت کرده و جامه نو نموده، به پابوس می‌روید؟ یکی ترجیح می‌دهد دورش بگردد و راهی اتراقگاه شود و دستی به سر و رو بکشد و روبه‌راه، سربه‌راه شود. دیگری تا سر بر آستان نساید، دلش به اطراق راضی نمی‌شود. یکی حرمی است؛ یعنی صبح و ظهر و شب، یا در حرم است و یا در راه حرم. یکی یا در حرم است و یا در بازار. و دسته‌ای در کنار بودن در حرم و سایر اماکن زیارتی نجف و کوفه؛ برای سیاحت شهر و مردمانش و زوار سایر بلاد هم برنامه دارند.


 
پیشنهادات :
ـ از راه رسیده، وارد حرم نشوید. سلامی عرض کنید و به اقامتگاه بروید و غسل زیارت به جای بیاورید و رخت پاکیزه بپوشید و خود را خوشبو کنید؛ و «الله‌اکبر و الحمدالله و سبحان‌الله و لااله‌الاالله» گویان، راهی حرم شوید؛ با قدم‌های آهسته، و به یاد پدر و مادر و خواهر و برادر و اهل‌وعیال؛ و همۀ آنانی که التماس دعا گفته‌اند؛ و بیماران و گرفتاران و تنگدستان؛ و علی‌الخصوص، گرفتاران خاک!

ـ قبل از ورود به حرم، وعده‌گاه مشخص کنید و سر وقت مقرر، در وعده‌گاه حاضر شوید و با تأخیر خود، موجبات نگرانی و ناراحتی همراهانتان را فراهم نیاورید. وعده‌گاه پیشنهادی ما، مقبرۀ آیت‌الله شهید،آقامصطفای خمینی است. واقع در ایوان طلا، جنب گلدستۀ شمالی.

ـ حتی‌المقدور از باب الذهب یا باب سوق الکبیر مشرف شوید و یک دل سیر، ایوان طلای حضرت را، به تماشا بایستید.

ـ در کنار دعا و زیارت خواندن، از دعا کردن برای خود و دیگران غافل نشوید. بستۀ پیشنهادی ما، اذن دخول، زیارت امین‌الله، زیارت جامعۀ کبیره، دعای عالیه المضامین و زیارت به نیابت، است.

ـ ملتمسین دعا را فراموش نکنید. هم می‌توانید، برای از قلم نیفتادن کسی، از لیست اسامی موجود در تلفن همراهتان کمک بگیرید و هم با قرائت عبارت: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ولىَّ اللَّهِ، مِنْ اَبى وَ اُمّى وَ زَوْجَتى وَ وَلَدى وَ حامَّتى وَ مِنْ جَمیعِ اَهْلِ بَلَدى (سلام بر تو اى ولی خدا، از طرف پدر و مادر و همسر و فرزندان و نزدیکانم و از طرف همۀ همشهری‌هایم)، نیابتاً عرض سلام کنید و برای والدین و نزدیکان خاص خود عرضه بدارید:اللّهُمَّ ما اَصابَنى مِنْ تَعَبٍ اَوْ نَصَبٍ اَوْ شَعَثٍ اَوْ لُغُوبٍ فَاْجُرْ فُلانَ بْنَ فُلانٍ فیهِ وَاْجُرْنى فى قَضآئى عَنْهُ.

ضمناً با خواندن دعای عالیه المضامین، می‌توانید ادعا کنید که هیچ‌کدام از بستگان دور و نزدیک، سببی و نسبی، اهل شهر و کشور، و مؤمنین و مؤمنات اقصای عالم را از دعا فراموش نکرده‌اید، و هیچ خواست‌های ـ برای خود و دیگران ـ را، طلب نکرده، نگذاشته‌اید.

 ـ اگر دستتان به ضریح مولا رسید، به یاد داشته باشید که قبور شریف حضرت آدم (ع) و حضرت نوح (ع)، در همان محدوده قبر حضرت امیر(ع) قرار دارد.
ـ از تلاش غیرمعمول برای رسیدن به ضریح حضرت بپرهیزید.
ـ مراقب کودکان و سالمندان همراه خود و دیگران باشید.
ـ در کنار زیارت، از گشت‌وگذار در بست‌ها و صحن‌ها و رواق‌های حرم غافل نمانید.
ـ زیارت قبور مطهر بزرگانی چون حضرات آیات عظام: مقدس اردبیلی (در ایوان طلا و جنب گلدسته جنوبی)، شیخ عباس قمی (در سومین ایوان شرقی باب القبله)، علامه حلی (در ایوان طلا و جنب گلدسته شمالی)، سید محمدکاظم یزدی (در دومین ایوان غربی باب طوسی)، بهبهانی (در دوّمین مقبره پس از دروازه باب السوق، به سمت شمال)، محمدحسین کمپانی (بین مناره شمالی و مقبره علامه حلی)، علامه نائینی (در دومین مقبره پیش از زاویه جنوبی)، آخوند خراسانی (در مقبره جنوبی واقع در دالان باب الذهب)، سیدابوالحسن اصفهانی (درگاه ورودی دروازه شرقی)، ابوالقاسم خویی (در ضلع شرقی صحن مطهر، ورودی مسجد الخضراء)، شیخ مرتضی انصاری (در سمت غرب راهرو و دالان باب القبله)،سیداسدالله شفتی اصفهانی (در اولین مقبره شرقی باب القبله)، میرزاحسین نوری (در سومین ایوان شرقی باب القبله)، میرزای شیرازی (قسمت شرقی باب طوسی)، شیخ طوسی (کنار باب الطوسی حرم مطهر)، ملا احمد نراقی (در ضلع شمالی حرم)، و شیخ جعفر شوشتری، را از قلم نیندازید.

ـ حتی‌المقدور نمازهای جماعت حرم را از دست ندهید و حداقل یک ساعت قبل از اذان، به فکر پیدا کردن جا باشید.
ـ در طول زیارت، لب از صلوات فرو مبندید.
ـ از اطراف‌واکنافتان غافل نشوید. نجف و کربلا عموماً، و در ایام اربعین سیدالشهداء، خصوصاً، سرشار است از صحنه‌های تکان‌دهنده و برانگیزاننده‌ای از فداکاری، ارادت و خدمت خالصانه و صادقانه. جغرافیای اربعین حسینی در عراق، جغرافیای 72 ملت است. نمایش با شکوهیست از همۀ نژادها و رنگ‌های جهان. این تنوع غرورانگیز را، الحمدالله گویان، نظاره کنید و قدر بدانید.
ـ اگر توانستید دل از حرم مولا بکنید، در طول روز و به همراه جمعی از همراهان و دوستان، راهی قبرستان وادی السّلام شوید و حداقل یک‌ساعتی را در این قبرستان شگفت‌انگیز و رازآلود بگذرانید. در وادی‌السلام، سراغ مقام حضرت حجّت (عجّ)، آرامگاه حضرت هود و حضرت صالح(علیهماالسلام)؛ و نیز قبر آیت‌الله قاضی را بگیرید و با توقفی کوتاه، حال خوشتان را خوشتر کنید.
ـ مبادا لذت 2 رکعت نماز، در مقام حضرت زین‌العابدین(ع)، واقع در مغرب شهر نجف را، از خود دریغ کنید.
ـ اگر توانستید، به مسجد شیخ انصاری (مشهور به مسجد ترک‌ها) بروید و یاد و خاطرۀ معمار کبیر انقلاب و نظام اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره) را ـ که در این مسجد به اقامه نماز جماعت و تدریس می‌پرداخت ـ زنده کنید و گرامی بدارید و فاتحه‌ای نثار روح بلند و ملکوتی ایشان و همۀ شهیدان انقلاب و دفاع مقدس کنید.


 
در مشهد پدر؛ کوفه
ـ برای کوفه، یک نصف روز وقت بگذارید. نماز ظهرتان را در حرم حضرت امیر (ع)، بخوانید، و بعد از ناهار، غمین و اندوه‌بار، راهی کوفه شوید؛ مشهد مولای مظلوممان، علی (ع).

ـ به کوفه که می‌روید، در میانۀ راه، در آرامگاه یار باوفای حضرت علی (ع)، کُمیل بن زیاد نَخَعی، دمی بیاسایید و با فرازهایی از دعای روح‌بخش کمیل، دست به دامن حضرت جل و علا، شوید؛ و صواب 2 رکعت نمازی را که می‌خوانید، به روح جناب کمیل هدیه کنید.
ـ اگر بعد از ناهار حرکت کرده باشید، با احتساب زمان توقف در آرامگاه جناب کمیل، در میانۀ بعدازظهر،مسجد سهله خواهید بود. از دروازۀ مسجد که بگذرید، تابلوی اعمال مسجد سهله، مقابل شماست. التماس دعا.
ـ در حدود 300 متری مسجد کوفه، درنگ کنید! اینجا یکی از محدود یاران وفادار و فداکار مولا، رخ در نقاب خاک کشیده است: سردارِ سَرِ دارِ علی (ع)؛ میثم تمار. خرمافروشی که صاحب سرّ علی (ع) بود و حتی وقتی چگونگی شهادتش را از مولایش شنید، هرگز از دفاع و جانبدارى خاندان رسالت و خط امامت و ولایت دست برنداشت و سرانجام جان بر سر پیمان نهاد تا در بهشت برین، هم‌نشین ساقی کوثر گردد. 

ـ با واسطۀ میثم تمار، قدم به مسجد کوفه بگذارید. اگر برای محروم نماندن از فضیلت نماز جماعت در شبستان مسجد و در نزدیک‌ترین نقطه به محراب مولا، وقت کافی دارید، در کنار دالان ورودی مسجد، توقف کنید و یک دل سیر، همۀ فضای مسجد امام مظلوممان را تماشا کنید.

در سکوت و آرامش، و با احتیاط قدم از قدم بردارید؛ اینجا مشهد کسی است که بلدِ راه‌های آسمان‌ها بود، ای‌بسا دارید پا جای پای امام می‌گذارید، ای‌بسا در مسیری گام می‌نهید که روزگاری، مسیر حرکت حسنین(ع) بوده است. کسی چه می‌داند، این مسجد، مأمن صالحان و نیکان روزگار بوده است. کشتی نوح، گویا، سر از اینجا درآورده و به گل نشسته است. اگر فضای معنوی مسجد روحتان را نوازش و چشمتان، اسرار درون هویدا کرده است، دم را غنیمت بشمارید و خودتان را به شبستان مسجد برسانید و در حریم محراب امیرالمؤمنین(ع)، به نماز بایستید و خود و دیگران را، و نیز گرفتاران خاک را دعا کنید.

ـ نماز جماعت را که نوش جان کردید، اعمال مربوط به مقام‌های مسجد کوفه را به جای بیاورید، و سپس به زیارت هانی بن عروه، مسلم بن عقیل و مختار ثقفی بروید؛ و بعد همۀ فرصت طلایی باقیمانده‌تان را به خواندن نماز ـ برای خود و پدر و مادر و خواهران و برادران و همسر و فرزند ـ اختصاص دهید.

یک پیشنهاد ویژه: شب را در حال و هوای مسجد کوفه بگذرانید و از فضیلت نماز در این مسجد، بیشتر بهره‌مند شوید و مناجات حضرت را زمزمه کنید و پیاده‌روی به سوی مشهد پسر (کربلا) را، از مشهد پدر (کوفه) آغاز کنید.
 
رو به سوی مشهد پسر
از مبدأ کوفه:
1ـ راه کفل را در پیش بگیرید، و در مسیر حله، طویریج، هندیه؛ صفا کنید.

پیشنهاد ویژه: طوری برنامه‌ریزی کنید که یک شب در طویریج باشید. از میان خیل عظیم طویریجی هایی که شما را به اقامت در منزلشان دعوت می‌کنند، ضمن رعایت احتیاط‌های لازم، دعوت یکی را اجابت کنید و شبی به یاد ماندنی را برای خود رقم بزنید.

طویریجی­ها، همان کسانی هستند که در روز واقعه، مرد و زن و پیر و جوانشان، سراسیمه و هروله کنان، برای یاری اهل بیت رسول خدا (ص)، خود را به کربلا رساندند، ولی بعد از واقعه، رسیدند! و نیز همان‌هایی هستند که هر عاشورا، شتابان و هروله کنان و لبیک‌گویان، وارد کربلا می‌شوند و صحنۀ تکان‌دهندۀ ورود اجدادشان به کربلا را بازسازی می‌کنند؛ شیون‌کنان و موی کنان و بر سر و سینه‌زنان!

رگ خواب طویریجی­ها را پیدا کنید و زیر زبانشان را بکشید و به حرفشان بیاورید؛ تا آن‌ها «رازِ دل» بگویند و شما، «عقدۀ دل» وا‌کنید.

استدعای عاجزانه: اگر حالی دست داد، در کنار دعا برای بستگان و دوستان و بیماران و گرفتاران و مستمندان؛ اسیران خاک را هم از دعای خیر خود فراموش نکنید. 

2ـ از طریق نخلستان‌ها، خود را به نجف اشرف برسانید و پس از عرض سلام و کسب اجازه، برای روبه‌راه شدن، قدم در راه بگذارید.

از مبداء نجف اشرف:
1ـ می‌توانید از سمت وادی‌السلام، از کوچه‌پس‌کوچه‌های نجف و حومۀ آن عبور کنید و پس از 2 الی 3 ساعت پیاده‌روی، خود را به جادۀ اصلی نجف ـ کربلا برسانید، و به سمت چپ بپیچید و از کنار میلۀ شمارۀ 1، وارد «طریق یا حسین» شوید.
2ـ مسیر پیشنهادی: کوتاه‌ترین، پرترددترین، امن‌ترین و مشهورترین مسیر دسترسی از نجف به کربلا، و محور اصلی پیاده‌روی زائران اربعین حسینی، یعنی «طریق یا حسین» (نجف ـ حیدریه ـ کربلا) را انتخاب کنید.

طریق یا حسین
پس از خداحافظی از مولا و کسب اجازه؛ برای رسیدن به طریق یا حسین، از باب الساعه حرم امیرالمؤمنین(ع) خارج شوید و از یکی از سه طریق «شارع امام صادق(ع)»، «سوق الکبیر» (بازار بزرگ) و «شارع زین‌العابدین (ع)»، خود را به «ساحه النفق» (میدان تونل) برسانید و خیابان امام علی (ع) را تا پل «ثوره العشرین» ادامه دهید و به سمت چپ بپیچید. اینجا ابتدای جادۀ نجف به کربلاست.

توجه داشته باشید شما از انتهای بازار بزرگ نجف (سوق الکبیر)، تا حرم حضرت عباس (ع) در کربلا، با 2 نوع شمارۀ تیر یا میل (جمعاً 1634 تیر)، مواجه می‌شوید: یکی 182 تیر یا میلی که از انتهای بازار بزرگ نجف، تا ابتدای اتوبان نجف

ـ کربلا قرار دارد و دیگری، 1452 تیر یا میلی که از ابتدای «طریق یاحسین» آغاز می‌شود و در کنار حرم قمر بنی هاشم (ع)، به پایان می‌رسد. وجه تمایز این تیرها، وجود تعداد و رنگ شماره‌های روی آن‌هاست. 182 تیر موجود در شهر نجف، دارای 2 شماره، به رنگ‌های قرمز و سبز است. اعداد قرمزرنگ، بیانگر شمارۀ هر تیر یا میل است و عدد سبزرنگ، که در تمام تابلوهای شهر نجف ثابت است، بیانگر تعداد کل تیر یا میل‌هاست؛ یعنی 182. تیرهای 1452 گانۀ «طریق یاحسین» اما، فقط یک شمارۀ قرمزرنگ دارد.
 
زیره به کرمان؛ در «طریق یاحسین»
ضمن غبطه به حال شما زائر عزیزی که اکنون در «طریق یاحسین»، بال گشوده‌اید، زیره به کرمان می‌بریم:
ـ کنار میل، یا تیر و یا عمود شمارۀ یک بایستید و با همراهان خود، قرارهایتان را تنظیم کنید. طی کنید: صبحانه میل شمارۀ چند، و نماز و ناهار کجا؛ و اینکه شب کجا بخوابید. یا اینکه اگر همدیگر را گم کردید، در میل شمارۀ چند منتظر بمانید. پیشنهاد ما برای ناهارِ روز اول پیاده‌روی، میل شمارۀ 284 و موکب ایرانی، «شباب امام رضا(ع)»، است.

شب اول را، در یکی از موکب‌های حوالی میل شمارۀ 450، قرار بگذارید و به صبح برسانید. یکی از موکب‌های موجود در محدودۀ میل‌های 700 تا 750، می‌تواند وعده‌گاه شما و دوستانتان برای ظهرِ روز دوم باشد. برای شبمانی دوم، بر روی یکی از میل‌های 900 تا 950، توافق کنید. و صبح روز سوم، به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کنید که بتوانید، قبل از اذان مغرب، اذن زیارت حضرت اباعبدالله (ع) را، از علمدار باوفایش، قمر منیر بنی هاشم، بگیرید؛ انشاالله.

ـ از میلۀ 1 تا میلۀ 1452، حدود 72 کیلومتر مسافت وجود دارد. اگر بنا دارید 3 روزه مسیر را طی کنید، به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کنید که وقت کافی برای استراحت داشته باشید و خسته‌وکوفته و بی‌رمق، وارد کربلا نشوید. می‌شود بعد از نماز صبح راهی شد و صبحانه را در راه خورد و بعد از کمی استراحت، به راه زد. توقف ناهار هم باید توأم با استراحت باشد و بلافاصله بعد از شام، خوابید و روز از نو و روزی از نو.

ـ در «طریق یا حسین»، خودتان را برای «شگفت‌زدگی»های مکرر و زائدالوصف آماده کنید.

ـ اگر «هیئت دار» هستیم، به تمام طول مسیر، به چشم کلاس عملی هیئت داری نگاه کنیم و نوکری خالصانه را از موکب داران عراقی یاد بگیریم.
ـ برای دیدن صحنه‌های باشکوه دلدادگی به آل محمد(ص)، چشمانتان را چهارتا کنید.
ـ خودتان را برای «گُرگرفتن»های مکرر آماده کنید و برای فروخوردن بغض‌هایتان، سعی بیهوده نکنید.
ـ در رفتن، شتاب نکنید. این سفر را قدر بدانید و با قدم‌های کوتاه در طول مسیر، بر عرض سفرتان بیفزایید.
ـ برای فاصلۀ بین هر میله، برنامه داشته باشید: می‌توانید در معنای حدیث موجود در کنار شمارۀ هر میله، تفکر کنید.

خیلی عالی می‌شود، اگر بتوانید، میله‌های مسیر را بین بستگان و دوستان و همکاران (به کمک اسامی موجود در تلفن همراه) و شهدای آشنا و اموات نزدیک، و حتی دور، تقسیم کنید و به نیابت از هرکدام از آن‌ها، 100 صلوات بفرستید. از همان بزرگانی که به فرموده‌شان، راهی سفر اربعین شده‌اید، منقول است که صلوات بر محمد و آل محمد (ص)، معجزه می‌کند و در دنیا و آخرت به کار و بلکه کارها، می‌آید. اگر لیست 1452 نفری‌تان جا داشت؛ التماس دعا.



ـ می‌بینید که؛ قدم‌به‌قدم مسیر، موکب داران عراقی، خالصانه و مخلصانه و ملتمسانه، کمر به خدمت بسته‌اند؛ و میدانیم که شما زائر نظرکرده، بخواهید هم، نمی‌توانید به همه تعارفات متضرعانۀ آنان، پاسخ مثبت بدهید؛ لااقل، متواضعانه، از بزرگ‌ترهایشان عذر بخواهید و بر سر دخترکان و پسربچه‌هایشان، دست محبت بکشید و از سوغاتی‌های همراهتان، تقدیمشان کنید.

ـ موکب داران عراقی، هیچ چیزی را از قلم نیانداخته‌اند و جنس سفرۀ آن‌ها، در همۀ مسیر پیاده‌روی و شهرهای سامرا، کاظمین، نجف و کربلا؛ عموماً، و در «طریق یاحسین»؛ خصوصاً، جورتر از آن است که در تصور من و شما بگنجد. در این مسیر، غم خوردوخوراک و خواب و بهداشت و لباس، نداشته باشید. خوش باشید؛ «خوش به حال‌های روزگار».

ـ دیگر اینکه، نگران شارژ تلفنتان نباشید؛ در جای‌جای مسیر، امکان شارژ تلفن فراهم شده است. اگر نیاز به تماس تلفنی دارید و تلفن ندارید، غمتان نباشد؛ از تلفن‌های نذری استفاده کنید.

ـ مبادا غصۀ خراب شدن چرخ کالسکۀ کودکتان و یا ویلچر پدر یا مادر پیرتان را بخورید؛ موکب‌های تعمیر کالسکه و ویلچر، مشتاقانه آمادۀ خدمتگزاری هستند.

ـ حتی اگر لباس‌هایتان کثیف نیست، برای خوش کردن دل متولیان موکب لباسشویی هم که شده، بگذارید لباس‌هایتان را بشویند؛ این‌طوری، نذر جماعت خشک‌کُن و اتوکُن هم ادا می‌شود.

ـ خوردنی، زیاد خورده‌ای و قادر به اجابت درخواست توزیع‌کنندگان مواد خوراکی نیستی؛ لااقل آنکه دستمال کاغذی نذر کرده، و پیش پای شما زانو زده و نذر خود بر سر نهاده است را دریاب؛ و دست رد به سینۀ پیرمردی که می‌خواهد قطره ای عطر در دست شما بچکاند، نزن. 

ـ خیاط، چقدر باید چشم بگرداند؟ کسی از شما، دکمۀ پیراهنش نیفتاده است؟ یکی‌تان همت کنید و خیاط را از معطلی دربیاورید.
 
ـ دل از دمپایی خود بکنید و با برداشتن یک دمپایی نذری، دل نذرکننده را شاد کنید.

ـ ماساژورها و مشت‌ومال دهنده‌ها، از جان مایه گذاشته‌اند، خستگی پاهایتان را به دست‌هایشان بسپارید تا موکبشان رونق بگیرد.

ـ اگر احیاناً به موکب خلوتی برخوردید، برای حضور در آن موکب، تردید نکنید. نگذارید غم بی مهمانی، موکب دار عراقی را زمین‌گیر کند. شمع محفلشان شوید، تا پروانه‌وار، دورتان بگردند و با عشق، نوکری کنند.

ـ با همۀ زوار، عموماً؛ و با زوار سایر بلاد، خصوصاً، مهربان باشید و در آیینۀ زلال وجودشان، دلدادگی صادقانه را به تماشا بایستید و قدر بدانید.

ـ مبادا با کسی یا کسانی وارد مجادله‌های سیاسی یا اعتقادی شوید. حیف نیست، این سفر معنوی و استثنایی را، با بحث‌های بیهوده، به کام خود و دیگران تلخ کنید؟

ـ الحمدالله تعدادی موکب ایرانی؛ مثل: موکب مختار ثقفی در میله شماره 70، موکب ستاد بازسازی عتباتدر میله شماره 202، موکب طرف البراق در میله شماره 216، موکب امام رضا (ع) در میله شماره 284، موکب شباب قاسم (ع) در میله شماره 890 و موکب شباب امیرالمؤمنین (ع) در میله شماره 1041، آماده پذیرایی از زائران هستند؛ سر بزنید؛ لطفاً.

ـ فقط به مقصد فکر نکنید، مسیر را دریابید و از فرصت گران‌بهای آن، برای راز و نیاز با خالق سبحان، بهرۀ وافر ببرید و خواستنی‌های خود و دیگران را بخواهید و بگیرید.


 
در مشهد پسر
ـ اگر اقیانوس زوار اجازه داد؛ در کربلای معلی، به قاعده، زیارت خود را از حرم علمدار شروع کنید و با کسب اجازه از ایشان و با وساطت حضرتش، شرفیابِ حضورِ سالارِ زینب (س)، شوید.
 
ـ تجربه می‌گوید در اربعین، به ندرت می‌توان به حریم حرم راه یافت؛ اما اگر قسمتتان شد و توانستید وارد حرم شوید، چیزی را از قلم نیندازید؛ مبادا زمان حضورتان را به دعا خواندن بگذرانید و از دعا کردن برای خود و دیگران باز بمانید. بهتر است «زیارت اربعین» را که خواندید، «دعای عالیه المضامین» را دست بگیرید و با شفیع قرار دادن حضرت سیدالشهدا (ع)، کلمه به کلمۀ دعا را، با تضرع و ملتمسانه بخوانید و اجابت دعاهایتان ـ در حق خود و دیگران ـ را از خدا بگیرید. اگر برایتان مقدور است، برای خواندن زیارات: «جامعۀ کبیره، وارث و عاشورا»، از حرم خارج شوید و به بین‌الحرمین بروید؛ بگذارید در، باز شدن جا برای ورود دیگران به حرم، سهمی داشته باشید.
 
ـ اگر ازدحام جمعیت، مانع از زیارت همۀ اماکن متبرکۀ کربلا شد؛ لااقل بدون زیارت «تل زینبیه» و «قتلگاه»، از کربلا خارج نشوید و برای میرزا تقی خان امیرکبیر، فاتحه ای قرائت کنید.
 
کلام آخر:
اگر یادتان بود و باران گرفت
دعایی به حالِ بیابان کنید

۲۲
آبان

همان‌طور که می‌دانیم، این حرکت عظیم انسانی و الهی اربعین از زوایای گوناگون قابل طرح و بررسی است، در این نوشتار، تنها به برخی از آثار جهانی، تاریخی، سیاسی و … آن خواهیم پرداخت.

-آنچه که در وهله اول با دیدن این موج انسانی و اتصّال آن به دریای حسینی و در ادامه پیوستن آن به اقیانوس بیکرانۀ رحمت الهی، به نظر می‌رسد، این است که این امر خارق‌العاده، به نوعی تحت تدبیر مقلّب‌القلوب و مدّبر‌الامور و ولّی کامل الهی است که قاعدتاً بایستی در بیدارکردن انسان‌ها و آماده نمودن ایشان برای عصر ظهور و آشکار نمودن چهرۀ واقعی مکتب اهل بیت (ع) نقش ویژه‌ای ایفا نماید.

شگفت اینکه این جمعّیت عظیم حدود 20 میلیون نفری، در یکی از نا‌امن‌ترین نقاط دنیا و به اسم خداوند، دین، حسین (ع)، عدالت و آزادگی و بدون اراده و تدبیر ویژه حاکمان و دولت‌ها گردهم جمع شده و بوسیلۀ خود مردم، بویژه مردم مخلِص و مهمان‌نواز عراق در حدود یک هفته تمام پذیرایی می‌شوند، حدود میلیونها وعدۀ غذایی مجانی و چند شبانه روز، آماده‌کردن محل اقامت و استراحت برای چنین جمعیّتی!

این اتفاق در حالی به وقوع می‌پیوندد که جهان، صدها سال است که دوران رنسانس و به اصطلاح روشنگری را پشت سر گذارده، دورانی که به اسم پوزپتویسم و آمپریسم و ... حسّ‌گرایی، عدد و رقم و کیل و وزن، بر همه چیز انسان‌ها‌ حتّی روح، اخلاق، دین و ارزش‌های آن‌ها بویژه در دنیای غرب سایه افکنده است.

کم‌کم، خدا، پیامبر، دین، اخلاق و ارزشها و ... به جرم جانشدن در ترازوی کوچک مادّیت و دیده‌نشدن در روزنۀ تنگ میکروسکوپ فلاسفه و دانشمندان غربی مادی‌گرا، از چرخۀ زندگی بشر کنار گذاشته شدند.

و انسان در قالب حیوانی مدرن، در جنگل بی‌خدایی و رهایی از قیودِ انسانی، یکّه و تنها رها گشت.

در چنین فضای وانفسایی، گویی بار دیگر خون حسین (ع)، از ورای تاریخ، پرچم و محور نجات انسان‌ها شده است تا با همان ادبیّاتی که می‌فهمند، یعنی عدد و رقم، وزن و حواسّ ظاهر، به نظارۀ این جمعیّت عاشق از دهها کشور و در اوج نظم و امنیّت، حول محور خدا، دین، ارزش‌ها و در یک کلام عشق حسینی (ع) بنشینند و با ترازوها، میکروسکوپ و هرچه که دارند، وجود عشق، روح، عاطفه و انسانیّت را در نهاد بشر و در دوران پسامدرن، جارزده و به اثبات برسانند!

از سوی دیگر، این همه در زمانه‌ای روی می‌دهد که عدّه‌ای وحشی، خونخوار، نام اسلام را به یغما برده و به اسم دین، خدا و پیغمبر (ص)، نفرت، وحشت و هر آنچه که غیرانسانی است را در جهان پراکنده و مایۀ شرم اسلام و مسلمانان گشته‌اند.

آن‌گاه در چنین فضایی، اگر این خبر در جهان منتشر بشود که 20 میلیون نفر، عاشق، لبریز از عواطف انسانی و در پاسداشت همۀ کرامت‌های انسانی، در اوج زیبایی و شکوه، نظم و برادری و صفا و صمیمیّت، در این پیاده‌روی عظیم و معنادار شرکت جسته‌اند و اتفاقاً همۀ آن‌ها هم مسلمان‌اند، علامت سؤال عجیبی در ذهن انسان غربی شکل می‌گیرد که چرا هیچ‌گاه از این نوع از اسلام برای ما نگفتید و همیشه اسلام وهابی و سلَفی و دور از انسانیّت در رسانه‌های شما جای داشت؟!

و لذاست که می‌بینیم، این رویداد عظیم و شاید بی‌نظیر در پهنۀ دنیا و طول تاریخ، در صدر اخبارِ رسانه‌‌های عمدتاً صهیونیستی بین‌المللی جایگاهی ندارد. (که بنده خود چندسال در ایام اربعین سایت‌ها، روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های مهم جهانی را رصد نموده‌ام.)

امّا در عین حال نباید، ناامید بود، چراکه فطرت‌ها و وجدان‌های آگاه در همه جاهست و بایستی در هر نقطه‌ای که شیعیان حضور دارند، با استفاده از همۀ روابط و امکانات، از رسانه‌های رسمی و مطبوعات این مهم را طلب نموده‌ و اگر هزینه‌هایی هم دارد، برعهده بگیرند.

در کشور اتریش، نگارنده (1) با انجام مذاکرات با رسانۀ رسمی اتریش ORF و توضیح راه‌پیمایی اربعین و اهمیّت آن و درخواست از نهادهای مختلف مثل رایزنی فرهنگی، سفارت جمهوری‌اسلامی ایران و ... در راستای فشار بر این رسانه‌ها و طلب کردن آن به عنوان حقّی از حقوق شیعیان و علوی‌ها، در نهایت سال گذشته موفقّ گشته و سایت رسمی صدا و سیمای اتریش، به عنوان یکی از اوّلین رسانه‌های‌غربی، به صورتی نسبتاً مفصّل و بی طرفانه به جریان پیاده‌روّی اربعین پرداخته و آنرا منتشر نمود.

- اکنون بخاطر سکوت مرگبار و طولانی مراکز مهّم اسلامی اهل سنّت مثل الازهّر، الزیتونه و ... در مقابل انحرافات و افراطی‌گری‌های سلفی‌ها و وهابیّون، جهان، تشنۀ شنیدن صدای دیگری از اسلام و دیدن تصویر دیگری از مسلمانان است که آن صدا، چیزی جز مکتب انسانی، عقلانی و عاشقانه و عدالت‌ طلب، اهل‌بیت (ع) نیست که اکنون یکی از نمادهای اصلی آن پیاده‌روی عظیم اربعین است.

- نگاهی به بُعد سیاسی و امنیتی رویداد «اربعین بزرگ»

اکنون این حرکت عظیم عملاً تحت حمایت مراجع عظام شیعه قم و نجف و بویژه با پشتیبانی ولایت‌ فقیه، صورت می‌پذیرد و این خود خواسته یا ناخواسته نشان می‌دهد که شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت (ع)، به لطفِ عقلانیّت موجود در این مکتب، جماعتی سرِخود و بی‌منطق و بی‌ امام و راهبر نیستند و این عقبۀ عظیم 20 میلیونی که تنها بخشی از پتانسیل عظیم جهان تشیع است، قابلّیت هدایت و استفاده در مواقع ضروری را داراست که نمونۀ بارز آن هم‌اکنون در جبهه‌های نبرد با تروریست‌های تکفیری در عراق، سوریه، لبنان و ... قابل مشاهده است که چگونه خون افغان، فارس، عرب، پاکستانی و ... در دفاع از حرم اهل‌بیت (ع) و مظلومان و بیگناهان بهم آمیخته شده است.

عبور از حصار تنگ ملی‌گرایی و حرکت به سمت «امّت واحده» ویژگی مهم دیگر، عزیزان مدافع حرم می‌باشد.

طبیعی است که دشمنانِ آگاه از هم‌اکنون به دنبال آسیب‌زدن و کپی‌سازی و ایجاد تفرقه در این حرکت عظیم باشند، چراکه آنها می‌دانند، با وجود چنین پتانسیلی، رژیم‌های زیاده‌خواه و فرقه‌گرای منطقه مثل رژیم اسرائیل، عربستان، بحرین و اخیراً ترکیه شانسی برای تقابل با این عقبۀ عظیم 20 میلیونی ندارند.

لذاست که باید مراقب بود و اگر در آینده دیدیم، برخی فتوا به وجوب قمه‌زنی دادند و یا در استحباب پیاده‌روی اربعین خدشه کردند و یا جداکردن هیأت و مراسم حسینی، از سیاست را تبلیغ نمودند، (البته سیاست واقعی و نه سیاست بازی) و یا بر دامن‌زدن به عوامل تفرقه و تحریک نقاط حسّاس بین شیعیان و اهل سنّت، تأکید داشتند، نباید تعجّب کرد، این افراد دانسته و یا ندانسته، پازِل و جدول دشمنان را تکمیل نموده و در زمین آنها بازی می‌کنند.
 
 (1): نگارنده از تحصیل‌کردگان حوزۀ علمیه قم و مسلّط به زبان آلمانی بوده که همسرشان نیز از خانواده‌های فعّال شیعیان اتریشی‌الاصل می‌باشند که چندسالی است براساس نظر و درخواست برخی مراکزاسلامی، در منطقۀ آلمانی زبان به امور فرهنگی و تبلیغ اشتغال دارد.