سیاست شأن دارد. این دعوای حیدری- نعمتی و قبیله ای که دو طرف قدیمی سیاست در ایران بر سر هر مساله ای راه می اندازند و این روزها به بهانه زلزله کرمانشاه دوباره به مسکن مهر پیله کرده اند، اسمش هر چه باشد، سیاست نیست. نزاعی است برای بقا و بهره مندی بیشتر از خوان نعمت نفت
سیاست و سیاستمداران در عرف امروز جهان خادم مردم اند نه مخدوم آن ها. سیاست بسیج کردن منابع است برای هدفی غیر از خودش. اما اینجا ظاهرا تبدیل به بت اعظمی شده که هر اتفاقی را باید به پیشگاه او عرضه کرد و هر حقیقتی را باید به پایش قربانی کرد. به قول یکی از اقتصاددانان، ما در ایران به جای دولت یک دستگاه بزرگ بروکراتیک داریم که کارش صرفا توزیع منزلت بین چهرهای ثابت و همیشگی عرصه سیاست و اخیرا هم فرزندانشان است.
خشم حیدری و نعمتی نمی گذارد این حقیقت روشن را ببینیم که فقط "مسکن مهر" نیست که با هفت ریشتر فرو ریخته بلکه اغلب ساختمان ها، حتی آنها هم که قرار بوده امن تر ساخته شوند- مثل همان بیمارستانی که از قضا در دهه٧٠ ساختش آغاز شده تا به کار چنین روزی بیاید- خراب شده و ناگفته معلوم است که حال و روز بخش عظیمی از ساخت و سازها در تمام شهر ها و روستاهای کشور همین است.