ریپورتر

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
۲۶
شهریور
 

در آخرین روزهای پایانی تابستان، ساکنان آفریقا، اروپا، بخشهای غربی آمریکای جنوبی، غرب استرالیا، آسیا و خاورمیانه امشب شاهد ماه‌گرفتگی خواهند بود که نوعی خسوف غیرمرئی یا نیم سایه است.

به گزارش ایسنا به نقل از اسپیس، این رویداد که با ماه کامل تقارن پیدا کرده و آن را کمی تیره‌تر نمایش می‌دهد، در ایران نیز قابل مشاهده خواهد بود. این تقارن بسیار رویداد نادری بوده و تا سال ۲۰۲۴ تکرار نخواهد شد.

طی این گرفت، ماه از میان بخش‌های بیرونی سایه زمین عبور خواهد کرد که باعث می‌شود کمی تیره‌تر از حالت عادی دیده شود. البته این رویداد با چشم غیرمسلح قابل تشخیص نیست.

در مقایسه، ماه طی یک خسوف کلی از  مرکز سایه زمین عبور می‌کند و سطح آن کاملا قرمز رنگ دیده می‌شود چرا که تنها میزان کمی از نور را که از میان جو زمین عبور می‌کند، دریافت می‌کند.


نوع دیگر ماه‌گرفتگی شامل خسوف جزیی است که در آن، بخشی از ماه از سایه زمین عبور می کند و قسمتهایی از آن در تاریکی فرو می رود.
رصد این رویداد حتی بدون استفاده از ابزار اپتیکی نیز ساده است.

ماه گرفتگی نیم سایه در تهران در ساعت ۲۱:۲۴ جمعه شب آغاز شده، در ساعت ۲۳:۲۴ به اوج خود می‌رسد و در ساعت ۱:۲۴ بامداد شنبه پایان می‌یابد. از آنجایی که ماه کاملا در بالای افق قرار دارد، کل این خسوف قابل مشاهده خواهد بود.

زمان کلی این ماه‌گرفتگی ۳ ساعت و ۵۹ دقیقه است.

۲۶
شهریور
 
سعودی‌ها به جنجال‌سازی خود علیه ورزش ایران هم‌چنان ادامه می‌دهند و این بار از نوشته انگلیسی "خلیج فارس" و نقش پرچم ایران بر روی لباس و وسایل اعضای کاروان ایران در پارالمپیک خشمگین شده‌اند.

به گزارش ایسنا و به نقل از یورو اسپورت،کمیته ملی المیپک عربستان مدعی است که رفتار ورزشکاران ایرانی در پارالمیپک تحریک آمیز است. کاروان سعودی‌ها که در برزیل حضور دارد اعلام کرد که اعتراض رسمی خود را به آنچه که رفتارهای تحریک آمیز کاروان ایران خوانده‌اند به کمیته عالی برگزاری رقابت های المپیک ارائه داده‌اند.
 
رژه کاروان ایران در افتتاحیه پارالمپیک و عشرت کردستانی

سعودی‌ها نسبت به استفاده ایران از تصویر و عبارت "خلیج فارس" و نقشه ایران بر روی پیراهن و وسایل ورزشکاران ایرانی اعتراض دارند و بر این باور هستند که کاروان ایران با این کار و این طراحی سیاست را وارد ورزش در پارالمپیک کرده و این نوشته حرکتی تحریک آمیز علیه عربستان و کشورهای عربی منطقه است.

یورو عربی و روزنامه‌ الریاضیه عربستان سعودی مدعی هستند که در طراحی البسه کاروان پارالمپیک ایران علاوه بر استفاده از واژه‌ی انگلیسی خلیج فارس، طرح پرچم ایران نیز بر روی نقشه مرزی عربستان و برخی از کشورهای حوزه همکاری خلیج فارس گسترش یافته است.

ناصر القحطانی، مدیرفنی و اداری کاروان عربستان در ریو در گفت‌وگویی که با یورو اسپورت عربی داشت در این باره گفت: اعتراض رسمی خود را علیه ایران به کمیته برگزاری بازی‌ها تقدیم کرده‌ایم. باید مانع از این حرکات تحریک آمیز ایرانی‌ها باشیم. آن‌ها در هر مکان و مراسمی دست به چنین حرکاتی می‌زنند و سیاست را وارد ورزش کرده‌اند. با همکاری دیگر کشورهای عربی می‌خواهیم تحریم‌هایی را علیه ایران اتخاذ کنیم تا مخالفت خود را چنین رفتارهای که هیچ ربطی به ورزش ندارد، اعلام کنیم.

یورو اسپورت عربی نوشت که امارات هم اعتراض رسمی خود را به رفتارهای کاروان ایران تقدیم کمیته برگزاری رقابت‌ها کرده است.

۲۶
شهریور
 
روزنامه گاردین در گزارشی ویژه درباره وضعیت نامطلوب معیشت مردم مکه، نوشت: «مقامات سعودی در حال تغییر این پناهگاه امن الهی به یک شهر ماشینی هستند، شهری که هیچ هویت، میراث، فرهنگ و محیط طبیعی از آن باقی نمانده است.»

به گزارش ایسنا، این روزنامه انگلیسی در گزارش خود آورده است: «پس از پایان مناسک حج و بازگشت میلیون‌ها نفر از حجاج به کشورهایشان، حال اهالی شهر دو میلیون نفری مکه باید با شرایط کاملا متفاوتی دست و پنجه نرم کنند. قسمت عمده‌ای از بخش قدیمی این شهر به بهانه توسعه زیرساخت برای رشد گردشگری تخریب و نوسازی شده و ساکنان بومی آن از آنجا بیرون رانده شده‌اند.

بسیاری از حجاج که شمار آنها امسال به حدود دو میلیون نفر می‌رسید، عربستان را ترک کرده و بسیاری دیگر خود را برای رفتن آماده می‌کنند. زائرانی که در طول ایام حج به نماد شیطان سنگ انداختند، شب‌ها را در بزرگترین "شهر چادری" جهان به صبح رساندند و باهم از چشمه زمزم آب نوشیدند.

حجاج هنگام طواف کعبه وقتی به بالا نگاه می‌کنند، اگرچه مناره‌های مسجدالحرام را می‌بینند، اما در مقایسه با "برج ساعت" که یک هتل لوکس، مجتمع تجاری و دومین ساختمان بلند جهان در چند قدمی آن است، این مناره‌ها دیگر به چشم نمی‌آیند.

همچنین قرار است سال آینده و در فاصله دو کیلومتری مسجدالحرام، هتل «ابراج کودیا» که بزرگترین هتل جهان شامل ۱۲ برجِ ۴۵ طبقه‌ای با ۱۰ هزار اتاق است نیز در مکه افتتاح شود.

تصویر هوایی از شهر مکه که "برج ساعت" از فواصل دور قابل رویت است

در واقع، مناره‌های مسجدالحرام اگرچه طی چند دهه گذشته بازسازی شده‌اند، اما جزو معدود سازه‌های قدیمی و دست‌نخورده مکه محسوب می‌شود.

جرثقیل‌ها و داربست‌ها همچنان تصویر غالب در چشم‌انداز اصلی مکه هستند که نشان می‌دهد پروژه توسعه و نوسازی شهر مکه هنوز ازسوی دولت عربستان در حال اجراست تا مکه بتواند پاسخگوی شمار روزافزون حجاج در مراسم سالانه حج در آینده باشد. اما آنچه موجب ناراحتی شهروندان مکه شده، هویت درحال تغییر این شهر مقدس است.

در دهه ۱۹۶۰ و پیش از آن که سفر به مکه به آسانیِ امروز باشد، تعداد حجاج به سختی به ۲۰۰ هزار نفر می‌رسید، اما اکنون بنابر اعلام شهردار مکه، تعداد زائران در موسم حج به دو تا سه میلیون نفر می‌رسد و حدود ۱۲ میلیون نفر نیز در سال برای انجام حج عمره راهی مکه می‌شوند.

پیش‌بینی‌ می‌شود با توجه به کاهش قیمت نفت، درآمدهای عربستان از محل ورود زائران بیش از گذشته برای ریاض اهمیت حیاتی یافته و به عنصری کلیدی در اقتصاد عربستان بدل شود. بر اساس چشم‌انداز کنونی، انتظار می‌رود مکه تا سال ۲۰۲۰ میلادی سالانه چند میلیون نفر به تعداد حجاج و زائران بیفزاید.

تصویری از دورنمای طرح توسعه مسجدالحرام بر روی دیواری در شهر مکه

 

در حال حاضر تنها تعداد بسیار کمی از ساختمان‌ها با قدمت هزار سال در مکه باقی مانده‌اند: قلعه عثمانی‌ها برای ساخت برج لوکس ساعت تخریب شد و خانه حضرت خدیجه (همسر پیامبر) نیز اکنون محل سرویس‌های بهداشتی شده است؛ این در حالیست که ناگفته‌های زیادی درباره هزاران خانه‌ و محله قدیمی که به بهانه پروژه توسعه شهر تخریب شده‌اند وجود دارد. از میان ۱۵ محله قدیمی، مکه ۱۳ محله با خاک یکسان شده‌اند و هتل، اقامتگاه و فضاهای تجاری جای آنها را گرفته‌اند.

هیچ‌کس به اندازه «سامی عنقاوی»، معمار کهنه‌کار که کودکی خود را در خانه اجدادی خود در مکه گذرانده از عمق فاجعه‌ی تخریب‌ها در شهر مکه باخبر نیست. پدر او مانند بسیاری دیگر از ساکنان مکه، راهنمای زائران حج بود و او خود در کودکی، در نگهداری کفش‌های زائران هنگام اقامه نماز به پدرش کمک می‌کرده است.

«عنقاوی» در محله شاب علی که گفته می‌شود مکان تولد پیامبر (ص) بوده زندگی می‌کرده، اما خانه آنها همزمان با اجرای اولین مرحله از پروژه توسعه مسجدالحرام در اواسط دهه ۱۹۵۰ میلادی تخریب شد و با ادامه طرح توسعه در سال‌های بعد، خانواده او حتی ناگزیر شدند دوبار دیگر به مکان‌های مختلف نقل مکان کنند.

این معمار ۶۵ ساله که بنیانگذار مرکز تحقیقات حج است و ۳۰ سال گذشته را صرف پژوهش و مستدنگاری اماکن و محوطه‌های تاریخی مکه و مدینه کرده، در  سال ۲۰۱۲ در گفتگویی با گاردین گفته بود: آنها در حال تغییر این پناهگاه امن الهی به یک شهر ماشینی هستند، شهری که هیچ هویت، میراث، فرهنگ و محیط طبیعی ندارد.

ماجرای زندگی او نیز مانند بسیاری دیگر از خانواده‌ها در مکه است؛ افرادی که زندگی‌شان سال‌هاست به اقتصاد حج وابسته بوده، اما اکنون با عصر جدیدی از پروژه‌های توسعه در مکه مواجه شده‌اند و خشم آنها از این شرایط هرروز بیشتر می‌شود.

جرثقیل‌ها و داربست‌ها مکه را به یک کارگاه ساختمانی تبدیل کرده‌اند

 

«جواهر السدیری»، استاد عربستانی مدرسه جان.اف.کندی دانشگاه هاروارد معتقد است، ساکنان مکه همواره باید درآمد، اشتغال و روش زندگی خود را با شهر تنظیم کنند، شهری که مسئولان آن بطور روزافزونی در تلاش برای تغییر چهره‌ی آن هستند و چنین سیاستی موجب ایجاد خصومت و دشمنی شده است. با تخریب محله‌های قدیمی و بافت سنتی، اکنون اقتصادهای غیررسمی در مکه ازجمله دکان‌های سبزی فروشی‌، کفاشی‌ و حتی راهنمایان تور که مبنای اقتصاد محلی در مکه بودند، به مخاطره افتاده‌اند.

اکنون شرایط در مکه به گونه‌ای شده است که برخی ساکنان آن دیگر هیچ سهمی از اقتصاد میلیاردی حج نمی‌برند؛ بطوریکه توان رقابت با شرکت‌های بزرگ، هتل‌هایی که خانه‌های شخصی به حجاج کرایه می‌دهند و نیز رستوران‌های زنجیره‌ای که جایگزین اغذیه‌فروشی‌های خیابانی شده‌اند را ندارند.  

این استاد دانشگاه که در چند سال گذشته با تعداد زیادی از ساکنان مکه مصاحبه کرده و تحقیقات زیادی درباره تاثیرات اجتماعی-اقتصادی پروژه توسعه بر جوامع گوناگون در شهر مکه انجام داده، می‌گوید: در حال حاضر تنها منبع درآمد قابل‌توجه در مکه مخصوص خانواده‌هایی است که صاحب املاک و مستغلات هستند. خانواده‌های اهل مکه که سال‌هاست خارج از شهر زندگی می‌کنند، در موسم حج خانه‌های خود را برای اجاره در اختیار زائران خارجی قرار می‌دهند و با درآمدی که در فصل حج به دست می‌آورند، می‌توانند تمام سال را با خیالی آسوده سر ‌کنند.

اما با توجه به اینکه قیمت هر متر مربع زمین در حوالی مسجدالحرام ۱۰۰ هزار پوند (۴۷۵ میلیون تومان) است، بنابراین بسیاری از افراد خانه‌های خود را به دولت و یا توسعه‌دهندگان املاک فروخته‌اند و دیگر هیچ ارتباط تاریخی با شهر ندارند .

این بدان معناست که بخش عمده‌ای از شهر مکه در تملک توسعه‌دهندگان تجاری املاک و بخش خصوصی است. این موضوع که دولت عربستان درآمد حاصل از ورود زائران را نسبت به نیازهای ساکنان مکه در اولویت قرار داده، با توجه به اوضاع نامساعد مالی دولت سعودی به یک تنش منجر شده است.

شهر مکه از لحاظ تاریخی همواره یکی از مقاصد محبوب مسلمانان بوده و بر اساس اعلام «جواهر السدیری»، ۴۵ درصد از جمعیت کنونی مکه را مهاجران غیرسعودی تشکیل می‌دهند که شامل نسل دوم و سوم مهاجرانی نیز می‌شود که عربستان به آنها حق شهروندی نداده است.

برخی از ساکنان غیربومی مکه، جوامع مهاجر قدیمی مانند برمه‌ای‌ها هستند که شمار آنها به ۲۵۰ هزار نفر می‌رسد و برخی دیگر مهاجرانی جدید از  کشورهایی چون نیجریه‌ و جنوب شرقی آسیا هستند که بیشتر به صورت کارگران فصلی در بخش ساخت و ساز فعالیت می‌کنند.

تصویری از زاغه‌نشینی در اطراف مکه که ماحصل پروژه‌های میلیاردی در اطراف مسجدالحرام است

 

در این میان مهاجران برمه که در سال ۱۹۴۸ برای پناهندگی سیاسی به عربستان آمدند، موفق‌ترین گروه مهاجران شهر مکه هستند و بسیاری از آنها برای اولین‌بار در سال ۲۰۱۵ اقامت دائم عربستان را دریافت کردند، درحالیکه سایر مهاجران به اندازه آنها خوش‌شانس نیستند.

همچنین بسیاری از حجاج که ویزای حج آنها به پایان رسیده، به صورت غیرقانونی در مکه زندگی می‌کنند، برخی از آنها تحت تاثیر حال و هوای معنوی شهر مانده‌اند و برخی دیگر برای کسب درآمد حداقلی به کشورهایشان بازنگشته‌اند؛ در میان آنها برخی افراد سالمند هم هستن که ترجیح می‌دهند مرگ آنها در مکه رقم بخورد.

با تبدیل مرکز مکه به محل اصلی فعالیت‌های تجاری، ساکنان مکه برای زندگی به حومه و حاشیه شهر رانده شده‌اند و بر اساس نقشه جامع، بیشتر ساکنان شهر مکه در منطقه‌ای به نام "دروازه مکه" تجمع کرده‌اند که هزینه‌های مسکن در آنجا ارزان‌قیمت است.

در عمل ساکنان مکه که خانه‌هایشان ویران شده و در ازای آن احتمالا غرامت ناچیزی دریافت کرده‌اند به روستاهای اطراف و در فاصله یک ساعتی تا مکه نقل مکان کرده‌اند، جایی که در آن زاغه‌های جدیدی برای خود ایجاد کرده‌اند.

۳۰
مرداد
 
اگر قرار باشد در این گزارش به اسامی و چهره هایی که برای ادامه فعالیت موسیقی از ایران خارج شده اند اشاره کنیم، با فهرست بلندبالایی رو به رو هستیم که بسیاری از اسامی این فهرست، چهره هایی هستند که عامه مردم از حضور آنها در خارج از کشور خاطره خوبی ندارند و بسیاری از این هنرمندان هرگز در جغرافیای خارج از ایران، نتوانستند موفقیت های شان را در بین دوستداران شان تکرار کنند.
 
به گزارش دیار، البته استثناهایی هم در بین آنها بوده که کم و بیش کیفیت آثارشان را حفظ کرده اند. این فهرست می توانست بزرگ تر و به تعداد بالاتری باشد ولی بنا به برخی محدودیت ها، برخی اسامی آن حذف شده است.

شادمهر؛ خیالی نیست...

هنوز هم لقب «شاه ماهی موسیقی پاپ» را به شادمهر عقیلی می دهند و اینکه بسیاری از ستاره ها یحال حاضر موسیقی در کشور، تحت تاثیر جریان «شادمهریسم» توانستند به جایگاه کنونی برسند. پس از ظهور موج اول موسیقی پاپ در ایران «شادمهر» به نوی نین ایج ترین گزینه بود: هم نوازنده بود و هم خواننده.  بازیگری هم هم می کرد و برخی فیلم ها فقط به شرط حضور او ساخته می شد. اما قرار نبود اوضاع به همین منوال باقی بماند. روزهای سختی در راه بود و پس از موفقیت خیره کننده آلبوم «دهاتی» ممنوعیت هایی در مورد شادمهر عقیلی اعمال شد که در نهایت آلبوم (آدم و حوا)ی او را در محق قرار داد و پس از دو سال این آلبوم به صورت غیررسمی منتشر شد.

پس از این اتفاقات، شادمهر عقیلی به کانادا مهاجرت کرد. شادمهر به دلیل مجوز نگرفتن آلبوم «آدم و حوا» و همچنین ممنوع الصدا و تصویر شدن در تلویزیون، برخلاف میل باطنی اش تصمیم به ترک وطن گرفت تا ادامه زندگی موسیقایی خود را در آن سوی آب ها تجربه کند. او ابتدا به شهر (تورنتو) مهاجرت کرد تا در آنجا فعالیت ها هنری خود را دنبال کند.

ماحصل چهار سال اقامت در کانادا، سه آلبوم خیالی نیست، آدم فروش و پاپ کرن در سال های ابتدایی بود. عقیلی با انتشار آلبوم «آدم فروش» به نوعی شتابزده و احساسی پاسخ نامهربانی ها را داد. او د رچند سال ابتدایی نتوانست موفقیت آلبوم های داخلی اش را تکرار کند و با وجود اینکه با استفاده از عناصری چون کلیپ سازی و بهره گرفتن از المان های موسیقی تجاری باید موفق تر می شد اما مطابق انتظار پیش نرفت. شادمهر عقیلی هرچند که امروز جایگاه بالاتری نسبت به روزهای ابتدایی مهاجرت دارد اما باز هم به جایگاه روزهای (پر پرواز) نرسیده است.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند


کاوه یغمایی؛ از آنجا رانده، از اینجا...

کاوه یغمایی جزو آن دسته از هنرمندانی است که دوره ای را برای فعالیت رسمی به خارج از کشور سفر کرد و به مرور و با شکست تلخی که در خارج از کشور نصیبش شد، بار دیگر به ایران بازگشت تا بتواند فعالیت هایش را در کشور از سر بگیرد.

این خواننده راک که چهار سال قبل به ایزان بازگشته، درباره دلایل سفر دوساله اش و فعالیت در خارج از کشور، معتقد بود: «در دو سال گذشته درگیر تنظیم و میکس آلبوم جدید خودم بودم که موفق شدم این آلبوم را به همراه بهترین موزیسین های کانادایی به اتمام برسانم. اکنون پس از ده سال از آخرین فعالیت هنری ام در ایران، مصمم هستم که در کشور خودم و برای مردم کشورم فعالیت کنم.
 
در این مدت تجربه های خوبی داشتم و ارتباطات تعیین کننده ای برای ادامه فعالیت هنری ام در ایران با گروهی از متخصصان صنعت موسیقی کانادا برقرار کردم که امیدوارم بتوانم دانش و تجربه های این مدت خودم را به بهترین نحو به صنعت موسیقی کشورم به خصوص موزیسین های نسل جوان انتقال دهم.

در مدت کوتاه حضورم پس از دو سال در ایران مذاکراتی پیرو ادامه فعالیت های هنری ام با مسئولان موسیقی کشور داشته ام که نتایج خوب و مثبتی تا به اینجا به دست آمده که در این بین همکاری دفتر موسیقی وزارت ارشاد امیدوارکننده است. امیدوارم نتیجه این مذاکرات هرچه زودتر برای ارائه کارهای متفاوت تر و قوی تری نسبت به گذشته به مرحله اجرا برسد.» 
در حالی که به نظر می رسید با حضور و اجرا در جشنواره موسیقی فجر سال گذشته، ممنوعیت ها و محدودیت های کاوه یغمایی تمام شود، شب پیش از اجرای این خواننده در جشنواره موسیقی فجر، کنسرت او لغو شد و این خواننده در توضیح دلایل این اتفاق، در یک نشست خبری فوری گفت: «مدیریت سالن، مسئولان جشنواره، روابط عمومی و هیچ کس دیگری مقصر لغو این کنسرت نبود و من مسئولیت آن را به طور کامل بر عهده می گیرم.
 
امیدوارم که با انتشار آلبوم به زودی بتوانم از خجالت همه دربیایم و مشکلات را رفع کنم.»
کاوه یغمایی آلبوم «مترسک» را با آهنگسازی، تنظیم، نوازندگی و خوانندگی خودش در سال 1382 در کشور منتشر کرد و دو سال پیش نیز قطعه ای را برای تیتراژ فیلم «جاده یکطرفه» خواند.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند
 
 
 
حمید طالب زاده؛ همه چی آرومه...

مهاجرت «حمید طالب زاده» از آن دست اتفاقاتی بود که شاید رفتار احساسی و به یک باره، باعث شد این خواننده ترک وطن کند. او پس از انتشار و همه گیری قطعه «همه چی آرومه» به یک باره به شهرت و اعتباری ویژه دست پیدا کرد و تلاشش برای انتشار رسمی آلبومش به  جایی نرسید تا سرانجام ترک وطن کرد. این اتفاق در شرایطی رخ داد که «حمید طالب زاده» دو آلبوم رسمی و مجاز را در ایران، قبل از گل کردن قطعه معروفش منتشر کرده بود ولی پس از مورد توجه قرار گرفتن برخی آثارش که بیشتر به صورت کلیپ های ویدیویی از شبکه های ماهواره ای منتشر شد، دیگر نتوانست به صورت رسمی فعالیتی را انجام دهد و همین باعث شد که ایران را به مقصد آمریکا ترک کند.

عماد طالب زاده برادر حمید که خود نیز جزو خواننده های زیرزمینی به حساب می آید، در این باره می گوید: «دلیل رفتن حمید کاملا واضح است. مجوز کنسرت و  آلبوم ایشان از سوی مسئولان صادر نمی شد و همین موضوع باعث چنین تصمیمی شد. مشکل اصلی این بود که هیچ دلیی نمی آوردند و حمید اصلا نمی توانست جوابی بگیرد.هیچ پاسخ شفافی به او داده نمی شد و همین باعث شد او تصمیمش را بگیرد و دیگر قید فعالیت درداخل کشور را بزند.»

خواننده قطعه محبوب و معروف «همه چی آرومه» پس از دو سال و نیم تلاش برای دریافت مجوز آثارش در داخل کشور و ناکام ماندن در این راه، قید کارکردن در داخل کشور را زد و برای ادامه فعالیت های حرفه ای اش از ایران رفت. چند قطعه و کنسرت هایی مشترک با خوانندگان لس آنجلسی و چند مصاحبه تند و البته رکود فعالیت های موسیقی، آخر و عاقبت حمید طالب زاده در آمریکا بود.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند
 
 
آرش سبحانی؛ کیوسک کجاست؟

آرش سبحانی مهندس معمار است و از دانشگاه صنعتی اصفهان فارغ التحصیل شده. موسیقی را با سازهای سنتی آغاز کرد و کمی بعد گیتار به دست گرفت و بی هیچ آموزشی آن را در سطح حرفه ای ادامه داد. صدای سازش را در آلبوم دار قالی، کاری از گروه «راز شب» شنیده اید. او که از سنین نوجوانی با رامین بهنا و شهروز خواجه مولایی دوست بوده، موسیقی راک را با هم آغاز کردند و در آلبوم دار قالی نیز علاوه بر نوازندگی، همراه با شهروز خواجه مولایی، اشعار را نیز سروده است.

او 8 سال منتظر جرقه ای در موسیقی بود تا به جلو حرکت کند اما دریغا که پس از طی این دوران، با توجه به تلاش همه موزیسین ها، همه چیز به جای اول بازگشت و او ناامید، ترک وطن کرد. او اکنون در سانفرانسیسکوی آمریکا به سر می برد. شغل اصلی اش را ادامه می دهد و موسیقی را در کارش تجربه می کند.

سبحانی می گوید: «سابقه کاری ام و دوستان را گذاشتم و آمدم برای اینکه دیگر فرصتی برای صبر کردن نداشتم. پیشرفت و حرکتی رو به جلو نمی دیدم. با وجود اینکه سال هاست خانواده ام اینجا زندگی می کنند، اما هیچ وقت دلم نمی خواست که مهاجرت کنم.»

آرش سبحانی آلبوم اول خود را با نام «مرد معمولی» در سال 2001 در ایران کار کرد اما نتوانست آن را ادامه دهد، پس از مهاجرت، آلبومش را در آنجا توسط شرکت «بم آهنگ» منتشر و دومین البوم اش را نیز با نام «عشق سرعت» در سال 2007 به بازار عرضه کرد. او به مرور وارد جریان های خاص سیاسی شد و با اجرای برخی تاک شوها در شبکه های خارج نشین و موضع  گیری های تند سیاسی، بسیاری از طرفداران خود را از دست داد.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند
 
 
بابک امینی؛ دوران تازه

بابک امینی، نوازنده گیتار و آهنگساز، به دلیل همراهی اش با گروه موسیقی ای که همراه با فائقه آتشین به خارج از ایران رفتند، ایران را ترک کرد. اما مدتی بعد، از موزیسین های لس آنجلسی فاصله گرفت و به فعالیت های موسیقی خود مشغول شد. او تدریس می کند و به گرایش اصلی اش، یعنی موسیقی جز کلاسیک، می پردازد. همان سبکی که در ایران با آلبوم هایی چون «باران خاکستری» و «مجیک» به ثر رسیده بود.

امینی همچنین در کنار اینها کنسرت های کوچک اما موفق برگزار می کند. موقعیت هنری این هنرمند در مقایسه با دورانی که در ایران بود قابل مقایسه نیست و به وضوح افت چشمگیری را در حال تجربه است.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند
 
 
سعید شنبه زاده؛ مرد بوشهری

سعید شنبه زاده بوشهری است و بسیار تلاش کرده تا موسیقی بومی جنوب ایران را به ایرانیان و موسیقی دوستان سراسر دنیا معرفی کند. شنبه زاده از 6 سالگی موسیقی را آغاز کرده و سازهایی چون نی انبان، نی جفتی و دمام می نوازند. شنبه زاده هیچ آموزش آکادمیکی ندیده و نخستین بار در جشنواره موسیقی فجر اجرا داشت و سپس به جشنواره اولیون ایتالیا دعوت شده و در همانجا نیز به گروهی فرانسوی خونده شد که به جمع آوری موسیقی محلی نقاط مختلف ایران می پرداختند.

او سال هاست که در فرانسه به سرمی برد. در این مدت دو بار در ایران روی سن رفته، یکی روز جهانی موسیقی همراه با گروه جز دوناریه در کاخ نیاوران و دیگری در سال آمفی تئاتر بیمارستان قلب. در فرانسه نیز مشغول تحصیل در آکادمی کتی است و نواختن ساز ساکسیفون را می آموزد. چند گفت و گوی تند و تیز باعث شد دیگر نتواند به ایران بیاید.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند
 
 
حامد نیک پی؛ استیج بازی

داور جدید مسابقه «استیج» قبلا در ایران برای خودش دفتر و دستکی داشت. حامد نیک پی، خواننده و نوازنده سازهای سنتی چون سه تار و عود بود. او فارغ التحصیل رشته موسیقی دانشگاه سوره بود و بیش از نواختن، به خواندن آواز می پرداخت. اولین حضورش با گروه رومی بود و در کنسرت های این گروه حضور داشت. همچنین با گروه مسعود حبیبی به هند سفر کرد و در جشنواره «جهان خسرو» خواند.

او اکنون در آمریکا به سر می برد و در زمینه تدریس موسیقی سنتی مشغول به کار است. هر از گاهی در کنسرت ها، می خواند و می نوازد. صدای او را می توانید در آهنگ «عشق سرعت» گروه کیوسک بشنوید. او این روزها برای هنرجویان استیج هم آثاری را ساخته است.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند
 
 
آبجیز؛ هرگز

آبجیز نام یک گروه موسیقی ایرانی از سوئد است. سبک موسیقی این گروه پاپ و رگه و تلفیقی است و متن تمامی آهنگ هایشان به فارسی است. خوانندگان این گروه دو خواهر به نام های صفورا و ملودی صفوی هستند. به سختی فارسی صحبت می کنند اما اشعارشان را به خوبی به فارسی می خوانند. به دلیل اینکه بزرگ شده سوئد هستند، موسیقی شان را از آنجا وام گرفته اند و کاملا غربی است، اما به لحاظ ایرانی بودنشان، کاملا فارسی می خوانند با اصطلاحات روزمره در ایران.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند
 
دیگران

سعید محمدی، سعید آسایش، شاهکار بینش پژوه، رضا روحانی، بابک سعیدی و... از دیگر چهره هایی بودند که ابتدای فعالیت هایشان در ایران بوده و به مرور از کشور خارج شده اند و کار خود را بیرون مرزهای ایران ادامه داده اند.
 
خوانندگانی که از ایران خارج شدند
۲۹
مرداد
 
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای «برنامه کاری رهبر انقلاب در طول یک روز»را منتشر کرد.

به گزارش دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، در این مطلب که بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدارجمعی از پاسداران سپاه حفاظت ولیّ امر و خانواده‌های آنان است آمده است؛

«همه باید تلاش کنیم، شما یک جور تلاش می کنید، من یک جور تلاش می کنم. خب، الحمدلله شما جوان هستید، تلاش تان هم آسان تر و هم موفق تر است. ما دیگر سنین پیری و در واقع به طور متعارف سنین بازنشستگی مان است. منتها ما بازنشستگی نداریم، ما تا آن دم آخر باید حرکت کنیم. لکن کار خودمان را می کنیم.

من به شما عرض بکنم، بنده همین روزهایی که الان در خدمت شما هستیم من کارم را از ساعت پنج صبح شروع می کنم. یعنی شروع کار من از ساعت پنج صبح است. بعد از نماز صبح می روم مشغول کار می شوم، تا بعد بیاییم و درس بگوییم، بعد برویم یک استراحتی بکنیم، باز مشغول کار بشویم تا ظهر و تا عصر و حالا تا هر وقت که بشود، تا شب.

الان هم که نزدیک ساعت ده است. بنده ساعت ده و ربع، ده و نیم معمولا دلم می خواهد بخوابم اگر بشود.

کار باید کرد برادران هرچه می توانید از این جوانی استفاده کنید، جوانانتان را هم تشویق کنید کار بزرگی در پیش دارید برای اداره این کشور، این کشور به شما جوان ها در آینده احتیاج دارد.»
۲۹
مرداد
شعبان جعفری، معروف به شعبان بی مخ از عوامل میدانی کودتای 28 مرداد 1332 است. در این سه تصویر، او را در روز کودتا، دوران پیری در آمریکا و قبر می بینید
 
 
 
شعبان جعفری در سه تصویر:کودتا،پیری،قبر (عکس)

شعبان جعفری در سه تصویر:کودتا،پیری،قبر (عکس)

شعبان جعفری در سه تصویر:کودتا،پیری،قبر (عکس)