ریپورتر

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

یک جرعه از ماتم تو

يكشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۳۳ ب.ظ
 
یک جرعه از ماتم تو

زیباترین گزارش عرفانی از واقعۀ کربلا را باید در گنجینة الاسرار عمّان سامانی (شاعر قرن سیزدهم هجری) دید. از نگاه عمّان، آنچه در کربلا رخ داده، نمود عینی واقعه‌ای است که در حقیقت، در ازل و در لازمان و لامکان رخ داده است

نگاه عارفانه: مهم‌ترین ویژگی رویکرد عارفانه گرایش به تأویل است. عارفان همواره در فراسوی نام‌ها و ظاهرها به دنبال معانی نهفته هستند و می‌کوشند هر چیز را به اصل معنوی آن ارجاع بدهند. بر این اساس کربلا سرزمینی محدود در جغرافیایی مشخّص نیست. شخصیت‌های ماجرا – اعمّ از اولیا و اشقیا – هر یک نماد حقیقتی هستند. مثلا “حُرّ” مظهر “نفس کافر” است که در دامان حسین که نماد “نفس مطمئنه” است در می‌آویزد و به ایمان و آرامش می‌رسد. “شطّ فرات” از این منظر “شط ّتوحید” و “آب” نماد “حقیقت” و آن‌گاه که از دستان عباس بن علی بر زمین ریخته می‌شود ” آب تعلّق ” و وابستگی است.

زیباترین گزارش عرفانی از واقعۀ کربلا را باید در گنجینة الاسرار عمّان سامانی (شاعر قرن سیزدهم هجری) دید. از نگاه عمّان، آنچه در کربلا رخ داده، نمود عینی واقعه‌ای است که در حقیقت، در ازل و در لازمان و لامکان رخ داده است. خداوند که شاهد ازلی است در آغاز به مقتضای روایت مشهور قدسی“گنجی پوشیده ” بود. او عالم را آفرید تا زیبایی خود را افشا کند و سپس به دنبال باده‌نوشی برآمد تا جام وصال او را لاجرعه سر بکشد و آن رند لاابالی کسی نبود جز سالار شهیدان:

پس جمال خویش در آیینه دید
روی زیبا دید و عشق آمد پدید

مدّتی آن عشق بی‌نام و نشان
بُد معلّق در فضای بی‌کران

دل‌نشینِ خویش مأوایی نداشت
تا در او منزل کند جایی نداشت…

باز ساقی گفت تا چند انتظار؟!
ای حریف لاابالی سر برآر

ای قدح‌پیما درآ، هویی بزن
گوی چوگانت سرم، گویی بزن

چون به موقع ساقیش درخواست کرد
پیر می‌خواران ز جا قد راست کرد

زینت‌افزای بساط نشأتین
سرور و سرخیل مخموران، حسین

گفت آن کس را که می‌جویی منم
باده‌خواری را که می‌گویی منم

شرط‌هایش را یکایک گوش کرد
ساغر می را تمامی نوش کرد

باز گفت: از این شراب خوشگوار
دیگرت گر هست یک ساغر بیار!…

نگاه حماسی: بی‌هیچ تردید قیام حسین بن علی دارای ظرفیّت حماسی بی‌نظیری است و از آغاز حوادث دلیرانۀ بزرگی را در جهان اسلام به وجود آورده است. این نگاه حماسی در قرن اخیر، و در رویارویی با استبداد و استعمار، قوّت خاصّی یافته و از این رهگذر نوعی نگاه سیاسی نیز در ادبیات عاشورایی به وجود آمده است . از نخستین شاعرانی که در روزگار نزدیک به ما به این ویژگی حماسی توجّه نشان داده‌اند اقبال لاهوری است.

به عنوان نمونه‌ای از رویکرد حماسی به عاشورا این سروده را از دفتر گنجشک و جبرئیل مرحوم سیّد حسن حسینی برگزیده‌ایم:

در جایگاه تنگ فراموشی
در خواب سرد زنگ
فرو بودم
دستی مرا کشید
با خون خصم
دستی مرا جلا داد

من
شمشیر باستانی شرقم
اصحاب آفتاب
بر قبضۀ قدیمی من کندند:
“یاران مصطفی
شمشیر زرنگار
حمایل نمی‌کنند…”
من
شمشیر باستانی شرقم:
پروردۀ مصاف
بیزار از غلاف!

نگاه تربیتی: عاشورا صحنۀ جامعی از زندگی است که در پهنۀ آن قشرها و شخصیّت‌های گوناگون، از پیر و جوان حضور دارند و روابط خانوادگی، بخصوص در آن نمودی آشکار دارد. کربلا نمونه‌ای است از پایداری انسان در برابر رنج‌ها و مشکلات که، نشان می‌دهد چگونه می‌توان سختی‌ها را نردبان رشد و تعالی کرد و بالاتر از آن، در مصاف مصائب جز زیبایی و لطف ندید و مانند زینب :”ما رایتُ الّا جمیلا ” سر داد. اشاره به پیام‌های تربیتی عاشورا را باید، نمونه‌وار، در سروده‌های مرحوم علی صفایی (عین صاد) نشان داد:

می‌دانم
می‌دانم رنج‌ها را چگونه باید نوشید...
یک جرعه مُدام از ماتم تو
گلوی عالمی را گرفته است…
اگر خنده‌ام دردآلود است
ملامتی نیست
که اشکم سرشار از شادی‌ست.
در وسعت سبز تو
حقارت رنج‌ها را دیده‌ام!

بدیهی است که این نگاه‌های عاطفی و تاریخی و اسطوره‌ای و عرفانی و حماسی و تربیتی، هر یک پرتوهایی هستند که از منشور عاشورا بازتاب یافته‌اند و هیچ‌یک را نمی‌توان و نباید نفی کرد. این نگاه‌ها ضمناً قابل تفکیک هم نیستند و یک سروده ممکن است همه یا اکثر این نگاه‌ها را توأماً با یک‌دیگر داشته باشد و سروده‌هایی که لایه‌های متعددی دارند، معمولاً این منظرها را با هم درآمیخته‌اند.
این نکته را هم بیفزاییم که در راستای سیاسی شدن مضمون عاشورا اخیراً شاهد نوعی نگاه لیبرال به عاشورا هستیم. این نگاه امام حسین را یک مصلح آشتی‌طلب معرّفی می‌کند که نه برای مبارزۀ حماسی با شرک و نفاق و پلیدی، بلکه از سر ناچاری وارد یک نبرد ناخواسته شده است. بر اساس این دیدگاه امام شهیدان تنها برای حفظ کرامت فردی خودش در برابر دشمن خشونت‌طلب ایستاده است و طبعاً یک اقدام فردی و ناگزیر، نمی‌تواند الگوی مبارزه و جهاد حماسی و اجتماعی برای دیگران باشد. باید منتظر حضور این نگاه در عرصۀ ادبیّات هم بود.

  • درویش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی